صبح صادق >>  مجازستان >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۱۸ دی ۱۴۰۲ - ۱۲:۵۳  ، 
شناسه خبر : ۳۵۵۰۲۹
پایگاه بصیرت / سیدمحمدمهدی خلیل‌زاده/ گروه مجازستان
رشد سریع فناوری‌های ارتباطی، اعم از انواع تلویزیون‌های ماهواره‌ای و کابلی، فیبر نوری، بی‌سیم و ناتوانی دستگاه‌های رسمی‌ دیپلماسی در رقابت با رسانه‌ها، دولت‌ها را با این حقیقت روبه‌رو کرده که شکل نوینی از دیپلماسی با استفاده از رسانه‌های ارتباط جمعی وارد عرصه معادلات بین‌المللی شده است و رسانه‌ها پدیده‌ای هستند که به خوبی می‌توان از آنها به عنوان عنصری استراتژیک و تعیین‌کننده یاد کرد. اصطلاح «دیپلماسی رسانه‌ای» از بدو تولد با ابهامات و پیچیدگی‌های فراوانی روبه‌رو بود و تعاریفی که پژوهشگران بیان می‌کردند، حاوی فاصله زیاد برداشت‌ها از این عبارت بودند. این ابهامات را می‌توان در دو محور دنبال کرد: اول تأثیر رسانه‌ها بر دیپلماسی که حوزه بسیار گسترده‌ای را شامل می‌شود. دوم کارکرد دیپلماتیک رسانه‌ها که تا حدودی حرفه‌ای‌تر و تخصصی‌تر به موضوع پرداخته است. در مجموع می‌توان گفت، دیپلماسی رسانه‌ای «عبارت است از استفاده از رسانه‌ها برای رسیدن به اهداف دیپلماتیک، تأمین منافع، تکمیل و ارتقای سیاست خارجی.» 
دیپلماسی رسانه‌ای شامل استفاده رهبران از رسانه‌ها به منظور بیان منافع خود در مذاکرات، اعتمادسازی و بسیج عمومی ‌از توافقات می‌شود. دیپلماسی رسانه‌ای از طریق فعالیت‌های متعدد در رسانه‌های عادی و ویژه پیگیری می‌شود، که این فعالیت‌ها شامل نشست‌های مطبوعاتی، مصاحبه‌ها، دیدار سران حکومت‌ها و میانجی‌گران در کشورهای رقیب و رویدادهای رسانه‌ای بر انگیزاننده است که برای گشودن عصر جدید در روابط متقابل سازماندهی می‌شود. بسیاری از دولتمردان و سیاستمداران از فناوری رسانه‌ای و دیپلماسی رسانه‌ای برای پیشبرد اهداف کشور خود به طور مستمر و گسترده بهره می‌گیرند و با راه‌اندازی پایگاه‌ها و خبرگزاری‌ها سیاست‌های غلط یا درست خود را به مخاطبان القا می‌کنند.
 دیپلماسی رسانه‌ای به منزله مهارتی جدید در روابط بین‌الملل می‌تواند بسیاری از شایعه‌پراکنی و دروغ‌پردازی‌های رقبا را خنثی کرده و راه رسیدن به اهداف دولتمردان در سیاست خارجی را هموار کند؛ زیرا در گستره سیاست خارجی به ویژه با کشورهای غربی که همواره اخلاق سیاسی از نوع ارزش الهی در روابط بین دولت‌های آنان معنا ندارد، تدوین استراتژی دیپلماسی رسانه‌ای از ضروریات است.
اخلاق و سیاست ماکیاولی، هم در رسانه‌ها و هم در دیپلماسی دولت‌های هژمونی‌گرا دیده شده است. نگاه و عملکرد آنان براساس نظریه مکتب اصالت نفع استوار است. در واقع از طریق رسانه‌ها و دیپلماسی رسانه‌ای به دنبال تأمین منافع قدرتمندان و صاحبان کارتل‌ها و تراست‌ها هستند. آنچه در دیپلماسی رسانه‌های غربی مهم نیست، ارزش‌های دینی و اخلاق در سیاست است.
اگر دیپلماسی رسانه‌ای بر پایه اخلاق و ارزش‌های الهی استوار شود، به طور حتم و یقین در نهاد هر انسان آزاده و با وجدان تأثیر بسزایی خواهد گذاشت و مانند خورشیدی تابناک بر جملگی مخاطبان خواهد درخشید.