این روزها به دلیل افزایش مشغلههای کاری و زندگی شاید آن فراغ بال دوران نوجوانی را نداشته باشیم که بتوانیم در لابهلای کتابها تورق بکنیم و پای درس آن یار مهربان را بنشینیم. بنابراین، چکار باید بکنیم که شکاف و دوری بین ما و کتاب کم شود. نزدیکترین راه شنیدن پادکستها و کتابهای صوتی است که به خوبی برای خود در میان مخاطبان جا باز کرده است و این حس را به مخاطب القا کند که زمانش مفید سپری شده است. یکی از مضامین پرطرفدار در کتابهای صوتی که با صدای گرم و آشنای هنرمندان شناخته شده کشورمان همراه شده، کتابهای صوتی دفاع مقدس هستند که آمار دو میلیونی از مجموعه مخاطبان آنها منتشر شده است. این آمار بر اساس این است که شنونده باید حداقل بخشهایی از کتاب را بشنود و تنها مشاهده اولیه کافی نیست. در ادامه از کتابهای دفاع مقدس که با صدای هنرمندان و چهرههای شناختهشده کشورمان صوتی شدهاند، نوشتهایم. ایوب آقاخانی، بازیگر و کارگردان ایرانی دو کتاب «جشن حنابندان» و «مربعهای قرمز» را روایت کرده است. «جشن حنابندان» دو گزارش از عملیات کربلای5 و بیتالمقدس4 در جنوب و غرب کشور است که «محمدحسین قدمی» از انزجار و تنفر مردم عراق از صدام حسین در سالهای جنگ نوشته است. کتاب «مربعهای قرمز» به قلم زینب عرفانیان هم از کتابهای پرمخاطب دفاع مقدس در سالهای اخیر است که به خاطرات حاج حسین یکتا از کودکی از پایان جنگ تحمیلی پرداخته است. خانم نرگس آبیار کارگردان فیلمهای درخشان «شبی که ماه کامل شد»، «شیار 143» و «نفس» کتابی با موضوع بازخوانی خاطرات شهید مهدی باکری به نام «کسی که هیچوقت گم نمیشود» را تدوین و بعد از مدتی آن را به کتاب صوتی تبدیل کرده است. در این کتاب آبیار از زبان یکی از دوستان و هم محلیهای شهید باکری با عنوان «حمید» خاطراتی را از زندگی وی بازگو میکند. در ابتدای این اثر شهید باکری نام نوجوانها را پرسیده و معنی اسمشان را میگوید. حمید از شهید باکری میپرسد که «مهدی» به چه معناست و او در جواب میگوید: «کسی که هیچ وقت گم نمیشود.» «بیدل هوا» با قلم و صدای زهرا سعیدی، بازیگر تلویزیون که او را بیشتر با نقشش در سریال «ستایش» میشناسیم. خانم سعیدی درباره نوشتن کتاب «بیدل هوا» میگوید: «سالهای جنگ را در شیراز گذراندم و فاجعه مهاجرت و آسیبهای جنگ را از نزدیک لمس کردم. نوشتن این کتاب ادای دینی است به زادگاهم و مردم مظلوم آبادان. همیشه از جبهههای جنگ و اردوگاهها و اسرای جنگ فیلمهای بسیار و قصههای بسیاری شنیدهایم، ولی کمتر از نگاه یک زن به جنگ توجه شده و ماجراهایی که بر سر زنها آمده آن طور که شاید و باید به تصویر کشیده نشده است. من سعی کردم نمادی از زندگی زنان و ماجراهای آنها در دهه 50 و 60 را به خوبی به تصویر بکشم؛ چرا که روابط آدمها در این کتاب یک کلمه هم دروغ نیست و تمام اتفاقاتی که کتاب را تشکیل دادهاند، واقعیت محض است.»