در دنیای امروز که امواج اطلاعات و اخبار با سرعتی سرسامآور در حال تولید و تبادل است، نقش و رسالت رسانهها در تأمین منافع ملی و مصالح بینالمللی بیش از هر زمان دیگری حائز اهمیت شده است؛ چرا که رسانهها به مثابه آینهای تمامنما، به واسطه تصویری که به مخاطبان خود ارائه میدهند[...]
در دنیای امروز که امواج اطلاعات و اخبار با سرعتی سرسامآور در حال تولید و تبادل است، نقش و رسالت رسانهها در تأمین منافع ملی و مصالح بینالمللی بیش از هر زمان دیگری حائز اهمیت شده است؛ چرا که رسانهها به مثابه آینهای تمامنما، به واسطه تصویری که به مخاطبان خود ارائه میدهند، میتوانند به مثابه ابزاری قدرتمند برای شکلدهی به افکار عمومی و هدایت جامعه به سوی اهداف و آرمانهای عالی و مشترک عمل کنند.
از اینرو برگزاری «نمایشگاه رسانههای ایران» در تهران آن هم پس از سالها تأخیر فرصتی مغتنم برای فعالان این عرصه فراهم کرد تا ضمن تبادل نظر و گفتوگو، آخرین دستاوردها و تحولات این حوزه را بررسی کنند. این نمایشگاه همچنین بستری مناسب برای تعامل و گفتوگوی بین رسانهها و آحاد جامعه ایجاد کرد تا از این طریق، زمینه برای همافزایی و ارتقای سطح کیفی و کارکردی رسانههای دوستدار کشور و نظام سیاسی آن فراهم شود.
باید به این نکته توجه داشت، در شرایطی که جامعه ایران به واسطه سابقه تمدنی و تاریخی کهن آن با تنوع قومی، فرهنگی و حتی سیاسی روبهروست، رسانهها میتوانند نقشی کلیدی در تقویت وحدت و انسجام ملی ایفا کنند. رسانهها با انعکاس اخبار و رویدادهای مبتنی بر بصیرتافزایی و تأمین منافع ملی، میتوانند به افزایش اعتماد عمومی و همبستگی ملی کمک کنند. همچنین، با تولید و ترویج محتوای فاخر و ارزشمند، میتوانند به ارتقای سطح آگاهی و دانش عمومی و تقویت هویت ملی و ایرانیـ اسلامی در جامعه یاری رسانند.
برای افزایش نقش رسانهها در تقویت وحدت و انسجام ملی باید به راهبردهایی متناسب با این موضوع توجه داشت؛ از جمله تعهد به حفظ و ترویج ارزشهای ملی و مذهبی، چرا که هر جامعهای برای حفظ انسجام و هویت خود، نیازمند مجموعهای از ارزشها و باورهای مشترک است. این ارزشها و باورها، که به منزله میراث گرانبهای گذشتگان به نسلهای بعدی منتقل میشوند، هویت و انسجام جامعه را شکل میدهند و نقشی اساسی در پیشرفت و تعالی آن ایفا میکنند؛ از اینرو در میان ارزشهای مشترک، حفظ و ترویج ارزشهای ملی و مذهبی از اهمیتی ویژه برخوردار است.
ارزشهای ملی و مذهبی، بنیانهای هویت یک جامعه تاریخی، مانند جامعه ایرانی را تشکیل میدهند. این ارزشها، که در تاریخ، فرهنگ و اعتقادات ملت ایران ریشه دارند، به انسجام و همبستگی اجتماعی، تقویت روحیه تعاون و همدلی و ارتقای سطح اخلاقی جامعه کمک میکنند. همچنین، با ترویج ارزشهای ملی و مذهبی میتوان در مقابل تهاجم فرهنگی و ضد هویتی قدرتهای سلطهجوی منطقهای و فرامنطقهای ایستاد و به نسلهای آینده هویت و اصالت خود را معرفی و حس تعلق خاطر به میهن و ارزشهای دینی را در آنها تقویت کرد.
در نتیجه حفظ و ترویج ارزشهای ملی و مذهبی، ضرورتی برای انسجام، حفظ هویت ملی و پیشرفت جامعه به شمار میآید. تحقق این امر، تعهدی همگانی است که نیازمند تلاش و همکاری همه افراد جامعه فارغ از سلایق فکری و سیاسی آنها، از جمله خانوادهها، نهادهای آموزشی و رسانههاست. با تعهد به حفظ و ترویج این ارزشها، میتوانیم به نسلهای آینده هویت و اصالت تمدنی ایرانیـ اسلامی خود را معرفی کرده و جامعهای سالم، متعالی و انسجام یافته را شکل داده و توسعه بخشیم.
افزون بر آنچه بیان شد برای افزایش نقش رسانهها در تقویت وحدت و انسجام ملی باید به این نکته نیز توجه ویژه داشت که جوامع امروزی، به ویژه جامعه ایرانی از تنوع قومی و فرهنگی فزایندهای برخوردار است. این تنوع میتواند به نوعی یک فرصت برای غنای فرهنگی و تبادل نظر و تجربیات تلقی شود. توجه به این تنوع و احترام به تفاوتها، از جمله مؤلفههای کلیدی برای ایجاد جامعهای عادلانه، صلحآمیز و متعالی است. همچنین به گواه تجربه تاریخ، به ویژه تاریخ معاصر کشورمان غفلت از درک تنوع جامعه ایرانی میتواند زمینههای متنوعی را برای تهدیدآفرینی دشمن در قالب پروژههایی، مانند جداییطلبی ایجاد کند.
از اینرو توجه به تنوع قومی و فرهنگی کشور از نگاه راهبردی ضامن تأمین امنیت و منافع ملی و در نتیجه دوام و قوام کشور و نظام اسلامیمان خواهد بود. در ضمن این امر به افزایش درک و احترام متقابل بین اقوام و مذاهب کمک و زمینه را برای تبادلنظر و تجربیات و غنای بیش از پیش فرهنگی کشور فراهم میکند. همچنین، فرای موارد بیان شده توجه به این تنوع حس تعلق خاطر به جامعه در بین همه اقشار را افزایش داده و به تقویت بیش از پیش انسجام و همبستگی ملی منجر خواهد شد.
با توجه به آنچه تا اینجا بیان شد شرط دستیابی به انسجام و همبستگی ملی عبور از تفکر هالهای(Halo Effect) است که به عنوان تفکر شهرکی یا جزیرهای(Insular thinking)ـ اشاره به سبک فکری بسط یافته در یک محدوده کوچک جغرافیایی حقیقی یا مجازی تشکیل شده از همفکران یا همکاران مانند شهرکهای سازمانیـ نیز شناخته میشود. در این نوع از تفکر فرد یا نهاد تصمیمگیر، بدون در نظر گرفتن تنوع فکری و فرهنگی جامعه، تصور میکند که همه مردم یا اکثریت آنها مانند او فکر میکنند و دارای فرهنگ و سبک اندیشه یکسانی منطبق با دیدگاههای وی هستند. بدون شک این نوع تفکر، که در ناآگاهی و ابتلا به تعصبات و سوگیریهای ذهنی ریشه دارد، میتواند پیامدهای منفی متعددی برای یک جامعه به دنبال داشته باشد.
گفتنی است، در روانشناسی اجتماعی، تفکر هالهای به عنوان سوگیری همگنی (Homogeneity Bias) شناخته میشود. این سوگیری، تمایل افراد به تعمیمدهی بیش از حد درباره ویژگیها و خصوصیات یک گروه خاص به تمام اعضای آن گروه است. به عبارت دیگر، افراد با تفکر هالهای، بدون در نظر گرفتن تنوع و تفاوتهای موجود در درون یک جامعه، تصور میکنند که همه اعضای آن گروه یکسان هستند و بر همین مبنا برای آن جامعه تصمیمگیری میکنند و رضایت خود از تصمیماتشان را به کل جامعه تعمیم میدهند. در نتیجه تصمیمات این دست افراد بیش از اینکه تأمینکننده منافع ملی و تقویتکننده انسجام ملی باشد، منشأ تفرقه و تنش و شکاف در جامعه میشود و اینگونه فرد یا نهاد سیاستگذار خیراندیش در مسیری قدم مینهد که مطلوب دشمنان برانداز کشور است.
از اینرو برای پیشگیری از این آسیب ضروری است که فرد تصمیمگیر یا سیاستگذار مستمراً در معرض دیدگاهها و واقعیتهای گوناگون جامعه خود قرار گیرد تا اینگونه بیشتر موفق به درک و شناخت تنوع فکری و فرهنگی جامعه خود شود و اینگونه تنها در معرض دیدگاهها و نظرات تأییدکننده و البته خوشآیند گروهی خاص از همفکران یا ذینفعان قرار نگیرد.
امروزه در این زمینه آموزش و آگاهسازی آحاد مردم و خاصه سیاستگذاران نسبت به وجود تنوع فکری و فرهنگی در جامعه و ضرورت توجه به آن و همچنین ایجاد فضایی برای کسب شناخت و گفتوگوی مستمر بین گروههای مختلف جامعه، به سیاستگذاران و تصمیمگیران توصیه میشود. این رویکرد که از آن به مدیریت بین فرهنگی(Intercultural Management) نیز یاد میشود، یکی از مهمترین ارکان شکلدهی حکمرانی نوین در عصر جدید و متکثر امروزی به شمار میآید و لذا این رویکرد در دهه اخیر به طور جدی مورد توجه کشورها و جوامع گوناگون جهان قرار گرفته است.
خوشبختانه، تجربه موفق احیا و برگزاری باشکوه نمایشگاه رسانههای ایران در دولت سیزدهم با همه چالشها و موانعی که بر سر راه برگزاری آن قرار داشت، به خوبی نشان داد که این دولت بیش از دولتهای مدعی گذشته مشتاقانه و متعهدانه در پی افزایش وحدت و انسجام ملی در جامعه از طریق گردهم آوردن تمام جریانهای رسانهای متعهد به کشور فارغ از وابستگی فکری حزبی و جریانی آنها بوده و هست و از این دریچه تلاش میکند تا ظرفیت جریانساز و پیش برنده رسانههای کشور را در مسیر رشد و تعالی ملی و عبور از چالشهای پیش روی انقلاب اسلامی، به ویژه فشارهای دشمنان و بدخواهان ملت بزرگ ایران به کار گیرد.