صبح صادق >>  پرونده >> پرونده
تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۶:۳۰  ، 
شناسه خبر : ۳۵۸۱۱۳
پایگاه بصیرت / شیرین زارع‌پور/ گروه پرونده
روش‌های تحلیل را می‌توان به دو دسته کلی راهبردی و عملیاتی تقسیم کرد. در تحلیل راهبردی یک موضوع کلان در سطح ملی اعم از برآورد، آینده‌نگری و هشداردهی بررسی می‌شود. در تجزیه و تحلیل عملیاتی، تحلیلگر در کنار جمع‌آوری، داده‌ها و اطلاعات را تحلیل می‌کند؛ به گونه‌ای که از داده‌های جمع‌آوری شده حداکثر استفاده را می‌برد؛ بنابراین تفاوت تحلیل راهبردی و عملیاتی به سطح مشاهده یا واحد تحلیل مربوط می‌شود. هر تصمیمی که برای حرکت از وضع موجود (جهش تولید) به وضع مطلوب (مشارکت مردم در جهش تولید) اتخاذ شود، در بنیان خود از روش تحلیل بهره می‌برد. تحلیل راهبردی در اندیشه رهبر معظم انقلاب به سه مؤلفه «اهداف راهبردی»، «واقعیت‌های راهبردی» و «تفکر راهبردی» تقسیم می‌شود. الگوی معتبری که در این زمینه می‌توان  استخراج کرد، باید با تمرکز بر هدف، انتخاب راه میانبر و توجه به تحولات جهانی و تبدیل آن به فرصت باشد؛ اما برای مقدمه سه مؤلفه ایجاد انگیزش در مردم، امید آفرینی در مردم و گفتمان سازی قابل توجه است.  با نگاهی دقیق به شعارهای اقتصادی سال‌ها، می‌توان به این رهیافت رسید که این شعارها مانند جورچینی کنار هم چیده شده و هر یک مکمل دیگری است.
در نظرگاه رهبر حکیم انقلاب،  باید عناصر اساسی را مورد توجه قرار دهد که قطب‌نمای فرآیند آینده است: «اول، انتخاب جهت درست است. جهت‌گیری را باید درست انتخاب کنیم؛ این قطب‌نماست؛ این شاخص اصلی است. اگر چنانچه جهت‌گیری را غلط انتخاب کردیم، در انتخاب جهت‌گیری اشتباه کردیم، تلاش مضاعف ما نه فقط ما را به نتیجه نمی‌رساند، بلکه ما را از راه دور می‌کند. دوم به‌کارگیری همه ابزارهایی که در اختیار ماست. همه ابزارها را، همه نیروها را باید پای کار آورد. این جهت‌گیری‌ها باید به شکل سیاست‌های عملی دربیاید. باید در خلال این سیاست‌های عملی، آن اهداف کلی و آن جهت‌گیری‌ها تبیین شود ونقش پیدا کند. برجسته شود. سوم، نگاه به اولویت‌هاست. این هم یک عنصر دیگری است.»
 
انتخاب جهت درست
در انتخاب جهت درست، تمام الزامات بخش حاکمیت و بخش مردمی مورد توجه قرار می‌گیرد. برای نمونه، در بخش مردمی افزایش انگیزه، گفتمان‌سازی، باور ما می‌توانیم، تقویت حس تکلیف، مصرف کالای داخلی، مدیریت مصرف، بالا بردن سطح مهارت و دانش و الزامات بخش حاکمیت: درک درست از وضع اقتصادی کشور، اعتماد به توانمندی‌های داخلی، اولویت به ظرفیت‌های داخلی، توانمندسازی نیروی کار، مردم‌محوری، هدایت نقدینگی به سمت تولید، اصلاح نظام بانکی، توجه به اقتصاد دانش‌بنیان، عدالت بنیان و اقتصاد درون زا... .
 
به‌کارگیری همه ابزارها
شاید بتوان گفت اولین ابزار برای مشارکت مردم در تولید، ایجاد انگیزش است. اینکه مردم به این نکته مهم توجه داشته باشند که در حال حاضر کشور در گام دوم انقلاب و در شرایط نزدیک به قله قرار دارد، یک انگیزه قوی در مردم ایجاد می‌کند. باز تکرار خبر موفقیت‌های داخلی و خارجی دولت روش مناسبی در ایجاد انگیزش است. برای نمونه، بازگشت بیش از هشت هزار واحد اقتصادی راکد و نیمه راکد به چرخه تولید، ایجاد اشتغال ۱۹۱ هزار نفری و به‌کارگیری ۲۴۰ همت سرمایه مردمی تنها در طول دو سال، نشان از عزم دولت مردمی برای تحقق توصیه‌های رهبر معظم انقلاب در مسیر «جهش تولید» است.
 
نگاهی به اولویت ها
یکی از اولویت‌های مشارکت مردم برداشته شدن موانع در بخش تولید است. نبود رویکرد حمایتی یکسان برای  فعالان حوزه اقتصاد کشور در دستگاه دولتی موجب مشارکت نکردن افراد در بخش تولید شده است. در سال گذشته قانون جهش تولید دانش‌بنیان با هدف ایجاد تسهیلات برای شرکت‌های بزرگ و صنعتی و حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان در مجلس شورای اسلامی تصویب شد. در این قانون برای تسهیل فعالیت دانش‌بنیان‌ها، پیش‌بینی‌هایی در نظر گرفته شد که مهم‌ترین آن همکاری گسترده دانش‌بنیان‌ها و بخش خصوصی برای برخورداری از مزایای قانون جهش تولید دانش‌بنیان است.  
«جهش تولید» یکی از نیازهای اساسی کشور است. برطرف کردن موانع حضور مردم با هدف محقق شدن جهش در تولید می‌تواند اولین گام انتخاب جهت درست باشد. استفاده و فعال‌سازی ظرفیت نیروی انسانی متعهد و کارآمد و جوان، نویدبخش شکوفایی اقتصاد ایران خواهد بود. در این مسیر موانع و چالش‌هایی نیز وجود دارد که لازم است با توجه به ظرفیت‌ها، راهکارهای رفع این موانع به صورت جدی در دستور کار مسئولان و مردم قرار گیرد. اگر چه برخی از موانع خارجی است، اما بسیاری از این موانع درونی است که با تدبیر و عزم جدی قابل حل است.
 نکته بسیار مهم در بررسی موانع این است که از طرفی برای حل آنها باید تلاش و برنامه‌ریزی صورت گیرد و از طرفی نباید بزرگ‌تر از آنچه هست، دیده شود تا موجب ناامیدی یا تصمیمات ناصحیح شود. توجه به موانع جهش تولید و موانع مشارکت مردم نشان می‌دهد چه میزان از این موانع در درون کشور و به علت بی‌تدبیری‌ها و عدم مدیریت صحیح بوده است تا مشخص شود با انتخاب جهت درست و تکیه بر توان داخلی می‌توان به هدف جهش تولید دست یافت.