اگر به این باور برسیم که بهترین آموزگار این روزهای ما «دفاع مقدس» است، بیراه نگفته و نرفتهایم. دفاع مقدس مملو از درسهایی است که اگر کسی پای این مکتب فکری و حماسی بنشیند، نه کم میآورد و نه ناامیدی را به بدنه جامعه تزریق میکند. یادم است در سال گذشته رهبر معظم انقلاب در بیانات خود در دیدار نمایندگان مجلس یازدهم شورای اسلامی به نکته بسیار مهمی اشاره کرده و گفتند: «...آن وقتی که مثلا فرمانده گردان در وسط معرکه احساس میکند نیروهایش بُریدهاند، امکانات ندارند، دستگاه ندارند، دشمن هم با دویست تانک دارد میآید طرف خاکریز اینها و برای اینکه روحیه بدهد به بچههای خودش، میرود روی خاکریز میایستد، برای بچهها حرف میزند، اینها به زبان آسان است؛ این کارهای بزرگ، این حرکات انصافا فوقِ طاقت متعارف بشری، عظمتش خیلی زیاد است؛ نگذارید اینها کهنه بشود.» این برش از سخنان رهبر معظم انقلاب از حقیقتی پرده برمیدارد که نیاز جامعه امروز ما را به خوبی به تصویر کشیده است. وقتی به نامگذاری امسال به «جهش تولید با مشارکت مردم» نگاه میکنیم، جا دارد درباره راهکارهای حضرت آقا برای مدیریت و مشارکت آحاد مردم بیشتر سراغ روزها و عملیاتهای دفاع مقدس برویم و بیشتر درس بگیریم.
از همین رو ما معتقدیم این صحنه به اشکال گوناگون در دوران هشت سال دفاع مقدس، بارها و بارها از سوی فرماندهان ردههای گوناگون تکرار شد و برههای غرورآفرین و متفاوت را در تاریخ ایران عزیز و پرافتخار به ثبت رساند. آیا چنین صحنههایی با پایان جنگ به اتمام رسید و به تاریخ سپرده شد؟
پاسخ این پرسش، قاطعانه منفی است؛ نه تنها چنین رشادتها و دلاورمردیها با تمام شدن دوران دفاع مقدس پایان نیافت، بلکه در میدانهای دیگر اقتصادی، علمی، سیاسی و فرهنگی که چه بسا دشوارتر هم بود، تکرار شد! که اگر پایان یافته بود امروز در جایگاهی نبودیم که بسیاری از کشورهای قلدرمآب که تا دیروز بر طبل دیکتاتوری خود میکوبیدند، امروز چراغ خاموش و بیسروصدا در مقابل قدرت ما سر خم میکنند و از ما به منزله یک قدرت علمی، فرهنگی و حتی نظامی در منطقه یاد میکنند. از این رو در هر عرصهای که امواج سهمگین نمیشود و نمیتوانیم یا نباید بشود و نمیگذاریم به سمت یک تصمیم یا پروژه انقلابی سرازیر شود و بخواهد دستاندرکاران و مرتبطان با آن تصمیم یا پروژه را زمینگیر و ناامید کند، آنگاه در میان این امواج سهمگین، دلاورمردی باایمان، استوار، مصمم و البته خردمند و باتدبیر، سربلند کند و با نمیتوانیمها، نمیشودها و نمیگذاریمها مقابله کند، همان صحنه افتخارآفرین دفاع مقدس در برابر غرش تانکها را تکرار و بازسازی کرده است!
امروز تانکها از حرکت باز ایستادهاند؛ اما غرش و هیاهوی جنگ نرم از سوی رسانهها و جریانهای داخلی و خارجی طنینانداز است و اتفاقاً و متأسفانه، تأثیرش چه بسا بیش از تانکهای جنگی فولادین نمایان است.
امروز فعالان فرهنگی، رسانهای، سیاسی، اقتصادی و علمی یا نمایندگان مجلس و دولتمردانی که بیتوجه به تبلیغات منفی دشمن و کارشکنیها یا کارنابلدیهای این و آن، شجاعانه، مؤمنانه و عاقلانه، میدان را ترک نکرده و با امواج ناامیدی مبارزه میکنند، همان فرمانده گردان، تیپ یا لشکری هستند که هنگام تک یا پاتک دشمن، بر فراز خاکریز رفته، رجز میخوانند و به نیروهایشان روحیه میدهند؛ البته نه با رجز غیرواقعی یا وعدههای توخالی و به اصطلاح بلوف زدن، بلکه متکی بر توانمندیها و ظرفیتهای واقعی و دهها یا صدها تجربه موفقی که پشت سر گذاشته شداند.
اوج این تلفیق شجاعت، تدبیر، مرعوب یأسآفرینی تانکها و موشکهای مجازی نشدن و دیگران را در میدان ایستادگی و مبارزه نگه داشتن را در دهه اول انقلاب در کنشها و واکنشهای امام خمینی(ره) میدیدیم و پس از ایشان، در خود رهبر حکیم انقلاب اسلامی. لذا همانگونه که نباید گذاشت آن حماسهآفرینهای دوران دفاع مقدس فراموش شوند، باید از حماسههایی که پس از دفاع مقدس و با الهام از آنها خلق شده و میشود و خالقان آن حماسهها نیز پاسداری کنیم.
در پایان اینکه باید این روزها بیشتر از دفاع مقدس دفاع کنیم و بهره بگیریم؛ چرا که میتواند نهال امید و مشارکت را در دل مردم رشد دهد. در آن دوران بود که به تعبیر رهبر معظم انقلاب «هم خودمان را شناختیم هم دنیا ما را»؛ امروز هم که دشمن با پمپاژ محتوا و اخبار مأیوسکننده به تزریق ناامیدی و سیاهنمایی و سرانجام سرشکستگی جوانان و نیروهای آماده به کار ما رو آورده، لزوم پیگیری و استفاده از سبک مدیریتی و تبلیغی دفاع مقدس نیز بیشتر شده است.