حمله نظامی به کنسولگری ایران، یک جنایت تروریستی آشکار و عبور از قوانین بینالمللی درباره مصونیت مراکز دیپلماتیک بود که رژیم صهیونیستی به آن دست زد. این جنایت که به شهادت سردار زاهدی و سردار حاجی رحیمی و پنج نفر دیگر از مستشاران نظامی ایران در دمشق منجر شد، با اطلاعات و هماهنگی اولیه با آمریکا به اجرا درآمد.
دلیل و انگیزه این جنایت شکستهای پرتلفات و هزینههای سنگین رژیم صهیونیستی در غزه، دریای سرخ و در ایلات بود.
از این رو در جلسهای با حضور تمامی مقامات نظامی و اطلاعاتی رژیم و همتایان آمریکایی آنها تصمیم حمله به کنسولگری ایران گرفته شد، دو روز قبل از عملیات نیز، یک تمرین برای ایجاد اختلال در سیستمهای ارتباط و تعطیلی سیستم GPS در شمال فلسطین اشغالی و جنوب لبنان و حوزه جولان تا دمشق را شاهد بودیم.
لذا این عملیات جنایتکارانه به دست صهیونیستها و هماهنگی قطعی با آمریکا انجام گرفت.
حمله صهیونیستها به یک مرکز دیپلماتیک براساس عرف بینالملل، حمله مستقیم به ایران ارزیابی میشود، این سطح تخلف از قوانین بینالمللی، نیازمند محکومیت از سوی مؤسسههای بینالمللی و اتخاذ مواضع روشن از سوی تمامی کشورها بود، اما متاسفانه آمریکا و کشورهای اروپایی با سکوت از کنار این نقض آشکار حقوق بینالملل عبور کردند و در شورای امنیت سازمان ملل نیز حتی از صدور بیانیه محکومیت جلوگیری کردند.
ایران طی ۱۲ روز پس از جنایت دمشق بر اقدامات سیاسی و دیپلماتیک و حقوقی متمرکز و بر حق مشروع دفاع از خود مستند به منشور سازمان ملل متحد تأکید کرد. علاوه بر این نباید فراموش کرد که عدم واکنش به تجاوز رژیم صهیونیستی امنیت ملی و منطقهای را تهدید کرده و میتوانست سرآغازی بر هرج و مرج در عرصه بینالمللی باشد.
در بررسی و طراحی نظامی برای واکنش تأدیبی و مجازات متجاوز نیز باید شاخصهای لازم در نظر گرفته میشد تا تمامی عناصر تاکتیکی و تسلیحاتی، قطعیت تحقق اهداف عملیات توبیخی را تضمین کند و در سطحی باشد که بازدارندگی را در قبال دشمن به نمایش بگذارد.
موضعگیری رهبر معظم انقلاب و سپس دیگر مقامات سیاسی و نظامی در قطعیت پاسخ جمهوری اسلامی به جنایت و تجاوز صهیونیستها، ضربآهنگ مهلکی را در جامعه صهیونیستی و بر بخشهای گوناگون حاکمیتی آنها ایجاد و بنا به آنچه نتانیاهو اعتراف کرد، دو هفته دردناک، روانی و کشنده را سپری کردند. به همین دلیل تمامی تلاش صهیونیستها و غرب و به ویژه آمریکا طی روزهای منتهی به عملیات «وعده صادق» از سوی ایران این بود که پاسخی از سوی ایران علیه صهیونیستها انجام نشود یا حداقل در سطح قابل تحمل و کوچکی باشد و این تلاش را در مواضع رسمی و پیامهایی که با واسطه به ایران ارسال میکردند، نشان دادند. ایران نیز برای اینکه هم پاسخ بازدارنده محکم بدهد و هم به گسترش جنگ و جنگ منطقهای متهم نباشد، و در اصطلاح حقوق بینالملل، «تناسب» را در کنار «ضرورت» لحاظ کرده باشد، با صراحت به آمریکا پیام آشکار و دیپلماتیک داد که مداخله نداشته باشد و هرگونه نقش مستقیم در این میان منجر به واکنش انتقامی تهران خواهد شد، مجموع عواملی که یک «تهدید معتبر» را در محاسبات رژیم صهیونیستی و آمریکا وغرب شکل داد.
بر همین اساس برای کاستن از آثار و نتایج واکنش مستحکم ایران، تمامی توان دفاعی و ضد موشکی آمریکا، انگلیس، فرانسه و رژیم صهیونیستی و همکاریهای چند کشور عربی (امارات، قطر، عربستان، اردن، ترکیه) در بالاترین حد ممکن عملیاتی و هماهنگی برای مقابله با حمله ایران به رژیم صهیونیستی به کار گرفته شد. هدف از این هماهنگی و صفبندی این بود که با ناکام گذاشتن اهداف و نتایج واکنش ایران، نوعی دست برتر برای صهیونیستها را تثبیت کنند و فضای روانی و تبلیغاتی گستردهای را علیه ایران به نمایش بگذارند.
چهار سطح دفاع موشکی در رژیم صهیونیستی، دو سطح دفاعی پاتریوت و تاد آمریکایی، سیستمهای دفاعی انگلیسی و فرانسوی، به شکل دریا پایه و زمین پایه، ساماندهی شدند تا هدف تنبیهی واکنش ایران تحقق نیابد.
طرف مقابل با بررسیهای راهبردی از ابزار عملیاتی ایران، تلاش داشت خود را برای مقابله با تمامی سناریوهای قابل اجرا از سوی تهران آماده کند. اگر چه با تعطیلی بیش از ۲۴ ساعته محور عملیاتی در غزه، آمادگی دفاعی در تمامی سرزمینهای اشغالی فعال شد اما اصلیترین سطح تدابیر امنیتی و دفاعی بر روی پایگاه نظامیـ اطلاعاتی نواتیم و رامون در جنوب کرانه باختری و شمال دیمونا تمرکز یافت.
فرماندهی کلی با آمریکا و سنتکام و مرکز هدایت تاکتیکی عملیات در داخل اردن استقرار داشت. سپر موشکی گستردهای با حضور ۲۰ ناو در دریای سرخ و مدیترانه با لایهها و سطوح گوناگون موشکیـ دفاعی کشورهای یاد شده، چنان اطمینانی تولید کرده بود که عملیات روانی و تبلیغاتی آنها، یک تصویر رجزخوانی مسلط را در افکار عمومی دنبال میکرد.
در این سوی ماجرا مقامات ایران در تصمیم کلان، پاسخ قطعی را مورد اجماع قرار دارند و دو سناریوی «عملیات پر شدت و مستقل» و «کم شدت و نیابتی» مورد بررسی و بحث قرار گرفت و در نهایت تصمیم بر عملیات «مستقل با شدت متوسط و هدف قرار دادن مراکز نظامی» شد و ملاحظات رهبر معظم انقلاب نیز در آن مد نظر قرار گرفت.
نکته مهم در عملیات «وعده صادق» این بود که تاکتیک رزمی طراحی و ابزارهایی انتخاب شوند که از تمامی سطوح پدافندی یاد شده، عبور و اهداف آن تحقق یابد. در این عملیات، تقابل ابتکار عمل عملیاتی و تاکتیک رزم و تسلیحات، با تکیه بر ابزارهای نه چندان در سطح عالی(نسل گذشته ادوات ایرانی)، باید در مقابل تمامی تکنولوژی دفاع موشکی و لایههای متنوع آن به نتیجه برسد. در سناریوی عملیاتی، شرایط اضطراری و احتمال گسترش درگیری و جنگ و الزامات آن و دوره زمانی احتمالی و لیست اهداف و بانک اهداف از جهات مختلف بررسی شد که فقط بر روی اهداف نظامیـ عملیاتی و سیستمهای پشتیبانی رزم الکترونیک و راهبری عملیاتی دشمن تمرکز نهایی صورت گرفت و دو پایگاه نظامی که نماد بالاترین اهمیت و لایههای دفاعی بودند و یک پایگاه راهبری الکترونیک در جولان، به منزله سه هدف اصلی مد نظر قرار گرفتند.
نکته دیگر فاصله جغرافیایی در عملیات واکنشی ایران بود که میتوانست برای دشمن امتیاز آمادگی مقابله ایجاد کند؛ ولی به یک فرصت تاکتیکی در عملیات تبدیل شد و فریب و درگیر شدن لایههای دفاعی دشمن و تخلیه شتابزده قابلیت موشکی آن بود، که با تکیه بر زمانبندی حرکت پهپادها و گستره حرکت و تعداد و تنوع آن و مراحل اعزام، به خوبی به اجرا درآمد و نمایشی از قدرت طراحی عملیات را در مقابل بزرگترین مدعیان قدرت نظامی و دفاعی در جهان ثبت کرد. خبرگان و نخبگان نظامی دشمن، چه در اسرائیل و چه در آمریکا پس از پایان عملیات با صراحت اعتراف کردند که هم شکست تاکتیکی و هم شکست راهبردی را در ابعاد طراحی عملیات پدافندی، به کارگیری تکنولوژی نظامی و... را با هزینههای مالی بسیار زیاد متحمل شدند.
لایههای عملیات «وعده صادق» به نحوی برنامهریزی و طراحی شده بود تا پهپادها به جز فریب عملیاتی و دامسازی برای سیستم دفاعی پیشبینی شده، دارای ظرفیت هجومی نیز باشند. پهپادها، نقش اصلی خود را در باز کردن لذا راه را برای موشکهای بعدی ایفا کردند که موشکهای هایپرسونیک و بالستیک، هدفهای اصلی را محقق کنند.
نکته مهم دیگر اینکه دشمن در شرایط آماده باش و آمادگی کامل عملیاتی با تاکتیک عملیاتی در نظر گرفته شده از سوی ایران دچار غافلگیری شد و بازی جنگ را از دست داد.
دشمن در پیوستهای عملیات دفاعی خود، آماده بود تا شکست عملیات ایران را دستاویزی برای نجات رژیم صهیونیستی از باتلاق غزه کند و آن را پایهای برای به عقب راندن مقاومت منطقهای قرار دهد؛ لذا بسیار اهمیت داشت که عملیات وعده صادق باید هم به گوشمالی رژیم صهیونیستی پاسخ متناسب و بازدارنده بدهد و هم اینکه به آمریکا پیام قدرتمندانهای ارسال کند و با ثبت شکست تمامی سیستمهای دفاعی آمریکایی و متحدان آن هژمونی منطقهای آمریکا را به چالش بکشد و اعلام کند که هیچ یک از پتانسیل دفاعی، پایگاهی، هوایی و دریایی آنها در منطقه، امنیت نخواهند داشت و محاسبات رفتاری آمریکا نیازمند بازبینی در قبال ایران است.
نکته مهمتر اینکه رژیم صهیونیستی تلاش داشت با جنایت در دمشق و نسلکشی در غزه بر شکست خود در طوفانالاقصی سرپوش گذارد، اما با شکست در عملیات وعده صادق و مجازات این رژیم از سوی ایران، اکنون عربدهها وگردنکشی تلاویو به ناتوانی و نیازمندی به تحتالحمایگی ختم شده است.
استفاده از موشکهای بالستیک با سر جنگی بارانی، از جمله شگفتی دفاعی و تاکتیک عملیاتی بود که در لایههای برد کوتاه باید سیستم گنبد آهنین را مختل و ناکارآمد میکرد و بخش اصلی انفجاری موشک بدون مزاحمت به هدف برخورد میکرد. قدرت مانور اینگونه موشکها در آخرین لحظات اصابت، به شکل جدی مورد توجه کارشناسان نظامی جهان قرار گرفت که سرجنگی قابل مانور در مقابل موشکهای گنبد آهنین را آنالیز کردند.
بخشی از ۱۳۰ پهپاد عملیاتی ایران، توانستند در مقابل لایههای ضد موشکی دفاعی دشمن و یکصد هواپیمای پیشرفته جنگنده و ده هواپیمای سوخترسان و ۸ مرکز فرماندهی و کنترل، نقش برجستهای را به نمایش بگذارند و مسیر ۱۲ موشک هایپرسونیک که کاملا به اهدافشان اصابت کردهاند و موشکهای بالستیک را باز بگذارند.
دشمن صهیونیستی براساس دستورالعملهای محکم سانسور اطلاعات، تلاش زیادی در عدم افشای میزان خسارت و تلفات خود داشت؛ از یک سو گزارشهای کذب منتشر کرد و از سوی دیگر در ابلاغیهای هشدار آمیز انتشار هرگونه فیلم و عکس از خسارتها و نمایش موشکی و پهپادی ایران در فضای فلسطین اشغالی و تلفات را ممنوع کرد و تخلف از آن را موجب پیگرد جدی دانست؛ اما ابعاد و نتایج عملیات وعده صادق چنان قدرتمند و اثرگذار بود که شادی را ابتدا در غزه و فلسطین و سپس در کشورهای جهان به مردم هدیه کرد و انکار اولیه اصابت موشکهای ایران به اهداف سهگانه (پایگاه هوایی نواتیم که مقر عملیاتی موساد نیز هست و پایگاه هوایی رامون و سیستم الکترونیک و راهبردی در جولان) راه به جایی نبرد و در کمتر از ۴۸ ساعت از سوی صهیونیستها مورد اعتراف قرار گرفت.
عملیات وعده صادق چه افکار عمومی فلسطینیها، مقاومت منطقهای، کشورهای منطقه و جهان؛ چه در قدرت چانهزنی مقاومت فلسطین در مذاکرات آتشبس، چه در سرزمینهای اشغالی و آینده رژیم صهیونیستی؛ چه در سطوح مختلف اجتماعی، سیاسی، حکومتی و نظامی و اطلاعاتی و چه در عرصه منطقهای و جهانی دارای دستاوردهای جدی است و همزمان اقتدار، شجاعت، حکمت و تدبیر از جمهوری اسلامی را به جهان نشان داد.
یکی از دستاوردها و کارکردهای این عملیات این است که رژیم صهیونیستی دیگر قادر به دفاع و حمایت از خود نیست و باید تحتالحمایه غرب و دیگران باشد. این پدیدهای است که بیش از هر چیز آنها را رنج خواهد داد و وجهه و جایگاه و اقتدار ادعایی آنها را با سؤال جدی مواجه میکند.
به همین دلیل است که آمریکا و غرب با تلاش جدی به دنبال این هستند تا با تشکیل ائتلاف رسمی منطقهای و جهانی برای رژیم صهیونیستی چتر حمایتی پایدار بسازند. ارزیابی برخی از نخبگان صهیونیستی این است که ائتلافسازی حمایت از رژیم صهیونیستی در منطقه و ایجاد نوار امنیتی منطقهای و حفاظت از رژیم، در دسترس نیست و واقعیت نیز این است که دولتهای دستنشانده منطقهای نمیتواند ننگ و پیامدهای علنی دفاع از رژیم صهیونیستی را تحمل کنند و با اینکار عمر سیاسی خود را از دست میدهند و افکار عمومی منطقه پایههای این رویکرد خیانتبار را تحمل نمیکند.
به هر حال رژیم صهیونیستی اکنون دیگر نمیتواند محور برتری و حمایت از حاکمان سازشکار و دستنشانده غرب باشد و این رژیمها رژیم صهیونیستی را که خود نیز محتاج حمایت آمریکا و دیگران است، به عنوان لیدر و رهبری نمیپذیرند.
قدرتنمایی هوشمندانه، شجاعانه، مدبرانه و موفق عملیات «وعده صادق» نگاه به جمهوری اسلامی جایگاه و توانمندیهای آن را از سوی قدرتهای جهانی، کشورهای جهان، مقاومت و افکار عمومی جهانی و حتی در نگاه دشمن تغییر داده و اصلیترین شاخص آن پرچمداری ایران در آرمان و حقوق انکارناپذیر فلسطین است که کشورهای اسلامی و عربی سازشکار در شرایط کنونی نیز نمیتوانند این میدان را خالی کنند و برای فریب افکار عمومی و فعال بودن در بحث فلسطین، هنوز شعارهای خود را حفظ کردهاند. اگرچه این رژیمها از فضای کنونی منطقه، واکنش ایران و عملکرد مقاومت منطقهای منفصل هستند و هراسافکنی اسرائیلی و غربی، آنها را دعوت به همگرایی بیشتر با خودشان میکند، ولی تصویر فعلی از مقاومت و جمهوری اسلامی و توانمندیهای آنها گزینههای خیانتبار این رژیمها را با چالش روبهرو میکند.
همانگونه که رئیس سابق استخبارات ارتش صهیونیستی اعلام کرد، شکست اطلاعاتی در بر آورد از آغاز طوفانالاقصی در ابعاد بزرگتری در قبال احتمال واکنش ایران به جنایت حمله به کنسولگری ایران در دمشق شکست دوم را ثبت کرده و رژیم صهیونیستی نیازمند بازطراحی و بازبینی دکترینهای نظامی اطلاعاتی خود است. دامن آمریکا نیز به دلیل تمامی ناکامیهای سیاسی، رسانهای، نظامی و اطلاعاتی و تکنولوژی تسلیحات در مقابل مقاومت و جمهوری اسلامی گرفتار است و چارهای جز بازبینی در بسیاری از راهبردهایش ندارد.