کارشناس بازار سرمایه گفت: «سیاستهایی که در نهایت به خروج پول حقیقی از بورس منجر میشود، سیاستهای خطرناکی است؛ زیرا پولها و سرمایههایی که از بورس خارج میشوند، اگر در خارج از کشور سرمایهگذاری نشود، در بهترین حالت سراغ بازارهای موازی خواهد رفت و به اصطلاح از این بازار به آن بازار در حال خرید و فروش ارز و طلا یا خودرو و زمین و مسکن خواهد بود که خود این موضوع با بالا بردن تقاضای کاذب به انتظارات تورمی موجود در جامعه دامن میزند.»
«احمد اشتیاقی» کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با «صبح صادق» درباره موضوع چرایی خروج پول حقیقی از بورس و نوسانات رخ داده طی ماههای گذشته در بورس به دلایل این روند اشاره کرد و گفت: «یکی از مهمترین دلایلی که به خروج پول حقیقی از بورس منجر شده، از دست رفتن حاشیه سودی است که از این بازار انتظار میرود.»
وی در این باره خاطرنشان کرد: «وقتی بورس سودآوری مناسب و خاص خود را نداشته باشد و بازارهای موازی، مانند طلا و ارز سودآوری داشته باشند، پول به این بازارها میرود تا ارزش خود را حفظ کند، بنابراین در شرایط این چنینی وقوع چنین مسئلهای بسیار طبیعی است.»
این کارشناس بازار سرمایه خاطرنشان کرد: «دو آیتم بسیار مهم به فشار بر بورس و خروج پول از بازار سرمایه منجر شده است؛ اول فشار قیمت تمامشدهای است که دولت به اشکال گوناگون بر بورس و شرکتهای بورسی تحمیل میکند و موضوع دوم از ناحیه اجازه ندادن برای افزایش قیمت محصولات است.»
اشتیاقی در این باره تصریح کرد: «از سوی دیگر دولت و بانک مرکزی توأمان اجازه افزایش نرخ ارز نیمایی را نمیدهند که این امر بر سودآوری برخی از شرکتهای بورسی تأثیر منفی گذاشته است؛ در حالی که اگر دولت به دنبال رونق این بازار است؛ باید زمینههای لازم را برای حرکت سرمایههای سرگردان از بازارهای گوناگون به سمت بورس و شرکتهای تولیدی فراهم کند، اما متأسفانه تفاوت نرخ ارز موجب از بین رفتن این مسئله مهم شده و همچنان دلالی و سفتهبازی در سایر بازارها بسیار سودآورتر از حضور در بازار سرمایه است.»
این کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه یادآور شد: «وقتی در کشور شرایط تورمی حاکم است، شرکتهای بورسی باید بتوانند با افزایش تورم به نوعی سودآوری خود را داشته باشند؛ یعنی سودآوری این شرکتها به نحوی باشد که افزون بر هزینههای خود و میزان تورم موجود در جامعه سود معقولی نیز کسب کنند؛ اما وقتی به دلیل قیمتگذاری دستوری و سایر مسائلی که از سوی دولت به بورس و این شرکتها تحمیل میشود؛ این موضوع محقق نشود، طبیعی است که بورس نیز با اقبال مواجه نمیشود و سرمایهها و پساندازهای مردم به سمت خرید ارز و طلا یا سکه و زمین میرود.»
اشتیاقی معتقد است: «وقتی میزان سود بانکی بالاست و همزمان بانک اوراق با درآمد ثابت و سود ۳۰ درصدی پرداخت میکند، سرمایههای خرد که نگران از دست رفتن ارزش پول خود هستند و البته ریسکگریزند، به سمت خرید این اوراق میروند یا در بانک سپردهگذاری میکنند. بنابراین و با توجه به این شرایط نه تنها پول حقیقی جدیدی وارد بورس نمیشود؛ بلکه حتی پولهای موجود در این بازار نیز میل به فرار و خروج از بورس را دارند.»
این کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه یادآور شد: «زمانی میتوانیم امیدوار باشیم که پول حقیقی در بورس ماندگار شده و منابع ریالی جدید وارد آن میشوند که این قاعده به هم نخورد؛ یعنی سود ۳۰ درصدی کاهش بیابد یا شرکتها بتوانند بدون دستور و دخالت دولت معادل افزایش نرخ تورم، سودآوری خود را داشته باشند. این روند نیز تنها با اجازه رشد به قیمت محصول یا افزایش نرخ دلار نیمایی رخ میدهد.»
این کارشناس بورس گفت: «در صورتی که نرخ دلار نیمایی افزایش یابد، بسیاری از این مسائل اصلاح میشود. برای نمونه، اگر نرخ دلار نیمایی روی ۴۵ هزار تومان بیاید، نه تنها پولی از بازار خارج نمیشود؛ بلکه پول هم وارد بازار میشود، اما متأسفانه در حالی که بین نرخ ارز نیمایی با بازار آزاد تفاوت زیادی وجود دارد، شاهد انواع و اقسام فشارهای هزینهای بر شرکتها اعم از افزایش نرخ حاملهای انرژی و نرخهای بالای مالیاتی هستیم که موجب شده است نه تنها شرکتها معادل نرخ تورم سودآوری نداشته باشند؛ بلکه بعضاً کاهش سودآوری هم داشته باشند.» «روندی که متأسفانه زمینههای لازم را برای خروج پول حقیقی از بورس فراهم کرده است.»
این کارشناس بازار سرمایه گفت: «دولت از همان ابتدای روی کار آمدن یا در زمان انتخابات وعده داد از بورس حمایت میکند؛ حتی برخی از نامزدهای انتخاباتی عنوان کردند مشکلات بورس را چند روزه حل میکنند، اما متأسفانه مشکلات به قوت خود باقی است و برای حل معضلاتی که واضح است دلیل آن چیست، کار خاصی صورت نگرفته و راهکاری ارائه نشده است که بتوان بورس را تقویت و حمایت کرد.»
وی در ادامه بحث خاطرنشان کرد: «سیاستهایی که در نهایت به خروج پول حقیقی از بورس منجر میشود، سیاستهای خطرناکی است؛ زیرا پولها و سرمایههایی که از بورس خارج میشوند، اگر در خارج از کشور سرمایهگذاری نشود، در بهترین حالت سراغ بازارهای موازی خواهد رفت و به اصطلاح از این بازار به آن بازار در حال خرید و فروش ارز و طلا یا خودرو و زمین و مسکن خواهد بود که خود این موضوع با بالا بردن تقاضای کاذب به انتظارات تورمی موجود در جامعه دامن میزند.»
احمد اشتیاقی، کارشناس بازار سرمایه یادآور شد: «برای کاهش نرخ تورم، برای خارج نشدن پول واقعی از بورس، دولت باید کاری صورت دهد. این موضوع به نفع دولت است؛ چرا که رشد بورس و سودآوری شرکتهای بورسی به نفع اخذ مالیات بیشتر از دولت و اشتغالزایی منتهی میشود، بنابراین دولت نباید از این موضوع مهم غفلت کند؛ چرا که از چند جهت وضعیت بهتری را پیش روی اقتصاد کشور باز میکند.»