صبح صادق >>  جبهه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۱۹ تير ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۱  ، 
شناسه خبر : ۳۶۲۲۷۱

«شهید علی‌اصغر صفرخانی» در سال 1343 در تنگمان، یکی از روستاهای اطراف کرج متولد شد. پس از مدتی به تهران مهاجرت کردند و ساکن تهران شدند. با روحیه‌ای که داشت، خیلی زود در تظاهرات‌ها و راهپیمایی‌های علیه رژیم پهلوی شرکت کرد و پس از پیروزی انقلاب نیز در سنگر مبارزه با منافقین و گروهک‌های ضد انقلاب حاضر شد. او معتقد بود: «منافقین چون بر خلاف خط امام حرکت می‌کنند و به راه اسلام نمی‌آیند، باید با آنها مبارزه کرد.» به همین دلیل هنگام حمله ضد انقلاب در کردستان به همراه چند نفر از دوستانش به این دیار رفت تا با آنان مبارزه کند.  با شروع جنگ تحمیلی با اولین بسیج عمومی به جمع قهرمانان جنگ‌های نامنظم دکتر چمران پیوست و پس از شهادت دکتر چمران به عضویت بسیج مستضعفین درآمد. وی در عملیات‌های طریق‌القدس، فتح‌المبین و الی بیت‌المقدس شرکت داشت و یک بار هم مجروح شد.  پس از عملیات الی بیت‌المقدس به عضویت سپاه پاسداران درآمد و در تیپ ذوالفقار لشکر محمد رسول‌الله(ص) مشغول ادای تکلیف شد تا پس از مدتی به سمت مسئول زرهی آن تیپ در عملیات والفجر مقدماتی و همچنین والفجر1 و 3 و 4 منصوب شد. صفرخانی در دو عملیات خیبر و بدر در کنار دو سردار رشید اسلام «شهید محمدابراهیم همت» و «شهید عباس کریمی» در آزادسازی جزایر مجنون شرکتی فعال داشت. علی‌اصغر پس از عملیات بدر با کوله‌باری از تجربه و با یک ابتکار «گردان شهادت» را، که متشکل از نیروهای آر‌پی‌جی زن بودند، در سطح لشکر تشکیل داد. مأموریت این گردان حور در لحظات حساس و نقاطی بود که فشار دشمن زیاد می‌شد.  در عملیات کربلای 1 توانست با هوش و درایت خود اثر تبلیغاتی دشمن را خنثی کند. یکی از همرزمانش نقل می‌کند: «روز قبل از عملیات صفرخانی رزمندگان گردان شهادت را در کنار خودش جمع کرد. داستان انقلاب اسلامی را از سال 42 تا ماجرای شهر مهران و حساسیت منطقه و نظر امام را درباره آن شرح داد و از قول آقای هاشمی‌رفسنجانی گفت که امام امت فرموده‌اند مهران باید آزاد شود. بایستی حرکت جدیدی را شروع کنیم و حتی اگر تمامی ما شهید شویم، باید به لطف و یاری خداوند متعال مهران را آزاد کنیم.» او سرانجام در دهم تیر ماه 1365 با اصابت خمپاره در کنارش در حالی که به اطرافیان خود می‌گفت: «سلام مرا به امام برسانید و بگویید صفرخانی دین خود به اسلام را ادا کرد» به شهادت رسید. نحوه شهادت به کلام آقامصطفی خامنه‌ای، فرزند رهبر معظم انقلاب: رهبر معظم انقلاب که در آن زمان رئیس‌جمهور بودند، خیلی به پدر علی‌اصغر صفرخانی اعتماد داشتند. علی‌اصغر که شهید شد، حضرت آقا آمدند منزل آقا علی‌اکبر. در آن دیدار، آقا مصطفی نحوه شهادت علی‌اصغر را بازگو کرد و گفت: «در عملیات کربلای 1، ما به اهداف مورد نظر رسیده بودیم و تقریبا داشتیم خط را تحویل می‌دادیم و به عقب بر‌می‌گشتیم. همزمان دشمن آتش شدید خود را روی منطقه گشوده بود. به علی‌اصغر گفتم: بیا برویم به درون سنگر. گفت: شما برو من الان می‌آیم. من چند قدم دور نشده بودم که گلوله توپی نزدیک علی‌اصغر به زمین خورد. دویدم به طرفش دیدم غرق به خون روی زمین افتاده و قرآنش هم در کنارش افتاده است.»