صبح صادق >>  پرونده >> پرونده
تاریخ انتشار : ۲۸ تير ۱۴۰۳ - ۱۱:۱۴  ، 
شناسه خبر : ۳۶۲۶۵۱
پایگاه بصیرت / حنیف غفاری/ گروه پرونده
روند انتخابات در اتحادیه اروپا طی هفته‌های اخیر سبب شد ساختار قدرت در بروکسل تغییر کند و عملاً اروپا با چالش مواجه شود که این موضوع ترسیم آینده‌ای روشن را ناممکن کرده است. یکی از این تحولات مهم، ریاست دوره‌ای مجارستان بر اتحادیه اروپایی است. 
حضور «ویکتور اوربان» نخست‌وزیر مجارستان در رأس معادلات اجرایی اتحادیه طی شش ماه پیش رو، بدترین خبر ممکن برای قاره سبز است. اوربان از منتقدان ساختار اروپای واحد است که کشورش هم‌اکنون ریاست این مجموعه را برعهده گرفته است. مجارستان به طور رسمی از اول ژوئیه به مدت شش ماه ریاست اتحادیه اروپایی را برعهده می‌گیرد، این در حالی است که برخی مقامات اروپایی نگرانند این کشور مشکلاتی را در برابر موضع‌گیری‌های اتحادیه ایجاد کند. این نگرانی با توجه به مواضع قبلی و کنونی اوربان در قبال کلیت و موجودیت اتحادیه اروپایی و منطقه یورو کاملاً قابل درک است! بدون شک، مجادله بوداپست و بروکسل در دوران ریاست مجارستان بر اتحادیه اروپایی تشدید خواهد شد و اوربان از موقعیت جدید خود برای تعلیق بسیاری از مباحث و مذاکرات جنجالی (به سود منافع بوداپست) استفاده می‌کند. دومین تحول مهم در اروپا، مربوط به برگزاری انتخابات زودهنگام در فرانسه و موقعیت رو به رشد جبهه ملی (جریان ملی‌گرای افراطی) و البته چپ افراطی در این کشور است. موقعیت و جایگاه «امانوئل مکرون» رئیس‌جمهور فرانسه به شدت تنزل یافته و شاهد تبلور نوعی آنارشیسم مزمن در پاریس و حتی اروپا هستیم. نتیجه این روند، تضعیف جایگاه فرانسه به منزله یکی از ستون‌های اصلی اتحادیه اروپایی و منطقه یورو خواهد بود. نباید فراموش کرد پس از خروج رسمی انگلیس از اتحادیه اروپایی، برلین و پاریس دو ستون اصلی اروپای واحد به شمار می آیند. گرایش فرانسوی‌ها به سوی ملی‌گرایان، می‌تواند پیش‌درآمدی برای تکرار پدیده خروج از اتحادیه در این کشور باشد. در این صورت، مسلماً ژرمن‌ها به تنهایی قدرت حفظ ساختار و بنیان‌های سنتی اتحادیه اروپایی را ندارند. رشد آرای جریان‌های ضدساختار اتحادیه در فرانسه، به معنای تغییر برخی مناسبات و گذار از برخی ثوابت و بنیان‌های سنتی قدرت در این مجموعه است. سومین تحولی که اروپایی‌ها را آشفته کرده، معطوف به ضعف انتخاباتی جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا در برابر رقیب جنجالی سرسختش دونالد ترامپ است. برگزاری مناظره انتخاباتی اول میان طرفین، این مسئله را به اثبات رساند که ضریب آسیب‌پذیری دموکرات‌ها در انتخابات ۵ نوامبر/ ۱۵ آبان به مراتب نسبت به جمهوری‌خواهان بیشتر است.
هر چند موضوع وادارسازی بایدن به کناره‌گیری از صحنه انتخابات بیش از پیش از سوی برخی چهره‌های حزب دموکرات مطرح شده است؛ اما فعلاً وی مقاومت سرسختانه‌ای در این باره نشان می‌دهد. در چنین وضعیتی، بازگشت ترامپ به کاخ سفید بدترین خبر ممکن برای اروپایی‌ها خواهد بود. ترامپ حامی احزاب ملی‌گرای افراطی و ضدساختار اتحادیه اروپایی است و فراتر از آن، درصدد دفرمه‌سازی ساختار امنیتی جاری در پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) است.
نباید فراموش کرد در انتخابات پارلمانی اخیر اروپا احزاب سنتی (سوسیال‌ـ دموکرات‌ها و محافظه‌کاران میانه‌رو) نه تنها قادر به مهار ملی‌گرایان افراطی نشدند، بلکه شاهد تقویت جایگاه این گروه در پارلمان اروپا هستیم. صورت‌مسئله مشخص است: سیگنال‌ها و علایم خوبی به اتحادیه اروپایی و منطقه اقتصادی یورو مخابره نمی‌شود. طی سال‌های اخیر، برخی استراتژیست‌ها و تحلیلگران حوزه اروپا درباره فروپاشی اتحادیه اروپایی هشدار داده‌اند. به نظر می‌رسد، مقدمات تعبیر این هشدارها فراهم شده است. ساختار قدرت در اروپای واحد دیگر انسجام اولیه (در زمان انعقاد پیمان «ماستریخت» در اواخر قرن بیستم) را ندارد و همین مسئله، نمادهای مشترک قدرت و اتحاد در قاره سبز را تا حدود زیادی از بین برده است. آیا احزاب سنتی طرفدار اتحادیه قادر به بازتعریف وضعیت بحرانی موجود خواهند بود یا ملی‌گرایان افراطی در نهایت، بازگشت اروپا به مناسبات و معادلات قبل از تشکیل «اتحادیه اروپایی» را رقم خواهند زد؟ اگر چه هنوز پاسخ‌دهی به این پرسش زود است، اما حضور سیاستمدارانی مانند مکرون، شولتس و فون درلاین قطعاً نمی‌تواند نشانه‌ای از بازگشت به دوران اقتدار اتحادیه اروپایی باشد! اساساً یکی از اصلی‌ترین دلایل رواج لمپنیسم و پوپولیسم در اروپا، حضور سیاستمداران ناکارآمد و فاقد قدرت تحلیل است. بی‌دلیل نیست که برخی تحلیلگران می‌گویند نسل جدید رهبران اروپا، مهم‌ترین عامل سقوط این مجموعه در آینده نه‌چندان دور خواهند شد.