شکی در این نیست که یکی از شروط اصلی پیشرفت کشور اتخاذ سیاست خارجی است که به تامین منافع ملی منجر شود. این روزها که دوگانگی بین ذهنیت(گفتمان سازش) و عینیت(گفتمان مقاومت) در سیاست خارجی رئیسجمهور منتخب شکل گرفته، لازم است راه حل این دوگانگی را از زبان «هادی محمدی» کارشناس روابط بینالملل بشنویم. در ادامه مشروح این گفتوگو آورده میشود.
ذهنیتی که ما در مناظرات انتخاباتی از رئیسجمهور منتخب آقای پزشکیان شاهد بودیم، به نوعی بازگشت به دهه 90 و گفتمان سازش بود؛ اما آنچه امروز از ایشان شاهد هستیم، گفتمان مقاومت است. چقدر این منطق مقاومت با آن ذهنیت سازش جور در میآید؟
شخصیت رئیسجمهور منتخب مسعود پزشکیان به گونهای است که نشان میدهد به یک سری اصول و ارزشها پایبند است. تکیه ایشان به عدالت، نهجالبلاغه، مقاومت و رسیدگی به فقرا همه بر این گزاره تأکید دارد. پایبندی به این ارزشها مطمئناً آینده و چشمانداز روشنی برای کشور و ارتباط ما با کشورهای همسایه رقم خواهد زد؛ اما انتظار داریم این حرفها در مقام عمل هم خودش را نشان بدهد؛ چرا که برخی افراد حاضر در ستاد انتخاباتی پزشکیان عکس موضعگیری رئیسجمهور منتخب موضع گرفتهاند. بنابراین، این احتمال وجود دارد که حضور آنها در دولت چهاردهم بتواند نظر و رأی امروز دکتر پزشکیان را تغییر بدهند. در یادداشت پزشکیان در روزنامه «تهران تایمز» با عنوان «پیام من به جهان جدید» از مذاکره با اتحادیه اروپا سخن به میان آمده است. این در حالی است که سند راهبردی بین ایران و روسیه در حال انعقاد است. از طرفی هم هنوز اتهامات ناتو علیه ایران نسبت به کمکهای پهپادهای ایرانی به روسیه در جنگ با اوکراین در جریان است.
سیاست خارجی دولت آینده اگر متعادل بوده و در راستای به دست آوردن منافع ملی قدم بردارد، امیدوارکننده خواهد بود؛ اما اگر بخواهد به غرب امتیاز بدهد و چیزی به دست نیاورد و همچنین ارتباط با شرق را به محاق ببرد، مطمئناً بازگشت به عقب خواهد بود. چنانچه در تاریخ یک مرتبه این رویه را مشاهده کردهایم؛ هنگامی که برجام شکل گرفت، خبری از برجام۱، ۲، ۳ و۴ نبود؛ اما وقتی غرب دید که ما تمام خواستههای آنان را مو به مو انجام دادهایم، برآوردهسازی خواسته خودش را از این طریق دید و برجامهای بعدی را هم در دستور کار قرار داد.
سیاست غرب معطلسازی و حداقلسازی است. او از کشور مقابل میخواهد با کنار کشیدن و امتیاز دادن سلطه خود را غالب کند. آنچه از دکتر پزشکیان تا کنون دیدهایم، ایستادگی در برابر غرب و اتحاد با محور مقاومت بوده است. امیدواریم که دکتر پزشکیان ارتباط خود با رهبر معظم انقلاب و نیروهای انقلابی را همانطور که در ابتدا آغاز کرده، ادامه دهد.
این نکته را باید توجه داشته باشیم که شرایط امروز سیاست خارجه کشور به نوعی نقطه عطف پیشرفت کشور در تحولات منطقهای و جهانی است؛ به گونهای که اگر شرایط امروز سیاست خارجه را به واسطه بهانههای واهی مانند ارتباط با غرب تقلیل بدهیم و نادیدهانگاری کنیم، در زمین بازی غرب که همان معطلسازی باشد، بازی کردهایم؛ آن هم در شرایطی که غرب هیچ هزینهای برای انجام این برنامه پرداخت نکرده است. بنابراین، اگر برنامه امروز سیاست خارجی ما در جهت ارتقای سطح تعاملات و ارتباطات خود با کشورهای شرقی مانند روسیه، چین و حتی شرکای پیمان شانگهای و بریکس باشد، شتاب پیشرفت کشور کند نخواهد شد؛ بلکه به عکس استفاده از این فرصتها موجبات پیشرفت کشور را فراهم خواهد کرد.
جالب اینجاست که اگر ما خودمان را معطل کشورهای غربی کنیم، این را باید بدانیم که کشورهای شرقی و همسایگان، معطل ما نمیمانند و با گزینههای دیگر مسائل و کارهای خود را پیش میبرند و این ریل گذاری که دولت سیزدهم جلو برده است، از کار خواهد افتاد.
یعنی شما معتقدید که حرفهای امروز رئیسجمهور را باید در کنار عملکرد دولت او قرار داد و صرف این یادداشتها و صحبتها نمیشود نتیجه گرفت؟
همانطور که گفتیم تمام این حرفها نوید یک حرکت درست و سنجیده است؛ اما برای اینکه دقیقتر به مسئله نگاه کنیم و قاطعانهتر در این خصوص صحبت کنیم، باید به برنامهها و تفکراتی که کابینه دولت چهاردهم مطرح میکند، نگاه کنیم. افرادی که در این کابینه حضور پیدا خواهند کرد، نقش مهمی در آینده کشور دارند و همانطور که گفتیم نقطه عطفی در آینده کشور ایجاد خواهند کرد. بنابراین، روی این نظریاتی که پزشکیان مطرح میکند، نمیتوان به صورت قاطع نظر داد.
با توجه به نکته که گفتید و با توجه به اتفاقات منطقه و تغییر نظم بینالملل به نظر شما وزیر امور خارجه ایران در دولت چهاردهم چه ویژگی باید داشته باشد و چه اولویتهایی را باید در برنامههای کاری خود لحاظ کند؟
اگر اعتقاد ما این باشد جهان در یک مرحله انتقالی پرشتاب است و انتخاب وزیر امور خارجه صحیح میتواند در تحولات منطقهای و جهانی میتواند جایگاه ایران را ترسیم کند، مسلم است که راه درست را رفتهایم؛ از این رو کسی که در این دوران وزیر امور خارجه میشود، باید کسی باشد که برای تحقق این هدف که همان ارتقای جایگاه منطقهای و بیناالملی ایران است، قدم بردارد و این مهم جز با اهمیت دادن به گفتمان محور مقاومت طبق چارچوبهای رهبر معظم انقلاب شکل نمیگیرد. بنابراین اگر خدایی نکرده کسی که جایگاه ایران برایش مهم نیست، این پست را اشغال کند تمام دستاوردهای ایران و محور مقاومت از جمله عملیات وعده صادق و ایستادگی در مقابل رژیم صهیونیستی را به فراموشی خواهد کشاند. بنابراین، کسی که در وزارت امور خارجه پا میگذارد، باید به این نکته واقف باشد؛ زیرا از دل محور مقاومت بود که برخی کشورها همانند عربستان از طریق کشور چین درصدد عادی سازی روابط با ایران برآمد و همچنین بحرین از طریق روسیه خواست که روابطش با ایران عادی شود. اینها هرکدام نتیجه مقاومت ایران در منطقه است.
آیا منظور شما این است که گفتمان مقاومت میتواند روابط ما را با دیگر کشورهای دنیا تصحیح کند؟
دقیقا همینطور است. بنابراین وقتی ایالات متحده میبیند شما در مقابل رژیم صهیونیستی هم از اراده، هم از شجاعت و هم از ابزار، هم از تفکر استراتژیکی و راهبردی برخوردار هستید، در بسیاری از مسائل مجبور میشود که کوتاه بیاید. برای نمونه، در ماجرای تصمیم حمله رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان، آمریکا با صراحت به رژیم صهیونیستی اعلام میکند که اگر ایران پشت جبهه مقاومت لبنان باشد، من در این جنگ حضور پیدا نخواهم کرد و تنها حمایت ما از شما در خصوص سلاح و مهمات خواهد بود. بنابراین، پیگیری و ادامه گفتمان مقاومت سبب خواهد شد تا آمریکاییها به تعهدات خودشان عمل کنند و امتیازات معقولی را که حق جمهوری اسلامی است، به ایران بدهند.