صبح صادق >>  جبهه >> گزارش
تاریخ انتشار : ۰۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۰  ، 
شناسه خبر : ۳۶۲۸۶۷
پایگاه بصیرت / فاطمه ساداتی/ گروه جبهه
این حقیقت دارد که «کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود». قیام عظیم عاشورای اباعبدالله(ع) با ایستادگی آن حضرت و یارانش مقابل حکومت یزید و شهادت آن حضرت در صحرای کربلا و سپس اسارت خاندان اهل بیت(ع) به صورتی که هر شنونده‌ای را متأثر کرده و منشأ بسیاری از قیام‌های تاریخ اسلام و جهان شد، راویانی داشت که اجازه ندادند صدای این قیام بزرگ در کربلا محصور بماند. حضرت زینب(س) پس از شهادت حضرت سیدالشهدا(ع) پرچمدار رسالتی شد که تاریخ عاشورا را در مجرای تاریخ و در طول قرن‌ها به آینده منتقل کرد.  هر اتفاق تاریخی نیازمند راویان دقیقی است که وقایع و اتفاقات را ریزبینانه و با دقت و صحت به آیندگان منتقل کنند، کاری که در گذشته به وسیله کاتبان درباری صورت می‌گرفت و بعد تاریخ‌نویسان آن را ادامه دادند. پیش از این و در تاریخ گذشتگان اتفاقاتی، نظیر جنگ و درگیری‌های بزرگ به وفور وجود داشته که کاتبان مسئول ثبت و ضبط وقایع بودند. موضوعی که نیاز آن در دوران معاصر با حمله صدام به ایران و درگرفتن جنگی سخت با حضور راویان برای ثبت وقایع در تاریخ دیده شد.
 
رسالت زینبی راویان
راویان دفاع مقدس نه تنها وقایع روزمره را ثبت می‌کردند؛ بلکه روایتگر رشادت‌ها و مجاهدت‌ها و ایثارگری‌های میدانی شدند که بعدها الهام‌بخش بسیاری از گروه‌های مقاومت در منطقه شد. ثبت این وقایع گاه با از جان گذشتگی و فداکاری نیروهای راوی صورت می‌گرفت که تا نزدیک‌ترین مکان به دشمن نیز حضور می‌یافتند.  سپاه پاسداران انقلاب اسلامی چند ماه پس از آغاز جنگ تحمیلی و در اثنای عملیات ثامن و طریق‌القدس به منظور ثبت و ضبط وقایع جنگ واحدی را به نام تاریخ جنگ تأسیس کرد و گروهی از افراد را که از سابقه علمی خوبی برخوردار بودند، به منظور گزارش‌نویسی تعلیم و آموزش داد و در یگان‌ها تقسیم کرد. افراد آموزش دیده به عنوان «راوی» یا «سیاسی» به جبهه‌ها رفتند تا کار بزرگ تاریخ‌نگاری جنگ را انجام دهند و ادامه‌دهنده همان راهی باشند که حضرت زینب(س) در سال 61 ه.ق مقاومت و مظلومیت توأمان برادرش را گوش به گوش و زبان به زبان به آیندگان رساند. دفتر جنگ، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ و مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، عناوین سازمانی این مجموعه از زمان راه‌اندازی تاکنون بوده است. تاریخ‌نگاران و راویان در طول هشت سال جنگ تحمیلی با نیرویی اندک، امکانات محدود، کاستی‌های ساختاری و دشواری‌های موجود، هزاران گزارش مستند و مهم از جبهه‌های نبرد را در قالب نوارهای کاست، دفترچه راوی، گزارش‌های عملیات، کالک، نقشه و سند جمع‌آوری و ثبت و ضبط کرده‌اند. گزارش از نقاط قوت و ضعف هر یگان، ثبت و ضبط مکالمات بی‌سیم، دلایل شکست یا پیروزی در یک عملیات از زبان فرماندهان و رزمنده‌ها که به نوعی ارزیابی عملکرد نیز محسوب می‌شد، از جمله مسئولیت‌های راویان بود. یکی از نقاط حضور راویان، همراهی با فرماندهان لشکر بود. راویان بدون اسلحه یا داشتن وسایل مخصوص به کار خود، نظیر ضبط صوت و دفترچه و خودکار در طول شبانه روز با فرماندهان بودند. 
 
دفتر سیاسی و آغاز روایتگری
پس از عملیات بدر، بخش تاریخ جنگ از دفتر سیاسی نمایندگی ولی‌فقیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مجزا شد و برای ادامه این مأموریت مهم، تشکیلاتی مستقل به نام مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ در حوزه فرماندهی کل سپاه شکل گرفت و به‌تدریج از نظر نیروی انسانی خودکفا شد. از سال ۱۳۶۴ به بعد، حضور راویان مرکز در جنگ، شکلی ثابت و دائمی یافت و راویان عضوی جدایی‌ناپذیر از سیستم فرماندهی جنگ شدند. مجموعه راویان جنگ در دفتر سیاسی سپاه در طول دفاع مقدس 17 شهید را تقدیم اسلامی و انقلاب کرد تا ثمره ساعت‌ها ثبت وقایع جنگ با خون تعدادی از راویان رقم بخورد. از سال 1388 داستان زندگی و فعالیت شهدای راوی دستمایه نگارش مجموعه کتاب‌های «تاریخ‌نگاران و راویان صحنه نبرد» در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس شد. تاکنون سرگذشت 9 نفر از راویان دوران دفاع مقدس در قالب چهار کتاب از سوی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به چاپ رسیده است. به گفته «مرتضی قاضی» نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس پنج نفر از راویان شهدا شهیدان جلایی‌پور، فیض و صالحی از دوره سوم و شهیدان امیری‌‌مقدم و صادقی‌نژاد از دوره پنجم مدرسه مفید تاکنون کتاب‌های‌شان نوشته شده است. همچنین کتاب شهیدان رضوانی، عیسی‌وند و حسین الله‌داد از این مجموعه به چاپ رسیده است.
 
بچه‌های مفید پیشتاز راویان جنگ
وی درباره دلیل حضور بچه‌های مدرسه مفید در کسوت راویان جنگ می‌گوید: «سهم مدرسه مفید از راویان زیاد بوده که پنج تن شهید شده‌اند. بزرگ اینها یکی از راویان به نام سیدابوالفضل موسوی راوی محسن رضایی بوده و پای بچه‌های مدرسه مفید را به این کار باز کرده است که طیف زیادی از بچه‌های مدرسه مفید وارد راوی‌گری می‌شوند.»  «محمد قاضی» درباره حضور دیگر راویان جنگ گفت: «مجموعه‌های آموزشی دیگری همچون مدرسه مفید این تعداد راوی ندارند. بقیه بچه‌های راوی مربوط به مسجد قندی و دفتر سیاسی سپاه و دوستان حاج محسن رشید هستند.»  ۱۲ اسفندماه ۱۳۶۵ در تقویم مدرسه مفید، تاریخ متفاوتی ا‌ست. تقدیم هفت شهید در یک شب و به فاصله چند ده متر از همدیگر در عملیات تکمیلی کربلای 5 باعث شد تا برای همیشه این روز در تاریخ مدرسه ماندگار بماند. شهیدان علی بلورچی دانشجوی مهندسی برق شریف، حمید صالحی دانشجوی مهندسی مکانیک تهران، محسن فیض دانشجوی مهندسی مکانیک امیرکبیر، سیدحسن کریمیان دانشجوی مهندسی مکانیک شریف، منصور کاظمی دانشجوی مهندسی مکانیک تهران، علی ربیعی و کامیار قدس دوازدهم اسفند ماه ۶۵ در منطقه ‌معروف به پنج ضلعی در شلمچه به شهادت رسیدند.
 
راوی شهید، سعید امیری‌مقدم
شهید محمد (سعید) امیری‌مقدم در 25 شهریور ماه 1345 در تهران به دنیا آمد. پس از اتمام تحصیلات دوران دبستان و راهنمایی وارد دبیرستان مفید شد. در سال ۱۳۶۴ در همان دبیرستان در رشته‌ ریاضی فیزیک موفق به اخذ دیپلم شد و بلافاصله در کنکور سراسری همان سال شرکت کرد و با رتبه 81 در رشته‌ مهندسی عمران دانشگاه تهران پذیرفته شد. او از شهدای دوره پنج مدرسه مفید و از راویان دوران دفاع مقدس است که به توصیه دایی خود شهید حمید صالحی به بخش راویان سپاه وارد می‌شود. کتاب «به شرط بهشت» روایت زندگی این شهید را سمیه گنجی در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس به چاپ رسانده است. او که پیش از این کتاب «تو جای همه آرزوهایم» مربوط به زندگی یکی از شهدای مدافع حرم فاطمیون را به رشته تحریر درآورده، درباره ویژگی‌های شهید امیری‌مقدم گفت: «شهید امیری‌‌مقدم با وجود سن کم شخصیت خاصی دارد که مورد مراجعه دوستانش بوده و او نیز به اتحاد و وحدت بین دوستانش اعتقاد داشته و این موضوع برایش مورد اهمیت بوده است. چنانچه فضای دوستانه و رفاقتی او با دوستانش در این کتاب هم مورد توجه قرار گرفته. دوستانی که با هم عقد اخوت بسته‌اند، هر کاری را جهت تعالی روح و رشد معنوی یکدیگر انجام می‌دهند.»  او ادامه داد: «شهید امیری‌مقدم دانشجوی دانشگاه تهران بود که در مجموعه دفتر سیاسی سپاه وارد کار روایتگری شد. او پس از شهادت دایی خود به پیشنهاد همرزمان دایی‌اش فرماندهی گروه منفعل شده شهادت را قبول می‌کند. این گروهان یک سال قبل توسط شهید حمید صالحی پایه‌گذاری شده بود و امیری‌مقدم دوباره آن را راه‌اندازی می‌کند. بیشتر کادر این گروهان نیز از بچه‌های مدرسه مفید بودند و در اولین عملیاتی که گروهان شرکت می‌کند، امیری‌‌مقدم نیز به شهادت می‌رسد.» گنجی تعریف کرد: «زمانی که حمید صالحی به شهادت رسید سعید خودش او را داخل قبر گذاشت. بعد هم به قبر کنار حمید که خالی بود، اشاره کرد و به دوستانش گفت اینجا جای من است. یازده ماه بعد وقتی سعید شهید شد، خانواده به بهشت زهرا(س) مراجعه کردند تا اگر قبر خالی نزدیک سعید بود، پیدا کنند. از کارگری که آن اطراف کار می‌کردند، پرسیدند آیا شما جای خالی این اطراف سراغ دارید، کارگر کنار مزار حمید را نشان می‌دهد و تعریف می‌کند که مدتی پیش اینجا را برای شهیدی کنده بودیم که پدرش پشیمان شد و پیکر پسرش را به شهرستان برد و ما دوباره قبر را پر کردیم. کسی اطلاع ندارد که این قبر خالی است. سعید را کنار حمید خاک می‌کنند. همانطور که خودش خواسته بود.» مادر شهید صالحی و مادربزرگ شهید امیری‌مقدم تعریف کرده است: «بچه‌ها با هم یک سال فاصله سنی داشتند، اول حمید به دنیا آمد. من باردار بودم که دخترم ازدواج کرد، و یک سال بعد هم بچه‌دار شد. همیشه می‌‎گفتم باید حمید و سعید را با هم داماد کنیم. داماد نشدند، ولی به فاصله کمی از هم به شهادت رسیدند. صمیمیت بین‌شان را هیچ جا ندیدم، مثل برادر بودند. چون با دخترم در یک خانه زندگی می‎کردیم بیشتر وقت این دو کنار هم بودند و توی سر و کله هم می‎زدند، دبیرستان که باهم بودند، دانشگاه و جبهه هم با هم رفتند.» گنجی که کتاب «خانه بیست و ششم» درباره زندگی شهید صادقی‌نژاد را نیز به نگارش درآورده، درباره این شهید می‌گوید: «بسیار کم‌حرف و اهل مطالعه بودند. کتابخانه بسیار با شمار بالایی از ایشان به یادگاری مانده است. یک ویژگی دیگر ایشان این است علی‌رغم اینکه خیلی کم‌حرف بوده، ولی خیلی حواس‌شان به اطرافیانش بوده و هوای دیگران را داشته و کمک می‌کرده است. حتی برای‌شان مهم بوده که مثلاً برادرش در کدام مدرسه ثبت‌نام کند.» وی ادامه می‌دهد: «شهید امیری‌مقدم و شهید مجید صادقی‌نژاد هم مدرسه‌ای و با هم دوست بودند. بعد از شهادت مجید صادقی‌نژاد، شهید امیری‌ ‌مقدم برای دایی خود نامه‌ای را با عنوان «نامه‌ای به بهشت» می‌نویسد و در آن از اتفاقاتی که بعد از شهادتش افتاده، گلایه می‌کند و از کم‌رنگ شدن حضور بچه‌ها می‌گوید.»