اگر بخواهیم بهصورت دقیق پیام بنیامین نتانیاهو را بررسی کنیم، میتوانیم به این گفته او اشاره کنیم: «وقتی با حماس، حزبالله و حوثیها میجنگیم، با ایران میجنگیم. اگر اسرائیل سقوط کند، آمریکا کشور بعدی خواهد بود. جنگ ما جنگ شماست، دشمنان ما دشمنان شما هستند و پیروزی ما پیروزی برای ایالات متحده است.» در واقع، از این گفته نتانیاهو میتوان چنین برداشت کرد که او به دنبال یک یارکشی است و قصد دارد ضمن معرفی ایران به منزله دشمن اصلی رژیم صهیونیستی، این مسئله را القا کند که بقای ایالات متحده به بقای رژیم صهیونیستی وابسته است تا از این مسیر بتواند کمکهای آمریکا را در جهت مقابله با مقاومت اسلامی به کار ببندد. جدای از آنکه نتانیاهو به دنبال چه است و چه نیتی دارد، پیامی که از این سخنرانی به گوش دنیا رسیده است، این چنین است که رژیم صهیونیستی دیگر تابوتوان مقاومت را ندارد و بعد از شکستهشدن وجهه قدرت نظامی و گنبد آهنینش دیگر برگ برندهای در چنتهٔ خود نداشته و دارد به مقصد نهایی که همان شکست بزرگ است نزدیک میشود.
اما تاثیرات این سفر چه میتواند باشد؟
از اولین تأثیرات این سفر وقوع موج جدیدی از ناآرامیها در ایالات متحده بود. سفر نتانیاهو به خاک آمریکا سبب شد تا شهروندان آمریکایی ضمن محکومکردن اقدامات جنایتکارانه این رژیم به ارسال کمکهای نظامی و سلاحهای نظامی دولت آمریکا به رژیم صهیونیستی بار دیگر اعتراض کنند. چنین شرایطی مبین آن است که رژیم صهیونیستی دیگر در میان مردم آمریکا، مانند سابق جایی ندارد و تنها برخی سیاستمداران و کلان سرمایهداران یهود همچنان از این رژیم و موقعیت او دفاع میکنند. از دیگر تأثیرات این سفر آن بود که حدود ۱۲۸ قانونگذار دموکرات سخنرانی نتانیاهو را تحریم کردند و جهان بعد از شکست مفتضحانه این رژیم در عملیات طوفانالاقصی و وعده صادق، بار دیگر شاهد شکسته شدن وجههٔ صهیونیستها در خاک بزرگترین حامی خود بود.
همچنین درباره اوضاع فعلی و آینده صهیونیستها و آمریکاییها باید اول از همه این مسئله را در نظر داشت که نظام بینالملل در حال تغییر و تحول عمیقی است و جنبشهای مقاومت اسلامی در حال ارتقای قدرت خود در فضای بینالملل هستند؛ در حالی که غرب و صهیونیستها روزبهروز دچار ضعف و از دستدادن جایگاه خود در نظام جهانی میشوند. در وضعیت فعلی، ایالات متحده آمریکا به دلیل اختلافات داخلی حزبی و اعتراضات گسترده داخلی و خارجی از دو جنبه دچار چالش خواهد شد. اول آنکه به دلیل آشکار شدن ظلم رژیم صهیونیستی نمیخواهد دستهای خود را با کمک به صهیونیستها حداقل در این برهه از زمان آلوده کند. دوم آنکه نمیتواند نفوذی از جنس صهیونیستها را در سیاست خود انکار کرده و از حمایتهای مالی آنها چشمپوشی کند. در نتیجه انتظار میرود آمریکاییها در برخی سیاستهای خود حداقل به صورت مقطعی تجدیدنظر کنند. درباره رژیم صهیونیستی نیز باید چنین عنوان کرد که کابینه فعلی نتانیاهو مدتی است که دچار بحران جدی است و با این سفر و وقوع اعتراضات گسترده در خاک آمریکا، انتظار میرود حزب اپوزیسیون رژیم صهیونیستی از این قضیه استفاده کند تا در انتخابات پیش رو موقعیت بهتری پیدا کند.