صبح صادق >>  پرونده >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۰۶ شهريور ۱۴۰۳ - ۲۱:۴۵  ، 
شناسه خبر : ۳۶۴۴۰۱
پایگاه بصیرت / گروه پرونده

المپیک، مسابقاتی که هر چهار سال یک بار برای رقابت و زورآزمایی چندین هزار ورزشکار در رشته‌های گوناگون برگزار می‌شود، چشم خیلی‌ها را به توانمندی‌های ورزش داخلی می‌دوزد تا سهم و قدر هر کسی برای حضور در این آوردگاه ورزشی مشخص شود.
ایران هم چند دوره‌ای می‌شود که پای ثابت مسابقات المپیک تابستانی است و هر دوره هم کم و بیش با دستی پر به خانه بازگشته است و افتخارآفرینی‌هایش در دنیا زبانزد است، از کشتی گرفته تا ورزش‌های رزمی و شاخه‌های مختلف خانواده دو و میدانی و این روزها هم‌بازی با تیر و تفنگ و پارو زدن در آب هم در میان ورزش‌های است که  ایران حرف‌های زیادی برای گفتن در آنها دارد.
رقابت‌های المپیک  پاریس 2024، اما جنس و قافیه‌اش با بقیه دوره‌های المپیک تابستانی برای ایران فرق داشت، یک وابستگی، یک چیزی که اصالت را به رخ دنیا می‌کشاند برای همه هم قابل لمس بود و هم قابل درک. شاید خیلی‌ها از کنار واژه و مفهومی با نام «وطن» به راحتی عبور کنند و حتی برای‌شان مهم هم نیست که افتخارآفرینی ورزشی محدود به مرز باشد یا نباشد.
اما آنچه المپیک این دوره را یک سر و گردن از سایر المپیک‌های قبلی بالاتر نگه داشت، الفت ورزشکاران دهه 80 ایران با واژه وطن بود، حتی آنهایی هم که دیگر اسم و رسم ورزشی‌شان با عنوان پناهنده عجین شده، شاید روی سکو دل‌شان برای زمزمه سرود ملی وطن تنگ شده باشد.
اگرچه کم و کیف دنیای ورزش با دنیای سیاست از زمین تا آسمان با یکدیگر فرق دارد، این روزها با وجود تجربیات تلخی که در دوره‌های پیشین المپیک در ورزش ایران شاهد بودیم و جدا شدن چندین مدال‌آور المپیکی و جهانی از بدنه ورزش کشور را تجربه کردیم،  اما با وجود این پرچم ایران در میان فشارهای سیاسی همچنان قدرت‌آفرین بود.

بیگانگان دشمن وطن تلاش‌های گاه و بی‌گاه بیگانگان برای از دور خارج کردن وطن، از پررنگ‌ترین رقابت ورزشی دنیا موضوع ساده و بی‌اهمیتی نبود، منافقانی که کینه عدم مجوز حضور در رقابت‌های جام‌ جهانی قطر را در دل داشتند، برنامه‌ریزی و هزینه‌ بسیار زیادی برای مسابقات المپیک پاریس داشتند؛ به ویژه که امروز فرانسه مقر اصلی منافقین است.
خیلی‌ها با وجود کسب مدال‌های رنگارنگ المپیک پاریس در رشته‌های گوناگون مدعی شدند جمهوری اسلامی نسبت به ورزشکاران خود و تأمین آینده قهرمانی آنها بی‌تفاوت است.
سلفی ماندگار «آرین سلیمی» مرد طلایی تکواندوی ایران به همراه مربی خود، آن هم وسط گود و زیر پرچم جمهوری اسلامی ایران، فشارهای سیاسی از سوی مخالفان ایران را پررنگ‌تر کرد و خیلی از آنهایی که داعیه مبارزه و مخالفت با نظام حاکم در ایران را دارند، در میان پهنه دنیای مجازی زبان به فحاشی باز کردند و قدر و قیمت مدال طلایی قهرمان کرمانشاهی ایران را بی‌ارزش نشان دادند.
سیاستی که البته پیش از این در دوره‌های قبلی المپیک هم اجرایی شد و حتی به مدال برنز «کیمیا علیزاده» زیر پرچم ایران بی‌رحمی و آن را سیاسی و بی‌ارزش معرفی کردند، قهرمانی که البته بعدها سوژه سوء استفاده ضد انقلاب قرار گرفت و راه مهاجرت و ایستادن مقابل نظام را در پیش گرفت.
روی سکو آمدن چهره‌ای جوان و مستعد که چشم امیدها را به ورزش‌های رزمی ایران دوخت، المپیک ریو را برای همه ایرانی‌ها خاطره‌ساز کرد؛ دختری کم سن و سال که توانست برای اولین بار در تاریخ ورزشی بانوان ایران یک مدال کسب کند، آن هم در رویداد بزرگی، چون بازی‌های المپیک، پیش از آن افتخارآفرینی روی سکوی مدال‌ها در اختیار «هادی ساعی» بود و «یوسف کرمی»، اما این بار «کیمیا علیزاده» برنز این رقابت‌ها را از آن خود کرد.
چراغ هشدارهای منافقان و مخالفان روشن شد، اتاق‌های فکر آنها برای ضربه زدن به ایران آن هم از دریچه یک قهرمان زن فعال شد، هرچند علیزاده پیش از آن هم برای تکواندوی ایران افتخارآفرینی کرد، اما به ناگهان پشت تریبونی از پیش تعیین شده قرار گرفت و از فضای تبعیض‌آمیز در ایران و رنج‌هایی که به گفته او به زنان و دختران وارد می‌شود، گفت.

خراب کردن پل‌های پشت سر این حمله‌ها در حالی از سوی برخی وطن‌فروشان به سمت قهرمانان المپیکی ایران روانه شد که نامدارترین ورزشکاران و مدال‌آورترین آنها در رشته‌های گوناگون، مانند جهان پهلوان «تختی» و «امامعلی حبیبی» زیر پرچم ایران هم در حکومت دیکتاتوری پهلوی افتخارآفرینی کردند و کسی از مخالفان حکومت گذشته، ارزش مدال‌های آنها را با «هیچ» یکی ندانستند.
این تلاش برای بی‌ارزش کردن موفقیت‌هایی که با نام ایران ثبت می‌شود، البته کار دیروز و امروز نیست و چهل و اندی سال است که به هر وسیله‌ای و طنابی چنگ می‌زنند تا آن وحدتی را که ورزش ایران سال‌هاست توانسته به دست بیاورد، زیر سؤال ببرند و ورزشکارانش را به هر حیله‌ای که هست، از بدنه ورزش ایران جدا کنند و از آ‌نها برای پروژه ایران‌ستیزی و حتی اسلام‌ستیزی یک عروسک بسازند.
جدایی که با «مهاجرت» کلید خورد، به ناگاه بازیچه سیاسی و بازی کثیف معاندان نظام ازجمله «مسیح علی‌نژاد» و «مهدی رستم‌پور» شد که به دنبال اعدام یک متهم به قتل کمپینی به نامش راه افتاد تا بر نهاد‌های بین‌المللی فشار آورند و ایران از حضور در بازی‌های بین‌المللی محروم شود.
پروژه‌ای که اگرچه با شکست روبه‌رو شد و ورزش ایران محروم نشد، اما تعداد زیادی از ورزشکاران با همین سیاست برای رسیدن به روزهایی بهتر در دنیای ورزش جایی به جز وطن را برگزیدند.
عرق ملی همان چیزی بود که کیمیا و خیلی‌های دیگر برای به دست آوردن آزادی‌های واهی به آن پشت پا زدند؛ واژه‌ای که قهرمانان این مرز و بوم با آن خو گرفته‌اند و بالا بردن پرچم مقدس جمهوری اسلامی ایران در میادین ورزشی را با هیچ چیز دیگری در دنیا عوض نمی‌کنند. در این بین، تعدادی از ورزشکاران ساده و زودباور که فریب حرف‌های قشنگ برخی وطن‌فروشان را خوردند، به کشورهای دیگر پناهنده شده و تقریباً بیشتر آنها خیلی زود از دنیای قهرمانی کنار رفتند.
مهاجرت‌های ناکام مهاجرت‌هایی که بیشترشان با یک لجبازی کودکانه و با دلیل و منطق‌های پوچ سیاسی اتفاق افتاد. آنهایی که رفتند و راه بی‌بازگشت مهاجرت را انتخاب کردند، به ندرت توانستند در میان جبر و سختی دنیای ورزش آن هم زیر پرچمی جز نماد سه رنگ ایران، موفقیت‌های چشمگیری را کسب کنند.
بیشترشان تحت تأثیر برخی اتفاقات احساسی، لجبازی با برخی مسئولان یا در باغ سبز نشان دادن بیگانگان تصمیم به ترک وطن گرفتند تا جایی دیگر رؤیای خودشان را جست‌وجو کنند، چهره‌هایی چون علیزاده، خادم‌الشریعه، محجوب، ملایی و خیلی‌های دیگر که با اسم ایران توانستند در میدان‌هایی، چون بازی‌های جهانی، آسیایی، کشورهای اسلامی و حتی المپیک افتخارآفرینی کنند؛ اما حالا دیگر خبری از برد و باخت‌شان در خبرهای داخلی و خارجی نیست.
تعداد زیادی از آنها برای حضور در میادین بین‌المللی، دریافت امکانات بیشتر و البته به دست آوردن آسان‌تر پیراهن تیم ملی دیگر کشورها، تابعیت سایر کشور‌ها را گرفتند، خیلی‌های‌شان هم کمبود امکانات، بی‌توجهی مسئولان ورزش، دعوت نشدن به تیم ملی، نامشخص بودن آینده روشن، مخالفت با حجاب و نابسامانی وضعیت اقتصادی ایران را دلایل مهاجرت خود دانسته‌اند.
اوضاع و احوالی که در یک نگاه کلی می‌توان گفت، برای همه ورزشکاران یکسان است، اما همچنان در وضعیت سخت اقتصادی و نبود امکانات درجه یک ورزشی به تمرین و ورزش ادامه می‌دهند و نتیجه‌اش هم می‌شود کسب چندین مدال طلا و نقره و برنز در آخرین رویداد ورزشی جهان.
المپیک پاریس روایت تازه‌ای از ورزشکاران بی‌وطن را برای همه به تصویر کشید، حذف شدن‌های ناراحت‌کننده، تنهایی در وسط گود کشتی، اشک شوق نریختن و در آغوش نکشیدن برای کسب برنز تکواندو، شاید برای خیلی‌ها اتفاق مهمی نباشد؛ اما ورزشکار ایرانی می‌داند نبود این احساساتی که از عاطفه ایرانی جماعت می‌جوشد، چقدر دلگیر و ناراحت‌کننده است.

رنگ و روی متفاوت پاریس 

روایت‌هایی که ورزشکاران زیر پرچم ایران نقطه مقابلش را تجربه کردند، اشک شوق میلیون‌ها ایرانی، جمع شدن جلوی درب خانه پدری، دست به دعا برداشتن، در آغوش کشیدن مربی حتی برای آنکه موفق به کسب مدال نشد، تنها یک نمونه از عزت و احترامی است که زیر پرچم ایران دست‌یافتنی است.
سهم ایران از رقابت المپیک پاریس 12 مدال بود و  جایگاه ایران را در بین کشورهای شرکت‌کننده به طور چشمگیر و تحسین‌برانگیزی بالا برد. المپیک ۲۰۲۴ پاریس پس از المپیک ۲۰۱۲ لندن، حضور بی‌سابقه بانوان ایران در کاروان ورزشی اعزامی کشور (۱۱ ورزشکار) و درخشش بانوان ورزشکار ایرانی در المپیک پاریس را در دل خود ثبت کرد.
ورزشکارانی که از نظر توان یک درصد هم با یکدیگر تفاوت ندارند و رقابت آنها بسیار نزدیک است. هیچ ورزشکاری در المپیک از پیش برنده نیست و هیچ ورزشکاری هم نمی‌تواند خود را از پیش بازنده بداند، اما ادامه راه آنهاست که تعیین‌کننده هویت ملی آنهاست.
ورزش ایران توانست در این دوره از مسابقات برای اولین بار رکورد میانگین سنی را جابه‌جا کند و در طول تاریخ حضور ایران در المپیک برای رقابت در فینال رشته‌هایی، چون ژیمناستیک و شمشیربازی و سنگ‌نوردی و تیراندازی حرفی برای گفتن داشته باشد.
اولین‌هایی که البته از دید تحسین‌برانگیز مسئولان نظام جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب دور نماند و هر کدام موفقیت‌های ورزشی اعضای کاروان المپیکی ایران را نشانه تلاش برای بالا بردن پرچم ایران دانستند که برای هر ورزشکاری نشانه عزت و افتخار است.
رهبر معظم انقلاب در پیامی افتخارآفرینی‌های ورزشکاران المپیکی را تبریک گفتند و برای آنها آرزوی موفقیت کردند. وزیر ورزش و جوانان نیز در پایان بازی‌های المپیک و کسب مقام 21 کاروان ورزش ایران و شش پله صعود نسبت به بازی‌های المپیک توکیو و با دو رقمی شدن تعداد مدال‌های خود به لحاظ تعداد و مرغوبیت مدال‌ها در رتبه دوم را تبریک گفت و افتخارآفرینی ورزشکاران این دوره از مسابقات را بی‌مثال دانست.

میدان  اثبات هویت ملی
میدان المپیک البته هیچ گاه از نگاه مسئولان، به ویژه رهبر معظم انقلاب مغفول و  مهجور نبوده است و هر یک از مسئولان تلاش کرده‌اند شرایط و زمینه‌های ظهور و بروز چهره‌های جدید ورزشی را فراهم کنند.
رهبر معظم انقلاب بارها در سخنان خود به اهمیت حضور ورزشکاران ایرانی در این مسابقات به عنوان «سفیران ایران و هویت و تشخّص ایرانی» اشاره کرده‌اند. ایشان بارها حضور ورزشکاران ایرانی را در این میدان به مثابه تثبیت ارزش‌های دینی و اخلاقی و معنوی و مبانی هویتی انقلاب اسلامی
 دانستند.
ایشان حضور بانوان را در صحنه رقابت‌های المپیک بسیار ارزشمند و تأثیرگذار دانسته‌اند و فرموده‌اند:  «وقتی در مقابل چشم‌های ملامت‌گر و پرسش‌گر دنیای مادّی که افتخار زن به این است که حتماً لخت بیاید... یک خانمی با چادر یا با یک حجاب کامل اسلامی می‌رود، روی آن سکو می‌ایستد و جایزه‌ قهرمانی‌اش را می‌گیرد از نظر بینندگان بین‌المللی، که امروز دیگر میلیون‌ها و در مواردی میلیاردها تماشاچی وجود دارد و مطلع می‌شوند، پیام‌آور یک حقیقتی است از داخل کشورتان، که این حقیقت را با هیچ زبان دیگری نمی‌شد تبلیغ کرد.» 
رهبر فرزانه انقلاب همچنین بارها تأکید کرده‌اند: «وقتی ظرفیت ورزش قهرمانی در خدمت ارزش‌های هویتی و ملی قرار بگیرد، می‌تواند مبلّغ عملی و عینی خصایص ملت شریف ایران باشد.»
طلایی‌های این دور از مسابقات المپیک، اما از افتخارات‌شان آن هم زیر پرچم سه رنگ ایران گفتند. «مجید افلاکی» که خودش در سیدنی ناکام ماند و این بار قهرمان تربیت کرد و به میدان فرستاد، معتقد است: «به نظر من پرچم نباید روی زمین بیفتد. پرچم باید بالای سر باشد. به هر حال نشان نزدیک به ۹۰ میلیون ایرانی نشان ایران است. برای این پرچم از بدو تاریخ تا الان چه خون‌هایی که ریخته شده است.»
پرچمی که به قاعده رسم و رسوم همه حضورها در میدان‌های ورزشی بالای سر رفته و دور افتخار زده است، پرچمی که خیلی‌ها می‌دانند هر زمان با عزت و افتخار بالا رفت، برای صاحبش عزت و افتخاری دو چندان به ارمغان می‌آورد و پشت پا زدن به او در هر شرایط و زمانی و با هر بهانه و لجاجتی فقط دور ماندن از اصالتی است که همه دنیا به آن اذعان دارند.