مسعود اکبری
رهبر حکیم انقلاب روز گذشته در دیدار فرماندهان نیروی هوائی و پدافند هوائی ارتش با اشاره به مطالب و بحثهایی درباره مذاکره در روزنامهها و فضای مجازی و سخنان برخی افراد، فرمودند: «محور این حرفها، موضوع مذاکره با آمریکا است و از مذاکره به عنوان یک امر خوب یاد میکنند، انگار کسی مخالف خوب بودن مذاکره است.»
ایشان با اشاره به پُرکاری وزارت امور خارجه کشورمان در زمینه مذاکره و رفتوآمد و انعقاد قرارداد با همه کشورهای دنیا، تأکید کردند: «تنها استثنایی که در این زمینه وجود دارد آمریکا است. البته اسم رژیم صهیونیستی را به عنوان استثنا نمیبریم؛ چرا که این رژیم اساساً دولت نیست بلکه یک باند جنایتکار و غاصب سرزمین است.»
رهبر معظم انقلاب در تبیین علت استثنا بودن آمریکا از مذاکره، تجربه منفی دهه ۹۰ و حدود ۲ سال مذاکره با آمریکا و چند کشور دیگر را که منجر به انعقاد معاهده هستهای(برجام) شد را دلیلی بر بیفایده بودن مذاکره با آمریکا خواندند و افزودند: «دولت آن روز ما، با آنها نشست، رفتوآمد و مذاکره کرد، خندیدند، دست دادند و رفاقت و همه کار کردند و معاهدهای تشکیل شد که در آن، طرف ایرانی با سخاوت بسیار زیاد، امتیازهای زیادی به طرف مقابل داد اما آمریکاییها به آن معاهده عمل نکردند.»
ایشان استفاده از تجربه «دو سال مذاکره و امتیاز دادن و کوتاه آمدن اما به نتیجه نرسیدن» را ضروری برشمردند و افزودند: «آمریکا همان معاهده را با وجود نقصهایی که داشت نقض کرد و از آن خارج شد. بنابراین، مذاکره با چنین دولتی، غیرعاقلانه، غیرهوشمندانه و غیرشرافتمندانه است و نباید با آن مذاکره کرد.»
بله، تجربه میگوید که مذاکره با آمریکا نهتنها فایدهای ندارد، بلکه خسارتبار هم هست. به این موارد توجه کنید:
- آمریکا با زبان و عمل میگوید که اهل مذاکره و تعهد نیست، اما به برخی کشورهای شرق آسیا (کره شمالی) میگوید بیا با ما مذاکره کن؛ مگر دیوانهاند که با شما مذاکره کنند؟! شما به مذاکرهای که به تایید سازمان ملل رسیده، پایبند نیستید.(حسن روحانی، رئیسجمهور اسبق، آبان 96)
- آمریکاییها به بهانههای مختلف به دنبال اعمال یکسری تحریمهای جدید هستند که با هیچ منطق و روح و متن برجام هم سازگار نبوده و در تعارض است.(حسن روحانی، تیر ۹۶)
- توافق با آمریکا به اندازه جوهر روی کاغذ هم ارزش ندارد. (محمدجواد ظریف، وزیر اسبق امور خارجه، بهمن 97)
- راجع به برجام، ساعتها مذاکره شد، سپس آقای ترامپ با یک امضای سریع آن را باطل اعلام میکند. آیا میتوان با چنین فردی وارد مذاکره شد؟ آیا این اقدام چیزی جز یک نمایش تبلیغاتی است؟!(محمدجواد ظریف، مرداد 97)
- ظریف- شهریور ۹۷- در مصاحبه با شبکه تلویزیونی سیانان و در پاسخ به این سؤال خبرنگار که «اگر شما احساس میکردید آمریکا به تحریمها اعتیاد دارد، چرا توافق را ادامه دادید؟» گفت: «این شاید یک اشتباه بوده است اما مشکل اینجا بود که احساس ما این بود که ایالات متحده یاد گرفته که دستکم در مورد ایران، تحریمها علیرغم ایجاد مشقتهای اقتصادی، نتایج سیاسی مد نظر آنها را به بار نمیآورند و من فکر میکردم که آمریکاییها این درس را یاد گرفتهاند. متأسفانه، اشتباه میکردم.»
- من اعتراف میکنم که اشتباه کردم و به حرف جان کری(وزیر خارجه وقت آمریکا) اعتماد کردم.» (اظهارات ظریف در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، آذر ۹۵)
- آیا آمریکا آماده است به متن برجام پایبند باشد، روحش به کنار. تاکنون واشنگتن هر دو را زیر پا گذاشته است.(ظریف، اردیبهشت 96)
- توافق هستهای ایران و گروه 5+1 موسوم به برجام، «تقریباً هیچ» دستاورد اقتصادی برای تهران دربر نداشته است.(ولیالله سیف، رئیس وقت بانک مرکزی ایران در مصاحبه با تلویزیون بلومبرگ، فروردین ۹۶)
- در مسئله برجام، در بعد تحریم و مسائل دیگر سیاسی، آمریکاییها از شیوه نادرستی استفاده میکنند.(علیاکبر صالحی، رئیس وقت سازمان انرژی اتمی، شهریور ۹۵)
- آمریکا تاکنون کار خاصی انجام نداده یا آنگونه که باید عمل میکرد عمل نکرده است، بهویژه در چراغ سبز نشان دادن به بانکهای بزرگ، کوتاهی کرده است تا این بانک همچنان با تردید و دودلی با ایران تعامل داشته باشند گویا در این زمینه سخن شفافی را از آمریکاییها نشنیدهاند، آمریکا در ظاهر وانمود میکند در این زمینه به وظیفهاش عمل کرده است اما در خفا و پشت پرده نهتنها کاری انجام نداد بلکه سعی کرد همه چیز را به بن بست بکشاند.(علیاکبر صالحی، بهمن ۹۵)
- صریح میگویم، مذاکره با آمریکا فایدهای ندارد.(مجید تختروانچی، عضو وقت تیم مذاکرهکننده هستهای، مرداد 97)
- متاسفانه در شرایط کنونی در مسئله توافق هستهای هیچ راهحل منفعتآوری در مقابل کشورمان وجود ندارد.(روزنامه اعتماد، آذر ۹۷)
- تصویری که امروز از توافق هستهای و تحریمها داریم آن است که ایران موبهمو تعهدات هستهای خود را اجرا میکند، اما تحریمهایی را تحمل میکند که به مراتب سختتر از دوره قبل از توافق است.(روزنامه سازندگی، دی ۹۷)
اظهارات مقامات سابق و اعتراف رسانههای غربگرا درباره نتایج مذاکره و توافق با آمریکا، به موارد مذکور ختم نمیشود. این اظهارات و اعترافات، مُشتی است نمونه خروار. اینها همگی از مصادیق تجربه مذاکره با آمریکاست. تجربهای بسیار مهم و البته پرهزینه. با اینحال جریان غربگرا که بارها ثابت کرده است که «غایب همیشگی کلاس تاریخ است» در ماهها و هفتههای اخیر با شلوغبازی در پی آن است تا خسارت محض مذاکره و توافق با آمریکا را مجددا به مردم ایران تحمیل کند.
رهبر معظم انقلاب- ۱۱ آبان ۹۶- در دیدار دانشآموزان و دانشجویان فرمودند: «بعضیها هستند که میگویند حالا یکجوری، مثلاً یکذرّه، با آمریکا کنار بیاییم، شاید دشمنیشان کم بشود؛ نه، حتّی به آنهایی هم که به آمریکا اعتماد کردند، به آمریکا امید بستند، به سراغ آمریکا رفتند برای کمک گرفتن، رحم نکردند؛ [مثل] چه کسی؟ دکتر مصدّق. دکتر مصدّق برای اینکه بتواند با انگلیسیها مبارزه کند و در مقابل انگلیسیها بایستد به خیال خودش، رفت سراغ آمریکاییها؛ با آنها ملاقات کرد، مذاکره کرد و درخواست کرد؛ [به آنها] اعتماد کرد. کودتای بیستوهشتم مرداد نه بهوسیله انگلیس [بلکه] به وسیله آمریکا در ایران انجام گرفت، علیه مصدّق. یعنی حتّی به امثال مصدّق هم اینها راضی نیستند.»
بیانیه الجزایر نخستین تجربه تلخ ایران از توافق با آمریکا، پس از انقلاب اسلامی بود. توافقی که با خوشخیالی برخی مقامات و غفلت از سیاستهای فریبنده ایالات متحده حاصل شد و برگ دیگری از بدعهدی آمریکا را رقم زد.
برجام نیز جدیدترین سند بدعهدی آمریکا در مقابل ایران است. در شرایطی که دولت یازدهم و دوازدهم، به صورت پیشدستانه تمامی تعهدات خود را انجام داد، دولتهای آمریکا (هم در دوره جمهوریخواهان و هم دوره دموکراتها) به هیچ یک از تعهدات خود عمل نکرده و توافق را به صورت فاحش نقض کردند.
با اینحال حتی اگر سابقه مذاکره و توافق ایران و آمریکا را هم کنار بگذاریم و سراغ دیگر نمونهها در کشورهای خارجی برویم، به وضوح میبینیم که دولت آمریکا «قاتل زنجیرهای توافقات بینالمللی» است.
پیمان ورسای(پیمانی که بین دولتهای پیروز جنگ (انگلیس، روسیه، فرانسه و آمریکا) و متحدین شکست خورده (آلمان، ایتالیا، اتریش- مجارستان) حاصل شد و عهدشکنی آمریکا در این پیمان، وقوع جنگ جهانی دوم را کلید زد، ماجرای فتح نورماندی در جنگ جهانی دوم و بدعهدی آمریکا در مقابل انگلیس، پیمان «اوکاس» میان استرالیا و آمریکا و بدعهدی آمریکا در مقابل فرانسه، پیمان «سالت ۲» میان آمریکا و شوروی، توافقagreed framework میان آمریکا و کره شمالی و... تنها بخش کوچکی از عهدشکنی و بیعملی دولت آمریکا در توافقات بینالمللی است.
«مایک پمپئو» وزیر خارجه اسبق آمریکا که به مدت یک سال نیز در دولت ترامپ رئیس سازمان سیا بود، پیش از این در اظهارنظری گفته بود: «زمانی که رئیس سازمان سیا بودم در سازمان دروغ میگفتیم، تقلب میکردیم، دزدی هم میکردیم. در سازمان سیا برای دروغ، تقلب و دزدی کلاسهای آموزشی برگزار میشود. این کارها یادآور افتخارات تجربه آمریکایی است.»
عهدشکنیهای آمریکا در مقابل ایران و انگلیس و فرانسه و روسیه و مصر و لیبی و کره شمالی و افغانستان و اوکراین و... با یک جستوجوی ساده اینترنتی در دسترس است. با اینحال حامیان مذاکره با آمریکا، چشمان خود را بر این واقعیتهای آشکار بسته و برای مذاکره با ترامپ سر و دست شکسته و غش و ضعف میروند.
بهتر است حامیان «مذاکره و اعتماد به آمریکا» به جای این شلوغبازیها، کمی درباره سرنوشت «معمر قذافی» و «حسنی مبارک» و «اشرف غنی» و... وقت گذاشته و عقلانیت و واقعبینی را جایگزین روش فعلی خود کنند.
عباس حاجینجاری
روز گذشته در دیدار فرماندهان نیروی هوایی و پدافند ارتش جمهوری اسلامی با فرمانده معظم کل قوا، جهانیان پیام روشن نظام اسلامی در پاسخ به نقشهکشی امریکا در روی کاغذ برای جهان و تهدیدهایی را که در بستر این طراحی، نسبت به نظام اسلامی مطرح کردهاند شنیدند، تهدیدهایی که این روزها به دلیل ناکامی امریکا و رژیم صهیونیستی در جنگ علیه مقاومت و به بهانههای مختلف نظیر مسائل هستهای و موشکی ایران و برای تغییر محاسبات مسئولان و مردم ایران، به اوج خود رسیده است.
رهبر معظم انقلاب در این دیدار خاطرنشان کردند: «امریکاییها نشستند، روی کاغذ دارند نقشه جهان را تغییر میدهند. البته فقط روی کاغذ است، هیچگونه واقعیتی ندارد. درباره ما هم نظر میدهند، حرف میزنند، اظهار نظر میکنند، تهدید میکنند. ما اگر تهدیدمان بکنند، تهدیدشان میکنیم. اگر این تهدید را عملی کنند، ما هم تهدید را عملی میکنیم. اگر به امنیت ملت ما تعرض کنند، ما هم به امنیت آنها تعرض خواهیم کرد بدون تردید. این رفتار درس گرفته از قرآن و دستور اسلام است و این وظیفهای است که بر عهده ما است. امیدواریم خدای متعال ما را در انجام وظایفمان موفق بدارد.»
پیشینه رفتار و مدعیات امریکا در مذاکره با ایران و پس از امضای برجام در دوران اوباما و خروج از آن در دوران ریاست جمهوری اول ترامپ، در حافظه تاریخ ثبت و نشان میدهد که امریکاییها به هیچ کدام از پیمانها و تعهداتی که کردهاند عمل نکردند. شش سال پیش در دوران اول حضور ترامپ در کاخ سفید، وی با خروج از برجام در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۷ و اعمال بینظیرترین فشارها و تحریمها علیه مردم ایران که عنوان فشار حداکثری را برای آن انتخاب کرده بود، شکست اراده ملت ایران و اقتدار نظام اسلامی را هدف گرفته بود به گونهای که پمپئو وزیر خارجهاش با اعلام ۱۲ شرط برای ایران که تعطیلی فعالیتهای هستهای و موشکی و توقف حمایت ایران از مقاومت از آن شروط بود، اعلام کرد که «امریکا آن قدر به مردم ایران فشار میآورد تا نان برای خوردن نداشته باشند تا حرف امریکا را گوش کنند». دو ماه بعد جان بولتون مشاور امنیت ملی امریکا پا را فراتر از این گذاشت و در نشست منافقین در پاریس رسما اعلام کرد که امریکا نمیگذارد ایران بتواند چهلمین سالگرد انقلابش را در بهمن ماه ۱۳۹۷ جشن بگیرد. از منظر ترامپ و دیگر گردانندگان کاخ سفید با اعلام و اعمال فشار حداکثری در سال ۹۷ باید عمر نظام اسلامی به پایان میرسید وآنها بعد از چهل سال میتوانستند دوباره سلطه خودشان را بر این کشور بازگردانند و با غارت اموال مردم ایران همچون دیگر کشورهای منطقه که ترامپ برای آن از اسم بامسمای «گاوهای شیرده خلیج فارس» استفاده کرده بود، زمینه ساز تداوم سلطه استعمارگرانه امریکا بر ایران باشند.
اکنون که شش سال از آن زمان میگذرد به دلیل ایستادگی و مقاومت مردم ایران در برابر فشارهای امریکا، جمهوری اسلامی ایران قدرتمندتر و پابرجاتر از گذشته در حالی ورود به چهل وهفتمین سال انقلابش را جشن میگیرد که ترامپ و اعوان وانصارش که شش سال پیش خواب فروپاشی نظام اسلامی را دیده بودند، این روزها ناچار شدهاند که به اقتدار ایران اعتراف کنند.
روز دوشنبه هفته گذشته ترامپ در جریان مصاحبه مطبوعاتی در کنار نتانیاهو آنگاه که خبرنگار از او میپرسد بهتر نیست الان که ایران خیلی ضعیف شده به تأسیسات هستهایاش حمله کنیم؟ ترامپ میگوید ممنونم که اینو میگی ولی ایران اصلا ضعیف نیست؛ خیلی هم قویه. دو هفته قبل از آن نیز روز پنجم بهمن ماه ترامپ در گفتوگو با فاکس نیوز به گونه دیگر بر اقتدار و عظمت مردم اعتراف کرده و میگوید: «ایران، چین، روسیه دشمنان ژئوپلیتیک امریکا هستند، باتوجه به مذهبی بودن حکومت ایران، توافق با چین وروسیه راحتتر از توافق با ایران است که مذهبی است وهمین وضعش را بسیار خطرناک میکند.»
اینها همه در حالی است که طی چهل و شش سال گذشته ترامپ و روسای جمهور سلف امریکا تمام توان این به اصطلاح ابرقدرت را برای تضعیف و نابودی انقلاب اسلامی به کار گرفتهاند و هر سال با یک بهانهای نظیر حقوق بشر، هستهای، موشکی بر تحریمها و فشارها علیه ایران افزودهاند به گونهای که با اعتراف کارشناسان فن هیچ ملتی تاکنون این گونه در معرض فشار و تحریم قرار نگرفته و پیروزمندانه و بدون هیچ گونه انحراف، اهداف آرمانهای انقلابش را آن گونه که بنیان گذار کبیر انقلاب طراحی و اعلام کرده بود، پی میگیرد وبه دستاوردهای ارزشمند نظیر تثبیت توان بازدارندگی واقتدار دفاعی، پیشرفتهای علمی و صنعتی، هستهای، نانوتکنولوژی و پزشکی نائل آمده است.
آنچه بسیار مهم است درک شرایط و انتخاب نقشه راه برای تداوم مسیر حرکت انقلاب اسلامی به ویژه در پاسخ به موج مذاکره خواهی است که متأسفانه این روزها بر اثر جنگ شناختی دشمن، توسط برخی در داخل تکرار و دشمنان را به اثرگذاری فشارهایشان برای تحمیل مذاکرهای دیگر بر ایران امیدوار کرده است. رهبر انقلاب در این زمینه یادآور شدند: آن چیزی که این مشکلات را برطرف میکند عامل داخلی است، ما البته مشکلاتی داریم در داخل؛ کسی منکر وجود مشکلات نیست. در معیشت، تقریباً اغلب قشرهای مردم ابتلائاتی دارند، مشکلاتی دارند لکن آن چیزی که این مشکلات را برطرف میکند عامل داخلی است. عامل داخلی عبارت است از همت مسئولان متعهد و همراهی ملت متحد؛ یعنی همین چیزی که در راهپیمایی انشاءالله ملاحظه خواهید کرد اتحاد مردم را. راهنمایی ۲۲ بهمن هر سال مظهر اتحاد ملی است در کشور ما. ملت بصیر و مسئولان خستگیناپذیر؛ این است که مشکلات ما را برطرف میکند. ایشان سپس تأکید مینمایند که:مسئولان مشغولاند، بحمدالله کارهایی دارند میکنند و بنده بسیار امیدوار هستم که بتوانند، همین دولت محترم بتواند مشکلات معیشتی مردم را لااقل کم کند.
ریشه قرآنی سیاست امام خامنهای
احمد میراحسان
تبیین ژرفیابی و فرزانگی همه نکات ناب سخن رهبری در جمع فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی در سالروز دیدار همافران شجاع سال ۵۷ با امام دورانساز و مجدد عصر، مجال گستردهتری میطلبد.
این سخنان، همواره جدا از فصاحت و زیبایی ادبی، کمیاب و شیرین و رسایی و سلاست بدیع، ارزش بیتا و بیمانند آن، در راستی و صراحتوصدق کلام علیوار آن است. این ویژگی بزرگ سخنان آن نصرشهیر، نصرا... کبیر هم بود: آن لاله جانفشان، آن داغ خونفشان، آن سید شهید جلیل، آن امید زنده خلیل، آن ستاره رخشان و افشان راستگویی و حقجویی در شب دیجور سیاست تزویر و تدلیس وانموده و دروغواری جهان فرعونی و ابلیس؛ آری سخن او در سلاست و فراست و راستی و بی کاستی سان سخن امام او بود. میخواهم فقط درباره جملهای از سخنتر و تازه و راهنما و جانبخش سخن گویم. همان جملهای ازسخنرانی صبح جمعه رهبر معزز که کلید رمزگشایی و ریشه و شالوده باطنی سیاست رهبر بزرگوار شیعیان راستین جهان است. اهمیت این جمله تنها منحصر به نقش بنیانی آن در درک دیگر راهنماییهای این سخنرانی نیست، بلکه باید آن را کلید کل سیاستورزی امام خامنهای محسوب کرد، همان سان که کلید ادراک سیاست امام راحل (ره) بود. ایشان در این سخنرانی روحبخش، غبار تردید ونگرانی شیعیان جهان را برطرف کردند. بمباران شبکههای دشمن در این دوره، روحیه و قوای کانون مقاومت را هدف قرار داده بود. این توهم که ایران پس از جنایتهای رژیم غاصب و حمایتهای وحشیانه آمریکا دچار ضعف شده و در پی تسلیم به آمریکاست زهری بود که در جان مردم تزریق میشد.
مهدی تدینی
همزمانیِ دیدار نتانیاهو با ترامپ و امضای «یادداشت ریاستجمهوری» برای برگرداندن «فشار حداکثری»، به خوبی نشان میدهد قضیه از چه قرار است. ترامپ اهل مذاکره است، اما توافقی میخواهد که بیبی هم از آن راضی باشد و کموبیش میتوان حدس زد رضایت بیبی شامل چه محتوایی است. در این نشستها، ترامپ و بیبی مانند دو هموطن دربارۀ مسائل اسرائیل صحبت میکردند. البته ترامپ که در قبال اسرائیل سخاوت عجیبی دارد، ناگهان حرفی زد که نیمهشب خواب از چشم متحدان عربش هم پرید: گفت مردم غزه باید بروند و آمریکا امور غزه را در دست میگیرد ــ خود بیبی راضی به این همه سخاوت نبود! نظریۀ ترامپ دربارۀ مسائل خارجی تقریباً در همۀ موارد یک چیز است: آمریکا باید طبق توان و جایگاهش با دوست و دشمن رفتار کند، نه الزاماً طبقِ تعارفات و قواعد بینالمللی. در دو هفتۀ اخیر ترامپ با همین روش به ترتیب کلمبیا، پاناما، مکزیک و کانادا را سر به راه کرد. در واقع ترامپ میگوید: جنگ میشود چون آمریکا وامیدهد. دربارۀ جمهوری اسلامی هم همین حرفها را تکرار میکند. حتی هفت اکتبر را به این ربط میدهد که بایدن فشار حداکثری را از روی ایران برداشت. حال بحث سر اینکه آیا این شبهدکترینِ او درست یا غلط است، کار بیهودهای است، زیرا اینک واقعیت موجود ترامپی است که اینطور فکر و عمل میکند. طبق نشانهها، مذاکره و توافقی که بتواند ترامپ را راضی کند، از نوع دگردیسی هویتی است.
ترامپ پس از جلوس مجدد در قدرت بر کاخ سفید، دوباره همزیستی نامسالمتآمیزی را با ایران در پیش گرفته و با فرمان اجرائی جدیدش، سیاست خارجه ایالات متحده آمریکا را در رابطه با ایران در کانون توجه قرار داده است. به نظر میرسد این فرمان اجرائی از فرمان ۲۰۱۷ مقداری پختهتر و کمتر هیجانیتر باشد. هرچند هنگام امضای این فرمان، شیفتگان قدرتی همچون مایکل پمپئو و جان بولتون او را محاصره نکرده بودند، اما وجود نتانیاهو جنایتکار در کاخ سفید، معما را دوباره پیچیدهتر کرده است. در این بازی، ترامپ سعی دارد با زیرکی تمام، توپ را در زمین ایران پرت کند. لقلقه زبان و دغدغه ذهن او یک چیز است؛ عدم دسترسی جمهوری اسلامی ایران به سلاح هستهای. سیاستی که بر اساس فتوای رهبر انقلاب منسوخ شده؛ چراکه ایران قبلا در این زمینه تضمین لازم را داده است. البته این ذهنیت بیمار و مداخلهجو بیشتر دنبال بهانه است تا واقعیت سیاسی ایالات متحده در قبال ایران. اکنون که آمریکا گمان میکند جنبش مقاومت در منطقه در حالت ضعف است، حتی به موشکهای بالستیک و ساخت پهپادهای جمهوری اسلامی یا سیاست حمایت از جنگ اوکراین و روسیه هم اشارهای نداشته و توقعی ندارد؛ پس این بهانهگیری ترامپ در قبال ایران به چه منظوری میتواند باشد؟
شاید بارزترین پاسخی که میتوان به این پرسش اساسی داد، همان روحیه معاملهگری و تجاری ترامپ است که ایدئولوژی فکری و روحی ایشان را مصادره کرده است. او در هر جایی دنبال آن است که تخمی بکارد و سپس درو کند. دوست دارد سرمایه بیاورد و سرمایه ببرد. فقط در این بین، صبر اندکی دارد و هر لحظه میتواند زیر میز معامله بزند. ابتدا در مقابل او باید اعتماد، مشروعیت و اطمینان ملی را افزایش داد. فراموش نکنیم این اعتماد ملی فقط در تظاهرات و شرکت در راهپیماییها نیست؛ شور و نشاط انتخاباتی، حضور گسترده مردم پای صندوق رأی، برداشتن موانع جهت تحقق وعدههای رئیسجمهور منتخب. دوم مذاکره بیقیدوشرط و فوری و رودررو پای میز مذاکره، نهفقط در تریبونهای رسمی وزارت خارجه یا سخنگوی دولت یا غیررسمی بهصورت شعار یکطرفه که هرازگاهی مطرح میشود. سوم تعیین خطمشی مذاکره توسط حاکمیت و سپس همصداشدن همه جریانها و گروهها با سیاست اعلامی. چهارم انتخاب گروهی کارکشته و خبره از نیروی جوان و چهرههای جدید دیپلماسی که در این زمینه کارکشته و پخته شدهاند. کشور با دستاندازهایی جدی مواجه است؛ گفتن اینکه کشور فقط با نفت اداره نمیشود، چیزی را حل نمیکند. تجربه برخلاف این نشان میدهد کشور از تحریمها بهشدت آسیب دیده و بخش عمده ناترازیهای ما از همین تحریمهاست. پس مسئله را جدی فرض کنیم. شعار میدهیم تا سال آینده در بخش انرژی ناترازی نداریم، فراموش نکنیم قول داده بودیم که صادقانه با مردم صحبت خواهیم کرد، اکنون چه سیاست و مدیریتی را در پیش گرفتهایم که در کمتر از یک سال این مشکلات عدیده را حل خواهیم کرد؟
میترسم این سیاست نیز مانند دهها سیاست دیگر که در قبال برنامههای کشور در پیش گرفتهایم، عقیم و ابتر باقی بماند؛ چراکه از یاد بردهایم در پروژههای عظیم نفت، گاز، پتروشیمی، راه، شهرسازی، اشتغال و... نیاز به سرمایهگذاری خارجی، نیاز به برداشتن حصار تحریمها و نیاز به مراوده با جهانی بزرگتر را داریم. متأسفانه سیاست خارجی را گره زدهایم به چند کشور خارجی که حتی مشخص نیست با سیاست جدید ترامپ بخواهند با ما کار کنند یا خیر. اکنون که اروپا را بهراحتی به خاطر مسئله جنگ اوکراین از دست دادیم، تا جایی که حداقل پس از برجام موضعی متفاوت با آمریکا در قبال ایران داشت، درحالیکه در وضع کنونی سیاست دشمنی با کشور را پیش گرفته و هر لحظه ممکن است با اتخاذ مکانیسم ماشه، این تخاصم افزایش پیدا کند. اکنون که شرایط و حلقه تنگناهای اقتصادی بر کشور بیشتر میشود، بازنگری در سیاست خارجی لازم و آنی است. در تاریخ معاصر نوع برخورد ما با قطعنامه ۵۹۸ بسیار آموزنده است. با اتخاذ تصمیمی درست، عاقبت کار بهنفع کشور تمام شد. این سیاست هوشمندانه بار دیگر میتواند سرلوحه کار کشور و دستاندرکاران قرار گیرد و مسیر جدیدی را برای کشور به دنبال داشته باشد.
مهدی فضائلی