صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۲  ، 
شناسه خبر : ۳۷۲۴۱۳
حضوری که چشم دشمنان انقلاب را کور کرد، خروش چهل و ششم ملت در قاب ایران، رفراندوم ۲۲ بهمن ۱۴۰۳؛ یادداشت برخی از روزنامه‌های امروز می‌باشد.

حضوری که چشم دشمنان انقلاب را کور کرد

حسن رشوند

دیروز در آغاز 47 سالگی انقلاب اسلامی بار دیگر ملت ایران در حالی که شرایط جوی کشور علی‌القاعده باید مانع حضور گسترده مردم در کف خیابان‌ها می‌شد، 
فوج‌ فوج به خیابان آمدند تا بار دیگر ثابت کنند ملتی که با خون خود در بهمن 57 میثاق بسته با سردی هوا و تنگی معیشت صحنه را خالی نمی‌کند. حماسه‌ای که همچون رنگین‌کمانی از اقوام و سلایق مختلف‌، قدرت جمهوری اسلامی ایران را به رخ دشمن کشید. مؤلفه‌های سخت قدرت اگرچه در تعیین جایگاه و میزان اقتدار هر کشور جایگاه خاص خود را دارند اما این مردم هستند که مؤلفه کلیدی و پایه‌ای قدرت را شکل می‌دهند. هرچند در طول این 46 سال و از روز اول پیروزی انقلاب‌، لحظه‌ای جنگ روانی دشمن از سر این ملت دور نبوده است ولی اوج این اقدامات را در سال جاری به‌ویژه در روزهای اخیر با یاوه‌گویی‌های رئیس‌جمهور متوهّم آمریکا شاهد بوده‌ایم. امسال در حالی که دشمن به‌شدت بر اختلاف‌افکنی و تحریک جریان‌های سیاسی کشور و گسل‌های مختلف قومی، مذهبی، سیاسی، اجتماعی، نسلی و... در کشور تمرکز کرده است، رنگین‌کمان زیبای 22 بهمن نشان داد ملت ایران با وجود تمام تفاوت‌های ظاهری، تجسم یک ملت واحد و متحد را به نمایش گذاشته است. این از ویژگی‌های منحصر به فرد و برجسته ملت ایران است که همواره در بزنگاه‌ها‌، یکپارچه و یکصدا وارد میدان می‌شوند. این اتحاد‌، سرمایه‌ای بی‌بدیل برای کشور عزیزمان ایران است که هر ساله در راهپیمایی 22 بهمن متبلور می‌شود و راهپیمایی امسال در اوج این تبلور قرار داشت.یعنی حرکتی که حاکی از نگاه ژرف و دقیق مردم بصیر ایران به مسائل ملی و حساسیت نسبت به این مهم است. ملت بزرگ ایران در راهپیمایی دیروز چه خوب ندای ولی خود در سخنرانی 19 دی که فرمودند: 
«آنچه مشکلات را برطرف می‌کند عامل داخلی یعنی «همّت مسئولان متعهد و همراهی ملت متحد» است که مظهر این اتحاد ملی، راهپیمایی ۲۲ بهمن است که ان‌شاءالله امسال نیز همه این وحدت را مشاهده خواهیم کرد.» را به منصه ظهور رساندند و ثابت کردند که شهادت امام راحل و آن یگانه دوران برای برتری این ملت نسبت به مسلمانان صدر اسلام بی‌حکمت و بدون مبنا نبوده است. آنجا که آن عزیز سفر کرده در وصیت‌نامه الهی - سیاسی خود فرمودند: «من با جرأت مدعی هستم که ملت ایران و توده میلیونی آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول‌الله (صلی الله علیه و آله) و کوفه و عراق در عهد امیرالمؤمنین و حسین بن علی (صلوات الله و سلامه علیهم) می‌باشند.»
 اما در‌باره حضور ده‌ها میلیونی و همراه با بصیرت ملت بزرگ ایران چند نکته گفتنی وجود دارد:
1- ملت ایران در طول این سال‌ها، بارها یاوه‌گویی و آرزوهای واهی دشمنان خود را دیده است. از سخنان گزافه «مک‌کین» آن سناتور آمریکایی که امروز جسم پلید او زیر خروارها خاک خوراک موریانه‌ها شده و در همایش منافقین در پاریس گفته بود جمهوری اسلامی جشن پیروزی خود را برای سال بعد (۱۳۹۸) نخواهد دید، دیدیم که از آن تاریخ تاکنون 6 سال است که می‌گذرد و جمهوری ‌اسلامی و انقلاب خمینی کبیر(ره) در اوج اقتدار خود ایستاده ‌است. امروز هم که ملت ایران یادداشت «امنیت ملی ریاست جمهوری» (NSPM) ترامپ قمارباز را در‌باره ایران که گفته؛ «ایران داوطلبانه مسائل هسته‌ای، موشکی و تسلیحات غیرمتقارن و متعارف را کنار بگذارد!» را دیدند و ترجیح دادند پاسخ این یاوه‌گویی‌ها و غلط زیادی را با برپایی جشن چهل‌وهفتمین سال پیروزی خود در کف خیابان‌های پایتخت و سراسر کشور بدهند.
ملت ایران می‌داند نه یاوه‌گویی دشمنان بیرونی در اراده آنها بر دست کشیدن از انقلاب اسلامی تأثیرگذار است و نه مشکلات و تنگناهای اقتصادی می‌تواند آنها را در راهی که انتخاب کرده‌اند، سست کند. ملتی که می‌داند دشمنش به کمتر از نابودی او اعتقاد ندارد، چگونه می‌تواند نسبت به رفتارها و عملکرد آنها نسبت به‌ خود خوش‌بین باشد. مگر آن سناتور دیگر آمریکایی «مارک کرک» زمانی که خبرنگار از او سؤال می‌کند این تحریم‌ها به‌ جای مقام‌ها و دولت ایران، مردم را نشانه رفته‌ است، نگفته بود: «اشکال ندارد اگر غذا را از دهان ایرانیان بی‌گناه بیرون بکشیم.»
ملت ایران خط فکری دشمن را به‌خوبی درک کرده و می‌داند هدف آنها از فشار به مردم، دامن زدن به نارضایتی‌های داخلی است و کور شدن این خط دشمن فقط با ایستادگی و حضور در صحنه‌هایی همچون راهپیمایی ۲۲بهمن می‌تواند تجلی پیدا کند؛ چراکه وقتی «مارک دو بوتینر» مدیر بنیاد دفاع از دموکراسی که یکی از مهم‌ترین بنیادها در دادن خط فکری به مقام‌های کاخ سفید است، می‌گوید: «تحریم‌ها تاکنون پیامدهای زیادی برای اقتصاد ایران داشته‌اند، اما آن قدری نبوده‌ که اعتراض‌های مردم را در پی داشته باشند و با متمرکز ساختن تحریم‌ها روی تمام صنایع ایران، فرار از تحریم‌ها از طریق منافذ جا مانده برای ایران مشکل خواهد بود.» چگونه می‌تواند بپذیرد که آمریکایی‌ها به بهانه مذاکره جدید در عین اینکه اعتراف می‌کنند خط تحریمی آنها کاملا به شکست مفتضحانه کشیده شده است، اکنون می‌خواهند صادقانه وارد مذاکره با ایران شوند و به ملت ایران امتیاز دهند!
2- اگرچه مردم انقلابی کشورمان به قدرت و اقتدار خود واقفند اما بمباران تبلیغاتی و سیاه‌نمایی و یاس‌پراکنی دشمن گاهی چنان شدید و عمیق می‌شود که برخی دل‌های استوار را نیز می‌لرزاند. دیروز ملت ایران با حضور در میعادگاه22 بهمن موجب اطمینان‌بخشی دل‌های باایمان آن‌ هم در شرایطی که دشمن بیرونی و مخالفین داخلی بر طبل بی‌تفاوتی مردم به انقلاب 46 ساله امام کبیر می‌کوبیدند، خط بطلان کشیدند. دیروز روزی بود که از به‌هم پیوستن قطره‌های ملت، سیلی خروشان ساخته شد و آلودگی‌های ناشی از تبلیغات و عملیات روانی دشمن را با خود برد تا نشان دهد که با وجود گذشت 46 سال از پیروزی انقلاب، مردم همچنان در صحنه و پای کار انقلاب و نظام خود هستند. دیدن تصاویر و فیلم‌های این حضور باشکوه برای هر ایرانی غیوری، افتخارآفرین و اطمینان‌بخش است و دل‌های دچار تردید را آرامش‌دهنده خواهند بود.
3- ملت ایران این را خوب می‌داند که انقلاب اسلامی محدود به مرزهای جغرافیایی ایران نیست و رایحه آن دل‌های بسیاری را در چهار گوشه جهان مجذوب خود کرده است. امروز که دشمن تصور می‌کند با تغییرات مقطعی در جغرافیای مقاومت و تحولات منطقه، انقلاب اسلامی ایران از تب و تاب همیشگی خود افتاده‌، مردم با راهپیمایی 22 بهمن دیروز خود ثابت کردند این شعله برافروخته‌، خاموش‌شدنی نیست و انقلاب خمینی عزیز با رهبری حکیمانه خامنه‌ای عزیزتر از جان نقطه امید و اتکای همه مظلومان جهان به‌ویژه جریان مقاومت در فلسطین، لبنان، یمن و... خواهد بود. این امیدواری را می‌شد با وجود رنجی که حماس و مردم مظلوم غزه در طول 
15 ماه مقاومتی که با رژیم کودک‌کش صهیونیستی داشتند‌، از چشمان رئیس و شورای رهبری حماس که روز شنبه با ولی امر مسلمین دیدار داشتند‌، فهمید. یقینا جریان مقاومت در منطقه و جهان با دیدن تصاویر راهپیمایی دیروز‌، قوت قلب گرفتند و حتما از این پس، در راه خود مصمم‌تر و مطمئن‌تر عمل خواهند کرد. چه بسا دوستداران خارجی انقلاب، بیش از داخلی‌ها نیازمند این شارژ روحی بودند. چرا که اولاً آنها از مرکز این جوشش دورند و به نوعی در سرزمین خود اقلیت محسوب می‌شوند و دوم آنکه در معرض بمباران تبلیغاتی بیشتری نیز قرار دارند و دسترسی‌شان به منابع اصلی و دست اول درباره انقلاب و جمهوری اسلامی کمتر است. پس طبیعی است که حضور میلیونی مردم در خیابان‌ها، لبخند بر لبان آنان می‌نشاند و دل‌های آنها را در ادامه این راه استوارتر می‌سازد.
4- راهپیمایی 22 بهمن امسال در حالی با این حجم از مردم برگزار شد که مشکلات معیشتی، اقشار مختلف مردم را تحت فشار قرار داده است و دشمن سال‌هاست که برنامه‌ریزی ویژه‌ای در راه‌اندازی جنگ اقتصادی علیه ملت ایران کرده و این جنگ اقتصادی با برخی اهمال‌کاری‌ها و کم‌همتی‌های دولتمردان گذشته در دهه 90 همراه شده و ماحصل آن کم‌کاری‌ها‌، امروز باعث عدم حل مشکلات اقتصادی مردم شده است. مردم در حالی با این حجم تحسین‌برانگیز در راهپیمایی 22 بهمن امسال شرکت کردند که دلار 92 هزار تومانی و سکه 75 میلیون تومانی به‌صورت سازماندهی شده یا غیر سازماندهی، دستاویزی شده بود تا مردم را از این حضور بازدارد. اما مردم بی‌توجه به این قیمت‌ها ترجیح دادند حساب خودشان را با انقلاب از حساب قیمت دلار و سکه جدا کنند. دشمن به صراحت و البته با دروغ و فریب، به مردم می‌گوید مشکلات اقتصادی ناشی از رویکرد انقلابی نظام است و راه آن نیز دست شستن از این راه و سازش با آمریکا و هضم شدن در نظم مدنظر آمریکاست. راهپیمایی پرشکوه 22 بهمن در این زمینه دو پیام کلیدی و بسیار مهم داشت؛ اول آنکه ملت فریب این ترفند دشمن را نخورده و می‌داند که راه عبور از مشکلات، سازش و تسلیم نیست که اگر چنین بود نشانه آن باید کمرنگ شدن حضورشان در این روز به یادماندنی می‌شد که نه‌تنها چنین نشد بلکه این حضور حماسی نشان داد نگاه ملت به مشکلات اقتصادی، درست برخلاف خواست و نظر دشمن است. نکته دوم آنکه مردم با حضور خود نشان دادند‌، اگرچه گلایه‌های جدی در زمینه مسائل معیشتی دارند اما میان عملکرد مسئولان و اصل نظام و انقلاب تفکیک قائل هستند و برخی دلخوری‌ها و ناکارآمدی‌ها را به پای انقلاب اسلامی نمی‌گذارند.
5- دشمنان جمهوری اسلامی گمان می‌کنند با افزایش فشارها و تهدیدها، می‌توانند بر اراده و خواست مردم تاثیر گذاشته و آنان را از راه پیموده شده تاکنون‌، خسته و در نهایت پشیمان سازند. اما راهپیمایی 22 بهمن امسال نشان داد برخلاف تصور دشمن، فشار و تهدید نه‌تنها خللی در ایمان و عزم ملت ایجاد نکرده‌، بلکه خود به عاملی برای افزایش اتحاد و انسجام ملی تبدیل شده است. مردم بصیر ایران در راهپیمایی دیروز مترجمان شایسته‌ای برای سخنان رهبر حکیم انقلاب بودند که در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوائی ارتش فرمودند: «آنچه مشکلات را برطرف می‌کند عامل داخلی یعنی «همّت مسئولان متعهد و همراهی ملت متحد» است. مردم «همراهی» خود را برای حل مشکلات با صدای بلند فریاد زدند و حالا نوبت «مسئولان متعهد» است تا همت خود را برای حل این مشکلات نشان دهند. آنچه در‌باره این حرکت معنادار دیروز مردم می‌توان گفت اینکه این راهپیمایی نمایش تماشایی ملتی بود که در 46‌سالگی انقلاب مورد تازه‌ای را به لیست خطاهای محاسباتی غرب افزود. آمریکایی‌ها از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی بارها درباره انقلاب و ملت ایران دچار خطای محاسباتی شده‌اند و بر همین اساس‌، تصمیمات غلط و اشتباهی نیز گرفته‌اند که منجر به شکست‌های مفتضحانه‌ای برای آنها شده است و «ترامپ» هم اولین آنها نبوده است که مرتکب چنین غلط زیادی شده است.

خروش چهل و ششم ملت در قاب ایران

سیدعبدالله متولیان

 رهبر معظم انقلاب روز ۱۹ بهمن در دیدار فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و نیروی پدافند ارتش، حضور مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال را تحقق شعار «مردم بصیر و متحد، مسئولان متعهد و خستگی ناپذیر» معرفی کردند و وعده راهپیمایی پرشور مردم را دادند. مردم نیز در ۲۲ بهمن امسال به ندای رهبر خود لبیک گفته و با خیزش و شور حماسی خود، جهان را شگفت‌زده کرده و موجب افزایش عصبانیت دشمنان شدند. چهل و ششمین خروش حماسی مردم بصیر و متحد در قاب ایران اسلامی، تصویری روشن از فرمایش مولای متقیان حضرت امام علی علیه‌السلام بود که «نمی باریم مگر آن که سیل به راه می‌اندازیم». 
راهپیمایی چهل و ششم ملت ایران، از یکسو پاسخ و سیلی محکمی به گستاخی و جسارت رئیس‌جمهور قمارباز و دون‌کیشوت متوهم امریکا بود که در یک موضع‌گیری مضحک، ایران را تهدید به بمباران کرده و گفته (نقل به مضمون): «من برای رفع تحریم‌ها مذاکره نخواهم کرد بلکه با کارزار فشار حداکثری در پی مهار ایران هستم و چنانچه ایران، رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخته، ظرفیت و توانمندی هسته‌ای خود را نابود کند، قدرت دفاعی و نظامی (موشکی، پهپادی و...) را محدود کند، محور مقاومت را تعطیل، و چارچوب‌ها و موازین حقوق بشر را رعایت کند، از بمباران ایران صرف نظر خواهم کرد». امید است این سیلی محکم مردم ایران، آقای قمارباز را از توهم خارج کرده و اطرافیان وی نیز او را از بازی با دم شیر برحذر دارند. 
از طرف دیگر موج عظیم مردم مؤمن، بصیر و متحد ایران اسلامی به مسئولان کشور این پیام روشن را مخابره کرد که «ما به تکلیف ملی، اسلامی خود عمل کردیم و متحد و یکپارچه به میدان آمدیم، اینک نوبت شماست که یقین بدانید که در تنور مذاکره با شیطان بزرگ نانی پخته نخواهد شد و فرصت‌های طلایی از دست خواهد رفت، پس لازم است که بی‌فوت وقت و با اعتماد به مردم و استفاده از ظرفیت‌های داخلی و با تکیه و اتکا به قدرت و حمایت خداوند سبحان، متعهدانه و خستگی ناپذیر برای حل فوری مشکلات اقدام کنید».
مردم آمده بودند در مسیر خنثی کردن تلاش ماشین رسانه‌ای غرب به سران ابله کاخ سفید بفهمانند که ایران وطن ماست و تا پای جان، پای وطن خود ایستاده‌ایم. آمده بودند تا بگویند وطن هتل نیست که اگر خدماتش کم یا بد بود ترکش کنیم. آمده بودند تا بگویند ما به فرمان رهبرمان لبیک گفتیم و بصیر و متحد حماسه چهل و ششم را رقم زدیم و حالا نوبت مسئولان است که به وعده خود عمل کنند. آمده بودند که هم به سردمداران نظام سلطه و هم به مأیوس‌کنندگان که هنری جز آیه یأس خواندن و ناامید کردن مردم ندارند بفهمانند که شرط اصلی درست کشور ماندن و ساختن است. 
امانوئل والرشتاین جامعه شناس معروف امریکایی که سابقه دشمنی و کینه عمیق علیه ایران را دارد می‌گوید بررسی تاریخ ملل نشان داده که تمامی گفتمان‌ها به مرور ایام کم رنگ شده و خیلی زود از بین رفته‌اند، اما من نمی‌دانم گفتمان انقلاب اسلامی ایران چه ویژگی و شاخصه‌ای دارد که پس از (بیش از) چهار دهه از عمر خود، نه تنها کم رنگ نشده بلکه روز به روز بر قدرت مانایی و نفوذ این انقلاب افزوده می‌شود. افرادی امثال والرشتاین، چون هیچ شناختی از مردم ایران به‌عنوان ژنراتور قدرت نرم نظام ندارند در برآورد‌های خود همواره دچار خطای محاسباتی می‌شوند. آنان وقتی در برابر موج عظیم مردم انقلابی ایران در ۲۲ بهمن هر سال قرار می‌گیرند، به حسب آیه ۲۹ سوره فتح فقط می‌توانند عصبانی شوند. این عصبانیت در بازتاب راهپیمایی مردم ایران در رسانه‌های بیگانه کاملاً پیداست. 
مشکل همه انقلاب‌ها فاصله معنادار مردم با نظریه پردازان انقلاب و گردانندگان انقلاب است. اما انقلاب مردم ایران در مسیر حرکت و نهضت حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام در کربلا بوده و هست. انقلاب اسلامی ما، همان انقلاب عاشورایی و حسینی است و مردم نیز، چون با تمام گوشت و پوست و خون خود کربلا، عاشورا، بدر، احد و... را می‌شناسند، با انقلاب آشنا هستند. در واقع مردم گمشده ۱۴۰۰ ساله خود را در انقلاب اسلامی پیدا کرده‌اند. 
این حضور شورانگیز و حماسی به جهانیان می‌گوید که انقلاب مردم ایران انقلاب باورهاست و مادامی که باور به عاشورا، باور به اهل‌بیت علیهم‌السلام، امید به ظهور و عدالت مهدوی در این سرزمین زنده است، انقلاب اسلامی مردم ایران نیز زنده، مانا و پویاست و از همین رو است که با جرئت می‌توان گفت انقلاب اسلامی ایران انقلاب رویش‌ها، انقلاب امید، انقلاب تحول و انقلاب زندگی است. 
راز مانایی انقلاب اسلامی را باید در نظام ولایت فقیه و فرصت‌های طلایی مکتب حیات بخش اهل‌بیت جست‌و‌جو کنیم. هم اینک حداقل سه دهه است که دشمن در میدان جنگ نرم (و در یک دهه اخیر) در میدان جنگی ترکیبی بر بستر رسانه و در حوزه شناختی و ادراکی برای تغییر باور‌های مردم این سرزمین تلاش می‌کند. آنچه دشمن را در تغییر باور‌ها و اعتماد سوزی ناکام و مأیوس ساخته، قدرت ولایت فقیه است. ولایت فقیه در برابر موج عظیم امپراتوری رسانه‌ای دشمن، به خوبی از باور‌های ملی و اسلامی ملت ایران صیانت کرده است. رهبر معظم انقلاب از سال ۱۳۹۰ به بعد با بسامد کلیدواژه‌هایی نظیر «جوان مؤمن انقلابی»، «تفکر انقلابی»، «هندسه انقلاب اسلامی»، «انقلابی ماندن»، «انقلابی فکر کردن»، «انقلابی عمل کردن»، «انقلابی‌گری»، «تربیت انقلابی»، «کار انقلابی» و «هویت انقلابی» و به میدان جنگ نرم و جهاد تبیین آوردن مردم به ویژه جوانان و حرکت در مسیر تحقق بیانیه گام دوم انقلاب از تحقق تئوری ترمیدوری انقلاب جلوگیری کرده‌اند.

رفراندوم ۲۲ بهمن ۱۴۰۳
احمد میراحسان
در ۲۲ بهمن آقای رئیس‌جمهور، صدای ملت ایران و سخنگوی نظرسنجی عمومی در کف خیابان و پیش چشم جهان بود. آیاعجیب نیست بصیرت یک ملت چنان به مدارج عالی رشد کند که پیشران مقامات مسئول مملکت در صراط مستقیم و مقاومت در راه اوامر الهی باشد؟
این بینش وکوشش و پایداری در راه حق و افراشته نگاه‌داشتن پرچم انقلاب الهی که به‌نام امام‌خمینی (ره) جاودانه شهرت دارد، محصول پرورش انقلاب اسلامی است. این شیر پاک ایمان و حکمت و شجاعت وتربیت شیعی و قرآنی و اهل‌البیتی که ملت ایران را تربیت کرد، محصول انوار اسلام و رهبری امام خمینی (ره) وزعامت امام خامنه‌ای دامت برکاته است و مردم سپاسگزار انقلاب اسلامی خود هستند. 
رفراندوم، هرگز نظرسنجی از خائنان نبود و نیست. رهاکنندگان شرافت وخرد و مردم خود وهواداران پیوستن به دشمنان استقلال و آزادی و تسلیم‌طلبان و انحلال‌طلبان و استحاله‌گران هیچ‌گاه مرجع پاسخ به راه حفظ منافع ملی نبودند و نیستند؛ هیچ ملتی پرسش تعیین سرنوشت خود را از تروریست‌ها و ترسو‌ها و مزدوران خارجی و داخلی شیاطین و خودفروختگان و متخصصان دارای تفکر وابستگی به دشمن نمی‌کند. از همدستان توطئه‌گران پرسش نمی‌کند، مردم شریف ایران با حضور همگانی در کف خیابان‌های شهر و روستا، نظر خود را بیان کردند. فریاد مقاومت در دفاع از اسلام، توحید، استقلال، آزادی و پیشرفت ایران سر دادند. قطعنامه راهپیمایی، شعار‌های میلیونی ایرانیان، مصاحبه مردم و خصوصا جوانان، همگان چنان سخن گفتند که چنین بصیرتی از برجسته‌ترین سیاستمداران تحول‌خواه، شنیده می‌شود. آنان در وهله اول همه دلایل و تجربه و براهین منطقی عدم‌اعتماد به آمریکا را بیان کردند. اصلی‌ترین دلیل مردم، اثبات اصلا دروغ بودن مذاکره واقعی با آمریکاست وقتی طرف مقابل مذاکره‌ای را می‌طلبد که از پیش فقط باید زیر ورقه بردگی‌ات را امضا کنی، فقط خائنان که شهوت وابستگی و اعتماد به شیطان و شهوت خودنمایی و عقده نشستن با فرعون پشت یک میز و رفاقت با فاسدان وحشی را دارند، از چنین مذاکراتی حمایت می‌کنند. 
این مذاکره نیست این بازی و گیم فریبنده و سمیولاکروم و وانمودگی شیطانی و اغواست و آقای ترامپ خوب می‌داند معنای گیم‌تئوری و سمیولاکروم در بازی پنتاگون، سیا و دولت سیاهکار فشار‌های جنون‌آلود و استکباری چیست. جنایت و ترور و تحریم و فقر و گرسنگی، نه ایران انقلابی و عاشق ولیعصر (عج) وعدالت موعود و آزادی و استقلال، نه غزه و فلسطین پایدار، نه عراق ولایت، نه لبنان مومنان و یمن مجاهدان، نه حشدالشعبی جانباز، نه حزب‌ا... پیماندار، نه انصارا... استوار و.... یعنی هیچ مسلمان اسلام ناب را وادار به تسلیم نتواند کرد؛ و رفراندوم۲۲بهمن، در گوش همه مستکبران فریاد زد، خواب تسلیم ایران را به گور خواهند برد. نمایش ۲۲ بهمن رفراندوم اعتماد به انقلاب و اعتماد به تنها رهبری مشروع آن، ولایت فقیه و اعتماد به مقاومت بوده است وقدرت ایران رافریاد کشید و ایده ضعف ایران را دفن کرد. اما مردم و قطعنامه ضمنا نکته اصلی دیگری راهم فریاد زدند وآن اقتصاد و سیاست عدالت‌محور ومردمی و انقلابی داخلی است. نمی‌توان با اقتصاد و سیاست تبعیض پرور و به سود فاصله طبقاتی و رشد طبقات انگلی و با سیاست سپردن عنان نرخ ارز و تورم به دست سرمایه‌داری طفیلی قاچاقچی ارز که از فقدان کنترل و اعمال حکمرانی براساس قانون اساسی و مردم‌گرایی امام خمینی (ره) و امام خامنه‌ای، رنج می‌برد، به جنگ بی‌عدالتی جهانی رفت. رشدعمدی تورم و قیمت کالا‌ها بدون مدیریت و کنترل دولت صالح وسپردن آن به دست قشراشرافیت دلال و قاچاقچی، کارانقلابی نیست. نه به سود قشر بزرگی است ونه این تورم به سود تولیدکنندگان داخلی و ملی و کارخانه‌داران ماست، نه به سودکارگران وکشاورزان زحمتکش است ونه کارمندان وطبقه متوسط حقوق‌بگیر ونه پایانی دارد ومدام با بازی قدرت‌های مافیایی ادامه خواهدیافت. این توطئه آمریکایی برای استفاده قشر دلال ویژه‌خواراست و انفجار مردم مظلوم. عدالتخواهی جهانی با عدالت‌خواهی داخلی است که معنای حقیقی می‌یابد. این هم وجه دیگری از رفراندوم۲۲‌بهمن امسال بوده است که به اندازه مرگ بر آمریکامرگ بر اسرائیل، اهمیت تاریخی و دینی دارد و دولت و قوای سه‌گانه باید به موقع پیام آن را بشنوند و عمل کنند. با قوانین قرن هجدهمی و آرای آدام اسمیت و اقتصاد لیبرال واقعا رقابتی ۲۰۰ سال پیش نمی‌توان بحران‌های اقتصاد پیرامونی و تحت سلطه سرمایه بین‌المللی مستکبر رابه سود مردم وعدالت و پیشرفت واقعی مدیریت کرد. انقلاب امام خمینی (ره) ازروز اول، پیمان با مردم برای گسترش عدالت اسلامی وپیشرفت انسان محور بود نه سرمایه وظلم محور. در۲۲بهمن مردم وقطعنامه این را بافریادگوشزد کردند. 

برای فردایی بهتر

علی دارابی

 یوم الله ۲۲ بهمن و چهل و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را تبریک و یاد معمار کبیر انقلاب اسلامی وبنیانگذار جمهورى اسلامى حضرت امام خمینی (ره) و شهیدان را گرامی می داریم.
– انقلاب اسلامی راه پر فراز و نشیب را پشت سرگذاشته است. با نگاهی به موفقیت ها و ناکامی ها، آنچه که مهم است « *درس آموزی و عبرت آموزی* » از گذشته و از آن مهمتر نگاه به آینده برای فردای بهتر خودمان باشیم.
– « *همه پرسی و رفراندوم* » امری مقبول و تعریف شده در قانون اساسی است. برای تداوم انقلاب اسلامی انجام اصلاحات در قانون اساسی یک ضرورت حیاتی است. انتخاب جمعی از نخبگان و سرآمدان که مقبولیت اکثریت مردم را داشته باشند و ماموریت به نهادهای قانونی گام اول است. با دعا برای طول عمر بابرکت مقام معظّم رهبری، این امر شایسته است که در زمان حیات ایشان باشد. همانطور که عزم امام خمینی برای بازنگری قانون اساسی در زمان حیات خودشان راه را برای انجام اصلاحات مهم و ضروری باز کرد.
– *ادغام و انحلال بسیاری از شرکتها* ، موسسات که زیان ده، پرهزینه و فرار مالیاتی دارند و اکثراً پاسخگو نیستند. بخش زیادی از بودجه و اعتبارات کشور را همین نهادها و موسسات که بالغ بر ۸۰ مورد است می بلعند. این کار با تصمیم و اراده دولت و مجلس امکانپذیر است. دولت کوچک اما مقتدر، بخش خصوصی و غیر دولتی بزرگ و کارآمد باید دستور کار باشند.
– قانون باید فصل الخطاب و سلیقه ها به کنار گذاشته شود. محور قانونگذاری مجلس شورای اسلامی است. هم اکنون بیش از ده شورا ، نهاد در قالب دستورالعمل، آئین نامه، بسته های سیاستی…
هم عرض قوه مقنّنه عمل می کنند. ۱۲ هزار قانون مصوّب داریم در ظرف ۱۲۰ سال از مشروطه تاکنون کشور فرانسه ۲ برابر ما سابقه قانونگذاری دارد و ۲ هزار قانون مدون دارد.قانون براى اجرا مى باشد نه اینکه درقفسه کتابخانه نگهدارى شود.
– انفتاح فضای فرهنگی ، سیاسی، اجتماعی کشور* یک گام بزرگ برای دستیابی به آرمانهای والای انقلاب اسلامی است. «آزادی» ، «جمهوریّت»، «اسلامیّت»، «مردم سالاری»، «چندصدایی» از پیامهای جاویدان انقلاب اسلامی است. هر قدر به سمن ها، تشکّل های مردم نهاد، احزاب سیاسی، مطبوعات، … اختیارات تفویض شود و «قدرت سخت» را در قالب «قدرت نرم» به نمایش درآوریم، تصویری جذّاب و مناسب تر در داخل و خارج از کشور را به نمایش خواهیم گذاشت.فضاى بازسیاسى نیازمبرم وحیاتى امروزکشوراست

ضرورت ارائه گزارش کارنامه 6ماهه دولت

احسان هوشمند
 

بیش از شش ماه از مراسم تنفیذ و آغاز به کار دولت پزشکیان می‌گذرد. در این دوره شش‌ماهه، کشور شاهد تحولات شایان توجهی بوده و البته برخی اقدامات مثبت و شماری ناکامی‌ها نیز تجربه شده است. در حوزه عمومی، دو شاخص بسیار مهم در مرکز توجه بخش بزرگی از جامعه ایرانی است؛ نخست وضعیت اقتصادی و شاخص‌های اقتصادی مرتبط با زندگی روزمره و معیشت شهروندان. یعنی گرانی، تورم و ارزش پول ملی و قیمت برابری ارزهای خارجی از‌جمله اساسی‌ترین حوزه‌هایی است که به دلیل اثر‌گذاری مستقیم بر زندگی روزمره میلیون‌ها ایرانی و بی‌ثباتی‌های گسترده بازار ارز و پول، مورد توجه بخش زیادی از ایرانیان است. افزایش شمار اقشار فقیر، افزایش فشار‌های معیشتی بر بسیاری از ایرانیان به‌ویژه جوانان، افزایش طلاق و آسیب‌های اجتماعی و مانند آن از‌جمله تبعات استمرار مشکلات اقتصادی کشور است که به تشدید نارضایتی‌ها منجر می‌شود. در این حوزه، دولت در شش ماه گذشته کارنامه موفق و قابل دفاعی ندارد. موضوع دومی که افکار عمومی به صورت گسترده با نگرانی آن را تعقیب می‌کند، سیاست خارجی کشور است. در این زمینه نیز وضعیت کشور در حالت بلاتکلیفی قرار گرفته و دستاورد محسوسی روی نداده است. در حوزه سیاست داخلی نیز عملکرد وزرا و استانداران از‌جمله مباحثی است که در حوزه عمومی مورد توجه افکار عمومی قرار دارد.

 

1- شش ماه از آغاز به کار دولت می‌گذرد. پس از دوره‌ای دو‌ماهه از ثبات نسبی بازار کشور، از اول خرداد تا اوایل مرداد‌ 1403، با شروع به کار دولت، تلاطم در بازار بیش از پیش خود را هویدا کرد. دولت با معرفی وزرایی با سلایق مختلف سیاسی و شعار وفاق ملی، در حالی کار خود را آغاز کرد که از اردیبهشت 1397 به دلیل خروج ترامپ از برجام، تکان‌های شدیدی به بازار کشور وارد شده و تورم و متعاقب آن گرانی، اثرات دردناکی در زندگی روزمره مردم و معیشت عموم شهروندان بر جای گذاشته است. موج نارضایتی عمومی از روند‌های موجود، به‌ویژه در حوزه اقتصادی، خود را در انتخابات مجلس و ریاست‌جمهوری نشان داد. ‌مشارکت‌نکردن بخش بزرگی از ایرانیان در سه انتخابات گذشته، یکی از مهم‌ترین نشانه‌های نارضایتی عمومی است که تاکنون کمتر درباره آن سخن گفته شده یا بررسی عمیقی درباره آن انجام شده است.

صداو‌سیمای کشور و دیگر رسانه‌ها و نیز مراکز علمی و پژوهشی و ‌دولتمردان بسیار گذرا و ساده به آن پرداخته‌اند و حداکثر کاری که صورت گرفته، اشاره به قهر‌کردگان با صندوق رأی بوده و اقدام مشخصی برای تحلیل و بررسی عمیق چرایی این پدیده انجام نشده است. در‌حالی‌که در شش‌ماهه اخیر، افزون بر تحولات لبنان و غزه، منطقه شاهد فروپاشی نظام سیاسی حاکم بر سوریه بود و به این ترتیب سیاست منطقه‌ای ایران نیز از این دگرگونی بی‌تأثیر نخواهد بود، اما در عالم واقع هیچ نشانه‌ای از تغییرات کلی و جزئی در سیاست خارجی مشاهده نشده است. به‌ویژه آنکه تحولات اخیر منطقه‌ای با شروع به کار دولت تازه آمریکا همراه بوده‌ و پیش‌بینی می‌شود حضور آقای ترامپ در کاخ سفید، صفحه جدیدی از مناسبات ایران و آمریکا را رقم خواهد زد.

 

2- پس از شش ماه از آغاز به کار دولت، ضروری است دولت در گزارشی مستند و تفصیلی به ملت ایران، عملکرد خود در حوزه اقتصادی و نیز سیاست خارجی را مورد ارزیابی دقیق و غیرشعاری قرار دهد و درباره چرایی کامیابی‌های احتمالی و ناکامی‌های روی‌داده با ملت ایران سخن گوید. گزارش صریح، روشن و واقع‌بینانه از وضعیت کشور و علل بروز گرانی‌های اخیر و کاهش شدید ارزش پول ملی و راهکار دولت برای مدیریت این وضعیت در شش ماه آتی، از‌جمله بخش‌هایی است که باید به اطلاع ملت ایران برسد‌ و در نهایت گفته شود آیا با استمرار وضع موجود، امکان اصلاح رویه‌ها و بهبود وضعیت معیشتی مردم در دسترس خواهد بود یا خیر؟ ‌اگر پاسخ آری است، چگونه؟ و اگر پاسخ منفی است، چرا؟ و برای فائق‌آمدن بر این موانع چه باید کرد؟ دولت به صورت مشخص قرار است در شش ماه آینده چه فعالیت‌هایی برای مدیریت مسائل کشور داشته باشد؟ این اقدمات چگونه و با چه نقشه راهی اجرائی می‌شوند؟ فرایندها و مراحل کار چیست و پیش‌بینی دقیق درباره نتایج این اقدمات چه خواهد بود؟ یعنی قرار است کشور در شش ماه آتی شاهد چه وضعیتی باشد؟ دولت باید به شهروندان ایرانی بگوید قرار است تا شش ماه آینده از وضع موجود به صورت دقیق به چه نقطه‌‌ و وضعیتی برسیم؟ یا اینکه دولت به روشنی اعلام کند با توجه به شرایط موجود کشور چنین امکانی وجود ندارد و صادقانه بگوید روندهای جاری چنین امکانی به دولت نخواهد داد که افقی از شش ماه آینده کشور را ترسیم کند. در ارزیابی شش‌ماهه فعالیت‌های دولت، همچنین ضروری است عملکرد تک‌تک وزرا و استانداران مورد ارزیابی قرار گیرد. در بسیاری از بخش‌ها، مدیران دولت نتوانسته‌اند در حیطه وظایف و اختیارات قانونی ظاهر شوند و برخی از استان‌های کشور به دلیل ناکارآمدی استانداران دچار مسائل دیگری شده که شرایط را برای هم‌وطنان دشوارتر کرده است. آیا دولت برای تغییر برخی وزرای ناکارآمد و استانداران ناتوان برنامه‌ای دارد؟ استمرار فعالیت این استانداران نه‌تنها به نارضایتی‌ها دامن می‌زند، بلکه موجب می‌شود کشور با مسائل بزرگ‌تری دست به گریبان شود.

3- به نظر می‌رسد سیاست خارجی گرانیگاه فعالیت‌های دولت است. شاید چنین به نظر برسد که در این وضعیت که برای سیاست خارجی روی داده، امکان پیشبرد برنامه‌های اقتصادی و بهبود جدی وضعیت معیشتی شهروندان چندان ساده نیست. در شرایطی که به نظر می‌رسد راه گفت‌وگو و فراتر از آن مصالحه ایران و طرف‌های اروپایی و آمریکا با موانع جدی روبه‌رو شده، برنامه دولت در حوزه سیاست خارجی چیست؟ آیا در این شرایط دولت می‌تواند به فعالیت‌های ثمر‌بخش در حوزه اقتصادی در داخل ادامه دهد؟ در‌صورتی‌که پاسخ مثبت است، دولت چگونه می‌تواند در این بخش اهداف اعلامی خود در سیاست خارجی را محقق کند؟ گذشت شش ماه از عمر دولت زمان زیادی نیست، اما با توجه به اینکه فعالیت‌های دولت با سرنوشت ده‌ها میلیون ایرانی مرتبط است و لحظه لحظه زندگی هم‌وطنان تحت تأثیر فعالیت‌ها، برنامه‌ها و اقدامات دولت قرار دارد، ضروری است در گزارشی کارنامه شش‌ماهه فعالیت‌های خود را به اطلاع هم‌وطنان برساند تا زمینه بحث و گفت‌وگوی جدی درباره کارنامه شش‌ماهه دولت فراهم شود. آیا رئیس‌جمهور با ملت ایران به صورت شفاف سخن می‌گوید و گزارش دقیقی از وضعیت کشور ارائه می‌شود؟

آقای ترامپ خیلی ترسیدیم

کورش شجاعی 

ترامپ در این چند روزی که پس از چهارسال دوباره بر کرسی قدرت ریاست جمهوری آمریکا تکیه زده، توفانی تر از دوره قبلی ریاستش بر «کاخ سفید» مواضعی می گیرد و فرمان ها و یادداشت هایی امضا می کند؛ رئیس جمهور آمریکا که پیش از این تنها توانسته بود یک دوره در قدرت بماند و دوره دوم را به رقیبش باخته بود، حالا با بیان این گونه مواضع جنجالی، امضاها و فرمان ها و یادداشت ها اهدافی دارد که به اختصار برخی از آن ها را برمی شمارم.
اهداف ترامپ از امضای فرمان ها و یادداشت های خاص
۱-دونالد ترامپ با بیان مواضعی از جمله آن‌چه درباره کانادا گفته و این کشور را جزو ایالت های آمریکا عنوان می کند ،یا ادعایی که در مورد جزایر «گرینلند» مطرح کرده یا آن چه درباره مالکیت آمریکا بر «کانال پاناما» مطرح می کند و یا تصمیم اعلامی او درباره تعویض نام «خلیج مکزیک» به «خلیج آمریکا» وآن‎چه درباره کوچ اجباری مردم غزه به مصر و اردن و اداره این باریکه توسط آمریکا و صحبت هایی که درباره چین و افزایش تعرفه ها، «بریکس» و... و از همه مهم‎تر درباره کشورمان مطرح می کند، در وهله اول همه و همه از نوع نگاه و تفکر حاکمیت آمریکا و شخص ترامپ و برخی از حامیانش به دنیا و کشورهای جهان حکایت می کند. 
 نگاهی که البته حاکمیت آمریکا برآن استوار است؛
 نگاهی که سلطه بر دیگران، اصل و ریشه آن را تشکیل می دهد؛
 نگاهی که برتری را از آن خود می داند و تبعیت را وظیفه دیگران؛
 نگاه و تفکری که مدعی است دهکده جهانی، «کدخدا» لازم دارد و آن کدخدایی زیبنده آمریکاست؛
 نگاه و تفکری که همه چیز در جهان باید حول محور منافع آمریکا بچرخد، از تسلط دلار بر اقتصاد جهان گرفته تا تعیین حاکمیت و اعمال نفوذ جدی بر سرنوشت کشورها در مناطق مختلف خصوصا غرب آسیا.
۲-مجموعه حاکمیت آمریکا چه دموکرات ها و چه جمهوری خواهان و از جمله ترامپ با اعمال دخالت در امور کشورها، ساخت پایگاه ها و حضور نظامی در برخی کشورهای جهان و منطقه ،علاوه بر قصد ایجاد تسلط نظامی و اطلاعاتی ،تحمیل هژمون آمریکایی بر کشورها و قدرت نمایی ،تلاش می کند که دخالت ها و حضور نظامی و ... خود را به نوعی خواسته دولت ها و مردم کشورهای هدف نشان دهد؛ کشتار، غائله ها و فجایعی که پیش از این ها توسط آمریکا در «ویتنام» ، «خلیج خوک ها»، در افغانستان، عراق و ... به وقوع پیوست و حمایت های بی‌دریغ سیاسی ، اطلاعاتی ، نظامی و تجهیزاتی از رژیم صهیونیستی در جنگ با غزه که به کشتار و قتل عام بیش از ۴۹هزار انسان که بیشتر آنان زن و کودک بودند انجامید،حاصل و ثمره تلخ همان نگاه و تفکر حاکمیتی آمریکایی است که دست زدن به هر اقدام و حتی هر جنایتی برای به اصطلاح حفظ منافع،تسلط و تحمیل اراده آمریکا را مجاز و حتی لازم برمی شمارد.
 نگاه و تفکری که حتی ریختن «بمب اتم» بر سر مردم بی گناه را به خاطر حفظ سلطه و تحمیل هژمون و اراده آمریکایی، و قتل عام هزاران انسان را مجاز می شمارد. بعید می دانم مردم ژاپن و دنیا ، جنایت آمریکا در هیروشیما و ناکازاکی را فراموش کرده باشند، فاجعه ای انسانی که تاکنون تنها آمریکا مرتکب آن شده است.
لایه های دیگر اهداف ترامپ 
 پرونده حاکمیت آمریکا در ایجاد و دامن زدن به اغتشاشات،حمله نظامی،کشتار و قتل عام مردم کشورهای هدف و حتی کشتار سرخ‎پوستان و سیاه‎پوستان در آمریکا آن‎قدر سیاه هست که کسی نتواند آن را «سفیدشویی»،«تطهیر» و «بزک»کند اما ترامپ با طرح چنین ادعا و امضای فرمان ها و یادداشت های حاکمیتی اخیر خود، اهداف دیگری را نیز دنبال می کند.
اول ،پوشاندن مشکلات پرتعداد داخلی خود، دوم،مشغول کردن افکار عمومی جهان به این گونه مواضع و آزمودن واکنش دولت ها و مردم کشورهای مختلف ،سوم،داغ نگاه داشتن فضای درگیری و برخورد و تنش و ایجاد قطب بندی های کاذب،چهارم،داغ کردن بازار فروش اسلحه و به خود مشغولی برخی کشورها ،پنجم،درگیر کردن برخی کشورهای همسایه  و برافروختن آتش اختلاف و منازعه ،ششم، در مقابل حاکمیت قراردادن مردم خصوصا حکومت های مستقل ،هفتم،ایجاد  دوقطبی ، چنددستگی و اختلاف بین مردم کشورها، هشتم،تلاش همه جانبه بر تقسیم کشورها به ۲ دسته که یا با ما(آمریکا)هستند یا علیه ما، نهم،بازیابی اعتبار از دست رفته آمریکا نزد افکار عمومی داخلی و افکار عمومی جهانی ،دهم،تلاش برای اثبات این مدعا که بی خواست و اراده آمریکا هیچ اقدامی از سوی هیچ کشوری قابلیت اجرایی و موفقیت پیدا نمی کند.
امضای یادداشت علیه ایران کجا را نشانه گرفته است؟
یکی از اصلی ترین اهداف ترامپ به زانو درآوردن و شکستن اراده مردم ایران است. آن چه در یادداشت رئیس جمهور آمریکا علیه ایران آمده فقط بحث مسائل هسته ای نیست ،محروم کردن کشورمان از قدرت موشکی یعنی اصلی‌ترین ابزار ایجاد قدرت نظامی ، بازدارندگی و دفاع از حریم کشور از موضوعات اصلی مطرح شده در یادداشت ترامپ علیه ایران است. دست برداشتن از حمایت از مقاومت  و به قول او حمایت از تروریسم (ترامپی از تروریسم سخن می گوید که نه تنها حامی بزرگترین تروریسم دولتی ،اسرائیل غاصب است بلکه ترور سردار رشید ایران حاج قاسم را در پرونده سیاه خود دارد) از دیگر مفاد این یادداشت است. جلوگیری از فروش نفت توسط ایران و به صفر رساندن آن و فشار حداکثری علیه کشورمان از جمله دیگر بندهای یادداشت ترامپ است.
اما از همه این ها مهم تر این که در کنار این همه تهدید و تحریم بیان این که حاضر است با رئیس جمهور کشورمان مذاکره کند نشانگر اوج روحیه سلطه گری و تحقیر ملت ما توسط رئیس جمهور آمریکاست، چیزی که ملت بزرگ ایران هیچ گاه تحمل نکرده و نخواهد کرد و به نظر نگارنده هیچ ایرانی غیوری نه تنها در ایران بلکه در هر جای دنیا که باشد «تحقیر» را نمی پذیرد. گویا در این فقره «بوی کباب»به مشام ترامپ رسیده اما او باید بفهمد که اگرچه فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم های ناجوانمردانه در کنار سوءمدیریت های برخی مسئولان بی کفایت شرایط سختی را برطبقه متوسط  و پایین جامعه تحمیل کرده و گرانی و تورم بیداد می کند،قیمت ارز و طلا نجومی افزایش یافته که فشار این نابسامانی اقتصادی بیشتر بر گرده توده مردم سنگینی می کند و باعث افزایش نارضایتی شده اما این ملت بزرگ بارها ثابت کرده که تحت هیچ شرایطی تن به «ذلت»نمی دهد و «تحقیر» را از سوی احدی نمی پذیرد؛ حال مدعی آمریکا باشد یا هر سلطه‌گر دیگری. بله آمریکا به عنوان دارنده قوی ترین اقتصاد جهان  البته با بدهی ۳۷تریلیون دلاری و مجهزترین نیروی نظامی به پیشرفته ترین سلاح ها حتی بمب اتم و برخورداری از بازوی منطقه ای مانند رژیم صهیونی و برخی دست آموزها و دست پرورده های غربی و منطقه ای می تواند ادعاهای گزافی از جمله تهدید ایران به حمله نظامی داشته باشد اما آمریکا باید بفهمد و به یاد داشته باشدکه ایران سرزمین فارابی ها ،بیرونی ها،بوعلی سیناها،صدراها،خواجه نصیرها،مولوی ها ،حافظ ها،سعدی ها،رازی ها و دیار کوروش کبیر ،آریوبرزن ها،امام‎قلی‎خان ها، نادرها،کریم خان ها، رئیس علی دلواری ها، ستارخان ها و باقرخان ها ،میرزاکوچک خان ها، امیرکبیرها، صیاد شیرازی ها، همت ها، باکری ها، کاوه ها، آبشناسان ها، فلاحی ها،فکوری ها،ستاری ها،حججی ها،حاج قاسم ها و ... است و تاریخ و تمدنی ۱۰هزار ساله دارد که نه حمله مغول ها و بربرهای چنگیزی و تیموری و نه عثمانی ها و نه تجاوز روس ها و انگلیسی ها و پرتغالی ها و صدامی ها و نه دیگر متجاوزان نتوانسته عزت و غیرت و تمدن ایرانی را پایمال کند بلکه ایران عزیز با تحمل رنج ها و سختی ها اما با پایمردی ها و رشادت های فرزندان این سامان همچنان پیروز و سربلند مانده و پرچم پرافتخارش در اهتزاز است. براین اساس ترامپ باید این اندازه بفهمد که کشوری که در سخت ترین شرایط پیروز میدان بوده و هست و آرمان هایش الگوی بسیاری از مردم آزاده جهان شده و در عین تحریم های سخت و ناجوانمردانه نه تنها توانسته به طراحی ، ساخت و تولید انبوه پیشرفته ترین تجهیزات دفاعی دست یابد بلکه در بسیاری از علوم وفنون بر لبه تکنولوژی جهان قرارگرفته و در بسیاری از «های تک ها» از جمله «بیوتکنولوژی»، «نانو فناوری»، «پزشکی»، «سدسازی»، «تجهیزات تخصصی پزشکی»، صنعت هوافضا، توسعه «دانش بنیان ها» جزو ۱۰کشور اول دنیا قرار دارد در دفاع از کشور نیز اجرای عملیات دفاعی و مقابله با حملات رژیم تروریست و غاصب صهیونی و انجام عملیات وعده صادق ۱ و ۲ و پیش از آن هدف قراردادن پایگاه آمریکایی عین الاسد و نشاندن RQ۱۷۰  که از پیشرفته ترین پهپادهای آمریکایی است و ... و از همه مهم تر اراده و غیرت و عزت طلبی مردم ایران زمین می بایست آدمی حتی مثل ترامپ را هم به این نتیجه برساند که هیچ تهدید و فشاری و حتی تهدید به حمله نظامی و امضای یادداشت های این‎چنینی علیه کشورمان نمی تواند ملت ایران را به زانو درآورد و اگر او قصد مذاکره دارد می تواند با کنار گذاشتن ادبیات سلطه‌گری و تهدید و جبران بدعهدی های اسلاف خود مانند آن‎چه در قرارداد الجزایر انجام دادند و یا پیشتر از این‎ها کودتایی که طراحی و اجرا کردند و به سقوط دولت دکتر مصدق منجر شد و سند «برجام »ی که خود ترامپ آن را پاره کرد، با احترام وحفظ شأن ملت ایران درخواست مذاکره کند. ترامپ باید بداند و بفهمد که رژیم غاصب صهیونی به عنوان قوی ترین بازوی نظامی او در منطقه گرچه حدود ۴۹هزار زن و کودک و پیر و جوان را در غزه با پیشرفته ترین تجهیزات نظامی و بمب های ۱ و ۲ تنی آمریکایی قتل عام کرد ولی نتوانست بر اراده مردم غزه و فلسطین فائق آید. پس او باید از رویاپردازی درباره ایران بزرگ ،قوی و مقتدر با مردمی که در بزنگاه ها بر وحدت و انسجام و همدلی خود می افزایند و از رهبری این‎چنین حکیم،خردمند،آزاده و دوراندیش برخوردارند، دست بردارد. حماسه عظیمی که ملت بزرگ ایران در ۲۲بهمن خلق کرد بخشی از تجلی اراده مردم در عزت طلبی،حفظ استقلال و مقابله با سلطه طلبی است ،ترامپ کمی چشم هایش را باز کند تا ایران و ایرانی را بشناسد وبیش از این گزافه گویی نکند.

دستاوردهای راهپیمایی از حضور تا ظهور

محمدكاظم انبارلویی
راهپیمایی ۲۲ بهمن امسال در حالی برگزار شد که مردم ایران و منطقه و جهان طعم پیروزی ملت فلسطین و جبهه مقاومت در هماوردی با ارتش تروریستی رژیم اشغالگر قدس و نیز ارتش جنایتکار ناتو به رهبری آمریکا را چشیده بودند و حضوری مضاعف نسبت به سال‌های قبل پیدا کردند.

حضور حماسی ملت در تهران و شهرستان‌ها حتی بخش‌ها و روستاها به‌قدری بود که دوربین‌های جهان نتوانستند آن را سانسور کنند.
آثار و نتایج این حضور حماسی را می‌شود در فهرست زیر خلاصه کرد :
۱- حضور میلیونی مردم، پاسخی دندان‌شکن به آمریکا و رژیم صهیونیستی بود که در خواب ایران ضعیف را می‌بینند بدون شک این حضور وسیع و گسترده تأثیر خود را در معادلات قدرت در منطقه و نیز بازدارندگی راهبردی خواهد گذاشت.
۲- وحدت ملی و وفاق ملی در صفوف به هم فشرده ملت به‌خوبی نمایان بود.
این تصویر نشان داد تخریب ذهنی مردم و جنگ‌شناختی و ترکیبی و پروژه‌های تجزیه‌طلبانه و ... مثل کف روی آب است که در آن برای رسانه‌های دشمن آبی گرم نخواهد شد.
۳- تحریم‌های آمریکا و تهدیدهای سه کشور شرور اروپایی در برابر نمایش قدرت ملی، عزم ملی و شرافت ملی ایرانیان چیزی نیست که دشمن روی آن تکیه کند. ایران قوی، از این مرحله به‌سرعت عبور خواهد کرد.
۴- مردم باوفا و غیرتمند ایران در راهپیمایی ۲۲ بهمن نشان دادند چیستی مجاهدت و زندگی جهادی را درک می‌کنند و از پیشتازان و پیش‌قراولان کاروان‌های جهادی و پیشتازان جهاد و شهادت ارج می‌نهند و برای حفظ خون‌های پاک آن‌ها خیابان‌ها را پر کردند فریادهای مرگ بر آمریکا ، مرگ بر انگلیس و مرگ بر اسرائیل تنها صدایی بود که از خیابان‌های ایران به گوش جهانیان رسید.
۵- مردم آمده بودند تا گام‌های بلند خود را با آهنگ بیانیه «گام دوم انقلاب» براساس سرانگشت هدایت امام خامنه‌ای تنظیم کنند. این ملت مصمم است مرحله «خودسازی» ، «جامعه‌پردازی» و «تمدن‌سازی» را با معماری امام جامعه علی‌رغم همه تهدیدهای کفار، منافقین و مشرکین در تاریخ معاصر تثبیت کنند. مردم این کنش جهادی را در آستانه نیمه شعبان برای طلوع خورشید ولایت عظمی «ارواحنا فداه» ، ضروری دانستند.
۶- مردم آمده بودند تا پاسخی دندان‌شکن به بدمستی‌های ترامپ در تهدید مردم جهان ، مردم منطقه و ایران بدهند. آمده بودند تا پای استقلال کشور و شرافت و عزت خود مهر تأیید بزنند.
۷- مردم آمده بودند ، تا از رشادت‌ها و پهلوانی‌ها و قهرمانی‌های حماس، حزب‌الله و رزمندگان عراق و یمن در همراهی با ملت فلسطین تجلیل کنند و بگویند ما پشتیبان محور مقاومت و جبهه مقاومت هستیم و در نبرد با صهیونیسم جنایتکار تردید به خود راه نمی‌دهیم.
مردم آمده بودند تا جنایات،نسل‌کشی،کودک‌کشی صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها را محکوم کنند .
۸- مردم آمده بودند ، به ضد انقلاب ، فریب‌خوردگان و تجدیدنظرطلبان بگویند: خیانت، جاسوسی و غفلت بس است. جهل نسبت به دستاوردهای انقلاب فایده‌ای ندارد.
از خیمه امام «نار» بیرون بیایید و به خیمه امام «نور» وارد شوید خیر دنیا و آخرت شما در همین است.
۹- امسال قدرت‌نمایی هسته سخت انقلاب در آغاز چهل و هفتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در برابر دوربین‌های جهانی دیدنی‌تر از هرسال بود. هسته‌ای که انقلاب را در فراز و نشیب و فرازوفرودهای جنگ داخلی، جنگ تحمیلی و فتنه‌های ۷۸، ۸۸ و ۹۸ و ۱۴۰۱ بااقتدار حفظ کردند و حضور چهار نسل انقلاب به‌ویژه جوانان و نوجوانان در قاب دوربین‌های جهان و ناظران جهانی تاریخی شد.
۱۰- مردم تهران در یک مسیر ۱۰ کیلومتری از میدان امام حسین(ع) تا میدان انقلاب و تا میدان آزادی حماسه‌ای جانانه و دل‌چسب و تصویری امیدوار در ام القرای جهان اسلام به نمایش گذاشتند.
مردم در تهران و ایران به وسعت جغرافیای قدرت خود با حضوری گرم در کلاس انقلابی گری امامین انقلاب با مشت‌های گره‌کرده فریاد زدند، پای‌کار انقلاب ایستاده‌اند.
 
دوباره محاسبه کنید
مهدی محمدی
چند روز گذشته، بی‌اغراق، از حیث هماوردی استراتژیک میان ایران و آمریکا، روزهایی کم‌مانند در تاریخ سال‌های اخیر بود. یک هفته پیش، وقتی نتانیاهو می‌خواست وارد واشنگتن شود، احتمالا ارزیابی‌ای که به دولت آمریکا ارائه کرد، این بود که ایران ضعیف شده و در آستانه کوتاه آمدن است؛ فقط لازم است ترامپ را مصمم و سرسخت ببیند. این ارزیابی که یکی‌ دو ماه است به تحلیل مسلط صهیونیست‌ها تبدیل شده، موجب شد ترامپ - با کارسازی مشاور امنیت ملی‌اش- یادداشتی را امضا کند که هدف آن «برداشتن گام آخر» درخواست نتانیاهو بود. صهیونیست‌ها در ماه‌های گذشته کمپینی را کلید زده‌اند که هدف آن انتشار تحلیل‌های غلط درباره محاسبات ایران در میان بازیگران دیگر است. درست مانند سال 1401 که دوره افتاده بودند و به کشورها می‌گفتند «حکومت ایران در آستانه سقوط است، فقط باید یک قدم دیگر بردارید»، این بار هم با همه توان سعی می‌کنند به دیگران بقبولانند نظام ایران در آستانه تغییر راهبرد اساسی است، فقط باید فشار را روی آن تشدید کرد. ترامپ و دولت او احتمالا نخستین قربانی این کمپین بودند. ترامپ با وجود اینکه کم و بیش می‌داند هدف نهایی نتانیاهو چیزی جز کشاندن او به درگیری با ایران نیست، در مقابل این ارزیابی تسلیم شد و سندی را امضا کرد که در واقع شلیک به پای دولت خودش بود. برای ایران، معنای این سند آن بود که نتیجه هر نوع مذاکره از قبل معلوم است، بنابراین اساسا دلیلی برای مذاکره باقی نمی‌ماند. ضمنا پذیرش مذاکره به معنای تایید تحلیل‌های سوگیرانه‌ای است که صهیونیست‌ها به ترامپ ارائه کرده‌اند، لذا منجر به تشدید فشار خواهد شد، به جای آنکه روزنه‌ای به سمت راه‌حل بگشاید. رهبر انقلاب به مثابه یک بازیگر استراتژیک، در این جنگ محاسباتی، مهره خویش را به بهترین وجه ممکن حرکت دادند. اگر کسانی تصور می‌کنند ایران حس ضعف دارد و در نتیجه در آستانه تغییر محاسبات راهبردی خویش است، نخستین گام این است که این محاسبه اصلاح شود. نه فقط آمریکا و صهیونیست‌ها، بلکه انتظار بسیاری دیگر در گوشه و کنار جهان - پس از رویدادهای حدود یک سال گذشته - احتمالا این بود که ایران این بار دیگر مذاکره مستقیم را خواهد پذیرفت و همان طور که هاکان فیدان - که ظاهرا وزیر خارجه ترکیه است اما در واقع یکی از مشاوران اصلی صهیونیست‌ها و آمریکا در امور مرتبط با ایران محسوب می‌شود - زمانی گفته بود، دیگر قصد ندارد در منطقه راه سابق را ادامه دهد اما رهبر معظم انقلاب به محاسبات دشمن یک ضربه اساسی وارد کردند و نشان دادند این تحلیل‌ها عمیقا نادرست است و محاسبات راهبردی ایران تحت فشار تغییر نمی‌کند. ضمن اینکه اگر مبنای مذاکره سندی است که ترامپ امضا کرده، اساسا چیزی برای مذاکره باقی نمی‌ماند. در گام بعد، تقریبا بلافاصله صهیونیست‌ها که عملا با یک غافلگیری مواجه شده و لاجرم در معرض این سوال ترامپ قرار گرفته بودند که «چرا نتیجه برعکس شد»، تلاش خود را بر ایجاد شکاف درون ایران متمرکز کردند؛ هم شکاف میان مردم و نظام و هم شکاف درون نظام. باز هم احتمالا ارزیابی‌ای که صهیونیست‌ها ترویج می‌کردند این بوده که مردم ایران ناراحت و ناراضی هستند و نفی صریح مذاکره مستقیم با آمریکا می‌تواند نقطه آغاز التهابات اجتماعی در ایران باشد. دولت نیز لااقل در برخی لایه‌ها مذاکره را یک ابزار مهم برای خود می‌داند و در نتیجه به محروم شدن از آن واکنشی تند و واگرایانه نشان خواهد داد.  اگرچه در ساعات نخستین، خرده‌واکنش‌هایی شکل گرفت اما چندان طول نکشید که روشن شد در این مورد هم برآورد اسرائیل ساده‌اندیشانه بوده است. جامعه ایران سخت درگیر مشکلات اقتصادی است اما هیچ موج بزرگ اجتماعی در دفاع از مذاکره با آمریکا درون آن شکل نگرفت، چرا که اساسا در ذهن این جامعه، تجربه موفقی از حل مشکلات اقتصادی بر اثر مذاکره یا توافق با آمریکا وجود ندارد. ترامپ و صهیونیست‌ها توقع زبانه کشیدن شعله‌ای را داشتند که خود پیش از این، آن را با قدرت تمام خفه کرده بودند و این واقعیتی است که خود را به عیان‌ترین شکل ممکن در راهپیمایی 22 بهمن نشان داد. درون دولت نیز منصفانه باید گفت عاقلانه‌ترین و هوشمندانه‌ترین موضع ممکن اتخاذ شد، بویژه رئیس‌جمهور و وزیر خارجه با خردمندی نشان دادند نیک می‌دانند دشمن در پی چیست و چگونه باید در مقابل آن ایستاد.  به این ترتیب گام دوم نیز شکست خورد و راهبرد آنها به جای اینکه به شکاف در ایران بیفزاید و رویارویی سیاسی و اجتماعی را تشدید کند، عملا به متحد شدن کشور حول نظر رهبری انجامید. اینکه با وجود این حجم از مشکلات اقتصادی، در زمانی چنین کوتاه، همسویی قابل توجه سیاسی و اجتماعی در ایران آن هم بر سر یک مساله عمیقا چالش‌برانگیز رخ می‌دهد، از دید من، به معنای آن است که ایران بازی راهبردی در مقابل ترامپ را تا اینجا برده است. 
اگر خردمندی در تیم ترامپ وجود داشته باشد تحولات همین چند روز کافی است تا دریابند ارزیابی‌هایی که صهیونیست‌ها به آنها می‌دهند و راه‌هایی که پیش پای آنها می‌گذارند، بیشتر عملیات روانی است تا تحلیل، و دام است تا راه‌حل. 
اکنون ترامپ باید تصمیم بگیرد چه می‌خواهد کند. اگر هدف او سخت‌تر کردن مواضع ایران و رویارویی با آن است، راه همین است که می‌رود؛ کسی در ایران برای قاتل خویش سوت و کف نخواهد زد. اما اگر در پی آن است که آنطور که ادعا می‌کند تنش با ایران را تشدید نکند و در نهایت راه‌حلی بیابد، نخستین گام این است که از «اسراییلیزه شدن سیاست آمریکا درباره ایران» جلوگیری و محاسباتی را که به عنوان «اطلاعات ارزیابی شده» به او ارائه کرده‌اند، به روز‌رسانی کند. تصور ایران ضعیف و متفرق، دامی است که اسرائیلی‌ها پیش روی دولت ترامپ پهن کرده‌اند و تحولات همین یک هفته کافی است که ماهیت این دام آشکار شده باشد. 
از این سو، در ایران، ما نباید گام اول را گام آخر تصور کنیم. اینکه با آمریکا مذاکره نمی‌کنیم و باور نداریم چنین مذاکره‌ای راه‌حل مشکلات اقتصادی است، گام اول است نه گام آخر. مردم می‌پرسند – و حق دارند بپرسند - که آن راه‌حل داخلی که قرار است مشکلات را حل کند، کجاست؟ چه کسی یا کسانی مسؤولیت آن را به عهده دارند و تا چه حد با جدیت در حال پیگیری است؟ همانطور که مذاکره با آمریکا مشکل ایران را حل نمی‌کند، نفی مذاکره با آمریکا نیز نقطه‌ای نیست که قرار باشد کشور در آن متوقف شود. بلافاصله باید وارد قدم بعدی شد و آن چیزی نیست جز نشان دادن اراده‌ای قاطع و مصمم برای حل مشکلات مردم، بی‌آنکه به کسی مانند ترامپ امید بسته شده باشد. بی تعارف، اکنون چنین اراده قاطع و مصممی دیده نمی‌شود. مطالبه رهبر انقلاب از مسؤولان به اینکه با آمریکا مذاکره نکنند خلاصه نمی‌شود، بلکه ایشان در همه این سال‌ها نخستین مطالبه‌گر و مدعی آن بوده‌اند که باید گام‌هایی اساسی به نفع مردم برداشته شود و بخش مهم امکان‌ها و اختیارات خویش را برای تسهیل این موضوع به دولت‌ها واگذار کرده‌اند. همانقدر که در سمت دشمن تلاش برای «تغییر محاسبه» لازم است، در سمت مسؤولان در ایران نیز تلاش برای «تغییر الگوی حکمرانی» ضروری است. این دو باید در یک بسته مکمل کنار هم قرار بگیرد تا بتوان گامی به جلو برداشت. اگر چنین شود، می‌توان از دل تهدید فعلی فرصتی بیرون کشید و الا تضمینی نیست که چالش‌ها بیشتر نشود و بر تهدیدها نیفزاید