فرهنگی >>  فرهنگی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۴:۱۴  ، 
شناسه خبر : ۳۷۵۰۹۷
یک استاد زبان و ادبیات فارسی با اشاره به شخصیت چند بعدی شیخ اجل، سعدی شیرازی، او را نوشداروی دردهای فرهنگی امروز جامعه ما دانست.

حامد خاتمی‌پور  با گرامیداشت یکم اردیبهشت، روز بزرگداشت شیخ اجل سعدی شیرازی با بیان اینکه سعدی در میان بزرگان ادب فارسی یگانه‌ای ممتاز و بلامنازع است، گفت: او صاحب شخصیتی منشوری و نمونه‌ای از جامعیت است و به قول امروزی‌ها تک بعدی نیست. او هم عارف است، هم عاشق و هم واعظ. هم در مجالس اخلاق و وعظ، دُر اخلاق و حکمت سفته است و هم برای تقریح و تبرج خاطر هزلیات و خبیثات گفته است.

وی با اشاره به شخصیت این شاعر بزرگ آوازه، گفت: سعدی مرد سیر و سیاحت و سفر پیشه است و اهل انزوا و اعتکاف نیست.

در اقصای عالم بگشتم بسی
به سر بردم ایام با هر کسی

خاتمی پور افزود: او به تنهایی آیینه تمام‌نمای فکر و فرهنگ ایرانی بود، فشرده و عصاره خصایص قوم ایرانی در شخصیت سعدی متبلور شده است. مهم‌ترین جریانات فرهنگی تاریخ ما در آثار ماندگارش حضور و حرکت دارد، تصوف و عرفان، وعظ و خطابه، طنز و مطایبه و حدیث خونبار و دلنشین عشق.

چیره‌دستی سعدی در نصیحت الملوک

وی ادامه داد: او با نهاد قدرت هم، سرسازگاری داشت، اما نه از سر دست‌بوسی و چاپلوسی، بلکه او در نصیحت الملوک، چیره‌دست است و در قالب حکایات کوتاه و بلند حاکمان روزگاش را به انصاف و داد خوانده و از سرانجام شوم بیدادگران بیم و انذار داده است.

ای زِبر دستِ زیرِ دست آزار/ گرم تا کی بماند این بازار
به چه کار آیدت جهانداری/ مردنت به که مردم آزاری

خاتمی‌پور ادامه داد: از دو دست پادشاه به عقیده سعدی یکی باید در کار جود و دیگری در ترک ظلم باشد.

که دستی دراز کن به جود و کرم / دگردست کوته کن ز ظلم و آز

این استاد زبان و ادبیات فارسی افزود: سعدی نماینده و نمایانگر میانه‌روی و اعتدال قوم ایرانی است و درست از همین رو است که ما سخت به او محتاجیم. در هر زمان و زمانه‌ای، او نوشداروی دردهای جانکاه فرهنگی ماست. در باب نوروز و درس‌های اعتدال سعدی می‌توان این میانه‌روی‌ها را دید. ما زخم‌های ناسور بی شماری از افراط و تفریط داریم. زندگی بستری بسیط و بی‌تنوع نیست هزار رنگ و آهنگ دارد و هزار نقش برمی آورد که یکی هم در تصور ما نمی‌گنجد.

وی گفت: سلوک سعدی راهنمای ما در این وانفسا و در این راه دشوار و پر گریوه زندگی است. آدمی ساحت گوناگونی دارد از فرشته سرشته و از حیوان، چنین مخلوقی نمی‌تواند و نباید به راهی واحد برود. سعدی و سیره‌اش همان طور که به عشق می‌خواند، به حکمت و اندیشه در کار جهان نیز دعوت می‌کند. اگر توصیه می‌کند، چون کوه پای در دامن آورد و انزوا گزید، اما از روز صحرا و سماع و تماشا و لب جوی هم غفلت نمی‌کند. اگر به عشق مه رویان دعوت می‌کند جانب تقوا را فرو نمی‌گذارد و آن را مترادف با نفس پرستی نمی‌داند. هرکسی را نتوان گفت صاحب نظر است/ عشقبازی دگر ونفس پرستی دگر است.

خاتمی‌پور خاطرنشان کرد: سعدی معلم زندگی است او حکیمانه در نهاد ناآرام جهان تأمل کرده و ما را به ترک اندوه و غم و اغتنام عمرو فرصت توصیه می‌کند.

برو شادی کن ای یار دل افروز/ چو خاکت می‌خورد چندین مخور غم

سعدی درهم داران عالم را که غالباً از کرم به دور و بی بهره‌اند خطاب قرار داده است، خیری کن ای فلان و غنیمت شمار عمر/ زان پیشتر که بانگ برآید فلان نماند

وی با بیان اینکه سعدی در محضر شیخ شهاب الدین عمر سهروردی تلمذ کرده و از این روی تمایلات صوفیانه دارد و سیمای تابناک صوفیان و اصطلاحات نظام خانقاه در آثارش به چشم می‌خورد.

خوشا وقت شوریدگان غمش/ اگر زخم بیند و گر مرهمش
گدایانی از پادشاهی نفور/ به امیدش اندر گدایی صبو ر
دمادم شراب الم درکشند /وگر تلخ بیند ودم درکشند

به گفته او، سعدی اگر تعلق خاطری به تصوف دارد؛ اما به گواه آثارش منادی و ودعی ترک دنیا نیست و مانند صوفیان و زاهدان از ترک دنیا و خواهش‌های آن نمی‌گوید.

... و اما حدیث عشق

وی افزود: حدیث عشق سعدی عالمی علی حده است و رنگ و رونق دیگری دارد. او شاعر عشق و عاشق‌پیشه است. از حرف حرف غزلیاتش شهد ناب عشق فرو می‌چکد. او همچون فرهاد و مجنون و رامین به شریعت عشق گرویده است و آن را با جمیع لوازمش آزموده است.

بسیار کس شدن اسیر کمند عشق/ تنها نه از برای من این شور و شرفتاد
برمن نگیر اگر من شدم آشفته دل ز عشق / مانند من بسی زقضا و قدر فتاد

وی ادامه داد: در جهان سعدی گاه زور عشق بر دانایی و وعظ نیز غلبه می می‌کند و او البته ابایی از اعتراف به این مسئله ندارد.

لاابالی چه کند دفتر دانایی را/ طاقت وعظ نباشد سر سودایی را

به گفته او، نظام عشق سعدی یکسان و یک رویه نیست. چند وجهی است و در خط واحدی سیر نمی‌کند.

یک امشبی که در آغوش شاهدی شکرم / گرم چو عود بر آتش نهند غم نخورم
هم عارفانه، مطربان رفتند و صوفی در سماع/ عشق را آغاز هست، انجام نیست

خاتمی پور تصریح کرد: البته مجال اسناد این عشق به زمین یا به آسمان برای مخاطب همیشه فراهم است. سعدی شوریده‌ای جمال شناش است. نوا و نغمه بلبل سحری و پند و پیغامش را می‌شنود. اشتری که به شعر عرب در حالت و طرب است؛ در نظر او شرف دارد بر آدمیزاد کژطبعی که او را ذوق نیست. این بیت شگرف او را ببینید تا به منتهای جمال شناسی رندانه‌اش پی ببرید.

روی خوش و آواز خوش دارند هر یک لذتی
بنگر که لذت چون بُوَد، محبوب خوش آواز را

تاملات اخلاقی و حکیمانه سعدی

وی در باب تاملات اخلاقی و حکیمانه سعدی گفت: در این زمینه نیز او منحصر و ممتاز است و در این گنجینه گرانسنگ، آدمی در هر کسوتی که باشد ظرایف و طرایفی است، آنها که سودای حکومت و قدرت به سر دارند، اگر با جهان فکری سعدی مأنوس باشند رفتار و روشی بهنجارتر و بهتر خواهند داشت. عدل و انصاف و مروت را در مواجهه با خلق الله از دست نمی‌دهند. نکته سنجی‌ها بکر و زیبای سعدی در لباس تعابیر دلکش و آهنگین به گونه‌ای است که آدمی اگر دل بدهد او را به صراط مستقیم اخلاق و آدمیت می‌برد. از دردمندی دیگران، او هم به درد می‌آید و محنت و ماتم دیگران را محنت و ماتم خود می‌داند. ترک آزار دیگران که در میراث فرهنگی ما ایرانیان قدمتی کهن دارد، در مرکز آموزش‌های اخلاقی سعدی نشسته است.

این استاد دانشگاه افزود: در نظراو، زور مردم آزاری نداشتن نعمتی است که شکر آن واجب است.

کجا خود شکر این نعمت گذارم/ که زور مردم آزاری ندارم

وی خاطرنشان کرد: ترک آزار به عقیده سعدی صفتی است که بایسته همگان است، چه عامی و چه فقیه و چه سلطان.

گاوان و خران رنج بردار/ به زآدمیان مردم آزار
سرهنگ لطیف خوی دلدار/ بهتر ز فقیه مردم آزار
مَلک را همین مُلک، پیرایه بس/ که راضی نگردد به آزار کس

وی اظهار کرد: سعدی در دو ساحت «چه گفتن» و «چگونه گفتن» یگانه و بلامنازع است. طرح موضوعات متنوع در اندازه‌های کارستانی است که پنداری فقط رسالت او بوده است. بسیاری به تقلید از او قلم به دست گرفته‌اند، اما سعدی و سحر سخنش کجا و مقلدان متاع کاسب‌شان کجا؟ سعدی شیرین سخن است و خودش هم به این امر مفتخر است.

نیابت می‌کنی سعدی بدین شیرین سخن گفتن / مسلم نیست طوطی را در ایامت شکرخواهی

خاتمی پور یادآور شد: شاید مهم‌ترین درس سعدی در ایام انسان امروزی، توجه به معنا و لوازم زندگی و اعتدال پیشه کردن باشد. آدمیزاد می‌تواند هم در هوای حکمت و معرفت نفس بکشد و هم نفس را ریاضت بدهد، هم سیاحت و سفر کند، هم عاشق پیشه باشد و هم غم دیگران را بخورد و هم به نوای روح انگیز طبیعت دل بسپارد و هم در بزم محبوب شبی دستی بیفشاند. سعدی کاملاً انسان است، با مجال و میدانی از زمین و او نمونه سخندانی و اعتدال هم سرمشقی برای درست و اندازه نوشتن است.

سعدیا چو تو کجا نادره گفتاری هست / یا چو شیرین‌سخنت، نخل شکرباری هست