صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۹:۲۰  ، 
شناسه خبر : ۳۷۵۷۶۰
پایگاه بصیرت / یاسر فرخ پارسا
حمله موشکی انصارالله یمن به فرودگاه بن‌گوریون و تهدید مستقیم نسبت به بندر ایلات، صرفا یک رویداد نظامی نیست؛ بلکه نقطه عطفی در تحول راهبردی منطقه‌ای است. این اقدام، پیامی فراتر از جغرافیای یمن دارد؛ پیامی به رژیم صهیونیستی و حامیان غربی‌اش مبنی بر اینکه دیگر انحصار بازدارندگی و ابتکار عمل در میدان، تنها در اختیار تل‌آویو نیست.
این بار محاصره اسرائیل نه از طریق مرز‌های زمینی غزه یا شمال فلسطین اشغالی، بلکه از کیلومتر‌ها دورتر و از جنوب دریای سرخ شکل گرفته است. فرودگاه بن‌گوریون، که به عنوان مهم‌ترین گذرگاه هوایی و نماد ثبات اسرائیل شناخته می‌شود، سال‌ها در حاشیه امن بود. تهدید مستقیم این فرودگاه از سوی یمنی‌ها نشان دهنده انتقال سطح بازدارندگی به عمق راهبردی رژیم صهیونیستی است. از سوی دیگر، بندر ایلات در دریای سرخ نیز به دلیل موقعیت جغرافیایی و نقش اقتصادی‌اش، همواره برای اسرائیل اهمیت حیاتی داشته است و اکنون به صراحت در تیررس نیرو‌های مقاومت قرار گرفته است و بار‌ها مورد هدف حملات پهپادی و موشکی بوده است. معادله جدید شکل گرفته، نشان می‌دهد که اسرائیل در حال از دست دادن مزیت‌های حیاتی‌اش در دریا و آسمان است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت‌الله‌ العظمی خامنه‌ای، سال‌ها پیش هشدار داده بودند که «رژیم صهیونیستی ۲۵ سال آینده را نخواهد دید.» این جمله که روزگاری شاید برای برخی تنها یک شعار تلقی می‌شد، امروز به واقعیتی قابل لمس تبدیل شده است. رژیم صهیونیستی دیگر آن قدرت مطلق گذشته نیست. فشار‌های داخلی، بحران در ساختار امنیتی، ناتوانی در مهار جبهه‌های مقاومت و فرسایش مشروعیت سیاسی در سطح جهانی، همه و همه بیانگر افول تدریجی این رژیم‌اند.
انصارالله یمن، که در نگاه بسیاری تا همین چند سال پیش صرفا یک گروه شورشی منطقه‌ای محسوب می‌شد، اکنون به یکی از بازیگران محوری محور مقاومت تبدیل شده است. برد موشکی آنها، توانایی دریایی در بستن خطوط کشتیرانی دشمن، و جسارت در تهدید مستقیم اهداف حیاتی اسرائیل، تصویری کاملا جدید از موازنه قدرت در منطقه به نمایش گذاشته است. اکنون محور مقاومت در حال پیاده‌سازی نوعی «بازدارندگی فرا سرزمین» است که در آن، فاصله جغرافیایی مانع اثرگذاری نیست. در این بین، واکنش آمریکا و غرب نیز قابل تامل است. سکوت نسبی غرب در قبال این حملات و صرفا ابراز نگرانی بدون اقدام موثر، نشانه‌ای از محدودیت‌های جدید آن‌ها در مدیریت بحران‌های منطقه‌ای است.
در شرایطی که اسرائیل انتظار داشت آمریکا یا متحدانش پاسخ محکمی به حملات یمن بدهند، عملا با بی‌عملی مواجه شد؛ این امر خود نوعی القاکننده پیام ضعف استراتژیک در اردوگاه غربی هاست. از سوی دیگر، این تحولات نشان می‌دهد که دیگر امنیت اسرائیل موضوعی صرفا نظامی نیست. ساختار اقتصادی، روانی و رسانه‌ای رژیم صهیونیستی نیز در حال فرسایش است. وقتی بزرگ‌ترین فرودگاه بین‌المللی و مهم‌ترین بندر جنوبی رژیم تهدید می‌شود، گردشگری، صادرات، واردات و حتی سرمایه‌گذاری خارجی تحت تاثیر قرار می‌گیرند. از این منظر، پیام صنعا تنها به میدان جنگ محدود نمی‌شود، بلکه به لایه‌های زیرین بقاء و ثبات اسرائیل نفوذ می‌کند. در این میان، فرمایشات رهبر انقلاب مبنی بر «ضعیف‌تر شدن اسرائیل از همیشه» بیش از پیش مصداق می‌یابد.
این رژیم نه تنها در برابر تهاجم مستقیم گروه‌های مقاومت دچار سردرگمی شده، بلکه در مدیریت جبهه داخلی و بحران‌های سیاسی نیز ناکارآمد عمل می‌کند. این همزمانی بحران‌های درونی و تهدیدات بیرونی، همان چیزی است که بقای این رژیم را به صورت واقعی تهدید می‌کند. در پایان، معادله جدید بازدارندگی که از بن‌گوریون تا ایلات کشیده شده است، تنها یک تحرک مقطعی یا پیام تبلیغاتی نیست؛ بلکه بخشی از یک دگرگونی راهبردی در هندسه امنیتی منطقه است. دیگر نمی‌توان با بمباران غزه یا عملیات محدود در جنوب لبنان، مسئله را جمع کرد. معادله جدید، نه فقط از زمین و دریا و هوا، بلکه در ذهن و اراده سیاسی بازیگران منطقه‌ای است. این همان نقطه‌ای است که آینده منطقه را بازتعریف می‌کند.