▼ حرف روز
حمایت از اقتصاد پساجنگ
یکی از سوالاتی که در شرایط پساجنگ به ذهن متبادر میشود این است که با آرام شدن فضای کشور و با کاهش تنشها، معمولاً دولت و متولیان امر برای جان گرفتن دوباره فضای اقتصادی و کسبوکارها چه نوع حمایتها و تدابیری باید به کار بندند تا مجدداً رونق به اقتصاد برگردد؟
در ابتدا باید گفت در شرایط بحرانی، همه دولتها، حتی دولتهای سرمایهداری، وارد میشوند و برای مصرفکنندگان و تولیدکنندگان، برنامهها و سیاستهای خاص حمایتی دارند. در این زمینه دولت باید یکسری حمایتها و معافیتهای مالی، بیمهای یا مهلتدادنهای مالیاتی و بیمهای برای تولیدکنندگان ــ بهویژه آن دسته از کسبوکارهایی که از جنگ متضرر شدهاند ــ در نظر بگیرد.
اول باید یک تفکیکی بین کسانی که از جنگ متضرر شدهاند قائل شد. چون زمان جنگ کوتاه بود و در طی ۱۲ روز به آتشبس ختم شد، صنایع و شرکتهای بزرگ و متوسطی که مستقیماً با آنها پرتابهای صورت گرفته، باید برآورد خسارت شوند و هزینههای آنها بدون کموکاست پرداخت شود.
ارائه تسهیلات با شرایط ویژه (مانند اقساط بلندمدت و نرخ سود پایین) به واحدهای تولیدی و صنعتی آسیبدیده از جنگ، یک مدل است که باید بهسرعت اجرا شود.
در این بین، بیشترین خسارتها به منازل و مغازههای برخی از مردم وارد شده است که این هم چندوجهی است. از سوی کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی، بسته حمایتی اسکان و ساخت منازل آسیبدیده از جنگ تحمیلی اینگونه پیشنهاد شده که برای اسکان موقت خانوارها، یک میلیارد تومان ودیعه مسکن و ۲۰ میلیون تومان اجاره ماهانه پرداخت شود. از آنجا که ساخت مسکن حداقل دو سال طول میکشد، هزینه ساخت هر متر واحد مسکونی ۲۰ میلیون تومان و برای واحدهای تجاری متری ۱۵ میلیون تومان پیشبینی شده است.
اما برخی از خانهها و مغازههای تجاری تنها نیاز به بازسازی یا مقاومسازی دارند. برای این گروه، بسته به میزان تخریب، برای هر مترمربع از بین یک میلیون تا سقف هشت میلیون تومان در نظر گرفته شده است. برای عملیاتیسازی، مسئولیت ارزیابی، آواربرداری و بازسازی بر عهده بنیاد مسکن خواهد بود و نظام مهندسی نیز برای مقاومسازی کمک میکند.
در این بازارها، بازگشایی بورس پس از تعطیلی دو هفتهای به دلیل شرایط جنگی، افت زیادی داشت که برای کنترل این بازار و جلوگیری از خروج پول حقیقی، باید یکسری بستههای حمایتی در نظر گرفته شود.(علی قاسمی)
▼ گزارش روز
اولویتهای پساجنگ
پس از دوازده روز جنگ مستقیم با رژیم صهیونی، فضای سیاسی و اجتماعی ایران وارد مرحله تازهای شده است. تجربه این نبرد نهفقط ابعاد نظامی، بلکه لایههای امنیتی، اجتماعی و رسانهای را نیز تحت تأثیر قرار داد. حالا که آتش حملات متوقف شده، پرسش اساسی این است که ایران برای تقویت موقعیت داخلی و بیرونی خود چه مسیری را باید دنبال کند؟ پاسخ به این پرسش، بیش از هر چیز بر ضرورت حفظ انسجام داخلی و بازبینی در سیاستهای امنیتی و رسانهای تأکید دارد.
نخستین و شاید مهمترین اولویت، حفظ همبستگی داخلی است؛ انسجامی که در سایه تهدید خارجی بهوجود آمد و اکنون باید آن را به یک سرمایه پایدار تبدیل کرد. بیدلیل نبود که چهرههایی چون نتانیاهو و ترامپ، حساب ویژهای روی نارضایتیها و شکافهای اجتماعی در ایران باز کرده بودند. آنها بهخوبی میدانستند که یک جامعه منسجم، سدی محکم در برابر هر تجاوز خارجی است. اکنون که حلقههایی از تفرقهافکنی دوباره در فضای رسانهای و اجتماعی فعال شدهاند، ضروری است با تدبیر و قاطعیت نسبت به آنها هشدار داده شود. در سطح امنیتی، فعالسازی کامل جامعه اطلاعاتی کشور یک ضرورت انکارناپذیر است. درگیری اخیر نشان داد که نفوذ، خرابکاری و جاسوسی هنوز تهدیدات زندهای هستند. باید عناصر نفوذی شناسایی و زیر ضربه قرار گیرند و در برخورد با حامیان رژیم صهیونی هیچ اغماضی صورت نگیرد. این تنها راه تضمین امنیت پایدار در دوران پساجنگ است. نکته مهم دیگر، بازنگری اساسی در سیاستهای مربوط به فضای مجازی است. جنگ اخیر عملاً نشان داد که ضعف در حکمرانی سایبری میتواند تبعات میدانی داشته باشد. از ارسال بیمحابای تصاویر انفجارها تا بازنشر اطلاعات موقعیتی، همه و همه بخشی از اهداف دشمن را در تحقق حملات هوایی محقق کردند. رهبر معظم انقلاب سالها پیش نسبت به وضعیت رهاشده فضای مجازی هشدار داده بودند و اکنون نوبت عمل رسیده است؛ پالایش پلتفرمهایی که دادهها را در اختیار دشمن قرار میدهند، مقابله با اکانتهای سازمانیافته، و تنظیم دقیقتر قوانین مربوط به فیلترشکنها، همه باید با رویکردی واقعگرایانه دنبال شود. در عرصه سیاست خارجی نیز باید نگاه تازهای شکل گیرد. مذاکراتی که قرار بود از تنش جلوگیری کند، در عمل پوششی برای آغاز جنگ شد. پیام روشن این ماجرا آن است که نباید به روندهای دیپلماتیکی که بهانهای برای فریب و تضعیف توان دفاعی کشور هستند، دل بست. از این پس نهتنها بازگشت به میز مذاکره بیمعنا خواهد بود، بلکه طرح دوباره آن، باید با تردید و حتی برخورد مواجه شود. در نهایت، آمادگی زیرساختی کشور برای مواجهه با سناریوهای احتمالی جنگ باید افزایش یابد. ادارات، مراکز صنعتی، شرکتها و نهادهای خدماتی باید برنامهای شفاف برای ادامه کار در شرایط جنگی داشته باشند. همچنین، الگوهای حفاظتی از اسناد، اماکن و افراد کلیدی باید بازنگری و تقویت شوند. تجربه اخیر ثابت کرد که امنیت یک ضرورت عملیاتی است که باید در همه سطوح جاری شود. اگر ایران از این فرصت برای اصلاح ضعفها و تثبیت قوتها استفاده کند، تهدید به یک نقطه عطف تاریخی برای تقویت جایگاه ملی تبدیل خواهد شد. (حسن نوروزی)
▼ خبر ویژه
شبکهای برای جنگ!
پایگاه خبری «ریسپانسیبل استیتکرفت» در گزارشی افشاگرانه با اشاره به نقش پیمانکاران نظامی در شکلدهی تصمیمات جنگی آمریکا، نوشت: «شرکتهای تسلیحاتی با اعزام نمایندگان خود به فاکسنیوز، زمینه ذهنی ترامپ برای حمله به ایران را فراهم کردند.»این پایگاه در ادامه تأکید کرد: «مهمانان فاکسنیوز که خواستار جنگ بودند، از شرکتهای نظامی مانند «جنرال داینامیکس» و «پالانتیر پول» میگرفتند و همزمان در رسانهها خواهان دخالت نظامی آمریکا در حمایت از اسرائیل بودند.»همچنین «الکس کارپ» مدیرعامل «پالانتیر» با صراحت گفته بود: «زمانهای بد برای ما، زمانهای خوب است!» در ادامه این گزارش آمده است: «ژنرال جک کین، عضو هیئتمدیره جنرال داینامیکس، و دیوید پترائوس، رئیس سابق سیا، هر دو در پوشش جنگی فاکسنیوز نقش فعال داشتند.»این پایگاه خبری در پایان هشدار داد: «فاکسنیوز به جولانگاه منفعتطلبان تبدیل شده و ترامپ در فضایی یکسویه، تنها صدای حامیان جنگ را شنید.»
▼ اخبار
دنیا، پیروزی ایران را جشن گرفت
«علی حکمت» از فعالان اصلاح طلب، در مصاحبه ای گفت:« در رابطه با ایران، آنچه که خیلی باید مورد توجه قرار بگیرد این است که هم آمریکاییها و هم اسرائیلیها دچار یک خطای محاسباتی شدند. آنها فکر میکردند که با یک یورش غافلگیرانه به ایران، میتوانند در داخل کشور ما ایجاد بحران کنند. مشکل اصلی آمریکا و دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی غربی و به خصوص اسرائیل این است که یک سری آدمهای خودفروخته اطلاعات غلط به آنها میدهند؛ و این اطلاعات غلط مبنایی میشود برای تصمیمگیریهایی که به هر حال غلط از آب در میآید. آنها تصور نمیکردند که ایران بتواند با یک مقاومت دلیرانه در مقابل تجاوز اسرائیل و آمریکا ایستادگی کند.» وی افزود: «آنچه در مجموع اتفاق افتاد این بود که در طول این ۱۲ روز ما حدود چهار هزار نفر شهید و مجروح داشتیم؛ اما وحدت ملی که بین مردم ایران به وجود آمد، ستایش برانگیز بود. خلاف چیزی که آنها تصور میکردند، مردم به یک همبستگی ملی، همیامری و همدلی رسیدند که پایههای استقلال و مقاومت ایرانیها را زیادتر کرد.» حکمت گفت: «ملتهای عرب در سراسر کشورهای عربی، لحظه به لحظه از طریق رسانههای عرب زبان، وقایع و اتفاقات ایران را رصد میکردند و با وجد و شعف فوقالعادهای از مردم، رهبری، ارتش و سپاه ایران راضی و خوشحال بودند و برای اینها دعا میکردند. الآن هم تصورم این است، چیزی که اتفاق افتاده، باعث واکنشی شده که در کشورهای مختلف برای ایران جشن گرفتند. یعنی فهم، درک و تلقی آنها از کل ماجرا این است که ایران پیروز شده و پیروزی ایران را جشن گرفتنددر افکار عمومی دنیای عرب، ایران با سرافرازی و سربلندی از این مخمصه بیرون آمد. اگر رسانهها را ببینید یا فضای مجازی کشورهای عربی و مردم عرب را رصد کنید، میبینید که سرشار از تحسین و آفرین گفتن به ایران و ملت ایران است.»
جنگ ترکیبی؛ این بار از دل تفریح و سرگرمی!
شواهد جدید از فعالیتهای اطلاعاتی موساد در فضای مجازی، نشان میدهد این سرویس جاسوسی با استفاده از بسترهایی نظیر «بازیهای آنلاین» و تبلیغات «یوتیوب»، عملیات روانی و خرابکارانهای را علیه مردم ایران طراحی کرده است. پیامهای منتشرشده، رمزگذاریشده و دارای محتوای جعلی هستند که هدف آنها ایجاد التهاب روانی، شایعهپراکنی و تضعیف انسجام ملی عنوان شده است.در یکی از موارد اخیر، تبلیغی تحت عنوان «اطلاعیه وزارت اقتصاد» در یوتیوب منتشر شد که مدعی تعویق حقوق کارمندان به دلیل «شرایط جنگی» بود. کارشناسان امنیتی هشدار دادهاند که این قبیل محتواها با هدف تشویش اذهان عمومی و شناسایی مراکز حساس طراحی میشوند.همچنین، برخی عناصر موساد با پخش شماره تلفنهای جعلی به نام نهادهای اطلاعاتی در سطح شهر، تلاش کردهاند ارتباط مردم با نهادهای امنیتی را مختل کنند.در این خصوص یکی از مسئولان امنیتی اعلام کرد: «اعتماد به هرگونه منبع غیررسمی یا گروههای موسوم به مردمی برای مسائل امنیتی، بهشدت خطرناک و غیرقابل قبول است.»وی تأکید کرد: «مردم صرفاً از سرشمارهها و کانالهای رسمی استفاده کنند. دشمن بهدنبال ایجاد اختلال در ارتباطات ملی است.»
نژادپرستی، حتی زیر آژیر قرمز!
حملات موشکی ایران به سرزمینهای اشغالی، تبعیض نژادی و نابرابری اجتماعی در جامعه رژیم صهیونی را بیش از پیش نمایان کرده است. رسانههایی مانند «هاآرتص»، «الجزیره» و «میدلایستآی» گزارش دادهاند که مهاجران غیر یهودی و اقلیتهای عربی، از جمله کارگران خارجی، در جریان حملات از ورود به پناهگاهها محروم شدهاند.«احمد الطیبی» نماینده عرب «کنست»، در گفتوگو با الجزیره گفته است:«مانند هزاران نفر از ساکنان نقب، من نیز هنگام حملات زیر پل بزرگراه ۳۱ پناه گرفتم؛ منطقهای که تقریباً هیچ پناهگاهی ندارد.»همچنین «هاآرتص» گزارش داد:« در مناطق مهاجرنشین تلآویو، درهای پناهگاهها به روی کارگران چینی و فیلیپینی بسته شده و این مسئله باعث کاهش همبستگی شده است.»
با اتحاد،دشمن را سرجای خود می نشانیم
«ماشاالله شمسالواعظین» سردبیر سابق روزنامههای اصلاحطلب، درباره وضعیت رسانههای ماهوارهای فارسیزبان گفت: «رسانههای ماهوارهای بهدلیل تبدیلشدن به بازوی تبلیغاتی دشمن، مورد نفرت جامعه ایران قرار گرفتند.» وی افزود: «مدیریت این رسانهها به دلیل ریزشهای اخیر بسیار نگران است و این موضوع برای مدیران ارشد نظام خبر مثبتی است.»شمسالواعظین تأکید کرد: «باید مرجعیت از رسانههای بیرونی به داخل بازگردد تا موازنه مدیریت افکار عمومی و حفظ تعادل روانی جامعه ایران برقرار شود.» وی همچنین گفت: «ما به غنیسازی اتحاد ایرانیان نیاز داریم تا از طریق آن بتوانیم دشمن را به جای خودش بنشانیم.»
▼ اخبار کوتاه
◄ «سرلشکر سید یحیی صفوی» دستیار و مشاور عالی فرمانده کل قوا، در مراسم گرامیداشت «شهید سپهبد محمد باقری» گفت: «دشمنان اگر خطا و اشتباه دیگری مرتکب شوند، با فرماندهی رهبر معظم انقلاب، تمام منافع و پایگاههای آنها با شدت بالاتر مواجه خواهد شد.» صفوی خطاب به آمریکا هشدار داد: «نقشه خاورمیانه بزرگ با شکست مواجه شده و قدرت جهان اسلام بر غرب غلبه خواهد کرد.» وی تأکید کرد: «ملت ایران از خون شهدایش نخواهد گذشت و پایگاهها و منافع دشمنان را به خوبی میشناسد.» سرلشکر صفوی در پایان گفت: «اگر دور جدیدی از درگیریها شروع شود، ایران واکنشی فراتر از تصور دشمنان خواهد داشت و پیروزی نهایی از آن ملت ایران است.»
◄«لری جانسون» تحلیلگر سابق سیا گفت:«آمریکا مجبور شد مداخله کند تا جلوی نابودی اسرائیل توسط ایران را بگیرد.بسیاری از مردم متوجه نیستند که اسرائیل شاید یک یا دو هفته با شکست کامل فاصله داشت برخی میگویند: اوه، تو فقط تبلیغات ایرانی را تکرار میکنی خوب، به من گوش کنید...اسرائیل دو بندر دریایی دارد که ایران این بنادر را تعطیل کرد، بنابراین هیچ تردد دریایی ورودی یا خروجی وجود نداشت.»وی ادامه داد:« ایران همچنین دو پالایشگاه نفت حیفا و اشدود را تخریب کرد یا توانایی آنها برای تولید سوخت را مختل کرد، ایران تنها فرودگاه بینالمللی اسرائیل را تعطیل کرد . اسرائیل اصلا نمیتوانست این روند را ادامه دهد.»
◄«گرگ سیمون» استاد دانشگاه و تحلیلگر بینالملل سوئدی، در یادداشتی نوشت: «اسرائیل در حمله ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ به ایران، از نسخه جعلی و قلابی حمله غیرقانونی آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ کپیبرداری کرد.» وی تأکید کرد: «دروغ و داستانسازی، توجیهی برای تجاوز نیست؛ همانطور که حمله به عراق را مشروع نکرد، حمله به ایران را نیز مشروع نمیکند.» سیمون با استناد به ماده ۵۱ منشور سازمان ملل افزود: «دفاع، حق قانونی، ذاتی و تکلیف اخلاقی ایران در برابر تجاوز است.» او هشدار داد: «عدم اقدام قدرتمندانه، نشانه ضعف تلقی شده و رژیم صهیونیستی را به حملات شدیدتر تحریک میکند.» به گفته او، «پیامهای تهدیدآمیز ترامپ نیز نشانه فقر دیپلماسی و تلاش آمریکا برای تحمیل توافقی ضد منافع ایران است.»
◄«آویگدور لیبرمن» وزیر جنگ پیشین رژیم صهیونی، در گفتوگو با روزنامه «معاریو» گفت: «ایران عزم جدی برای گرفتن انتقام دارد و این صرفاً تهدید لفظی نیست.» وی هشدار داد: «اسرائیل باید از همین حالا خود را برای رویارویی بعدی با ایران آماده کند و این درگیری حداکثر طی سه سال آینده رخ خواهد داد.» لیبرمن افزود: «تقابل بعدی با ایران بسیار پیچیدهتر و دشوارتر خواهد بود.» او همچنین اذعان کرد: «برنامه هستهای ایران ، همچنان ظرفیت بازسازی دارد.»
◄«گدعون ساعر» وزیر خارجه رژیم صهیونی، بر اشغال دائمی بلندیهای جولان سوریه تأکید کرد و گفت: «این منطقه حتی با امضای هرگونه توافق سازش تحت سلطه اسرائیل باقی خواهد ماند.»