صفحه نخست >>  عمومی >> پرسمان
تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱۴۰۴ - ۰۵:۵۰  ، 
شناسه خبر : ۳۷۸۶۲۲
یادداشت جمال واکیم، استاد روابط بین‌الملل دانشگاه لبنان؛
حمله مدنظر آمریکا و رژیم صهیونیستی کجا انجام خواهد شد؟ رئیس‌جمهور آمریکا امکان دارد به‌دنبال دستاورد راهبردی باشد که ایران را منزوی و نشستن پای میز مذاکره را به موضوعی زمان‌بر تبدیل کند.

نشانه‌های فزاینده‌ای وجود دارد که رژیم صهیونیستی در حال آماده شدن برای حمله نظامی بزرگ و گزارش‌های متناقضی درباره جهت این حمله منتشر شده است. گزارش‌هایی درباره محموله‌های بزرگ سلاح که از آمریکا، انگلیس و آلمان به رژیم صهیونیستی می‌رسد، ظاهراً برای جبران مهماتی که تل‌آویو به‌تازگی در تجاوز علیه ایران استفاده کرده است، منتشر می‌شود. 

با وجود این، حجم مهمات نشان نمی‌دهد که صرفاً برای جبران خسارت‌های رژیم صهیونیستی در نظر گرفته شده‌اند، بلکه نشان می‌دهد صهیونیست‌ها در حال آماده شدن برای دور جدیدی از جنگ هستند و اختلاف بر سر جهت حمله است.

فرضیه حمله دوم علیه ایران با توجه به تحلیل رفتن بانک اهداف رژیم صهیونیستی در تجاوز نخست و ناتوانی در دستیابی به نتیجه‌ای قاطع علیه تهران، امکان دارد عملی نباشد

برخی نشانه‌ها حاکی از حمله به یمن است، همانطور که وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به صراحت اعلام کرد، حملاتشان با هدف نابودی انصارالله و تهدیدی که آن‌ها ایجاد می‌کنند، انجام خواهد شد. با وجود این، برخی دیگر معتقدند این اعلام امکان دارد سرپوشی بر نیات واقعی رژیم صهیونیستی باشد و معتقدند مقدمات حمله دوم علیه ایران در حال انجام است. 

طرفداران این دیدگاه استدلال خود را بر این فرض ادعایی بنا می‌کنند که ایران در دور نخست جنگ ضربه بزرگی متحمل شده است، اما سطح بالای عملیات رژیم صهیونیستی که با هدف سرنگونی نظام جمهوری اسلامی انجام شد و شکستش در تحقق این هدف، دستاورد حاصل از آسیب قابل توجه به تأسیسات هسته‌ای و موشکی ایران را (به ادعای خودشان) کاهش داد. 

آنها معتقدند، آسیب کامل نبوده و باید با حمله دیگری با هدف روشن‌تر، از نظر نابودی کامل برنامه هسته‌ای ایران، دنبال شود‌؛ به ویژه پس از تصمیم رئیس جمهور ایران برای توقف همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، که باعث شد صدراعظم آلمان اعلام کند این اقدام عواقب بزرگی خواهد داشت. 

با وجود این، فرضیه حمله دوم علیه ایران با توجه به تحلیل رفتن بانک اهداف رژیم صهیونیستی در تجاوز نخست و ناتوانی در دستیابی به نتیجه‌ای قاطع علیه تهران، امکان دارد عملی نباشد. این موضوع دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا را بر آن داشته است اوضاع را علیه جمهوری اسلامی آرام کند.

با توجه به گزارش‌های مربوط به حمایت اطلاعاتی روسیه و چین از نیروهای جمهوری اسلامی ایران، می‌توان خطر افزایش شدت حمله دوم علیه ایران را محتمل دانست و این احتمال وجود دارد فرماندهان نظامی ایران تنگه هرمز را ببندند. این موضوع به شدت به اقتصادهای غرب، حوزه خلیج فارس و جهان آسیب می‌رساند و موج‌هایی از تورم بالا ایجاد می‌کند که به شدت به اقتصادهای غرب آسیب می‌رساند. 

این سؤال همچنان باقی است؛ حمله احتمالی رژیم صهیونیستی و آمریکا کجا انجام خواهد شد؟ آمریکا امکان دارد به دنبال دستاورد راهبردی باشد که ایران را، به‌ویژه از منطقه پیرامونی سوریه دور کند و این موضوع باعث شود نشستن پای میز مذاکره و پذیرش وضع موجود، زمان‌بر باشد. 

با وجود زلزله ای که با فروپاشی نظام سوریه و به قدرت رسیدن احمد الشرع (محمد جولانی) با حمایت آمریکا، ترکیه و رژیم صهیونیستی در منطقه رخ داد، نیروهای مقاومت مورد حمایت ایران مانند مقاومت فلسطین در غزه و کرانه باختری همچنان به مقاومت ادامه می دهند.

این در حالی است که حزب‌الله لبنان همچنان از پذیرش شروط آمریکا برای خلع سلاح و مهم‌تر از آن، کشاندن لبنان به توافق عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی که تثبیت کننده هژمونی آمریکا بر منطقه عربی است، خودداری می‌کند. 

لبنان محتمل‌ترین گزینه است؟ 

امکان دارد حمله‌ای از سوی رژیم صهیونیستی علیه لبنان در حال تدارک باشد، با این ظرفیت که حمله هوایی ویرانگر با مشارکت صدها هواپیمای جنگی صهیونیستی همراه با حمایت لجستیکی و اطلاعاتی غرب و نیز فشارهای سیاسی داخلی در لبنان رخ دهد.

یکی از نشانه‌های این موضوع سفر تام باراک، فرستاده آمریکاست که مجموعه‌ای از شروط سخت را با ضرب‌الاجل حداکثر 10 روز، با مهلت تعیین شده در هفتم ژوئیه، به لبنان ارائه کرد. باراک گفت، اگر حزب‌الله این شروط را رد کند، امکان دارد دیگر فرصتی برای پذیرش آن‌ها پیش نیاید.

امکان دارد حمله‌ای از سوی رژیم صهیونیستی علیه لبنان در حال تدارک باشد

این موضوع با فشار آمریکا برای انتقال محتوای مذاکره با حزب‌الله برای خلع سلاح این گروه از جوزف عون، رئیس جمهور لبنان (که سعی دارد تنش را بدون درگیری مدیریت کند) به نواف سلام، نخست وزیر لبنان (که در برابر آمریکایی‌ها انعطاف‌پذیرتر است) همراه بود. 

به عنوان بخشی از آماده‌سازی‌ها برای حمله و برای اینکه رژیم صهیونیستی مجبور به حمله زمینی از جنوب و با مقاومت شدیدی مواجه نشود، آمریکایی‌ها شروع به آماده‌سازی برای گشودن جبهه دیگری علیه حزب‌الله در شرق و شمال لبنان کرده‌اند و مخزن اصلی و ستون فقرات آن را در منطقه بعلبک-هرمل هدف قرار می‌دهند. 

این کار با بسیج گروه‌های چند تابعیتی انجام می‌شود که در صفوف جولانی در امتداد مرز لبنان و سوریه، از دره بقاع غربی در جنوب تا هرمل و القصر در شمال می‌جنگند. اطلاعات نشان می‌دهد تعداد این جنگجویان از 11 هزار نفر فراتر رفته است که لباس نیروهای امنیتی عمومی تازه تأسیس سوریه را به تن کرده‌اند.

تام باراک به عنوان سفیر آمریکا در ترکیه، روابط دیرینه‌ای با این گروه‌ها دارد و از سال ۲۰۱۱ میلادی روابط میان واشنگتن و تروریست‌های خارجی را که علیه دولت سوریه می‌جنگند، هماهنگ می‌کند. 

با پیش‌بینی احتمال مداخله نیروهای الحشدالشعبی (بسیج مردمی) عراق، نیروهای دموکراتیک سوریه به سمت جنوب گسترش یافتند تا کنترل بیشتر مرز سوریه و عراق را در دست بگیرند. این اقدام برای مقابله با هر نیرویی بود که از عراق برای کمک به مقاومت در لبنان پیشروی می‌کرد؛ مقاومتی که بدون هیچ گونه پشتیبانی در محاصره حملات هوایی رژیم صهیونیستی و حملات زمینی گروه‌های چند تابعیتی که از خاک سوریه آغاز می‌شدند، قرار داشت. 

این موضوع با توجه به حضور گروه‌های جاسوسی صهیونیست که در پوشش گروه‌های اسلام‌گرا ظاهر شده بودند، برای منحرف کردن دولت لبنان در جبهه داخلی انجام شد تا نتواند پشتیبانی لازم را برای محافظت از مرز در برابر تروریست‌های که از سوریه سرچشمه می‌گیرند، فراهم کند. 

اگر این سناریو رخ دهد و حمله آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه حزب‌الله موفقیت‌آمیز باشد، کل منطقه پیرامونی سوریه در سلطه آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار خواهد گرفت و مانع از رسیدن ایران، روسیه و چین به شرق مدیترانه خواهد شد و این دستاورد راهبردی بزرگی برای واشنگتن خواهد بود.

منبع: راهبرد معاصر