1. برخی محافل اندیشکده ای و سیاست خارجی آمریکا اذعان دارند که آمریکا تحت ریاست ترامپ به دنبال جداسازی روسیه از چین است و ممکن است از پرونده ایران به عنوان اهرم استفاده کند.
2. از سویی به عنوان یک نگاه واقع بینانه به سیاست خارجی، یکی از سناریوها این می تواند باشد که با نرمش بیشتر آمریکایی ها در پرونده اوکراین، آمریکایی ها روس ها را قانع کنند که نقش فعال تری در پرونده هسته ای ایران ایفا کند.
3. نکته سومی که باید در نظر داشت این است که اولویت اول فعلی روس ها پرونده اوکراین و تلاش برای بستن این پرونده به صورت فاتحانه است و پرونده هسته ای ایران اولویت کمتری نسبت به پرونده اوکراین دارد.
4. با سه مولفه گفته شد، احتمال این که موضوع هسته ای ایران بخشی از گفتگوی ترامپ و پوتین باشد بعید به نظر نمی رسد ولی آیا این گفتگو آن گونه که در فضای مجازی و سمپاشی برخی رسانه های معاند منتشر می شود به معنای «خیانت به ایران» یا «فروختن ایران» می باشد باید چند نکته را در نظر داشت:
4.1. ایران هرچند از کشورهای متحدش استفاده میکند، اما در تصمیماتش کاملاً مستقل است،
4.2. استقلال در تصمیم گیری و اقدام، هم در حوزه معرفتی جمهوری اسلامی با وجود شعار «نه شرقی و نه غربی» و هم در کنشگری آن مانند جنگ 12 روزه تحمیلی مشهود است،
4.3. ساختار فعلی روابط بین الملل به گونه ای است که نشان میدهد جهان همانند دوره جنگ سرد به دو بلوک غرب و شرق تقسیم شده است،
4.4. این تقسیم بندی متصلب باعث شده است که تغییر رویه شدید منجر به تغییر فاحش در قطب بندی ها شده و تقریبا از حیث علم روابط بین الملل امکانپذیر نیست چرا که این ساختار دوقطبی، بالذاته تغییرات را کند میکند،
4.5. از سویی حضور در ساختارهای نوین مانند بریکس و شانگهای، انعقاد توافق جامع روسیه و ایران، همکاری های امنیتی و نظامی در مقاطع حساس و ... روابط این دو کشور را تو در تو کرده است و به راحتی قابل کتمان، تغییر محسوس و یا به تعبییر موجود در سئوال یعنی خیانت نیست،
با وجود همه آن چه گفته شد ایران کاملاً آگاهانه و دقیق به عرصه روابط بینالملل مینگرد تا مورد غفلت قرار نگیرد، لذا در جهانی دوقطبی، ایران مستقل، آگانه و فعال عمل میکند.
منبع: پرسمان سیاسی هفته شماره 20