سالها پیش در راهپیمایی روز قدس، کسی پرسید: «این کارها فایده هم دارد یا فقط تبدیل به یک مناسک شده است؟» آن روز پاسخ بین ما پراکنده بود و گذشت. اما امروز، حقیقتی روشن پیش چشم ماست: قدرت قدمهای مردم، قدرتی است که میتواند معادلات جهان را تغییر دهد. قدمهایی که از سر خشم مقدس و بیداری درونی برداشته میشوند و فرمان قلباند.
امروز همه میبینند چگونه بیداری ملتها توانست خصم را ساکت کند و سرجای خود بنشاند. روز پیروزی حماس، روزی بود که ذهنها بر موشکها غلبه کردند؛ روزی که مظلومیت به قدرت بدل شد و بر قلبها حکومت کرد.
آن روز که خمینی کبیر با تکیه بر اراده مردم قیام کرد، بدون اسلحه و خشونت، انقلاب آفرید و از «صدور انقلاب» سخن گفت، بسیاری نفهمیدند. خیال کردند جمهوری اسلامی جنگطلب است. نمیدانستند صدور انقلاب یعنی همین که امروز در دل آمریکا، برای نخستین بار، شمار حامیان فلسطین از مدافعان صهیونیسم بیشتر است.
صدور انقلاب یعنی بیداری وجدان بشر. یعنی آنکه ذهنها در برابر ظلم به حرکت درآیند، نه با اسلحه، بلکه با آگاهی، حضور و فریاد. امروز چشمها روشن و دلها بیدارند؛ از نیویورک تا لندن، از تهران تا واشنگتن.
این بیداری، حاصل خون شهیدانی است که در میدان ایستادند؛ از مجاهد کبیر شهید سنوار و فرمانده شهید محمدالضیف تا سیدالشهدای مقاومت سیدحسن نصرالله و هزاران زن و کودک بیدفاع فلسطینی. آتشبس در غزه و عقبنشینی نتانیاهو و ترامپ، محصول همین بیداری جهانی است.
آری، امروز میفهمیم قدرت راهپیماییها را. می فهمیم که این گام هاست که قدرت ساز است. قدم هایی که از سر خشم است. قدم هایی که فرمان قلب است. گام هایی که برآمده از بیداری است.
7 اکتبر چشم ها را باز کرد و مقاومت دوساله در غزه این آگاهی را به قلب ها رساند.
خون شهیدان، وجدان جهانی را بیدار کرد و حالا جلادان در برابر مظلوم زانو زدهاند.
و امروز اگر کسی از بیداری جهانی پرسید، بدون لکنت از شجاعت حماس بگویید در طوفان الاقصی. از مجاهدت نظامی و قدرت حیرت انگیزش در طراحی تونلهای زیر زمینی. از هوش بینظیر رسانه ای اش و از عقلانیت دیپلماتیک اش و پشتوانهٔ عمیق مردمی اش و از همه مهمتر از قدرت ایمانی و صبر قرآنی و مقاومت توحیدی اش.