صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۳  ، 
کد خبر : ۳۸۲۳۵۰

نقشه‌ای که با یک عملیات بر ملا شد!

از دیدگاه آینده‌نگرانه، هفتم اکتبر را می‌توان به عنوان یک نقطه عطف یا گسست تاریخی در نظر گرفت. این رویداد ثابت کرد که حتی در دوران نظارت گسترده ماهواره‌ای، اطلاعات واقعی‌زمان و فناوری هوش مصنوعی، یک جنبش مقاومت محلی و بومی قادر است برنامه‌های بلندمدت دشمن را مختل کند. مقاومت نشان داد که چنین نقشه‌هایی، هر چقدر هم پیچیده، نمی‌توانند در برابر اراده مردمی دوام بیاورند.
پایگاه بصیرت / حسن نوروزی
15 مهر همان روزی است که چهره وحشی و کودک‌کش رژیم صهیونی شفاف‌تر از همیشه بر جهانیان رخ عیان کرد. طوفان‌الاقصی، یک مستند واقعی از پشت صحنه اقدامات رژیم صهیونی و آمریکا بود که قرار بود بی‌سر و صدا اتفاق بیفتد اما این عملیات چنان طوفانی به راه انداخت که تقریباً تمام مردم دنیا خوی خونخوار این دو قدرت را به وضوح دیدند و مشاهده کردند که این دوقدرت چگونه در حال طراحی نقشه‌ای برای بازسازی غرب‌آسیا به نفع خود بودند.این عملیات، با وجود هزینه‌های سنگین برای جبهه مقاومت در دو سال اخیر، پرده از یک طرح پنهان برداشت که واشنگتن و تل‌آویو آن را با دقت پیش می‌بردند. طرحی که بر پایه مهندسی یک «خاورمیانه نوین» استوار بود؛ جایی که مرزها، حاکمیت‌های ملی و هویت سیاسی کشورهای منطقه، قربانی سناریوهای تجزیه‌طلبانه و بی‌ثبات‌سازی می‌شدند. پروژه «خاورمیانه جدید» فراتر از یک برنامه اقتصادی یا دیپلماتیک، با شبکه‌ای از عملیات اطلاعاتی، جنگ روانی و دخالت‌های امنیتی پیوند خورده بود. هدف نهایی آن، نابودی توانمندی‌های مستقل در جهان عرب و اسلامی، و تبدیل این کشورها به واحدهای کوچک و وابسته به قدرت‌های خارجی بود. در این سناریو، رژیم صهیونی قرار بود به عنوان نیروی غالب و بدون رقیب منطقه ظاهر شود و کنترل کامل را به دست گیرد.حماس، با برنامه‌ریزی دقیق و اجرای ماهرانه این عملیات، این نقشه محرمانه را به یک موضوع عمومی تبدیل کرد. شوک روانی و اطلاعاتی ناشی از این اقدام، ادراک امنیتی دشمن را به طور کامل دگرگون کرد و طرح‌هایی را که در اتاق‌های فکر آمریکایی_صهیونی تدوین شده بود، به هم بریزد. این افشاگری عملی، نه تنها افکار عمومی جهانی را تحت تأثیر قرار داد، بلکه حتی برخی از بازیگران منطقه‌ای که پیش از این به سمت عادی‌سازی روابط با تل‌آویو گام برمی‌داشتند، را وادار به تجدیدنظر کرد.
از دیدگاه آینده‌نگرانه، هفتم اکتبر را می‌توان به عنوان یک نقطه عطف یا گسست تاریخی در نظر گرفت. این رویداد ثابت کرد که حتی در دوران نظارت گسترده ماهواره‌ای، اطلاعات واقعی‌زمان و فناوری هوش مصنوعی، یک جنبش مقاومت محلی و بومی قادر است برنامه‌های بلندمدت دشمن را مختل کند. مقاومت نشان داد که چنین نقشه‌هایی، هر چقدر هم پیچیده، نمی‌توانند در برابر اراده مردمی دوام بیاورند.
غرب آسیا و به طور کلی آسیا پس از هفتم اکتبر، دیگر همان منطقه پیشین نیست. بازیگران بین‌المللی و منطقه‌ای اکنون مجبورند در محاسبات خود، عامل «غافلگیری مقاومت» را به عنوان یک متغیر کلیدی بگنجانند. این عامل، توان تغییر مسیر تحولات را دارد و نشان می‌دهد که معادلات قدرت هنوز قابل بازنویسی هستند. دستاورد اصلی طوفان‌الاقصی، نه تنها افشای نقشه‌های خطرناک رژیم صهیونی بود، بلکه ایجاد یک تغییر اساسی در درک ژئوپلیتیک منطقه به شمار می‌رود.
البته، اینکه جبهه مقاومت و ایران تا چه اندازه از این فرصت بهره‌برداری کرده‌اند و اقدامات پس از هفتم اکتبر چقدر موفقیت‌آمیز بوده، موضوعی جداگانه است که نیاز به بررسی عمیق‌تری دارد. با این حال، نمی‌توان انکار کرد که طوفان‌الاقصی، نقشه‌های پیش‌روی رژیم صهیونی را برملا ساخت و یک تحول جدی در فهم ژئوپلیتیک ایجاد کرد. این عملیات، یادآوری است بر اینکه مقاومت می‌تواند حتی قدرتمندترین طرح‌ها را به چالش بکشد و آینده‌ای متفاوت برای غرب‌آسیا رقم بزند.
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات