بصیرت/ بینالملل
هر چند که آمریکا و شخص رئیس جمهور ترامپ ادعا می کنند که زمینه ساز پایان جنگ و برقراری صلح و آتش بس در غزه میان رژیم صهیونی و حماس شدهاند اما شواهد امر نشان می دهد که جنگ آمریکایی-صهیونی علیه غزه همچنان ادامه دارد و صرفا ماهیت آن تغییر کرده است. در حالی گزارشها از استمرار حملات نظامی رژیم به غزه و شهادت دهها نفر و وقفههای بسیار در امدادرسانی و ارسال کمکهای بشر دوستانه به غزه حکایت دارد که برخی تحولات بیانگر طراحی آمریکا برای تکرار سرنوشت سوریه در غزه با حمایت از گروههای تروریستی است.
در اقدامی سوال برانگیز و در حالی که در طول 2 سال نسل کشی غزه توسط رژیم صهیونی هرگز آمریکا دلسوزی برای مردم غزه نداشته است به ناگاه در ژستی بشر دوستانه وزارت امور خارجه آمریکا در بیانیه ای ادعا کرد که «گزارشهای معتبری» دارد مبنی بر اینکه حماس ممکن است با حمله به غیرنظامیان فلسطینی در غزه، آتشبس را نقض کند.در این بیانیه آمده است که اگر این حمله رخ دهد، «نقض مستقیم و جدی» توافقی خواهد بود که دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا برای پایان دادن به جنگ دو ساله بین اسرائیل و حماس منعقد کرده است. وزارت امور خارجه آمریکا در ادامه بیانیه خود ادعا کرد: در صورت انجام این حمله توسط حماس، اقداماتی برای محافظت از مردم غزه و حفظ تمامیت آتشبس انجام خواهد شد.
این سخنان به ظاهر حمایتی و انسان دوستانه با دو سال رفتارهای ضد بشری آمریکا و دهها میلیارد دلار کمک نظامی به رژیم صهیونی برای کشتار غزه و نیز حمایت در مجامع جهانی برای تصویب نشدن قطعنامه علیه ایران و حتی تحریم دادگاه لاهه به جرم محکوم سازی جنایات سران رژیم، همخوانی ندارد لذا باید مولفهای دیگر را در چرایی این رویکرد مورد توجه قرار داد که محور آن را سوریه سازی غزه تشکیل میدهد.
در روزهای اخیر رسانه های غربی به دنبال تطهیر سازی و هویت بخشی به گروه های تروریستی در غزه هستند که در همکاری با رژیم صهیونیستی و آمریکا قرار دارند. به عنوان نمونه رسانه هایی همچون بی بی سی در تطهیر سازی این گروه های تروریستی که نقشی اساسی در ربایش کمک های امدادی به غزه داشته اند چنین مدعی می شود:« آتشبس اخیر در غزه، شکاف در ساختار امنیت داخلی و ظهور گروههای مسلحی را آشکار کرده که با حمایت اسرائیل، در برابر حماس صفآرایی کردهاند.در ماه ژوئن، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، اعلام کرد که اسرائیل «برخی طایفهها را در غزه به تحرک واداشته» تا با حماس مقابله کنند. از چهرههای شاخص این گروهها میتوان به یاسر ابو شباب، رهبر شبهنظامیان مستقر در رفح، حسام اسطل و رامی حلس اشاره کرد.گروه دیگری به نام « القوات الشعبیه» به ریاست اشرف المنسی وجود دارد که گفته میشود با ابو شباب مرتبط است. و در شمال غزه، از جمله در بیتلاهیا و جبالیا، فعالیت میکند.»
این رفتارها نشان میدهد که رسانه های غربی به دنبال تکرار الگوی جولانی سوریه در غزه هستند تا در نهایت آنها را به عنوان ناجی معرفی نمایند حال آنکه همکاری این گروه ها با رژیم صهیونیستی چنان برملا شده که رسانه های صهیونیست نیز اجبارا لب به اعتراف گشوده اند چنانکه روزنامه معاریو در ۱۱ اکتبر گزارش داد که «سلاح مخفی اسرائیل در حال قدرتگیری است» و نهادهای امنیتیاش همزمان با توافق آتشبس اخیر، از طایفههای غزه حمایت میکنند.
رسانه های غربی به دنبال تکرار الگوی جولانی سوریه در غزه هستند تا در نهایت آنها را به عنوان ناجی معرفی نمایند حال آنکه همکاری این گروه ها با رژیم صهیونیستی چنان برملا شده که رسانه های صهیونیست نیز اجبارا لب به اعتراف گشوده اند چنانکه روزنامه معاریو در ۱۱ اکتبر گزارش داد که «سلاح مخفی اسرائیل در حال قدرتگیری است» و نهادهای امنیتیاش همزمان با توافق آتشبس اخیر، از طایفههای غزه حمایت میکنند.
شواهد امر نشان می دهد که غرب و صهیونیست ها که در جنگ نظامی وسیاسی نتوانسته اند بر حماس و اقتدار مردم غزه پیروز شوند اکنون با ایجاد گروه های شبه نظامی از یک سو به دنبال سایش مقاومت در جنگ داخلی هستند و از سوی دیگر برآنند تا ساکنان غزه را میان چند گروه تقسیم بندی کرده تا اتحاد آنها در برابر رژیم صهیونیستی شکسته شود. معادله ای که پیش از این در لیبی، سوریه و عراق تکرار شده بود و برخی از آنها به نتیجه مطلوب غرب منجر شده بود.
این امر زمانی بیشتر نمود می یابد که از ادعاهای این روزهای غربی ها را استقرار نیروهای خارجی برای پایان دادن به منازعات و تسریع در روند امدادرسانی تشکیل می دهد چنانکه از یک سو آمریکا از اعزام 200 نیروی نظامی به منطقه خبر داده است و از سوی دیگر نیز پاریس اعلام کرد که فرانسه و انگلیس با هماهنگی ایالات متحده در حال تلاش برای نهایی کردن قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در روزهای آینده هستند که پایه و اساس یک نیروی بینالمللی آتی در غزه را بنا خواهد گذاشت.
هر چند که این رفتارها در ظاهر اقدامی در جهت حمایت از آتش بس و غزه است اما شواهد تاریخی و روند تحولات حکایت از اهدافی دیگر دارد. در یک سو غرب با آوردن این نیروها به دنبال تیدیل مقاومت فلسطینیها در برابر اسرائیل به جنگ خارجی علیه مقاومت غزه است تا امنیت رژیم صهیونیستی با هزینه مالی و انسانی خارجی تامین شود. از سوی دیگر این نیروها به بهانه امنیت طرح خلع سلاح مقاومت و گسترش آن به کل منطقه را دنبال میکنند. نکته مهم آن است که تجربه سوریه نشان می دهد که حضور نظامیان خارجی پوششی برای حمایت از گروههای تروریستی است چنانکه آمریکا با همین ترفند نظام سوریه را سرنگون کرد.
آمریکا اکنون به دنبال ایجاد و تقویت گروههای شبه نظامی در غزه است تا با ایجاد جنگ داخلی ضمن سایش توان مقاومت در نهایت این گروهها را جایگزین سازد چنانکه رسانههای صهیونیست نیز رسما اذعان کردهاند این گروهها توسط اسرائیل حمایت می شوند.
حلقه تکمیلی این طراحی را وضع قوانین محدودیت زا علیه فلسطینی ها تشکیل می دهد چنانکه کاتس وزیر جنگ رژیم صهیونیستی گفت ارتش این رژیم اجرای طرحی برای ترسیم «خط زرد» در داخل نوار غزه را آغاز کرده و به ساکنان نسبت به نزدیک شدن به آن به عنوان منطقه ممنوعه هشدار داده است. همزمان نیز صهیونیست ها با ادعای یافتن اجساد نظامیان و نیز نابودسازی تونل های حماس به اشغالگری و کشتارهایشان ادامه می دهند.
صهیونیستها و حامیانشان که در بعد نظامی و سیاسی و با تروریسم اقتصادی نتوانستهاند مقاومت غزه را شکست دهند اکنون الگوی سوریه را که همان تروریسم پروری است در پیش گرفتهاند در حالی که در لوای کمکهای بشر دوستانه، حمایت از جان مردم، برقراری امنیت با اعزام نیرو و.. به حمایت و تقویت این گروهها میپردازند. تروریسم امروز ابزار غرب برای برهم زدن معادلات منطقه شده است که گسترش آن به سایر کشورهای منطقه در اینده نزدیک دوع از ذهن نمی باشد چنانکه گزارشها از تشدید تحرکات تروریستها در مرزهای عراق و سوریه حکایت دارد در حالی که آمریکا با جا به جایی نیرو در این مناطق به حمایت از آنها میپردازند. خطر تروریسم تحمیلی به منطقه خطری است که مقابله با آن یک ضرورت منطقهای است که همگرایی میان کشورهای منطقه علیه آن و حامیانش را ضروری میسازد که حمایت از مقاومت غزه میتواند محوری برای این مهم باشد.