جنگ تجاری میان چین و آمریکا به مرحلهای رسیده که پکن توانسته با اتخاذ یک سری سیاست های منسجم،از سویی فشارهای اقتصادی واشنگتن را تحمل کند و از سوی دیگر با بازتعریف قواعد تجارت جهانی، جایگاه خود را به عنوان بازیگر اصلی زنجیرههای تأمین تثبیت نماید. در همین رابطه «اکونومیست» در گزارشی تاکید کرده است: «چین در این جنگ تجاری برنده است.» تجربه ماههای اخیر نیز نشان میدهد که این کشور توانسته از ابزارهای فشار اقتصادی آمریکا به شیوهای هوشمندانه استفاده کند و حتی موقعیت خود در اقتصاد جهانی را تقویت کند.
در شرایطی که دیدار احتمالی دونالد ترامپ و شی جینپینگ در کرهجنوبی در هالهای از ابهام قرار دارد، سیاستهای متقابل دو کشور به شکل شدیدی علیه یکدیگر ادامه پیدا کرده است. در همین زمینه آمریکا محدودیتهای صادرات فناوری را افزایش داده و تهدید به اعمال تعرفههای بالاتر کرده، در حالی که چین با تلافیهای هدفمند، محدودیت بر منابع نادر و اقدامات متقابل را اجرا کرده است. این وضعیت نشان میدهد که برخلاف برداشت برخی مسئولان آمریکایی، چین ضعفی ندارد و با مهارت و برنامهریزی، فشارها را مدیریت میکند.
نمونههای موفقیت چین در این نبرد اقتصادی روشن است. پس از اعمال تعرفههای آمریکا، پکن تعرفههای متقابل وضع کرد، تحقیقات ضد انحصار علیه شرکتهای آمریکایی را تهدید نمود و خرید محصولات استراتژیک، از جمله سویا، را متوقف کرد. این اقدامات علاوه بر اینکه فشار مضاعفی بر اقتصاد آمریکا وارد کرد، باعث شد چین در مسیر تقویت استقلال زنجیره تأمین و نقش محوری در تجارت جهانی قرار بگیرد.
چین همچنین در حال بازتعریف هنجارهای تجارت جهانی است. با تغییر جغرافیای تجارت و تقویت روابط با بیش از ۷۰ کشور، این کشور در پی ایجاد سیستمی جدید برای صدور مجوز و قوانین تجاری است که میتواند جایگزین نظم قدیمی لیبرال غرب شود. این استراتژی به ویژه در حوزه فناوری و صنایع پیشرفته، چین را به یک رقیب جدی برای آمریکا تبدیل کرده و نشان میدهد که این کشور قصد دارد نقش جهانی خود را از وابستگی به غرب جدا کند.
از سوی دیگر، فشارهای اقتصادی آمریکا مشروعیت داخلی شی جینپینگ و حزب کمونیست چین را تقویت کرده است. تجربه مقابله با تحریمها و اعمال محدودیتها در نگاه بسیاری از شهروندان چین به معنای موفقیت پروژه جاهطلبانه شی برای تبدیل کشور به ابرقدرت صنعتی و فناوری محسوب میشود. برنامه پنجساله جدید حزب کمونیست چین با تأکید بر فناوری و ملیگرایی اقتصادی، نشان میدهد که پکن قصد دارد مسیر توسعه خود را با برنامهریزی بلندمدت ادامه دهد.
با این حال، چالشهای پیش روی چین قابل چشمپوشی نیست. تغییر مسیر صادرات از آمریکا میتواند کشورهای دیگر را به اعمال تعرفه وادارد و نظام صدور مجوز نوظهور برای چین و دیگر کشورها به کابوس بوروکراتیک تبدیل شود. استفاده از قدرت اقتصادی به عنوان اهرم فشار، ریسک بالایی دارد و انگیزه کشورها برای تنوعبخشی و کاهش وابستگی به سرعت افزایش مییابد.