نظرسنجیها در آمریکا حکایت از نارضایتی حداقل ۶۰ درصدی شهروندان این کشور از وضعیت اقتصادی این کشور دارد. در چنین شرایطی هشدار موسساتی مانند جی پی مورگان علیه سیاستهای دولت ترامپ (درخصوص جنگ تعرفهای و افزایش نرخ بهره) بیش از پیش مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. اخیرا مقامات ارشد موسسه مورگان هشدار تازهای را به شهروندان آمریکایی در خصوص اوضاع اقتصادی این کشور، خصوصا شرایط آتی در بازار سرمایه، مخابره کردهاند. صورتبندی ماجرا از این قرار بوده که جهان سرمایهگذاری امروز در یک پارادوکس پیچیده گرفتار شده است: از یک سو، انرژی حاصل از موج انقلابی هوش مصنوعی (AI) ارزشگذاریهای نجومی را در بخش فناوری توجیه میکند؛ از سوی دیگر، صداهای کلیدی در مرکز سیستم مالی جهانی، مانند جیمی دیمون، مدیرعامل جیپی مورگان، درباره احتمال یک "اصلاح شدید" در بازار سهام آمریکا اخطار میدهند. نکته اساسی این است که ترامپ از ابتدای حضور مجدد خود در راس هرم قدرت، از مانور بی حد و حصر شاخصههای هیجانی در بازارهای سرمایه ایالات متحده استقبال نموده است. "هوش مصنوعی" و "ارز دیجیتال" دو رکن اصلی سیاستگذاریهای ترامپ در این عرصه محسوب میشود.
هشدار نسبت به خوشبینی کاذب
بازارها در حال حاضر به شدت تحت تأثیر خوشبینی نسبت به بهرهوری افزوده ناشی از هوش مصنوعی قرار دارند. این هیجان، ارزش فعلی خالص (NPV) جریانهای نقدی آتی شرکتهای فناوری را به سطوحی رسانده که بسیاری از تحلیلگران سنتی آن را غیرقابل توجیه میدانند. با این حال، جیمی دیمون، که نه تنها یک مدیر اجرایی بلکه یک ناظر دقیق بر تحولات ساختاری اقتصاد جهانی است، زنگ خطری را به صدا درآورده که نشان میدهد خوشبینی فعلی ممکن است سطحی باشد و عوامل خطرناکتری در لایههای زیرین اقتصاد در حال انباشت هستند. این تضاد میان هیجان فناوری و هشدار ساختاری، محور اصلی تحلیل ماست. جیمی دیمون، که سابقهای طولانی در هدایت یکی از بزرگترین مؤسسات مالی جهان دارد، اخیراً بدبینی بیشتری نسبت به چشمانداز کوتاهمدت بازار نشان داده است. او پیشبینی کرده است که اصلاح بازار (کاهش ۱۰ تا ۲۰ درصدی) در بازه زمانی شش ماهه تا دو ساله رخ خواهد داد. این بازه زمانی حیاتی است؛ زیرا نه آنقدر دور است که نادیده گرفته شود و نه آنقدر نزدیک که صرفاً نوسان روزمره تلقی گردد. این پیشبینی نشان میدهد که دیمون بر ریسکهای نهفته در ساختار اقتصادی متمرکز است که انتظار دارد در میانمدت به مرحله بحرانی برسند.
چرا هشدار موسسه مورگان جدی گرفته شده است؟
این نخستین بار نیست که موسسه مورگان در خصوص سیاستها و ساختارهای اقتصادی جاری در وال استریت یا کاخ سفید هشدار میدهد. زمانی که ترامپ جنگ تعرفهای گسترده خود با دیگر کشورهای دنیا را آغاز کرد، موسسه مورگان هشدار داد که نتیجه این روند شکست واشنگتن در وادارسازی کشورها به پیروی از خطوط قرمز بازرگانی و تعرفهای آن خواهد بود. همچنین موسسه مورگان در خصوص تبعات تورمی ناشی از اقدامات دولت ترامپ هشدار داده بود. اکنون این هشدار تا اندازه زیادی تعبیر شده است: جنگ اقتصادی آمریکا و چین وارد یک دور باطل شده و عملا اثری از ضعف پکن در این مجادله به چشم نمیخورد. حتی کشورهایی مانند هند نیز حاضر به پیروی از محدودیتهای تعرفهای وضع شده از سوی ایالات متحده نشدهاند.
وال استریت در انتظار اصلاح بزرگ؟!
دیمون به طور مشخص از واژه "اصلاح" استفاده میکند. در ادبیات مالی، اصلاح به معنای کاهش ۱۰ تا ۲۰ درصدی شاخصها از اوج است، در حالی که بازار خرسی به کاهش ۲۰ درصدی یا بیشتر اطلاق میشود. استفاده از واژه اصلاح نشان میدهد که او انتظار یک فروپاشی کامل شبیه به بحران مالی ۲۰۰۸ را ندارد، بلکه یک تعدیل اساسی قیمتها را پیشبینی میکند که ناشی از شناسایی مجدد ریسکها توسط سرمایهگذاران خواهد بود. اما ممکن است این روند در آیندهای دو ساله به وضعیت سقوط بازار یا اضمحلال بخشی از آن تغییر یابد. در این صورت تحولات بازار سرمایه در ایالات متحده میتواند به پاشنه آشیل جمهوریخواهان در انتخابات میاندورهای کنگره سال آینده و از آن مهمتر، انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۸ میلادی تبدیل شود. دیمون انتظار دارد عوامل کلان، که در حال حاضر توسط محرکهای کوتاهمدت (مانند دادههای تورمی ماهانه یا گزارشهای درآمدی فصلی) تحتالشعاع قرار گرفتهاند، در کوتاهمدت (۶ ماه) شروع به بروز کنند و اثر خود را تا میانمدت (۲ سال) به طور کامل نشان دهند. این فاصله زمانی، اغلب با چرخههای سیاستگذاری پولی و تغییرات ژئوپلیتیکی همپوشانی دارد. نگرانی دیمون تنها مبتنی بر نسبتهای فنی قیمت به درآمد نیست، بلکه محصول درکی جامع از تغییرات بنیادین در محیط کلان جهانی است.
این تغییرات را میتوان در دو حوزه اصلی دستهبندی کرد: بیثباتی ژئوپلیتیکی و فشارهای مالی ناشی از آن. جهان از یک دوره نسبتاً باثبات پس از جنگ سرد، وارد مرحله رقابت قدرتهای بزرگ و افزایش درگیریهای منطقهای (مانند جنگ اوکراین و تنشهای دریای چین جنوبی) شده است. دیمون معتقد است این "زمینه دائمی عدم اطمینان" برنامهریزی بلندمدت شرکتها و دولتها را مختل میکند.
متهم اصلی ترامپ خواهد بود
در صورتی که چرخه پیش بینی شده توسط موسسه مورگان تکمیل شود، ترامپ تبدیل به اصلیترین مقصر این رویداد در ایالات متحده خواهد شد. چرایی این مسئله کاملا مشخص است:سیاستهایی که بر حمایتگرایی و تمرکز داخلی تأکید دارند (مانند تعرفههای احتمالی در دولت ترامپ)، میتوانند این روند را تشدید کنند. تعرفهها واردات را گرانتر میکنند و اگر شرکتهای آمریکایی نتوانند هزینههای اضافی را به مصرفکننده منتقل کنند (به دلیل فشارهای تورمی عمومی)، حاشیه سود داخلی آنها تحت فشار قرار میگیرد. این امر در تضاد مستقیم با خوشبینی بازار نسبت به سودآوری شرکتها در محیط جدید قرار دارد. در این صورت حزب جمهوریخواه در مقابل یک وضعیت جبران ناپذیر و غیرقابل مدیریت در بازار سرمایه قرار خواهد گرفت. فراتر از آنچه ذکر شد، افزایش هزینههای دفاعی در میان کشورهای ناتو و قدرتهای اقتصادی بزرگ، منابع مالی را از بخشهای مولد و سرمایهگذاریهای غیرنظامی منحرف میکند. دیمون نگران است که عوامل ژئوپلیتیکی، تورم را به سطح بالاتری از هدف فدرال رزرو (۲ درصد) بازگردانند. در حالی که تورم ناشی از تقاضا ممکن است با افزایش نرخ بهره کنترل شود، تورم ناشی از کمبود عرضه (که ناشی از اختلالات زنجیره تأمین و افزایش هزینههای انرژی در مناطق درگیری است) به سختی با ابزارهای پولی کنترل میشود.