اسناد موجود نشان می‌دهد که این مؤسسه با پشتیبانی مالی دولت هلند، اتحادیه اروپا و نهاد آمریکایی USAID اداره می‌شود؛ همان نهادی که سال‌هاست بازوی اجرای پروژه‌های تغییر رژیم در کشورهای هدف واشنگتن محسوب می‌شود.
پس از روزهایی که رژیم صهیونیستی از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه با مقاومت جانانه ایران، شکست آشکاری خورده و هیمنه امنیتی‌اش فرو ریخت، جبهه دشمن به‌سرعت به سمت جبهه جدیدی از نبرد حرکت کرده است: نبرد نرم علیه ایران. در همین چارچوب، خبر شناسایی حدود ۴۰۰ نفر از اعضای اصلی مؤسسه ایران آکادمیا توسط سازمان اطلاعات سپاه، پرده از بخشی از عملیات پیچیده و چندلایه دشمن برای نفوذ در ذهن و فرهنگ جامعه ایرانی برمی‌دارد.
ایران آکادمیا ظاهراً عنوانی دانشگاهی دارد؛ اما در واقع، پروژه‌ای سیاسی و امنیتی است که از سال‌ها پیش با حمایت مستقیم سرویس‌های غربی و صهیونیستی پایه‌گذاری شد تا از طریق آموزش مجازی، جذب نخبگان و بازتولید محتوای علوم انسانی سکولار و ضدایرانی، یک ساختار فکری جایگزین برای انقلاب اسلامی بسازد.
در میان چهره‌های فعال این شبکه، نام‌هایی چون زینب پیغمبرزاده حامی همجنس‌گرایان و جریان‌های تجزیه‌طلب، نیره توحیدی (از حامیان کمپین زن، زندگی، آزادی) و شیرین عبادی به چشم می‌خورد.
اسناد موجود نشان می‌دهد که این مؤسسه با پشتیبانی مالی دولت هلند، اتحادیه اروپا و نهاد آمریکایی USAID اداره می‌شود؛ همان نهادی که سال‌هاست بازوی اجرای پروژه‌های تغییر رژیم در کشورهای هدف واشنگتن محسوب می‌شود. هدف اصلی آن، پرورش نسلی از کنشگران و اساتید است که بتوانند از درون سیستم آموزشی و فرهنگی ایران، نظام فکری انقلاب اسلامی را تضعیف و فروبپاشند. این مؤسسه با شعارهایی فریبنده مانند آزادی علمی و علوم انسانی مدرن، در حقیقت مفاهیمی نظیر سکولاریسم مطلق، فمینیسم رادیکال، تجزیه‌طلبی قومی و جنسیتی، و انکار هویت اسلامی را ترویج می‌کرد.
در میان چهره‌های فعال این شبکه، نام‌هایی چون زینب پیغمبرزاده حامی همجنس‌گرایان و جریان‌های تجزیه‌طلب، نیره توحیدی (از حامیان کمپین زن، زندگی، آزادی) و شیرین عبادی به چشم می‌خورد. عبادی در دو سال اخیر بیش از ۸۰۰ هزار دلار از منابع آمریکایی برای فعالیت‌های ضدایرانی و ضدتحریم دریافت کرده است و از عناصر اصلی شکل‌دهنده این پروژه در اروپا محسوب می‌شود.
رسانه‌های وابسته به جریان صهیونیستی مانند ایران اینترنشنال نیز با تمام توان، به تقویت و تبلیغ این مؤسسه پرداخته‌اند. جالب آنکه این شبکه‌ها از ایران آکادمیا به‌عنوان نهادی یاد می‌کنند که دسترسی ایرانیان به علوم انسانی مدرن را فراهم کرده است؛ حال آنکه در واقع مأموریت اصلی آن، تربیت نسل جدیدی از براندازان فرهنگی و سیاسی است که در قالب استاد، پژوهشگر یا فعال مدنی در ایران فعالیت می‌کنند.
شناسایی ۴۰۰ نفر از اعضای اصلی این شبکه توسط سازمان اطلاعات سپاه، پیامی روشن برای طراحان جنگ نرم دارد: ایران اسلامی نه‌تنها در میدان نظامی شکست‌ناپذیر است، بلکه در میدان شناختی و فرهنگی نیز هوشیار، بیدار و آماده است.
از سوی دیگر گزارش‌های امنیتی نشان می‌دهد که بیش از ۷۰ درصد دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد ایران آکادمیا در هشت سال اخیر از داخل ایران جذب شده‌اند؛ از جمله دانشجویان ستاره‌دار، پناهجویان، اعضای اقلیت‌های مذهبی و افراد دارای گرایش‌های ضدنظام. این مؤسسه تلاش دارد تا با برقراری ارتباط فکری و عاطفی با این افراد، آنان را به مروجان فکری غرب در داخل کشور تبدیل کند. در واقع، پروژه ایران آکادمیا بخشی از همان طرح کلان غرب برای استحاله فرهنگی نخبگان ایرانی است؛ طرحی که از طریق ادبیات دانشگاهی و ظاهراً علمی، به دنبال زدودن باورهای دینی، انقلابی و ملی از ذهن نسل جوان است.
شناسایی ۴۰۰ نفر از اعضای اصلی این شبکه توسط سازمان اطلاعات سپاه، پیامی روشن برای طراحان جنگ نرم دارد: ایران اسلامی نه‌تنها در میدان نظامی شکست‌ناپذیر است، بلکه در میدان شناختی و فرهنگی نیز هوشیار، بیدار و آماده است. امروز دشمن به‌خوبی می‌داند که دیگر نمی‌تواند با موشک و تانک، انقلاب اسلامی را متوقف کند؛ بنابراین به سراغ ذهن‌ها آمده است. اما تجربه چهار دهه مقاومت نشان داده که ملت ایران هرگز فریب بزک‌های فکری و دانشگاهی غرب را نخواهد خورد.
سخن پایانی
ایران آکادمیا، یک محل پژوهشی و محفل علمی نبود بلکه قرارگاه نفوذ نرم دشمن محسوب می‌شد. غرب با این ابزار، می‌خواست از درون ساختار علمی و فرهنگی ایران، انقلاب را تهی و نخبگان را بی‌ریشه کند. اما واقعیت این است که در برابر چنین پروژه‌هایی، هوشیاری نهادهای امنیتی و بیداری جامعه علمی کشور، بزرگ‌ترین سپر دفاعی ملت ایران است. در جنگ نرم، هر استاد، هر دانشجو و هر فعال فرهنگی، یک سنگر است و دشمن به‌خوبی می‌داند که سنگرهای ایمان و بصیرت در ایران، هنوز تسخیرناپذیرند.