طیف مدعی اصلاحات زمان انتخابات حرفی از کمبود اختیارات نمی زند اما اکنون با ادعای کمبود اختیارات در پی کتمان ناکارآمدی و بیکفایتی خود و فرار از مسئولیت پذیری است
روزنامه لس آنجلس تایمز ۲۸ مهر ۸۸ از زبان «جانهانا» مقام وقت آمریکایی خبر از یک خیانت بزرگ داد و نوشت: «مطمئناً پیامی که از گردهمایی فعالان اپوزیسیون ایران-که درمیان آنها افراد نزدیک به سران جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم، این بود که تحریم باید اعمال شود و باید هرچه شدیدتر باشد؛ تحریم باید بهصورت شوک وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن». آمریکا قطعنامه سنگین ۱۹۲۹ را بر اساس همین گرای تحریم از سوی سران فتنه، دقیقا در سالگرد فتنه ۸۸ و در حمایت و کمک به فتنهگران 88 به ملت ایران تحمیل کرد.
جان بولتون، مشاور پیشین امنیت ملی کاخ سفید و نماینده پیشین آمریکا در سازمان ملل نیز در مقطع فتنه 88 گفته بود: این ناآرامیهای ایران در سال 88 بود که گزینه تحریم ایران را که بیش از دو سال از دستور کار خارج شده بود، مجدداً به روی میز برگرداند.
فتنهگران و مدعیان اصلاحات پس از اینکه در آشوب نیابتی 88 شکست خوردند و آمریکا در هواداری از آنان، تحریم ها را اعمال کرد، در سال 92 گفتند مردم به ما رأی دهند تا تحریم را برداریم و چرخ کارخانه و سانتریفیوژ با هم بچرخد اما سیاست خارجی خائنانه آنها که مبتنی بر انحصاری پنداشتن دنیا در آمریکا و چند کشور اروپایی و اعتماد به آنها بود و رویه این طیف در توافق با آمریکا و اجرای آن به هر قیمت خلاصه میشد، سبب هدررفت فرصتهای شکوفایی اقتصادی، دو برابر شدن تحریمها، رکود فراگیر، افزایش ضریب جینی(شکاف اقتصادی)، رکوردهای تورمی و سختی معیشت مردم گشت.
آنها نه تنها به صنعت هستهای ایران ضربه اساسی زدند، بلکه گفتند برای برداشتن تحریمها باید بر سر توان موشکی و نفوذ منطقه ای نیز مذاکره کرد و اگر حکمت و درایت رهبر معظم انقلاب اسلامی نبود، کشور را به ورطه نابودی کشانده و به لقمهای آماده برای بلعیده شدن تبدیل کرده بودند.
در چنین وضعیت و سابقهای، همین طیف اختیارات بیشتر طلب میکند. دیروز روزنامه سازندگی در صفحه اول خود از قول محمد خاتمی از سران فتنه آمریکایی ـ اسرائیلی 88 تیتر زد؛ «دولت اختیاراتش را پس بگیرد». وی در اظهارات اخیر خود بر حل مشکلات معیشتی تأکید کرده است.
خیانت به انقلاب و مردم در فتنه 88 در شرایطی بود که خاتمی چندین بار در پستوها اعتراف کرد ادعای تقلب در انتخابات دروغ بوده است اما صداقت و شرافت نداشت که این اعتراف را علنی بگوید و روی آتش فتنه بنزین نریزد.
این در حالی است که حقوقهای نجومی، سوزاندن فرصتهای رونق اقتصادی پای امید و اعتماد به آمریکا، تحمیل خسارت محض برجام، به آتش کشیدن سفره مردم، دو برابر شدن تحریمها، برجای گذاشتن بیسابقهترین رکوردهای تورمی، ریختن ذخایر طلا و دلار به کام رانتخواران و حیف و میل بیت المال، دپوی کالاها در گمرکات، بی اعتنایی به مسکن و تورم بالای 600 درصدی آن، شش پله پسرفت در رتبهبندی اقتصادی جهان، تحمیل تورمهای 700 تا 100 درصدی در بسیاری از اقلام، 8 برابر کردن حجم نقدینگی سرگردان، کوتاهی در حمایت از تولید و صادرات، اتخاذ سیاستهای ضد شفافیت و مسبب قاچاق (حذف کارت سوخت، ایرانکد، شبنم و...)، کوتاهی در تأمین و اخذ مالیات از فعالیتهای غیرمولد و اقشار پردرآمد و پرمصرف، سقوط ارزش پول ملی، به تعطیلی کشاندن صدها کارخانه، فراهم آوردن مقدمات فتنههایی مانند ماجرای بنزین و بورس، کوتاهی در اصلاح نظام بانکی تورمساز، فساد دهها هزار میلیارد تومانی در واگذاری برخی شرکتها و کارخانهها، برخورد اهانتبار با منتقدان، باندبازی و عدم رعایت شایسته سالاری، فریب و تحقیر مردم، شایعهسازی و دروغپراکنی، تبرئه دشمن، زمینهسازی برای تحریم و ترور با تضعیف نمایی ایران از دیگر خسارتهایی است که دولت مورد حمایت خاتمی به کشور وارد کرده است.
وی به دلیل خیانتهایش در فتنه 88 که موجب بیثباتی و تحمیل تحریم ها به کشور شد، می بایست در پیشگاه عدالت پاسخگو باشد اما در همین حال وی با فرار رو به جلو و گریز از پاسخگویی، طلبکار است و قدرت بیشتر برای دولت متبوع خود میخواهد. خیانت به انقلاب و مردم در فتنه 88 در شرایطی بود که خاتمی چندین بار در پستوها اعتراف کرد ادعای تقلب در انتخابات دروغ بوده است اما صداقت و شرافت نداشت که این اعتراف را علنی بگوید و روی آتش فتنه بنزین نریزد. او و دیگر سران و دستاندرکاران فتنه، مجرمین اصلی در آسیبهای سنگین به کشور و مردم در فتنه 88، فراهم کردن فرصت برای گروهک های تجزیه طلب و تشجیع دشمن برای شرارت و اعمال تحریم(موسوم به تحریم های فلج کننده) ها هستند و نباید جای طلبکار بنشینند.
طیف مدعی اصلاحات زمان انتخابات حرفی از کمبود اختیارات نمی زند اما اکنون با ادعای کمبود اختیارات در پی کتمان ناکارآمدی و بیکفایتی خود و فرار از مسئولیت پذیری است. آنها از اختیارات خود باخبر بودند و وعده های بسیاری به مردم داده اند. آنان همواره با این ادعای نادرست و بی اساس در پی اهداف شومی همچون خروج از حاکمیت و تحمیل بی ثباتی و آشوب به کشور مشابه شرایط لبنان و عراق در سالهای قبل بودند اما حکمت و درایت رهبر حکیم انقلاب سبب ناکامی آنان و حفظ منافع ملی شد.