وبگاه «العهد» نوشت: «شرایط سودان را باید از منظر وضعیت منطقهای و بینالمللی و در مقطع زمانی بررسی کرد که آمریکا و دشمن صهیونیستی به دنبال تحقق پروژه «اسرائیل بزرگ» هستند، پروژهای که مستلزم تجزیه کشورهای عربی و نیز ایجاد جبهههایی ژئواستراتژیک است که در راستای منافع اسرائیل و محاصره مقاومت فعالیت میکنند. تردیدی نیست که کنترل شبهنظامیان وابسته به رژیم صهیونیستی و آمریکا بر کل سودان یا موفقیت در رسیدن به شرایط تقسیم سودان، علاوه بر جدایی جنوب سودان به معنای جدایی اقلیم دارفور و غرب سودان خواهد بود و این یک هدف آمریکایی و اسرائیلی برای تجزیه منطقه از یک سو و نیز ایجاد جبههای همسو با منافع اسرائیل در منطقه راهبردی ساحل و صحراست که از اهمیت بالایی برخوردار است، این یک پیشرفت راهبردی برای جداسازی شمال آفریقا از جنوب آن و پایان دادن به همبستگی تاریخی و نیز درگیری بر سر منابع بزرگ طلا، اورانیوم و نفت است.»
شبکه ۱۴ تلویزیون رژیم صهیونیستی در گزارشی مدعی شد، نیروهای حماس صفوف خود را در لیبی ساماندهی کرده و خاک این کشور را نقطه آغاز فعالیتهای مختلف خود، از جمله برنامهریزی برای حملات خارجی، ایجاد شبکههای پشتیبانی و اجرای عملیاتهای پیچیده قاچاق اسلحه قرار دادند.
عجیب نیست که به سودان جنوبی تازه استقلال یافته، میزبانی از ساکنان غزه پیشنهاد داده شود و بعید نیست که چنین پیشنهادی به دافور در صورت جدایی یا به سودان به طور کلی در صورتی که این نیروها موفق به کنترل بر کل این کشور شوند، داده شود.
به هر حال آنچه در «الفاشر» و به طور کلی در سودان اتفاق افتاد، از تحولات به وجود آمده در لیبی، نیجریه و مشرق عربی در سوریه و لبنان تا تلاشهایی که در عراق برای استقرار دولتهای همسو و نظامی کردن شبهنظامیان در راستای منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی از جمله اجرای طرح ادعایی «اسرائیل بزرگ» رخ میدهد، موضوعی نیست که بتوان به صورت جزئی و محدود آن را تحلیل کرد؛ بلکه نیازمند رصد راهبردی کل وضعیت به منظور تعیین استراتژی مناسب برای خطرناکترین پروژه علیه امت اسلامی با هدف بلعیدن آن است.