صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۰۱ آذر ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۲  ، 
شناسه خبر : ۳۸۴۳۵۶
همزمان با حضور محمد بن‌سلمان در کاخ سفید دونالد ترامپ به‌صراحت اعلام کرد که روند گفت‌و‌گو با ایران آغاز شده، اما وزارت خارجه ایران این ادعا را قاطعانه رد کرد. طرح چنین دروغی پرسش مهمی را پیش می‌کشد: چرا رئیس‌جمهور آمریکا در مورد مذاکره با ایران دروغ می‌گوید؟

همزمان با حضور محمد بن‌سلمان ولیعهد عربستان در کاخ سفید دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا به‌صراحت اعلام کرد که روند گفت‌و‌گو با ایران آغاز شده، اما وزارت خارجه ایران این ادعا را قاطعانه رد و اعلام کرد در حال حاضر هیچ فرآیند مذاکراتی بین ایران و آمریکا وجود ندارد. طرح چنین دروغی پرسش مهمی را پیش می‌کشد: چرا رئیس‌جمهور آمریکا در مورد مذاکره با ایران دروغ می‌گوید؟

بررسی سابقه رفتاری ترامپ نشان می‌دهد که این ادعا نه یک خطای معمول بلکه ادامه یک الگوی پایدار است. او در دوره اول ریاست‌جمهوری و شروع دوره دوم بار‌ها اقدام به ساختن دستاورد‌های خیالی کرده و هر بار واقعیت را به نفع روایت مطلوبش بازتعریف می‌کند. 

از «صلح تاریخی با کره شمالی» سخن گفت درحالی‌که مذاکرات بدون هیچ نتیجه‌ای پایان یافت، از «پایان جنگ‌های غرب آسیا» صحبت کرد درحالی‌که هیچ جنگی تمام نشده و حتی برخی بحران‌ها تشدید شدند، همچنین از «توافق‌های بی‌سابقه» سخن گفته درحالی‌که ارزیابی نهاد‌های مستقل نشان می‌دهد این توافق‌ها بیشتر نمادین بوده و هیچ تغییر ساختاری ایجاد نکرده‌اند.

این شواهد نشان می‌دهد ترامپ به دنبال دستاورد واقعی نیست بلکه هدفش خلق آن بوده و سپس با ادبیات اغراق‌آمیز به افکار عمومی تحمیل می‌کند. وجه دیگر ماجرا به شخصیت سیاسی او بازمی‌گردد. ترامپ نیاز شدیدی به دیده شدن دارد و حذف شدن از کانون توجه را شکست پرهزینه تلقی می‌کند. او حتی در خلأ واقعیات، خبر تولید می‌کند تا چرخه توجه رسانه‌ای به او ادامه پیدا کند. 

این نیاز در شرایط کنونی با فشار روانی بیشتری همراه شده، زیرا محبوبیت او از ۴۷ درصد در ابتدای دوره دوم ریاست‌جمهوری به حدود ۳۸ درصد سقوط کرده است. چنین کاهش شدیدی معمولاً رؤسای جمهور را به سمت ایجاد «دستاورد‌های فوری» سوق می‌دهد؛ به‌ویژه دستاورد‌هایی که بتوانند شکست‌های داخلی را در سطح خارجی پنهان کنند. ادعای مذاکره با ایران دقیقاً در همین چارچوب قرار می‌گیرد.

در کنار این عوامل، ملاحظات منطقه‌ای نیز نقش مهمی دارد. حضور محمد بن‌سلمان در کاخ سفید و طرح هم‌زمان موضوع ایران نشان می‌دهد ترامپ قصد دارد خود را محور معماری امنیتی غرب آسیا معرفی کند. او می‌خواهد به عربستان و سایر متحدانش القا کند که پرونده ایران همچنان در اختیار واشنگتن قرار دارد و هیچ روندی بدون نقش‌آفرینی آمریکا پیش نمی‌رود. 

ادعای «ایران خواهان توافق است» نیز بخشی از همین تلاش برای نمایش قدرت و مدیریت ادراک متحدان به شمار می‌رود. در واقع ترامپ پس از تجاوز به خاک ایران تلاش دارد القا کند که حملات او باعث شده ایران به‌خاطر قدرت آمریکا بار دیگر به مذاکره تحت فشار روی آورد.

این رفتار نشان می‌دهد او به‌خوبی می‌داند حملات اخیر، تأثیر قابل‌توجهی بر قدرت و جایگاه منطقه‌ای ایران نداشته است و به همین دلیل به توهم وجود مذاکرات متوسل می‌شود. در مجموع، ادعای ترامپ درباره آغاز مذاکره با ایران نه بازتاب واقعیت دیپلماتیک بلکه ادامه یک راهبرد چندلایه است.

او با این ادعا سعی می‌کند ضعف داخلی خود را جبران، جایگاه منطقه‌ای آمریکا را بازسازی و متحدان را مدیریت کند. این روایت‌سازی نه از حقیقت بلکه از نیاز سیاسی و شخصیتی او نشأت می‌گیرد و نشان می‌دهد چرا ترامپ همیشه دست به ساختن «دستاورد‌های خیالی» می‌زند.