محمد مقصودعلی
یافتن راهکارهایی برای پیشبرد اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران در عرصه بینالملل، در شرایط ویژه و حساس فعلی از اهمیت و حساسیت بسیار بالایی برخوردار است. طبیعتا یافتن راهکارها و ساز و کارهایی که پیروزی و کسب منافع حداکثری را برای کشور به دنبال داشته باشد، در حیطه وظایف مسئولین سیاست خارجی کشور، از وزارت گرفته تا شورای عالی امنیت ملی و کمیسیون مربوطه در مجلس میباشد. یقینا پشتیبانی و حمایت احزاب، گروهها، رسانهها و فعالان سیاسی، نقش بسزایی در پیشبرد موفقیتآمیز برنامههای سیاست خارجی کشور ایفا میکند. معالاسف، شاهد آن هستیم احزاب، رسانهها و فعالان سیاسی اصلاحطلب بهخاطر رقابتها و منافع سیاسی به جای اینکه با خواست عمومی ملت غیور و ایران همراهی کنند و دولت را در راه تحقق و دستیابی به حق مسلم ملت یاری نمایند، پیرامون سیاست خارجی دولت نهم از دایره انصاف، خارج شده، صراحتا یا تلویحا علیه دیپلماسی دولت نهم موضع میگیرند.(1)
از آنجا که عزت، حکمت و مصلحت، سه فاکتور اصلی در اتخاذ دیپلماسی فعال و راهبردی محسوب میشود، بر این مبنا برخلاف دعاوی غیرمنصفانه رسانهها و فعالان سیاسی اصلاحطلب، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دولت نهم را میتوان مثبت ارزیابی کرد. دولت جناب آقای دکتر احمدینژاد در جهت پیشبرد سیاست خارجی کشور، حفظ هویت ملی و اسلامی و منافع ملی را متناسب با جایگاه و شان ملت ایران در دستور کار قرار داده است و برای خروج از دیپلماسی منفعل و حرکت بهسوی دیپلماسی فعال اهتمام جدی دارد. در این راستا دولت نهم تلاش دارد با تمام کشورهای دنیا تعامل سازنده و پویا داشته باشد و صرفا دیپلماسی موفق و فعال را در راستای تعامل با یک نقطه یا جریان قوی مانند اروپا یا آمریکا ارزیابی نمیکند. اتخاذ راهبردهای مناسب در جهت گسترش همکاریهای دوجانبه یا چندجانبه منطقهای و بینالمللی، پرهیز از تشنج در روابط با کشورهای غیرمتخاصم، بهرهگیری از روابط برای افزایش توان ملی، مقابله با افزونخواهی کشورهای متخاصم در عین تدبیر و درایت، مقابله با تکقطبی شدن جهان، و همچنین حمایت از مسلمانان و ملتهای مظلوم جهان را میتوان از ویژگیهای مثبت سیاست خارجی دولت نهم برشمرد.
از دیگر اقدامات مهم و پسندیده دیپلماسی دولت نهم، نفی رابطه سلهگر و سلطهپذیر و مقابله عاقلانه و هوشمندانه با نظام سلطه است. دولت نهم طی دو سال اخیر با پافشاری بر احقاق حقوق ملت ایران در دستیابی به فناوری صلحآمیز هستهای و ایجاد تعامل با کشورهای آمریکای لاتین و... بارها نظام سلطه را به چالش کشیده است. و با ابتکارات و دیپلماسی فعال دولت نهم تلاش نظام سلطه در تحقق اصل "سلطهگر ـ سلطهپذیر" و تقسیمبندی کشورها و جریانات موجود در نظام بینالملل را با محور این اصل، ناکام گذاشته است.
دیپلماسی موفق را نباید محدود به تعامل با یک نقطه یا چند قدرت برتر دانست، چرا که هر نقطهای از جهان، پتانسیل و ظرفیت مخصوص به خود را دارد و باید با ایجاد ارتباطات و مناسبات دیپلماتیک، اقتصادی، فرهنگی و... از آنها بهره جست. به عنوان مثال، سرمایهگذاری بر روی سازمان همکاریهای شانگهای و حضور موثر جمهوری اسلامی ایران در این مجموعه به عنوان یک راهبرد استراتژیک دیپلماسی ایران است تا ظرفیتهای بالقوه و بالفعل موجود در میان اعضای سازمان همکاریهای شانگهای در راستای مقابله با سلطهطلبی و تکروی کاخ سفید و غرب تعریف شود.
از این روی، حضور جناب آقای دکتر احمدینژاد به عنوان عضو ناظر و مخالفت با استقرار سیستم دفاع ضدموشکی آمریکا در خاک اروپا باعث تقویت روابط ایران، روسیه و چین شده، از سوی دیگر، نقش بیبدیل جمهوری اسلامی ایران به عنوان تاثیرگذارترین قدرت خاورمیانه بیش از پیش نمایان شد.
مجامع بین المللی و کشورهای تاثیرگذار اروپایی و آمریکایی طرف مذاکره با جمهوری اسلامی ایران، در مقابل استقامت ایران و پافشاری بر مواضع اصولی که عمده آن، مرهون صراحت لهجه و شجاعت رئیسجمهور کشورمان جناب آقای احمدینژاد است، منفعل گشتهاند و سعی دارند براساس واقعیات موجود و عقلانیت در سیاست خارجی، با جمهوری اسلامی ایران تعامل داشته باشند و این روند، دقیقا عکس شرایطی است که سالهای قبل، دولت و مجلس اصلاحات برای کشور به وجود آورده بودند. موید این مطلب، اظهارات جناب آقای دکتر علیاکبر ولایتی، مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالملل است در پاسخ به سوال خبرنگار ایرنا که سوال کرده بود، عدهای معتقدند برای رعایت مصالح و منافع کلان نظام و خروج از یک بحران میتوان بحث تعلیق کوتاهمدت را مطرح کرد، گفت: "آن زمان هم که تعلیق را پذیرفتیم کوتاهمدت نبود، دو سالونیم طول کشید. لذا تعلیق بلندمدت بود و حاضر نیستیم این تجربه را دوباره تکرار کنیم، وی، تعلیق مجدد را تصور خوشبینانهای دانست و گفت: این تصور خوشبینانه، آن روزها طرفدار بیشتری داشت، وقتی تعلیق را پذیرفتیم، نه فقط نظارتهای بیشتر بر فعالیتهای هستهای ما را طلب کردند، بلکه گفتند پروتکل الحاقی را هم بپذیرید. گفتیم مجلس باید تصویب کند، گفتند قبل از تصویب مجلس آن را اجرا کنید و ما هم اجرا کردیم، اما پا را فراتر گذاشتند و خواستار بازرسی از مراکز نظامی شدند. عاقبت دیدیم که بعد از دو سالونیم از آنچه که در روز اول شروع کرده بودیم، عقبتر هستیم و آینده مبهمی را نیز پیشرو داریم." (2)
این واقعیت که از زبان مشاور مقام معظم رهبری در امور بینالملل بیان شد، واقعیت تلخی است که بر اثر برنامهها و استراتژی اصلاحطلبان بر ملت ایران تحمیل شد. برخورد متواضعانه در برابر استکبار جهانی، پذیرش حقارت است و این چیزی است که بسیاری از فعالان سیاسی و رسانههای اصلاحطلب خواهان آن هستند. چرا که اگر غیر از این بود هیچگاه دیپلماسی فعال دولت نهم را که عزت، اقتدار و افتخار ملت ایران را به همراه داشته است صراحتا یا تلویحا مورد هجمه قرار نمیدادند.