١١ آذرماه سالروز شهادت میرزا کوچک خان جنگلی، فرصتی مغتنم برای پاسداشت بزرگمردی از دلاور مردان ایران زمین از یکسو، و معرفی اسطورههای مقاومت و ایستادگی در برابر بیگانگان به نسل جوان از دیگر سوی میباشد. داستان میرزا و قضیه جنگل، نمادی از روح مقاومت، ایستادگی و مبارزه ایرانیان در برابر اجنبی و دخالت بیگانگان در امور داخلی کشور از طریق حضور و نوعی اشغالگری است.
از مقطع مشروطه تا روی کار آمدن رضاخان با کودتای انگلیسیها، ایران به دلیل حضور نیروهای خارجی و خصوصا نیروهای دو قدرت بزرگ و استعماری روس و انگلیس، صحنه قیامها و مبارزات مردمی علیه نیروهای مداخلهگر و نقضکننده حاکمیت ملی و استقلال کشور است.
در میان چندین قیام هم زمان علیه بیگانگان، حرکت و مبارزه جنگلیها به رهبری میرزا کوچک خان در استان گیلان، از اصالت و ویژگیهای خاصی برخوردار است. همین ویژگیها موجب ماندگاری بیشتر این حرکت در تاریخ ایران شده است.
حرکت و مبارزه میرزا کوچک خان جنگلی، از حیث ماهیت مبارزه، یک قیاملله با رویکرد اعتقادی و جهاد فیسبیل الله است. میرزا کوچک خان یک طلبه روحانی تحصیل کرده در حوزه رشت، و متاثر از اندیشههای مبارزاتی علمای بزرگ شیعه علیه استعمارگران خارجی همانند مرحوم آیتالله میرزای شیرازی است. صبغه مردمی و دینخواهی میرزا، به همراه شجاعت، بصیرت، نجابت و تدبیر او در امر مبارزه، از او یک اسطوره و الگوی مبارزه برای آزادیخواهان ساخته است.
حرکت میرزای جنگل در شرایطی که مکاتب سیاسی مادیگرایی، چون مارکسیسم و ناسیونالیسم، پررونق بودند و در جذب هوادار بیشتر تکاپو داشتند؛ یک حرکت مبارزاتی صد درصد خالص و اسلامی بود. میرزا اساس حرکتش را با شریعت تنظیم میکرد و در تمامی امور مقید به رعایت حدود الهی و احکام شرعی بود. او حتی در برخورد با مخالفان خود در درون مجموعهاش از یک سو، و در برخورد با دشمنان از دیگر سوی، هرگز از میسر دین و عقلانیت فاصله نگرفت. میرزای جنگل همواره با تکیه بر ایمان و معنویت، به آینده امیدوار بود و بر همین اساس، هیچگاه برای مبارزه با یک قدرت استعماری، به قدرت استعماری دیگری تکیه نکرد. همین نگاه توحیدی و مردمی میرزا کوچک خان جنگلی، موجب شد تا او هم زمان با قوای روس و انگلیس و نیروهای رضاخان وابسته به انگلیس مبارزه کند. در واقع ماهیت قیام جنگل، مبارزه اسلامی مردم پایه، به صورت هم زمان با قدرتهای استعماری خارجی و استبداد داخلی بود.