صفحه نخست >>  عمومی >> پرسمان
تاریخ انتشار : ۱۵ آذر ۱۴۰۴ - ۰۵:۳۲  ، 
شناسه خبر : ۳۸۴۷۴۵
برای ارائه راهکارهای کنترل تورم در ایران، ابتدا باید ریشه‌های آن را شناخت. بخش اصلی تورم در ایران از جنس عرضه است، یعنی تولید کافی وجود ندارد و هزینه تولید بالا است. به همین دلیل رهبری هم سال‌ها بر رشد تولید و حمایت از تولیدکننده تأکید کرده‌اند. تورم از جنبه‌های دیگر مثل نقدینگی، ساختار اقتصادی، انتظارات و انرژی هم اثرگذار است، اما محور اصلی افزایش تولید است و بدون آن راهکارهای دیگر تأثیر پایدار نخواهند داشت.

1.  تورم از جنس عرضه

1.1.   شوک‌های ارزی و نوسانات دلار: نوسان ارز باعث می‌شود قیمت مواد اولیه و ماشین‌آلات بالا برود و برنامه‌ریزی تولیدکننده مختل شود. این وضعیت باعث افزایش هزینه تمام شده کالاها و کاهش سرمایه‌گذاری صنعتی می‌شود.

1.1.1. اصلاح نظام ارزی کشور: یک نرخ ارز شفاف و کنترل شده باعث می‌شود تولیدکنندگان بتوانند برنامه‌های خود را دقیق پیش ببرند و نوسان قیمت مواد اولیه کنترل شود.

1.1.2.  قیمت‌گذاری داخلی مواد اولیه: مواد داخلی نباید با شیوه‌های قیمت‌گذاری غیر مرسوم فروخته شود، زیرا باعث افزایش غیرضروری هزینه تولید و تورم ناشی از فشار هزینه می‌شود.

1.2.   مشکلات زنجیره تولید و تأمین مواد: انحصار و کمبود مواد اولیه تولید را کُند و گران می‌کند و بسیاری از صنایع نمی‌توانند با برنامه بلندمدت تولید کنند. این موضوع، بازار را دچار آشفتگی و قیمت‌ها را به سرعت افزایش می‌دهد. در برخی موارد شاهد انحصار مطلق یا نسبی هستیم. از جمله خودرو یا واردات برخی کالاهای اساسی.

1.2.1.  رقابتی کردن تأمین مواد: افزایش تعداد واردکننده‌ها و رقابت در بازار مواد اولیه، قیمت تمام شده تولید را کاهش می‌دهد و دست تولیدکننده بازتر می‌شود.

1.2.2.   دیجیتالی‌کردن زنجیره تأمین: ایجاد ارتباط مستقیم و سریع بین تأمین‌کننده و تولیدکننده، زمان و هزینه تأمین مواد را کاهش می‌دهد و تولید را پایدارتر می‌کند.

1.3.  انرژی و ناترازی آن:  قطعی برق و گاز صنایع را متوقف می‌کند و باعث افزایش قیمت تمام شده کالاها می‌شود. کمبود انرژی همچنین سرمایه‌گذاری در تولید را کاهش داده و رشد اقتصادی را کند می‌کند. سرمایه‌گذاری در نیروگاه‌ها و ایجاد قراردادهای طولانی‌مدت انرژی برای صنایع بزرگ، ثبات تولید و کاهش توقف‌ها را تضمین می‌کند.

1.4.   بهره‌وری و فناوری پایین : ماشین‌آلات قدیمی و فناوری ناکارآمد باعث افزایش هزینه تولید و کاهش کیفیت محصولات می‌شوند. این وضعیت توان رقابت‌پذیری صنایع داخلی را نیز کاهش می‌دهد.

1.4.1.  نوسازی خطوط تولید:  تسهیلات هدفمند برای به‌روز کردن کارخانه‌ها، تولید با هزینه کمتر و کیفیت بالاتر را ممکن می‌کند و تورم عرضه‌ای را کاهش می‌دهد.

1.4.2.  سرمایه‌گذاری در نوآوری و تحقیق و توسعه: پشتیبانی از فناوری و نوآوری باعث افزایش سرعت تولید، کاهش هزینه و ایجاد محصولات با ارزش افزوده بیشتر می‌شود.

2.  تورم از جنس تقاضا

2.1.   کسری بودجه و استقراض دولت: کسری بودجه مزمن و استقراض دولت از بانک مرکزی باعث ورود پول زیاد به بازار می‌شود. این امر باعث رشد نقدینگی و افزایش قیمت‌ها می‌شود و تورم پولی ایجاد می‌کند.

2.1.1. اصلاح بودجه و واقعی‌کردن درآمدها: با واقعی‌کردن هزینه‌ها و درآمدها و حذف درآمدهای غیرواقعی، فشار برای چاپ پول کاهش یافته و تورم کنترل می‌شود.

2.1.2.  ممنوع کردن استقراض غیرضرور از بانک مرکزی: استقراض مستقیم دولت از بانک مرکزی جای خود را به استفاده از اوراق و مالیات می‌دهد تا نقدینگی بی‌کیفیت وارد بازار نشود.

2.2.   نظام بانکی ناکارآمد:  بانک‌های ناتراز با اضافه برداشت نقدینگی بی‌کیفیت ایجاد می‌کنند و پول بدون پشتوانه وارد اقتصاد می‌شود. این نقدینگی تورم را بالا می‌برد و سرمایه‌گذاری را کاهش می‌دهد.

2.2.1.  اصلاح ساختار بانک‌ها:  ساماندهی دارایی‌های مشکل‌دار و توقف بانکداری غیرمولد نقدینگی بی‌کیفیت را کاهش می‌دهد و سیستم بانکی را سالم‌تر می‌کند.

2.2.2.  نظارت بانک مرکزی و توقف بنگاه‌داری بانک‌ها:  شفافیت مالی بانک‌ها و محدود کردن فعالیت‌های غیرمولد باعث کنترل خلق پول بی‌رویه و کاهش تورم می‌شود.

2.3.   فعالیت‌های نامولد و سفته‌بازی: سرمایه‌گذاری در بازارهای غیرمولد مثل دلار، طلا و زمین باعث بالا رفتن قیمت‌ها بدون افزایش تولید می‌شود. نقدینگی از تولید واقعی دور می‌شود و تورم تقاضایی تشدید می‌شود.

2.3.1. مالیات بر سوداگری: مالیات بر دارایی‌های سوداگرانه، نقدینگی را به سمت فعالیت‌های مولد و تولید واقعی هدایت می‌کند و سفته‌بازی را کاهش می‌دهد.

2.3.2.   ایجاد ابزارهای سرمایه‌گذاری امن: صندوق‌ها و سرمایه‌گذاری‌های کم‌ریسک، پول مردم را به سمت تولید و سرمایه‌گذاری واقعی هدایت می‌کند و تورم را کاهش می‌دهد.

3.  تورم ساختاری

3.1.  . تودرتوی نهادی و چندگانگی تصمیم‌گیری: وجود نهادهای متعدد تصمیم‌گیر باعث تضاد و تاخیر در تصمیمات اقتصادی می‌شود و هزینه تولید را بالا می‌برد.

3.1.1.   ایجاد فرماندهی واحد اقتصادی به شکل واقعی نه فرمالیته: تمرکز تصمیمات اقتصادی در یک مرکز، هماهنگی سیاست‌ها و کاهش تضادهای نهادی را تضمین می‌کند.

3.1.2.  حذف مقررات متناقض: یکپارچه‌سازی قوانین و کاهش مقررات اضافی، مسیر تولید را کوتاه‌تر و هزینه‌ها را کاهش می‌دهد.

3.2.  محیط نامساعد کسب‌وکار: مجوزهای طولانی و تغییرات ناگهانی قوانین سرمایه‌گذار را دلسرد می‌کند و ورود به تولید را سخت می‌کند.

3.2.1.  الکترونیکی‌کردن مجوزها: دسترسی سریع وآنلاین به مجوزها، زمان شروع تولید را کاهش و هزینه‌ها را کم می‌کند.

3.2.2.  تثبیت قوانین و کاهش تغییرات ناگهانی: قوانین ثابت و قابل پیش‌بینی، اعتماد سرمایه‌گذاران را افزایش می‌دهد و تولید پایدار می‌شود.

4.         تورم انتظاری

4.1.   انتظارات سیاسی و مذاکرات خارجی: اخبار سیاسی و شایعات مذاکرات، باعث هجوم مردم به ارز و افزایش قیمت‌ها می‌شود، حتی بدون تغییر واقعی در اقتصاد.

4.1.1. اطلاع‌رسانی شفاف دولت: اعلام برنامه‌ها و سیاست‌های مشخص، اعتماد مردم را بالا می‌برد و رفتار بازار را کنترل می‌کند.

4.1.2. ایجاد لنگرهای انتظاری پایدار: تعیین اهداف روشن اقتصادی و ارزی، باعث آرامش بازار و کاهش نوسان قیمت‌ها می‌شود.

4.2.   شوک‌های امنیتی و منطقه‌ای: ناامنی وتنش‌ها مردم را به دارایی‌های امن سوق می‌دهد و قیمت‌ها سریع بالا می‌رود.

4.2.1.  دیپلماسی فعال منطقه‌ای و بین المللی: کاهش تنش‌ها فشار روانی و انتظارات تورمی را کم کرده و ثبات بازار را افزایش می‌دهد.

4.2.2.   نوع صادرات و منابع ارزی و استفاده از پیمان‌های پولی دوجانبه و تهاتر:

5.  تراز انرژی و اثر آن بر تورم

5.1.   کمبود انرژی برای تولید:  قطعی برق و گاز، تولید را متوقف و قیمت کالاها را بالا می‌برد. این کمبود مانع رشد اقتصادی و توسعه صنایع می‌شود.

5.1.1. سرمایه‌گذاری در نیروگاه‌ها و شبکه انتقال: تأمین انرژی پایدار، تولید را مستمر و هزینه‌ها را کاهش می‌دهد و رشد تولید را تضمین می‌کند.

5.1.2.  قراردادهای بلندمدت انرژی برای صنایع بزرگ:  تضمین انرژی برای تولیدکننده، مانع توقف تولید و افزایش قیمت‌ها می‌شود.

5.2.   واردات انرژی و فشار ارزی : وابستگی به واردات انرژی، ارز را مصرف کرده و باعث افزایش قیمت کالاها و تورم می‌شود.

5.2.1.   توسعه میادین گازی و افزایش تولید داخلی: تولید داخلی انرژی، فشار بر ارز و قیمت‌ها را کاهش می‌دهد و تولید را پایدار می‌کند.

5.2.2. بهینه‌سازی مصرف انرژی در بخش خانگی و صنعتی: مدیریت مصرف انرژی، کمبود را کاهش داده و مانع توقف تولید و افزایش قیمت‌ها می‌شود.

منبع: پرسمان سیاسی هفته شماره 31