1. تورم از جنس عرضه
1.1. شوکهای ارزی و نوسانات دلار: نوسان ارز باعث میشود قیمت مواد اولیه و ماشینآلات بالا برود و برنامهریزی تولیدکننده مختل شود. این وضعیت باعث افزایش هزینه تمام شده کالاها و کاهش سرمایهگذاری صنعتی میشود.
1.1.1. اصلاح نظام ارزی کشور: یک نرخ ارز شفاف و کنترل شده باعث میشود تولیدکنندگان بتوانند برنامههای خود را دقیق پیش ببرند و نوسان قیمت مواد اولیه کنترل شود.
1.1.2. قیمتگذاری داخلی مواد اولیه: مواد داخلی نباید با شیوههای قیمتگذاری غیر مرسوم فروخته شود، زیرا باعث افزایش غیرضروری هزینه تولید و تورم ناشی از فشار هزینه میشود.
1.2. مشکلات زنجیره تولید و تأمین مواد: انحصار و کمبود مواد اولیه تولید را کُند و گران میکند و بسیاری از صنایع نمیتوانند با برنامه بلندمدت تولید کنند. این موضوع، بازار را دچار آشفتگی و قیمتها را به سرعت افزایش میدهد. در برخی موارد شاهد انحصار مطلق یا نسبی هستیم. از جمله خودرو یا واردات برخی کالاهای اساسی.
1.2.1. رقابتی کردن تأمین مواد: افزایش تعداد واردکنندهها و رقابت در بازار مواد اولیه، قیمت تمام شده تولید را کاهش میدهد و دست تولیدکننده بازتر میشود.
1.2.2. دیجیتالیکردن زنجیره تأمین: ایجاد ارتباط مستقیم و سریع بین تأمینکننده و تولیدکننده، زمان و هزینه تأمین مواد را کاهش میدهد و تولید را پایدارتر میکند.
1.3. انرژی و ناترازی آن: قطعی برق و گاز صنایع را متوقف میکند و باعث افزایش قیمت تمام شده کالاها میشود. کمبود انرژی همچنین سرمایهگذاری در تولید را کاهش داده و رشد اقتصادی را کند میکند. سرمایهگذاری در نیروگاهها و ایجاد قراردادهای طولانیمدت انرژی برای صنایع بزرگ، ثبات تولید و کاهش توقفها را تضمین میکند.
1.4. بهرهوری و فناوری پایین : ماشینآلات قدیمی و فناوری ناکارآمد باعث افزایش هزینه تولید و کاهش کیفیت محصولات میشوند. این وضعیت توان رقابتپذیری صنایع داخلی را نیز کاهش میدهد.
1.4.1. نوسازی خطوط تولید: تسهیلات هدفمند برای بهروز کردن کارخانهها، تولید با هزینه کمتر و کیفیت بالاتر را ممکن میکند و تورم عرضهای را کاهش میدهد.
1.4.2. سرمایهگذاری در نوآوری و تحقیق و توسعه: پشتیبانی از فناوری و نوآوری باعث افزایش سرعت تولید، کاهش هزینه و ایجاد محصولات با ارزش افزوده بیشتر میشود.
2. تورم از جنس تقاضا
2.1. کسری بودجه و استقراض دولت: کسری بودجه مزمن و استقراض دولت از بانک مرکزی باعث ورود پول زیاد به بازار میشود. این امر باعث رشد نقدینگی و افزایش قیمتها میشود و تورم پولی ایجاد میکند.
2.1.1. اصلاح بودجه و واقعیکردن درآمدها: با واقعیکردن هزینهها و درآمدها و حذف درآمدهای غیرواقعی، فشار برای چاپ پول کاهش یافته و تورم کنترل میشود.
2.1.2. ممنوع کردن استقراض غیرضرور از بانک مرکزی: استقراض مستقیم دولت از بانک مرکزی جای خود را به استفاده از اوراق و مالیات میدهد تا نقدینگی بیکیفیت وارد بازار نشود.
2.2. نظام بانکی ناکارآمد: بانکهای ناتراز با اضافه برداشت نقدینگی بیکیفیت ایجاد میکنند و پول بدون پشتوانه وارد اقتصاد میشود. این نقدینگی تورم را بالا میبرد و سرمایهگذاری را کاهش میدهد.
2.2.1. اصلاح ساختار بانکها: ساماندهی داراییهای مشکلدار و توقف بانکداری غیرمولد نقدینگی بیکیفیت را کاهش میدهد و سیستم بانکی را سالمتر میکند.
2.2.2. نظارت بانک مرکزی و توقف بنگاهداری بانکها: شفافیت مالی بانکها و محدود کردن فعالیتهای غیرمولد باعث کنترل خلق پول بیرویه و کاهش تورم میشود.
2.3. فعالیتهای نامولد و سفتهبازی: سرمایهگذاری در بازارهای غیرمولد مثل دلار، طلا و زمین باعث بالا رفتن قیمتها بدون افزایش تولید میشود. نقدینگی از تولید واقعی دور میشود و تورم تقاضایی تشدید میشود.
2.3.1. مالیات بر سوداگری: مالیات بر داراییهای سوداگرانه، نقدینگی را به سمت فعالیتهای مولد و تولید واقعی هدایت میکند و سفتهبازی را کاهش میدهد.
2.3.2. ایجاد ابزارهای سرمایهگذاری امن: صندوقها و سرمایهگذاریهای کمریسک، پول مردم را به سمت تولید و سرمایهگذاری واقعی هدایت میکند و تورم را کاهش میدهد.
3. تورم ساختاری
3.1. . تودرتوی نهادی و چندگانگی تصمیمگیری: وجود نهادهای متعدد تصمیمگیر باعث تضاد و تاخیر در تصمیمات اقتصادی میشود و هزینه تولید را بالا میبرد.
3.1.1. ایجاد فرماندهی واحد اقتصادی به شکل واقعی نه فرمالیته: تمرکز تصمیمات اقتصادی در یک مرکز، هماهنگی سیاستها و کاهش تضادهای نهادی را تضمین میکند.
3.1.2. حذف مقررات متناقض: یکپارچهسازی قوانین و کاهش مقررات اضافی، مسیر تولید را کوتاهتر و هزینهها را کاهش میدهد.
3.2. محیط نامساعد کسبوکار: مجوزهای طولانی و تغییرات ناگهانی قوانین سرمایهگذار را دلسرد میکند و ورود به تولید را سخت میکند.
3.2.1. الکترونیکیکردن مجوزها: دسترسی سریع وآنلاین به مجوزها، زمان شروع تولید را کاهش و هزینهها را کم میکند.
3.2.2. تثبیت قوانین و کاهش تغییرات ناگهانی: قوانین ثابت و قابل پیشبینی، اعتماد سرمایهگذاران را افزایش میدهد و تولید پایدار میشود.
4. تورم انتظاری
4.1. انتظارات سیاسی و مذاکرات خارجی: اخبار سیاسی و شایعات مذاکرات، باعث هجوم مردم به ارز و افزایش قیمتها میشود، حتی بدون تغییر واقعی در اقتصاد.
4.1.1. اطلاعرسانی شفاف دولت: اعلام برنامهها و سیاستهای مشخص، اعتماد مردم را بالا میبرد و رفتار بازار را کنترل میکند.
4.1.2. ایجاد لنگرهای انتظاری پایدار: تعیین اهداف روشن اقتصادی و ارزی، باعث آرامش بازار و کاهش نوسان قیمتها میشود.
4.2. شوکهای امنیتی و منطقهای: ناامنی وتنشها مردم را به داراییهای امن سوق میدهد و قیمتها سریع بالا میرود.
4.2.1. دیپلماسی فعال منطقهای و بین المللی: کاهش تنشها فشار روانی و انتظارات تورمی را کم کرده و ثبات بازار را افزایش میدهد.
4.2.2. نوع صادرات و منابع ارزی و استفاده از پیمانهای پولی دوجانبه و تهاتر:
5. تراز انرژی و اثر آن بر تورم
5.1. کمبود انرژی برای تولید: قطعی برق و گاز، تولید را متوقف و قیمت کالاها را بالا میبرد. این کمبود مانع رشد اقتصادی و توسعه صنایع میشود.
5.1.1. سرمایهگذاری در نیروگاهها و شبکه انتقال: تأمین انرژی پایدار، تولید را مستمر و هزینهها را کاهش میدهد و رشد تولید را تضمین میکند.
5.1.2. قراردادهای بلندمدت انرژی برای صنایع بزرگ: تضمین انرژی برای تولیدکننده، مانع توقف تولید و افزایش قیمتها میشود.
5.2. واردات انرژی و فشار ارزی : وابستگی به واردات انرژی، ارز را مصرف کرده و باعث افزایش قیمت کالاها و تورم میشود.
5.2.1. توسعه میادین گازی و افزایش تولید داخلی: تولید داخلی انرژی، فشار بر ارز و قیمتها را کاهش میدهد و تولید را پایدار میکند.
5.2.2. بهینهسازی مصرف انرژی در بخش خانگی و صنعتی: مدیریت مصرف انرژی، کمبود را کاهش داده و مانع توقف تولید و افزایش قیمتها میشود.
منبع: پرسمان سیاسی هفته شماره 31