1. طباطبایی که به «فرمانده در سایه» مشهور بود، به دلیل نقش راهبردی در طراحی سازمان رزم یگانهای نخبه حزبالله، یکی از ارکان اصلی قدرت نظامی این جنبش محسوب میشد.
2. او فرمانده واکنش سریع یگان رضوان و مسئول عملیاتهای نفوذی در صورت توسعه جنگ به عمق اراضی اشغالی بوده و همین ویژگی او را به یک هدف فوقالعاده ارزشمند برای اسرائیل تبدیل میکرد.
3. پس از شهادت ابراهیم عقیل، طباطبایی به عنوان فرمانده ارکان نظامی منصوب شد و در کنار حاج محمد حیدر، ستون اصلی راهبرد نظامی حزبالله را شکل میداد. ترور او، صرفاً از دستدادن یک فرمانده نیست؛ ضربه به ذهنِ طراح و معمار بخشی از توان استراتژیک مقاومت است.
4. براساس ارزیابی مؤسسات امنیتی رژیم صهیونیستی، او مسئول بخش قابلتوجهی از فرآیندهای بازتولید توان موشکی، پهپادی، لجستیکی و زیرزمینی حزبالله بود؛ لذا حذف او یک تلاش آشکار برای توقف روند بازسازی محسوب میشود.
5. دشمن به جنگ ترمیمی منطقهای وارد شده است. ترورهای اخیر در غزه، در دیرالبلح، در ضاحیه بیروت همه نشان از ورود رژیم به یک فاز جدید دارد؛ گسترش ترور با حمایت مستقیم آمریکا برای جلوگیری از ترمیم محور مقاومت.
6. در پاسخ به این که چرا اسرائیل دست به این ترور زد؟ دلایل راهبردی تلآویو را می توان این گونه برشمرد:
6.1. جلوگیری از تکمیل «بازسازی پنهان» حزبالله؛ اسرائیل برای توقف این روند، به سراغ فرمانده اصلی بازسازی رفت.
6.2. فشار بر دولت لبنان برای خلع سلاح حزبالله؛ تلآویو معتقد است دولت لبنان اراده کافی برای خلع سلاح ندارد؛در نتیجه با هدف قراردادن ضاحیه، رژیم میخواهد بگوید یا حزبالله خلع سلاح شود، یا حمله به عمق لبنان را ادامه میدهیم.
6.3. بهرهگیری از «آزادی عمل» ناشی از آتشبس یکطرفه،
7. در برآورد وضعیت حزب الله باید گفت که پس از عملیات طوفان الاقصی حزبالله با ترورهای متعدد روبهرو شد، بخشی از ساختار بازدارندگیاش آسیب دید؛ در فضای داخلی لبنان نیز فشار بیسابقهای برای خلع سلاح به وجود آمده است لذا این شرایط فضای پاسخ را برای حزبالله سخت کرده است. اما حزبالله ضعیف نشده است. برخلاف برخی تحلیلها سازمان رزم حزبالله پابرجاست؛ تونلها و زیرساختهای زیرزمینی همچنان فعالاند؛ فرماندهی از جنوب لیتانی به بقاع منتقل شده که امنتر و مستحکمتر است؛ تولید سلاح در داخل لبنان در حال سرعتگرفتن است. با این حال باید گفت که توان پاسخ حزبالله از بین نرفته، بلکه اکنون پاسخ دادن، از حیث راهبردی پیچیده و دارای مولفههای تودرتو شده است.
8. در شرایط فعلی مقاومت در دو سطح عمل میکند:
8.1. سطح اول: مواضع علنی، آرام، محاسبهشده و بدون اعلام جنگ.
8.2. سطح دوم: پشت صحنه - آمادهسازی غافلگیریها بدون افشا، ادامه بازسازی، جابهجایی فرماندهی، توسعه شبکه صنعتی زیرزمینی.
9. درباره اینکه چهگزینههایی پیشروی مقاومت است؟ باید سناریوهای ذیل را برشمرد:
9.1. سناریوی نخست: ادامه مسیر بازسازی بدون پاسخ فوری: این گزینه به معنای جلوگیری از ورود به جنگ گسترده، خرید زمان برای تکمیل زیرساختها، تغییر آرایش نظامی، افزایش حفاظت و اصلاح شکافهای امنیتی است. این سناریو به نظر می رسد فعلاً محتملتر است.
9.2. سناریو دوم: پاسخ محدود، اما مؤثر: باید در نظر داشت که یک پاسخ محدود ممکن است معادله بازدارندگی را احیا کند، اسرائیل را مجبور به عقبنشینی از برخی محاسبات و رفتارهای فعلی کند؛ اما خطر تشدید جنگ وجود دارد.
9.3. سناریو سوم: ورود به جنگ گسترده: این گزینه کماحتمال است، اما اگر اسرائیل خودش جنگ را آغاز کند، حزبالله ناچار وارد میشود.
سناریوی چهارم: غافلگیری بزرگ: الگوی رفتاری حزبالله احتمال رفتار یا پاسخ دور از انتظار را بعید و غیرممکن نمیداند.
منبع: پرسمان سیاسی هفته شماره 31