صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۴ آذر ۱۴۰۴ - ۱۱:۳۶  ، 
شناسه خبر : ۳۸۵۲۳۷
حماس در هفت اکتبر، در یک منطقه جنگی اشغال‌شده، به اهداف نظامی حمله کرد، اما حادثه سیدنی حمله به غیرنظامیان در کشوری دور از خط مقدم درگیری بود. این تفاوت بنیادین احتمال استفاده ابزاری از این تراژدی را تقویت می‌کند. به نظر می‌رسد بازیگران اصلی این میدان در تلاش‌اند از خون بی‌گناهان سکوی پرشی برای تحقق اهداف سیاسی خود بسازند: رژیم صهیونی برای مظلوم‌نمایی و خاموش کردن صدای منتقدان در استرالیا و شاید گروه‌های تندرو برای شعله‌ور کردن آتش اختلاف.
پایگاه بصیرت / مصطفی علیجان زاده
حمله افراد مسلح به جشن حنوکای یهودیان در سیدنی که ده‌ها کشته و زخمی بر جای گذاشت، نه تنها یک فاجعه انسانی بود، بلکه نقطه آغاز پیچیده‌ای از روایت‌های سیاسی متضاد شد. این رویداد تلخ بلافاصله در محافل رسانه‌ای و سیاسی به ابزاری برای تفسیرهای ایدئولوژیک تبدیل گردید. از یک سو، نهادها و رسانه‌های صهیونیست تلاش کردند با شبیه‌سازی این حادثه به عملیات هفت اکتبر، فضایی از مظلوم‌نمایی گسترده ایجاد کنند و همزمان دولت استرالیا را به باد انتقاد گرفتند و مدعی شدند مقامات این کشور به هشدارها درباره فعالیت‌های ضدیهودی بی‌توجهی کرده‌اند. این روایت، تلاشی آشکار برای تبدیل یک تراژدی محلی به سندی برای اثبات ادعای یهودستیزی جهانی بود.با این حال، بستر اجتماعی استرالیا در ماه‌های اخیر حکایت دیگری دارد. این کشور که همواره متحد سنتی رژیم صهیونی و حیاط خلوت منافع غرب تلقی شده، شاهد خیزشی بی‌سابقه در حمایت از مردم فلسطین بوده است. فجایع جنگ غزه با ده‌ها هزار کشته و میلیون‌ها آواره، وجدان عمومی استرالیا را جریحه‌دار کرده است؛ راهپیمایی‌های سراسری در شهرهای مختلف این کشور گواه این تحول عمیق است.در این فضا، سؤالات جدی درباره انگیزه واقعی مهاجمان سیدنی مطرح است: آیا این اقدام انفجار خشونت‌آمیز انزجار عمومی از سیاست‌های رژیم صهیونی بود یا سناریویی برنامه‌ریزی‌شده توسط بازیگرانی خاص برای ایجاد موج یهودستیزی ساختگی، سرکوب جنبش حامی فلسطین و تحت فشار قرار دادن دولت استرالیا؟ پیشینه این فشارها آشکار است؛ چند ماه پیش، لابی صهیونی دولت استرالیا را وادار کرد تا با فرافکنی و نسبت دادن اعتراضات به ایران، سفیر این کشور را اخراج کند.نکته کلیدی در تضاد روایت‌ها نهفته است: از یک طرف، نفرت فزاینده از سیاست‌های صهیونی در استرالیا عادی و غیرقابل انکار توصیف شده و از طرف دیگر، اقدام به تیراندازی به روی جمعیتی غیرنظامی در یک جشن، اقدامی غیرطبیعی و افراطی است که با منطق اعتراضات مسالمت‌آمیز مردمی همخوانی ندارد. این تناقض، قلب معما را تشکیل می‌دهد.
حماس در هفت اکتبر، در یک منطقه جنگی اشغال‌شده، به اهداف نظامی حمله کرد، اما حادثه سیدنی حمله به غیرنظامیان در کشوری دور از خط مقدم درگیری بود. این تفاوت بنیادین احتمال استفاده ابزاری از این تراژدی را تقویت می‌کند. به نظر می‌رسد بازیگران اصلی این میدان در تلاش‌اند از خون بی‌گناهان سکوی پرشی برای تحقق اهداف سیاسی خود بسازند: رژیم صهیونی برای مظلوم‌نمایی و خاموش کردن صدای منتقدان در استرالیا و شاید گروه‌های تندرو برای شعله‌ور کردن آتش اختلاف.
در نهایت، حادثه سیدنی در هاله‌ای از سایه‌های تردید فرو رفته است. این رویداد بیش از آنکه پاسخی ساده داشته باشد، آیینه‌ای از جنگ روایت‌ها در جهان امروز است؛ جایی که هر تراژدی می‌تواند به سرعت به سلاحی تبلیغاتی در نبرد بزرگ‌تر برای تسخیر اذهان تبدیل شود. روشن‌شدن کامل این ماجرا نه تنها نیازمند تحقیقات قضایی دقیق و بی‌طرف است، بلکه مستلزم هوشیاری افکار عمومی در برابر روایت‌سازی‌های شتابزده و مغرضانه می‌باشد.