اشاره:
سرویس سیاسی
همانگونه که هفته پیش یکی از روزنامههای دوم خردادی به اصلاحطلبان گفت که آنان چارهای جز حضور در انتخابات ندارند و قهر آنها از انتخابات را مردم به چیزی حساب نخواهند کرد، همه اخبار حکایت از آن دارد که افراطیون مدعی اصلاحات نیز دریافتهاند که جز حضور در میدان رقابت انتخاباتی، راهی دیگر فرا رویشان قرار ندارد و اعلام «قهر و ناز» و تهدید به عدم شرکت در کورس رقابت، تنها یک «بلوف تبلیغاتی آن هم با مشت خالی» است. این بلوف تبلیغاتی تندروهای دوم خردادی دو مرحله عمده دارد: تندروها در گام اول امیدوارند که از طریق فشار افکار عمومی بتوانند رخنه و روزنهای هر چند محدود و کوچک را در اراده هیئتهای اجرایی و نظارت ایجاد کنند تا شاید بخشی از ساختارشکنان توسط این مراجع تایید صلاحیت شوند، و از آنجا که پیشبینی میشود از این حربه آنان نتیجهای حاصل نشود، در گام بعدی امیدوارند که بتوانند از رد صلاحیتهای قانونی، یک «سناریوی مظلومنمایی» بسازند تا بتوانند برای صحنه بیطرفدار اصلاحات، جذابیت کاذبی در لوای «مظلومیت» فراهم آورند. سناریویی که از خرداد 76 تا بهمن 78 و در سه انتخابات پیاپی موجبات پیروزی آنان را رقم زد، اما وقتی چنته خالی اصلاحطلبان افراطی در برابر دیدگان ملت عیان گردید، از انتخابات شوراهای دوم تاکنون جز نمره مردودی، نمره دیگری در کارنامه مدعیان اصلاحات ثبت نشده و پیشبینی میشود که سلاح کهنه «مظلومنمایی» هم نتواند گره از کار فرو بسته آنان بگشاید.
در همین حال جالب این است که بنا بر اظهارات رسمی مسئولان انتخاباتی اصلاحطلبان افراطی با وجود همه سر و صداهای ظاهری درباره «حجم عظیم رد صلاحیتها»(؟!) تصمیمگیرندگان اصلی و گردانندگان پشت صحنه جبهه مدعیان اصلاحات در آرامش کامل به تنظیم لیستهای انتخاباتی خود مشغول هستند و این خود علامتی است از اینکه اولاً برخلاف آنچه اصلاحطلبان سعی میکنند وانمود کنند، تعداد اصلاحطلبان تایید شده آنقدر هست که بتوان با آن فهرستی تهیه کرد. ثانیاً نشان میدهد افراطیها میدانند جز حضور در انتخابات راهی دیگر ندارند. اجازه بدهید با هم این مسیر خبری را مرور کنیم:
">اشاره:
سرویس سیاسی
همانگونه که هفته پیش یکی از روزنامههای دوم خردادی به اصلاحطلبان گفت که آنان چارهای جز حضور در انتخابات ندارند و قهر آنها از انتخابات را مردم به چیزی حساب نخواهند کرد، همه اخبار حکایت از آن دارد که افراطیون مدعی اصلاحات نیز دریافتهاند که جز حضور در میدان رقابت انتخاباتی، راهی دیگر فرا رویشان قرار ندارد و اعلام «قهر و ناز» و تهدید به عدم شرکت در کورس رقابت، تنها یک «بلوف تبلیغاتی آن هم با مشت خالی» است. این بلوف تبلیغاتی تندروهای دوم خردادی دو مرحله عمده دارد: تندروها در گام اول امیدوارند که از طریق فشار افکار عمومی بتوانند رخنه و روزنهای هر چند محدود و کوچک را در اراده هیئتهای اجرایی و نظارت ایجاد کنند تا شاید بخشی از ساختارشکنان توسط این مراجع تایید صلاحیت شوند، و از آنجا که پیشبینی میشود از این حربه آنان نتیجهای حاصل نشود، در گام بعدی امیدوارند که بتوانند از رد صلاحیتهای قانونی، یک «سناریوی مظلومنمایی» بسازند تا بتوانند برای صحنه بیطرفدار اصلاحات، جذابیت کاذبی در لوای «مظلومیت» فراهم آورند. سناریویی که از خرداد 76 تا بهمن 78 و در سه انتخابات پیاپی موجبات پیروزی آنان را رقم زد، اما وقتی چنته خالی اصلاحطلبان افراطی در برابر دیدگان ملت عیان گردید، از انتخابات شوراهای دوم تاکنون جز نمره مردودی، نمره دیگری در کارنامه مدعیان اصلاحات ثبت نشده و پیشبینی میشود که سلاح کهنه «مظلومنمایی» هم نتواند گره از کار فرو بسته آنان بگشاید.
در همین حال جالب این است که بنا بر اظهارات رسمی مسئولان انتخاباتی اصلاحطلبان افراطی با وجود همه سر و صداهای ظاهری درباره «حجم عظیم رد صلاحیتها»(؟!) تصمیمگیرندگان اصلی و گردانندگان پشت صحنه جبهه مدعیان اصلاحات در آرامش کامل به تنظیم لیستهای انتخاباتی خود مشغول هستند و این خود علامتی است از اینکه اولاً برخلاف آنچه اصلاحطلبان سعی میکنند وانمود کنند، تعداد اصلاحطلبان تایید شده آنقدر هست که بتوان با آن فهرستی تهیه کرد. ثانیاً نشان میدهد افراطیها میدانند جز حضور در انتخابات راهی دیگر ندارند. اجازه بدهید با هم این مسیر خبری را مرور کنیم:
">اشاره:
سرویس سیاسی
همانگونه که هفته پیش یکی از روزنامههای دوم خردادی به اصلاحطلبان گفت که آنان چارهای جز حضور در انتخابات ندارند و قهر آنها از انتخابات را مردم به چیزی حساب نخواهند کرد، همه اخبار حکایت از آن دارد که افراطیون مدعی اصلاحات نیز دریافتهاند که جز حضور در میدان رقابت انتخاباتی، راهی دیگر فرا رویشان قرار ندارد و اعلام «قهر و ناز» و تهدید به عدم شرکت در کورس رقابت، تنها یک «بلوف تبلیغاتی آن هم با مشت خالی» است. این بلوف تبلیغاتی تندروهای دوم خردادی دو مرحله عمده دارد: تندروها در گام اول امیدوارند که از طریق فشار افکار عمومی بتوانند رخنه و روزنهای هر چند محدود و کوچک را در اراده هیئتهای اجرایی و نظارت ایجاد کنند تا شاید بخشی از ساختارشکنان توسط این مراجع تایید صلاحیت شوند، و از آنجا که پیشبینی میشود از این حربه آنان نتیجهای حاصل نشود، در گام بعدی امیدوارند که بتوانند از رد صلاحیتهای قانونی، یک «سناریوی مظلومنمایی» بسازند تا بتوانند برای صحنه بیطرفدار اصلاحات، جذابیت کاذبی در لوای «مظلومیت» فراهم آورند. سناریویی که از خرداد 76 تا بهمن 78 و در سه انتخابات پیاپی موجبات پیروزی آنان را رقم زد، اما وقتی چنته خالی اصلاحطلبان افراطی در برابر دیدگان ملت عیان گردید، از انتخابات شوراهای دوم تاکنون جز نمره مردودی، نمره دیگری در کارنامه مدعیان اصلاحات ثبت نشده و پیشبینی میشود که سلاح کهنه «مظلومنمایی» هم نتواند گره از کار فرو بسته آنان بگشاید.
در همین حال جالب این است که بنا بر اظهارات رسمی مسئولان انتخاباتی اصلاحطلبان افراطی با وجود همه سر و صداهای ظاهری درباره «حجم عظیم رد صلاحیتها»(؟!) تصمیمگیرندگان اصلی و گردانندگان پشت صحنه جبهه مدعیان اصلاحات در آرامش کامل به تنظیم لیستهای انتخاباتی خود مشغول هستند و این خود علامتی است از اینکه اولاً برخلاف آنچه اصلاحطلبان سعی میکنند وانمود کنند، تعداد اصلاحطلبان تایید شده آنقدر هست که بتوان با آن فهرستی تهیه کرد. ثانیاً نشان میدهد افراطیها میدانند جز حضور در انتخابات راهی دیگر ندارند. اجازه بدهید با هم این مسیر خبری را مرور کنیم:
">اشاره:
سرویس سیاسی
همانگونه که هفته پیش یکی از روزنامههای دوم خردادی به اصلاحطلبان گفت که آنان چارهای جز حضور در انتخابات ندارند و قهر آنها از انتخابات را مردم به چیزی حساب نخواهند کرد، همه اخبار حکایت از آن دارد که افراطیون مدعی اصلاحات نیز دریافتهاند که جز حضور در میدان رقابت انتخاباتی، راهی دیگر فرا رویشان قرار ندارد و اعلام «قهر و ناز» و تهدید به عدم شرکت در کورس رقابت، تنها یک «بلوف تبلیغاتی آن هم با مشت خالی» است. این بلوف تبلیغاتی تندروهای دوم خردادی دو مرحله عمده دارد: تندروها در گام اول امیدوارند که از طریق فشار افکار عمومی بتوانند رخنه و روزنهای هر چند محدود و کوچک را در اراده هیئتهای اجرایی و نظارت ایجاد کنند تا شاید بخشی از ساختارشکنان توسط این مراجع تایید صلاحیت شوند، و از آنجا که پیشبینی میشود از این حربه آنان نتیجهای حاصل نشود، در گام بعدی امیدوارند که بتوانند از رد صلاحیتهای قانونی، یک «سناریوی مظلومنمایی» بسازند تا بتوانند برای صحنه بیطرفدار اصلاحات، جذابیت کاذبی در لوای «مظلومیت» فراهم آورند. سناریویی که از خرداد 76 تا بهمن 78 و در سه انتخابات پیاپی موجبات پیروزی آنان را رقم زد، اما وقتی چنته خالی اصلاحطلبان افراطی در برابر دیدگان ملت عیان گردید، از انتخابات شوراهای دوم تاکنون جز نمره مردودی، نمره دیگری در کارنامه مدعیان اصلاحات ثبت نشده و پیشبینی میشود که سلاح کهنه «مظلومنمایی» هم نتواند گره از کار فرو بسته آنان بگشاید.
در همین حال جالب این است که بنا بر اظهارات رسمی مسئولان انتخاباتی اصلاحطلبان افراطی با وجود همه سر و صداهای ظاهری درباره «حجم عظیم رد صلاحیتها»(؟!) تصمیمگیرندگان اصلی و گردانندگان پشت صحنه جبهه مدعیان اصلاحات در آرامش کامل به تنظیم لیستهای انتخاباتی خود مشغول هستند و این خود علامتی است از اینکه اولاً برخلاف آنچه اصلاحطلبان سعی میکنند وانمود کنند، تعداد اصلاحطلبان تایید شده آنقدر هست که بتوان با آن فهرستی تهیه کرد. ثانیاً نشان میدهد افراطیها میدانند جز حضور در انتخابات راهی دیگر ندارند. اجازه بدهید با هم این مسیر خبری را مرور کنیم:
">اشاره:
سرویس سیاسی
همانگونه که هفته پیش یکی از روزنامههای دوم خردادی به اصلاحطلبان گفت که آنان چارهای جز حضور در انتخابات ندارند و قهر آنها از انتخابات را مردم به چیزی حساب نخواهند کرد، همه اخبار حکایت از آن دارد که افراطیون مدعی اصلاحات نیز دریافتهاند که جز حضور در میدان رقابت انتخاباتی، راهی دیگر فرا رویشان قرار ندارد و اعلام «قهر و ناز» و تهدید به عدم شرکت در کورس رقابت، تنها یک «بلوف تبلیغاتی آن هم با مشت خالی» است. این بلوف تبلیغاتی تندروهای دوم خردادی دو مرحله عمده دارد: تندروها در گام اول امیدوارند که از طریق فشار افکار عمومی بتوانند رخنه و روزنهای هر چند محدود و کوچک را در اراده هیئتهای اجرایی و نظارت ایجاد کنند تا شاید بخشی از ساختارشکنان توسط این مراجع تایید صلاحیت شوند، و از آنجا که پیشبینی میشود از این حربه آنان نتیجهای حاصل نشود، در گام بعدی امیدوارند که بتوانند از رد صلاحیتهای قانونی، یک «سناریوی مظلومنمایی» بسازند تا بتوانند برای صحنه بیطرفدار اصلاحات، جذابیت کاذبی در لوای «مظلومیت» فراهم آورند. سناریویی که از خرداد 76 تا بهمن 78 و در سه انتخابات پیاپی موجبات پیروزی آنان را رقم زد، اما وقتی چنته خالی اصلاحطلبان افراطی در برابر دیدگان ملت عیان گردید، از انتخابات شوراهای دوم تاکنون جز نمره مردودی، نمره دیگری در کارنامه مدعیان اصلاحات ثبت نشده و پیشبینی میشود که سلاح کهنه «مظلومنمایی» هم نتواند گره از کار فرو بسته آنان بگشاید.
در همین حال جالب این است که بنا بر اظهارات رسمی مسئولان انتخاباتی اصلاحطلبان افراطی با وجود همه سر و صداهای ظاهری درباره «حجم عظیم رد صلاحیتها»(؟!) تصمیمگیرندگان اصلی و گردانندگان پشت صحنه جبهه مدعیان اصلاحات در آرامش کامل به تنظیم لیستهای انتخاباتی خود مشغول هستند و این خود علامتی است از اینکه اولاً برخلاف آنچه اصلاحطلبان سعی میکنند وانمود کنند، تعداد اصلاحطلبان تایید شده آنقدر هست که بتوان با آن فهرستی تهیه کرد. ثانیاً نشان میدهد افراطیها میدانند جز حضور در انتخابات راهی دیگر ندارند. اجازه بدهید با هم این مسیر خبری را مرور کنیم:
">اشاره:
سرویس سیاسی
همانگونه که هفته پیش یکی از روزنامههای دوم خردادی به اصلاحطلبان گفت که آنان چارهای جز حضور در انتخابات ندارند و قهر آنها از انتخابات را مردم به چیزی حساب نخواهند کرد، همه اخبار حکایت از آن دارد که افراطیون مدعی اصلاحات نیز دریافتهاند که جز حضور در میدان رقابت انتخاباتی، راهی دیگر فرا رویشان قرار ندارد و اعلام «قهر و ناز» و تهدید به عدم شرکت در کورس رقابت، تنها یک «بلوف تبلیغاتی آن هم با مشت خالی» است. این بلوف تبلیغاتی تندروهای دوم خردادی دو مرحله عمده دارد: تندروها در گام اول امیدوارند که از طریق فشار افکار عمومی بتوانند رخنه و روزنهای هر چند محدود و کوچک را در اراده هیئتهای اجرایی و نظارت ایجاد کنند تا شاید بخشی از ساختارشکنان توسط این مراجع تایید صلاحیت شوند، و از آنجا که پیشبینی میشود از این حربه آنان نتیجهای حاصل نشود، در گام بعدی امیدوارند که بتوانند از رد صلاحیتهای قانونی، یک «سناریوی مظلومنمایی» بسازند تا بتوانند برای صحنه بیطرفدار اصلاحات، جذابیت کاذبی در لوای «مظلومیت» فراهم آورند. سناریویی که از خرداد 76 تا بهمن 78 و در سه انتخابات پیاپی موجبات پیروزی آنان را رقم زد، اما وقتی چنته خالی اصلاحطلبان افراطی در برابر دیدگان ملت عیان گردید، از انتخابات شوراهای دوم تاکنون جز نمره مردودی، نمره دیگری در کارنامه مدعیان اصلاحات ثبت نشده و پیشبینی میشود که سلاح کهنه «مظلومنمایی» هم نتواند گره از کار فرو بسته آنان بگشاید.
در همین حال جالب این است که بنا بر اظهارات رسمی مسئولان انتخاباتی اصلاحطلبان افراطی با وجود همه سر و صداهای ظاهری درباره «حجم عظیم رد صلاحیتها»(؟!) تصمیمگیرندگان اصلی و گردانندگان پشت صحنه جبهه مدعیان اصلاحات در آرامش کامل به تنظیم لیستهای انتخاباتی خود مشغول هستند و این خود علامتی است از اینکه اولاً برخلاف آنچه اصلاحطلبان سعی میکنند وانمود کنند، تعداد اصلاحطلبان تایید شده آنقدر هست که بتوان با آن فهرستی تهیه کرد. ثانیاً نشان میدهد افراطیها میدانند جز حضور در انتخابات راهی دیگر ندارند. اجازه بدهید با هم این مسیر خبری را مرور کنیم:
">اشاره:
سرویس سیاسی
همانگونه که هفته پیش یکی از روزنامههای دوم خردادی به اصلاحطلبان گفت که آنان چارهای جز حضور در انتخابات ندارند و قهر آنها از انتخابات را مردم به چیزی حساب نخواهند کرد، همه اخبار حکایت از آن دارد که افراطیون مدعی اصلاحات نیز دریافتهاند که جز حضور در میدان رقابت انتخاباتی، راهی دیگر فرا رویشان قرار ندارد و اعلام «قهر و ناز» و تهدید به عدم شرکت در کورس رقابت، تنها یک «بلوف تبلیغاتی آن هم با مشت خالی» است. این بلوف تبلیغاتی تندروهای دوم خردادی دو مرحله عمده دارد: تندروها در گام اول امیدوارند که از طریق فشار افکار عمومی بتوانند رخنه و روزنهای هر چند محدود و کوچک را در اراده هیئتهای اجرایی و نظارت ایجاد کنند تا شاید بخشی از ساختارشکنان توسط این مراجع تایید صلاحیت شوند، و از آنجا که پیشبینی میشود از این حربه آنان نتیجهای حاصل نشود، در گام بعدی امیدوارند که بتوانند از رد صلاحیتهای قانونی، یک «سناریوی مظلومنمایی» بسازند تا بتوانند برای صحنه بیطرفدار اصلاحات، جذابیت کاذبی در لوای «مظلومیت» فراهم آورند. سناریویی که از خرداد 76 تا بهمن 78 و در سه انتخابات پیاپی موجبات پیروزی آنان را رقم زد، اما وقتی چنته خالی اصلاحطلبان افراطی در برابر دیدگان ملت عیان گردید، از انتخابات شوراهای دوم تاکنون جز نمره مردودی، نمره دیگری در کارنامه مدعیان اصلاحات ثبت نشده و پیشبینی میشود که سلاح کهنه «مظلومنمایی» هم نتواند گره از کار فرو بسته آنان بگشاید.
در همین حال جالب این است که بنا بر اظهارات رسمی مسئولان انتخاباتی اصلاحطلبان افراطی با وجود همه سر و صداهای ظاهری درباره «حجم عظیم رد صلاحیتها»(؟!) تصمیمگیرندگان اصلی و گردانندگان پشت صحنه جبهه مدعیان اصلاحات در آرامش کامل به تنظیم لیستهای انتخاباتی خود مشغول هستند و این خود علامتی است از اینکه اولاً برخلاف آنچه اصلاحطلبان سعی میکنند وانمود کنند، تعداد اصلاحطلبان تایید شده آنقدر هست که بتوان با آن فهرستی تهیه کرد. ثانیاً نشان میدهد افراطیها میدانند جز حضور در انتخابات راهی دیگر ندارند. اجازه بدهید با هم این مسیر خبری را مرور کنیم:
این انتخابات نشد انتخابات بعدی!
حتی اگر همه اصلاحطلبان هم رد صلاحیت شوند تا انتخابات بعدی صبر میکنیم!
عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب با رد گزینه تحریم انتخابات گفت: حتی اگر همه اصلاحطلبان را رد صلاحیت کنند باید چهار سال دیگر صبر کنیم تا در انتخابات مجلس بعدی شرکت کنیم!
بهزاد نبوی که طی یک هفته اخیر برای دومین بار با روزنامه اعتماد سخن میگفت ضمن بیان این مطلب، از ثبت نام فلهای مدعیان اصلاحات در انتخابات مجلس به عنوان «نهضت ثبت نام» یاد کرد و گفت: ما نباید این فرصتها را دست بدهیم و باید تلاش کنیم از این فرصتها بهره ببریم.
عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب افزود: برای اینکه بتوانیم از این فرصت انتخابات استفاده کنیم سعی ما این است که تعدادی را معرفی کنیم که دستگاههای اجرایی و نظارتی امکان رد صلاحیتشان را نداشته باشند.
بهزاد نبوی اظهار داشت: خطمشی که ستاد ائتلاف در این انتخابات پیش گرفته است و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هم آن را تایید میکند این است که در مرحله ثبتنام تلاش شود ثبت نام حداکثری انجام شود.
عضو ارشد سازمان مجاهدین تاکید کرد: بر همین مبنا در انتخابات مجلس هشتم «نهضت ثبت نام» را پیشنهاد دادیم.
بهزاد نبوی با رد گزینه تحریم انتخابات اظهار داشت: به نظر میرسد گرایش مردم شرکت در انتخابات باشد. گرایش به عدم شرکت در انتخابات بسیار کم شده است و همه فکر میکنند از طریق شرکت در انتخابات میتوانند به نتیجه حداقلی برسند و هیچ کسی هم فکر نمیکند با تغییر ترکیب مجلس هشتم تحول عظیمی در کشور رخ دهد.
بهزاد نبوی در شرایطی که بسیاری از عقلای جریان اصلاحات تلاش دارند تا دامن خود را از ننگ حمایت جرج بوش پاک نگه دارند، صراحتاً از برقراری رابطه با آمریکا حمایت کرد و با فراموش کردن موضع سازمان متبوع خود در زمان جنگ کویت که خواستار جنگ با آمریکا شده بودند اظهار داشت:
تکلیف ما اصلاح وضع کشور است. همیشه ما باید به تکلیف عمل کنیم. حتی اگر لازم باشد با آمریکا رابطه برقرار کنیم و به همین دلیل در شرایط کنونی ما طرفدار برقراری رابطه با آمریکا هستیم چون معتقدیم این تصمیم به سود منافع و امنیت ملی است»!
در هر شرایطی لیست خود را کامل میکنیم!
محمدعلی ابطحی نیز با رد گزینه تحریم انتخابات اظهار داشت: اصلاحطلبان همه تلاش خود را برای باز گرداندن چهرههای سرشناس خود از طریق گفتوگو، لابی، و از مسیر قانونی انجام دهند، اما اگر نتیجه نداد در سراسر ایران غیر از سرشناسانی که احتمالاً تأیید صلاحیت شده باشند، از میان افراد ناشناس هم که شده لیست کاملی که تنها وابسته به جناح مقابل نباشند و حداقل اصول اصلاحطلبی را داشته باشند، برمیگزینند و به مردم معرفی میکنند.
عضو مجمع روحانیون مبارز تأکید کرد: خیلیها که در انتخابات قبلی، سخت از تحریم طرفداری میکردند فهمیدهاند که تحریم نتیجهای ندارد و به نظر میرسد شمار قابل توجهی از تحریمیها از این دیدگاه خود برگشته باشند.
قهر نمیکنیم
معاون اول رئیسجمهور در دولت خاتمی نیز گفت: اصلاحطلبان انتخابات را تحریم نمیکنند. چرا که ما با نظام قهر نمیکنیم.
محمدرضا عارف که با پایگاه اینترنتی ائتلاف اصلاحطلبان گفتوگو میکرد: ضمن اعلام این مطلب افزود: بنایمان این نیست که خیلی جنجال کنیم و تدبیر این است که تا جایی که میتوان با رایزنی و توضیح، تعداد زیادی از رد صلاحیتها اصلاح شود.
اصلاحطلبان از عدم شرکت در رقابتهای انتخاباتی درس گرفتهاند
دبیرکل حزب اعتماد ملی گفت: اصلاحطلبان از گذشتهای که در آن خود را از شرکت در رقابتهای انتخاباتی کنار کشیدند و بر اثر آن به حاشیه عرصه سیاست و تصمیمگیری در ایران رانده شدند، درس گرفتهاند.
حجتالاسلام مهدی کروبی در مصاحبه با خبرگزاری رویترز، ضمن اعلام این مطلب که نسبت به رد صلاحیتهای صورت گرفته خواستار تجدید نظر خواهد شد، گفته است: این بار همچون چهار سال پیش نیست که اصلاحطلبان تندرو از مردم خواستند در انتخابات شرکت نکنند. به عقیده کروبی، کسانی که خود را کنار کشیدند، هم اکنون از این تصمیم خود متأسفند.
رد صلاحیت شدهها مأیوس نباشند!
عضو ارشد حزب اعتماد ملی هم در مصاحبه با ایرنا گفت: آنهایی که رد صلاحیت شدهاند خیلی مأیوس نباشند چون مرحله دیگری برای بررسی صلاحیتها باقی مانده است.
«سیدعلی میرهادی» رئیس شاخه روحانیون حزب اعتماد ملی افزود: هیأتهای اجرایی زحمات خود را کشیدهاند و رد صلاحیتها را مستند به موارد قانونی اعلام کردند.
میرهادی خاطر نشان کرد: آنهایی که رد شدند احتمال برگشت دارند و آنهایی هم که تأیید شدند فکر نکنند که تایید نهایی شدهاند.
عباس عبدی: به جای هیاهو راجع به رد صلاحیتها، بگویید که در مجلس چه خواهید کرد؟
عباس عبدی از هیاهوی اصلاحطلبان راجع به مقوله رد صلاحیتها انتقاد کرد و گفت: اینجا راجع به تنها چیزی که فعلا بحث نمیشود، اینکه مجلس میخواهد چه کار بکند، گروهها و احزاب برنامهشان چه هست. خب همهاش راجع به صلاحیت و رد صلاحیت است و روز آخر هم، یک هفته مانده به آخر، که صلاحیتها نهایی میشود، همانروز هم تبلیغات میشود، خب آن روز هم که وقت تبلیغات نیست دیگر.
عضو سابق حزب مشارکت که در گفتوگو با رادیو دویچه وله آلمان سخن میگفت ضمن اعلام این مطلب افزود: رد صلاحیت اصلاحطلبان را از بحث بر سر جنبههای دیگر انتخابات، از جمله وظایفی که مجلس باید انجام دهد غافل میکند.
عباس عبدی با انتقاد از اظهارات اخیر سعید حجاریان که مجلس را به عنوان تریبون مواضع اصلاحطلبان معرفی کرده بود اعلام کرد: مجلس که تریبون نیست! کی گفته مجلس تریبون است. روزنامه تریبون است. مجلس جای قانونگذاری و جای نظارت است و تریبون نیست. همین اشتباهشان بود دیگر. از مجلس رفتند بعنوان تریبون استفاده کردند. انگار مثلا شما یک بنز آخرین مدل را بگیرید و با آن آب بکشید اینور و آنور. آقا این فرق میکند، این بنز است، برای یک کار دیگر است. آبکشی هم یک چیز دیگر میخواهد. تریبون روزنامه است، سخنرانی است. آدم که نمیرود توی... مردم که به کسی رای نمیدهند که برود بر ایشان سخنرانی بکند یا تریبون داشته باشد که. خب او میتواند برود روزنامهاش را بگیرد. اگر نمیتواند روزنامه بگیرد، مجلس هم راهش نمیدهند برود. آن کسی که میتواند به او روزنامه ندهد، همان هم زورش میرسد به مجلس هم نمیگذارد برود.
عضو سابق حزب مشارکت تاکید کرد: مجلس جای قانونگذاری و جای نظارت بر عناصر اجرایی است که این دو تا کار را نکرده مجلس ششم.
به همین دلیل مردم پشت کردهاند به اینها. و گرنه سخنرانی پیش از دستور فلان آقا به چه درد من میخورد. خب این را که من توی دانشگاه بهتر بلدم سخنرانی کنم. هم مستمع بیشتر بود، هم بهتر صحبت میکردم. او را فرستادهاند آنجا کاری بکند که آن را انجام نمیتوانست بدهد. الان هم میخواهد برود همان جا تریبون داشته باشند.
عباس عبدی با انتقاد از اصلاحطلبانی که هدف خود را از ورود به مجلس هشتم درگیری با دولت نهم اعلام کردهاند گفت: خب اینکه راه سیاسی نیست که برویم مجلس را بگیریم که مثلا با دولت دعوا بشود، یک وقتی هست که واقعا مجلس میتواند بیاید یک کاری بکند، یک رئیسجمهوری را عزل بکند یک رئیسجمهور دیگری بیاید سرکار. اما مجلس جزو کوچکی است در این فرایند. جز بحران و مشکل هیچ چیز دیگری حل نخواهد شد. باید سیاست کسب قدرت را تغییر بدهند که این سیاست کسب قدرت به نظر من موثر و مفید نیست.
عضو سابق حزب مشارکت در پایان با بیتاثیر دانستن حضور اصلاحطلبان بر بهبود اوضاع اقتصادی کشور تاکید کرد: اگر همین امروز، الساعه دولت و مجلس باز هم مجددا به ترکیب سال 84-74 برگردند، هیچ بهبودای رخ نخواهد داد. مطمئن باشید وضع کار همین میشود، وضع تورم همین میشود، سیاست خارجیاش کمتر یا بیشتر همین خواهد شد.