آنچه که امروز در غزه قربانی میشود فقط کودکان، سالخوردگان، بیماران، زنان یا مردان نیستند. بلکه تمامی ارزشهای انسانی و دستاوردهای هزاران سال تاریخ تمدن بشری است که به مسلخ فرستاده شده است.
شگفتانگیزترین صحنه این حادثه هم بیرحمی متجاوزان یا مظلومیت قربانیان نیست بلکه حیرتآور اینکه این رویداد اسفبار در برابر دیدگان جهانیان رخ میدهد و این در حالی است که سازمانهای بینالمللی مدعی همه چیز، هیچکاری انجام نمیدهند یا نمیتوانند!
رویدادهای اخیر غزه بیش از گذشته سیاستهای دوگانه حاکم بر سازمانهای بینالمللی را به نمایش گذاشت. اینکه 5/1میلیون انسان بیدفاع را محاصره و آنان را از تمامی حقوق اولیه محروم کنند و هیچ مرجعی حتی به صورت ظاهری و تشریفاتی قادر به مداخله نباشد حقیقتاً لکه ننگی بر چهره بشریت است. اینکه پزشکی در غزه نداند که به علت کمبود امکانات و دارو، بیماری با وضعیت وخیم را از مرگ نجات دهد یا کودکی نورس را، یک افسانه تراژیک نیست بلکه در غزه در جریان است و به دفعات اتفاق میافتد. سران و نظامیان رژیم صهیونیستی در سخنانشان از کلمه جنگ استفاده میکنند ولی حقیقت این است که جنگی وجود ندارد. در یک سو مردمی بیدفاع و محروم از همه چیز قرار دارند که از خانه و کاشانه خود رانده شدهاند و در سوی دیگر ارتشی مجهز به جدیدترین سلاحهای سبک و سنگین روز دنیا.
نسلکشی علنی
آنچه که رژیم صهیونیستی از آن به عنوان جنگ یاد میکند یک نسلکشی گسترده علیه مردمی است که نه میتوانند فرار کنند، نه مکانی برای مخفی شدن دارند و نه آزادی و امکانات مقابله با دشمن. ساکنان غزه به مثابه افرادی هستند که درون قفس قرار گرفتهاند و از زمین، دریا و هوا با جهان خارج ارتباطشان قطع شده است.
شکلگیری گروه حماس نزدیک به 20 سال پیش نیز در واقع واکنش مضاعفی به همین نوع برخوردها بود. ایجاد فضای ترور، وحشت و کشتار سران و مردم فلسطینی از یک سو ناتوانی برخی گروههای فلسطینی ترفندها و دسیسههای تل آویو از سوی دیگر از جمله عوامل موثر در تشکیل گروه حماس بود.
ساکنان غزه از سال 1948 میلادی و زمان شکلگیری دولت صهیونیستی با این تجاوز و وحشیگریها آشنا شدند.
هنگامی هم که اردوگاه پناهندگان در خانیونس در سال 1956میلادی مورد تجاوز نیروهای صهیونیستی قرار گرفت و در جریان این تهاجم وحشیانه صدها زن و کودک فلسطینی به شهادت رسیدند باز هم ساکنان غزه با این گونه حملات بیگانه نبودند.
مردم غزه هنوز خاطره تلخ عملیات وحشیانه باروخ گلداشتین نظامی ارتش رژیم صهیونیستی را از یاد نبردهاند زمانی که وی در 25فوریه سال 1994 میلادی وارد مسجد شد و 29فلسطینی را در حالی که مشغول نماز بودند به شهادت رساند و 150نفر دیگر مجروح کرد.
دن گیلرمن سفیر رژیم صهیونیستی در سازمان ملل پس از آنکه شورای امنیت به خاطر تنها رای منفی آمریکا نتوانست بیانیهای را در اعتراض به جنایات اسرائیل در غزه تصویب کند با تمسخر این شورا گفت: شورای امنیت وقت خود را تلف میکند. اسرائیل نیازی به هیچگونه بیانیه از طرف شورای امنیت ندارد.
زلمای خلیلزاد سفیر آمریکا در سازمان ملل نیز در واکنش به حوادث اخیر گفت: این حق اسرائیل است که مردم فلسطین را سرکوب کند.
زیپی لیونی وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی در خصوص عملکرد این رژیم در حوادث اخیر غزه گفت: اسرائیل به اقدامات خود ادامه خواهد داد حتی اگر به بهای محکومیت جهانی باشد.
اینگونه سخنان و موضعگیریها در کنار تمامی پیادمدهای آن نشان میدهد مجامع و سازمانهای بینالمللی برای سران واشنگتن و تل آویو بازیچهای بیش نیستند.
12 آژانس مختلف وابسته به سازمان مللمتحد و 28 سازمان غیردولتی NGO با انتشار بیانیههایی نسبت به ادامه محاصره غزه هشدار داده و ابزار نگرانی کردهاند.
جنبش کشوری غیرمتعهد نیز با بیانیهای که در شورای امنیت سازمان ملل متحد قرائت شد قاطعانه از مردم فلسطین در برابر تجاوزات وحشیانه اسرائیل به غزه حمایت کرد و از این شورا خواست تا به وظیفه خود عمل کند.
ناتوانی سازمان ملل
در شرایطی که اکثر دولتها و ملتهای جهان با صدور بیانیه و یا برپایی تظاهرات و راهپیمایی خواستار لغو محاصره غزه شدهاند، شورای امنیت سازمان ملل ناتوانتر از همیشه هیچکاری نمیتواند انجام بدهد!
نکته قابل اشاره اینکه تام کیسی یک سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در واکنش به حوادث اخیر غزه و بیتوجه به تمامی واکنشهای بینالمللی و افکار عمومی جهان گفت واشنگتن از باز شدن مرز مصر به روی ساکنان غزه نگران است.
بخشی از دیوار مرزی بین غزه و مصر چندی پیش توسط افراد ناشناسی برای عبور مردم فلسطین به آن سوی غزه تخریب شد.
با ایجاد این حفره بسیاری از مردم غزه که طی روزهای قبل از آن به علت محاصره شدید رژیم صهیونیستی با کمبود جدی مواد غذایی، دارویی و دیگر مایحتاج عمومی روبهرو بودند با رساندن خود به بخش مصری رفح اقدام به تامین نیازهای خود کردند.
اظهارات کیسی بلافاصله این سوال را در افکار عمومی جهان متبادر میکند که واشنگتن نگران چه چیزی است. آیا نگران زنده ماندن فلسطین است؟ از دیدگاه کارشناسان هدف اصلی صهیونیستها از چنین اقداماتی، اشغال کرانه باختری، جولان، شبعا، بیتالمقدس و اراضی اشغالی سال 1967 از طریق ایجاد شهرکهای یهودینشین است. دولت تلآویو طی دهههای گذشته به دفعات ناکارآمدی عملیات نظامی علیه نیروهای مقاومت را تجربه کردهاست به همین دلیل خاطر با تغییر تاکتیک درصدد است اهداف خود را به گونه دیگری دنبال کند.
از سوی دیگر رژیم صهیونیستی براساس برنامهریزیهای قبلی خود نتوانست از طریق ترغیب به مهاجرت یهودیان جهان به اسرائیل ترکیب جمعیتی سرزمینهای اشغالی را به نفع خود تغییر دهد بنابراین در تلاش است تا مسیر عکس را طی کند. به بیان دیگر رژیم صهیونیستی تلاش میکند که با ایجاد رعب و وحشت، کشتار فلسطینیها و رهبران آنان ضمن تضعیف جبهه مقاومت، فلسطینیها را ناگزیر به مهاجرت از این منطقه کند و از این طریق ترکیب جمعیتی سرزمینهای اشغالی را به نفع خود تغییر کند.
در شرایط که یک دهه قبل یاسر عرفات رهبر پیشین سازمان الفتح در سال 1993 تصور میکرد مذاکراتش در اسلوو با سران رژیم صهیونیستی بالاخره به تشکیل دولت فلسطینی منجر خواهد شد، سران تلآویو در تلاش برای گسترش شهرکهای یهودینشین در سرزمینهای اشغالی و محدود کردن بیشتر فلسطینیها بودند.
اسرائیل در آن زمان حتی به گسترش شهرکهای یهودینشین نیز بسنده نکرد بلکه کارگران فلسطینی را در بخشهایی از سرزمینهای اشغالی از جمله غزه محصور کرد و امکان کار و فعالیت را نیز از آنان گرفت. این اقدام رژیم صهیونیستی منجر به آغاز انتفاضه دوم مردم فلسطین در سال 2000میلادی شد.
این مصادیق به وضوح حکایت از آن دارد که سران تلآویو با در تنگنا قرار دادن فلسطینیهای ساکن سرزمینهای اشغالی با جدیت در پی برهم زدن ترکیب جمعیتی این مناطق به نفع خود هستند.
براساس طرح اولمرت نخستوزیر رژیم صهیونیستی، تلآویو در لوای نام مذاکره که با محوریت تشکیلات خودگردان و نشستهای به اصطلاح صلح آناپولیس و پاریس برگزار میشود، اعراب فلسطینی ساکنان شهرها و روستاهای داخل مرزهای 1967 را از سرزمینهای اشغالی اخراج میکند. از زمان برگزاری کنفرانس آناپولیس در 27 نوامبر گذشته یعنی طی نزدیک به دو ماه پیش بیش از 200 فلسطینی در سرزمینهای اشغالی کشته شدهاند. این روندی که از سوی تلآویو در پیش گرفته شده به وضوح حکایت از آن دارد که رژیم صهیونیستی کمترین توجهی به مذاکرات ندارد طرح نسلکشی و هویتزدایی در سرزمینهای اشغالی را جدیتر از گذشته دنبال میکند.
نکته حایز اهمیت اینکه فشارهای روانی، سیاسی، اقتصادی و نظامی علیه مردم فلسطین نمیتواند مقاومت در این سرزمینها را در هم شکند و حوادث 60سال گذشته به وضوح گواه این مدعا است واین مولفهای است که همواره از سوی سران رژیم صهیونیستی و حامیانش مورد غفلت قرار میگیرد.