اشاره:
میشل فوکو نویسنده کتاب ایرانیها چه رویایی در سر دارند مینویسد: "اسلام شیعی در واقع خصوصیاتی دارد که میتواند به خواست حکومت اسلامی رنگ ویژهای بدهد." انقلاب اسلامی ما که براساس مبانی اسلام شعیی شکل گرفت به دنیا ثابت کرد که غرب پایان تاریخ نیست و بر کارآمدی اسلام در اداره جوامع بشری در عصری که همگان فکر میکردند عصر معنویت به پایان رسیده صحه گذاشت. انقلاب ما نه تنها عامل گسستگی از مواریث گذشته نشده بلکه ما را به هویت گذشته خود پیوند داده و به پیوستگی ما با تمدن بزرگ اسلامی منجر شد.
">اشاره:
میشل فوکو نویسنده کتاب ایرانیها چه رویایی در سر دارند مینویسد: "اسلام شیعی در واقع خصوصیاتی دارد که میتواند به خواست حکومت اسلامی رنگ ویژهای بدهد." انقلاب اسلامی ما که براساس مبانی اسلام شعیی شکل گرفت به دنیا ثابت کرد که غرب پایان تاریخ نیست و بر کارآمدی اسلام در اداره جوامع بشری در عصری که همگان فکر میکردند عصر معنویت به پایان رسیده صحه گذاشت. انقلاب ما نه تنها عامل گسستگی از مواریث گذشته نشده بلکه ما را به هویت گذشته خود پیوند داده و به پیوستگی ما با تمدن بزرگ اسلامی منجر شد.
">اشاره:
میشل فوکو نویسنده کتاب ایرانیها چه رویایی در سر دارند مینویسد: "اسلام شیعی در واقع خصوصیاتی دارد که میتواند به خواست حکومت اسلامی رنگ ویژهای بدهد." انقلاب اسلامی ما که براساس مبانی اسلام شعیی شکل گرفت به دنیا ثابت کرد که غرب پایان تاریخ نیست و بر کارآمدی اسلام در اداره جوامع بشری در عصری که همگان فکر میکردند عصر معنویت به پایان رسیده صحه گذاشت. انقلاب ما نه تنها عامل گسستگی از مواریث گذشته نشده بلکه ما را به هویت گذشته خود پیوند داده و به پیوستگی ما با تمدن بزرگ اسلامی منجر شد.
">اشاره:
میشل فوکو نویسنده کتاب ایرانیها چه رویایی در سر دارند مینویسد: "اسلام شیعی در واقع خصوصیاتی دارد که میتواند به خواست حکومت اسلامی رنگ ویژهای بدهد." انقلاب اسلامی ما که براساس مبانی اسلام شعیی شکل گرفت به دنیا ثابت کرد که غرب پایان تاریخ نیست و بر کارآمدی اسلام در اداره جوامع بشری در عصری که همگان فکر میکردند عصر معنویت به پایان رسیده صحه گذاشت. انقلاب ما نه تنها عامل گسستگی از مواریث گذشته نشده بلکه ما را به هویت گذشته خود پیوند داده و به پیوستگی ما با تمدن بزرگ اسلامی منجر شد.
">اشاره:
میشل فوکو نویسنده کتاب ایرانیها چه رویایی در سر دارند مینویسد: "اسلام شیعی در واقع خصوصیاتی دارد که میتواند به خواست حکومت اسلامی رنگ ویژهای بدهد." انقلاب اسلامی ما که براساس مبانی اسلام شعیی شکل گرفت به دنیا ثابت کرد که غرب پایان تاریخ نیست و بر کارآمدی اسلام در اداره جوامع بشری در عصری که همگان فکر میکردند عصر معنویت به پایان رسیده صحه گذاشت. انقلاب ما نه تنها عامل گسستگی از مواریث گذشته نشده بلکه ما را به هویت گذشته خود پیوند داده و به پیوستگی ما با تمدن بزرگ اسلامی منجر شد.
">اشاره:
میشل فوکو نویسنده کتاب ایرانیها چه رویایی در سر دارند مینویسد: "اسلام شیعی در واقع خصوصیاتی دارد که میتواند به خواست حکومت اسلامی رنگ ویژهای بدهد." انقلاب اسلامی ما که براساس مبانی اسلام شعیی شکل گرفت به دنیا ثابت کرد که غرب پایان تاریخ نیست و بر کارآمدی اسلام در اداره جوامع بشری در عصری که همگان فکر میکردند عصر معنویت به پایان رسیده صحه گذاشت. انقلاب ما نه تنها عامل گسستگی از مواریث گذشته نشده بلکه ما را به هویت گذشته خود پیوند داده و به پیوستگی ما با تمدن بزرگ اسلامی منجر شد.
">اشاره:
میشل فوکو نویسنده کتاب ایرانیها چه رویایی در سر دارند مینویسد: "اسلام شیعی در واقع خصوصیاتی دارد که میتواند به خواست حکومت اسلامی رنگ ویژهای بدهد." انقلاب اسلامی ما که براساس مبانی اسلام شعیی شکل گرفت به دنیا ثابت کرد که غرب پایان تاریخ نیست و بر کارآمدی اسلام در اداره جوامع بشری در عصری که همگان فکر میکردند عصر معنویت به پایان رسیده صحه گذاشت. انقلاب ما نه تنها عامل گسستگی از مواریث گذشته نشده بلکه ما را به هویت گذشته خود پیوند داده و به پیوستگی ما با تمدن بزرگ اسلامی منجر شد.
* به نظر شما مهمترین وجه افتراق انقلاب ایران در سال 57 با سایر انقلابهای همعصر آن در چیست؟
** انقلاب اسلامی در ماهیت و اهداف از انقلابهای قرن 19 و 20 بسیار متفاوت است. وقتی ما میگوییم انقلاب اسلامی یعنی انقلابی که جوهره اصلی آن ریشه در دین و یک مکتب آسمانی دارد. رهبری انقلاب ما هم یک فقیه و یک مرجع شیعی بود که قیام ایشان براساس تکلیف شرعی صورت گرفت. به صحنه آمدن مردم و پشتسر امام خود قرار گرفتن آنها تنها از زاویه دینی قابل تحلیل است. زیرا آنان هم براساس تکلیف شرعی دست به قیام زدند. اگر ما برای هر انقلابی 3 رکن را در نظر بگیریم. یعنی ارکان رهبری، مردم و ایدئولوژی میبینیم که عامل پیوند رهبری و مردم ایدئولوژی است که این ایدئولوژی در انقلاب ما اسلام بود. طبیعی است که وقتی این انقلاب به پیروزی میرسد در مرزهای جغرافیایی نمیگنجد. زیرا اسلام در محدوده زمان و مکان نمیگنجد. اگر دنیا همچنان به انقلاب اسلامی ایران توجه میکند به این دلیل است که آرمانهای این انقلاب به هیچ عنوان در مرزها و زمانهای محدود نمیگنجد.
* بیشک این انقلاب دستاوردهایی را به همراه داشته که هر یک از اهمیت خاصی برخوردار است. به نظر شما مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی چه بود؟
** دستاوردهای انقلاب اسلامی را میتوان در سطوح مختلفی مورد بررسی قرار داد. یکی از بزرگترین دستاوردهای انقلاب اسلامی این بود که ملت ایران توانست خود را پیدا کند. و در این مسیر اعتماد به نفس پیدا کند و براساس هویتی که پیدا کرد توانست در مسیر مصالح و منافعی که خود تشخیص میدهد به صورت جدی و قاطع حرکت کند و موانع را از سر راه بردارد. این هویتیابی و بازگشت به خویشتن اسلامی به مردم عزت و زندگی معناداری را داد. این موقعیت باعث شد که فقط در برابر خدا احساس خوف داشته باشند و مانعی را در مسیر خود برای رشد و ترقی برنتابند. در اینجا استقلال سیاسی یک شاخصه است. اهمیت این معنا را زمانی بهتر متوجه میشویم که اولا به گذشته خود نگاه کنیم تا ببینیم که تحت سیطره بودیم و دیگران برای ما تصمیم میگرفتند و احساس میکردیم که نمیتوانیم و نیاز به قیم داریم. با همین نگاه استقلال ما مخدوش شده بود. انقلاب اسلامی به این موضوع پایان داد. امروز آنچه را که در حوزه سیاسی مردم اراده میکنند رخ میدهد و ما شاهد شکلگیری و استقرار یک نظام مردمسالار دینی هستیم که آزادی را برای ملت ما به ارمغان آورده است.
* مهمترین خدمتی که انقلاب اسلامی به مکتبی که از آن تاثیر پذیرفته بود، چیست؟
** دستاورد دیگری که انقلاب اسلامی به ارمغان آورده تجدید حیات اسلام است. در گذشته اگرچه ملت ما مسلمان بودند و برخی مناسک دینی را نیز به جا میآورند اما یک اتفاق بدی رخ داده بود و آن اینکه کمکم فکری شکل گرفته بود که میگفت دین به ماهو دین توانایی اداره جوامع شری را ندارد و قادر به برنامهریزی برای زندگی انسان نیست. براساس تبلیغات و آموزشهایی که دشمنان دین طی سدههای مختلف انجام داده بودند این فکر در میان مسلمانان جا افتاده بود که دین افیون تودهها است به این معنا که چنانچه بخواهند براساس دین حرکت کنند دچار شکست، رکود و جمود میشوند. طی چندین دهه دو مکتب لیبرالیسم و سوسیالیسم این نوع نگاه به دین را در دنیا ترویج میکردند. برخی از روشنفکران مسلمان هم کمکم باورشان شده بود که باید دین را کنار بگذارند و علم را از دین جدا کنند. اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی و گذشت چندین سال از عمر با برکت انقلاب اسلامی تمام باورهای گذشته نسبت به دین زیر سوال رفت و دنیا به دین نگاهی دیگر انداخته است. جمهوری اسلامی طی سه دهه گذشته اثبات کرده که هر آنچه در خصوص دین طی سالیان گذشته گفته میشد، غلط بوده است. انقلاب اسلامی ثابت کرد که اگر اسلام ناب به درستی مورد استفاده قرار گیرد نه تنها آخرت انسان آباد میشود بلکه دنیای ما نیز آباد میشود.
* برخی پیشرفتهای جمهوری اسلامی در عرصههای علم و دانش را ناشی از انقلاب اسلامی میدانند. آیا میتوان بین این دو ارتباطی برقرار کرد؟
** ما در جمهوری اسلامی شاهد پیوند علم و دین هستیم و میبینیم که جوانان مومن این ملت هر روز افتخار میآفرینند و مرزهای علم و دانش را در مینوردند. این موفقیتهای بزرگ علمی ما یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی است. امروز رهبر ما علیرغم اینکه یک رهبر دینی و یک فقیه اسلامشناس است از تولید علم و مدیریت علمی سخن میگویند و همواره بر اهمیت علماندوزی و آفرینش علم تاکید میکنند.
این دستاورد کمی نیست و ما نباید از آن غفلت کنیم. همین دستاوردها بوده که ما شاهد توجه و گرایش روزافزون جهانیان به اسلام هستیم.
* انقلاب اسلامی در بعد جهانی اثرات بسیار داشته و دنیا را متوجه خود کرده است. در عرصه بینالمللی مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی را چه میدانید؟
** همین که ما توانستهایم الگوی نظام سیاسی مطلوب اسلام یعنی مردمسالاری دینی را به جهان عرضه کنیم خود یک موفقیت است. این الگو مورد توجه جهانیان قرار گرفته است. ما در عرصه سیاست خارجی از یک نفوذ چشمگیری در میان ملتهای جهان برخوردار هستیم.
اساسا میتوان گفت که امروزه قدرت به دو قسم نرمافزاری و سختافزاری تقسیم میشود. در بعد قدرت نرمافزاری میزان نفوذ یکی از مولفههای اصلی است.
ما به دلیل نفوذ بالای در میان ملتها پس از انقلاب اسلامی از یک قدرت نرمافزاری جدی نیز برخوردار شدهایم. امروز ملتها به ماهیت نظام جمهوری اسلامی پی بردهاند و متوجه شدهاند که این نظام عدالتخواه و آزادی خواه بوده و به دنبال حفظ کرامت انسانی و فضایل انسانی است به همین دلیل است که امام(ره)، رهبر معظم انقلاب و رئیسجمهور ما در میان ملتهای مظلوم دنیا محبوب و عزیزند. ما با تکیه بر ارزشهای اسلامی توانستهایم از یک کشور وابسته و جهان سومی به قدرت اول منطقه تبدیل شویم. و در معادلات سیاسی- اقتصادی منطقه ـ جایگاه ویژهای پیدا کنیم و حتی در مقیاس جهانی نیز به عنوان یک عنصر تأثیرگذار شناخته شویم.
* برخی از تز صدور انقلاب اسلامی یاد میکنند و برخی معترض این شعارند و میگویند ما نباید به دنبال صدور انقلاب خود باشیم زیرا در روابط ما با کشورها اثر منفی میگذارد. نظر شما در این خصوص چیست؟
** من این موضوع را بحث صحیحی نمیدانم. انقلاب کالا نیست که ما بخواهیم آن را صادر کنیم یا اینکه صدور آن جلوگیری کنیم. ماهیت انقلاب ما معنوی و حرکتی در مسیر خداوند بود. این گونه حرکتهای معنوی هرگز در مرزها اسیر و محدود نمیشوند زیرا پیامی جهانی دارند و فطرت انسانها را هدف قرار میدهند. انقلاب ما شعار ظلم ستیزی و مقابله با طاغوت و حمایت از مستضعفان و محرومان و مظلومان جهان را سرداد، لذا مخاطب این انقلاب محدود به ظالمان و مظلومان در درون ایران نمیشود. لذا خیلی طبیعی است که نظام سلطه هرگز اجازه رشد و نمو و گسترش این انقلاب را نخواهد داد و ما شاهد هستیم که طی 3 دهه گذشته آنان برای سرنگونی نظام ما هر کاری که میتوانستند انجام دادند. این گونه نیست که اگر ما از صدور انقلاب جلوگیری کنیم آنها دست از سر ما برمیدارند. حتی اگر ما انقلاب خود را در مرزهای خود حصر کنیم که البته غیر ممکن است آنان دست از سر ما برنخواهند داشت، چرا که آنان خواستار بازگشت ایران به دامان نظام سلطه هستند. انقلاب ما یک فکر و اندیشه است که مرز نمیشناسد. مگر اندیشه لیبرالیسم مرز شناخت. آن هم یک تفکر و اندیشه که بسیاری از کشورها را تحت تأثیر خود قرار داد. از آنجا که انقلاب پیامهای الهی و معنوی دارد بیشک مورد توجه فطرت انسانی در هر کجای دنیا قرار میگیرد و کسی هم نمیتواند با زور جلوی آن را بگیرد. حضرت امام(ره) بعد از جنگ فرمودند که انقلاب ما به دنیا صادر شده است نه اینکه کسانی بخواهند این کار بکنند.
* در نظریات غربی شایع است که انقلابها پس از پیروزی فرزندان خود را میخورند. آیا این ایده در خصوص انقلاب ما هم صدق میکند؟
** هر حرکتی در ابتدا مبتنی بر یکسری اصولی شکل میگیرد. انسان موجودی متغیر است و ممکن است در مسیری که حرکت میکند دچار تغییراتی بشود. لذا ممکن است کسانی در ابتدا در مسیر این انقلاب بودند اما در ادامه از مسیر خارج شوند. انقلاب ما با یکسری ریزشها و یکسری رویشهایی مواجه بوده است که اگر ما به دقت به آن توجه میکنیم میبینیم که ریزشهای انقلاب ما در مقابل رویشهای آن ناچیز است. انقلاب ما از ابتدا براساس مبانی اسلامی شکل گرفت و ادامه پیدا کرده است. کسانی که از این مبانی عدول کردند و نتوانستند در مسیر انقلاب که مسیر روشنی است حرکت کنند جزو ریزشهای انقلاب ما بودند. اما رویشهای این انقلاب براساس همین مبانی این ریزشها را تحتالشعاع خود قرار داده است. به طور مثال در مقیاس جهانی شکلگیری حزبالله لبنان، و به طور کلی شکلگیری روحیه مقاومت در مقابل سلطه خود یک رویش بزرگ است. در انقلاب ما باید این گونه به قضیه نگاه کرد که آیا انقلاب فرزندان خود را خورده یا فرزندان از انقلاب جدا شدند. خط عوض کردن افراد و تغییر مسیر دادن آنها به معنای فرزندخوار بودن انقلاب اسلامی نیست، بلکه انقلاب اسلامی ما یک انقلاب فرزندساز است.
* انقلاب ما برخلاف بسیاری از انقلابهای گذشته دچار انحراف نشده و هنوز پس از گذشت سه دهه از عمر آن در مسیر اصلی خود در حال حرکت است. علت آن چیست؟
** شعار اصلی انقلاب ما استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود. امروز ملت ما معنای این سه شعار را میفهمند. و آن را میپسندد و از آن دفاع میکند. مهندسی نظام ما به قدری دقیق و قوی بود که امکان انحراف در آن را به حداقل رساند، به همین دلیل بود که امام(ره) فرمودند: جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد. امام(ره) براساس این مهندسی خواستار حضور همیشگی مردم در صحنه بودند، مردمی که خواستار اجرای احکام اسلام هستند. براساس همین نظام ما تا به حال حدود 30 انتخابات برگزار کردهایم و مردم در تمام تصمیمات بزرگ و کلان جامعه دخالت داده شدهاند. بر این اساس مردم ما یک دلبستگی و علاقه ویژهای به این نظام پیدا میکنند و از هرگونه انحراف در شعارهای اصلی این نظام جلوگیری میکنند. رکن دیگر این نظام اسلامیت است که مسیر را برای ما روشن و مشخص میکند. عامل موثر دیگر نظام ولایی است که در قانون اساسی ما تعریف شده و جزئی از اسلامیت نظام ما محسوب میشود. وجود ولایت و رهبری در این انقلاب عاملی موثر در حرکت انقلاب در مسیر اصلی و عدم انحراف آن بوده است. ولایت فقیه عامل پیوند مردم و حکومت است و به ایده امت و امامت در اسلام جامعه عمل پوشانده است.