بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
تقریباً به طور همزمان 3 خبر جداگانه پیرامون افشای نقش برخی کشورهای عربی در ایجاد آشوب در عراق و مقابله با حزب‌الله لبنان و جنبش اسلامی حماس در فلسطین اشغالی منتشر شده است.
1- روزنامه «البینه الجدیده» چاپ بغداد از تلاشهای مشترک عربستان، امارات، قطر و رژیم اشغالگر صهیونیستی برای ایجاد آشوب و جنگ داخلی در عراق و دامن زدن به درگیریهای نژادی، قومی و مذهبی در این کشور خبر داده و تصریح می‌کند که تا این مرحله، بخش اعظم این تلاشها برای ایجاد جنگ داخلی با شکست روبرو شده و حتی نتایج معکوسی ببار آورده است.
در این قضایا، حمایت مالی از طرحهای ایجاد درگیریهای قومی ـ نژادی و آشوبهای داخلی در عراق بر عهده عربستان و امارات و حمایت لجستیکی از آن بر عهده «قطر» است که مستقیماً اطلاعات و عملیات خود را با سازمانهای جاسوسی اسرائیل هماهنگ می‌کند.
گزارش‌های دیگری حاکیست که نقش اصلی از جانب ریاض را شاهزاده «بندر بن سلطان» سفیر سابق عربستان در سازمان ملل و مشاور امنیت ملی عربستان بر عهده دارد و برای دامن زدن به ناامنی و بحران عراق، هیچ حد و مرزی نمی‌شناسد. برهمین اساس، بخش اعظم فعالیتهای ریاض از طریق شرکتهای تجاری ـ خدماتی و در پوشش فعالیتهای بازرگانی در عراق صورت می‌گیرد و دربار سعودی از تجهیز فعالان ضددولتی، گروههای تروریستی وهابی ـ تکفیری و بازماندگان بعثی دریغ نمی‌کند و برای انجام مقاصد نامشروع خود، به هر وسیله‌ای متوسل می‌گردد.
2- به طور همزمان، «احمد یوسف» مشاور «اسمعیل هنیه» نخست‌وزیر منتخب مردم فلسطین از فعالیتهای ضدفلسطینی دستگاههای اطلاعاتی ـ امنیتی برخی رژیم‌های خائن عرب سخن به میان آورد که از ارتباطات خود با حماس و گروههای فلسطینی سوءاستفاده کرده و پس از «تخلیه اطلاعاتی»، تمامی داده‌های اطلاعاتی خود را در اختیار رژیم صهیونیستی می‌گذارند و از آنها امتیاز می‌گیرند. مشاور اسمعیل هنیه خاطرنشان می‌کند که این سازمانهای اطلاعاتی عرب، تمامی تحرکات، فعالیتها و ارتباطات سران حماس را جمع‌آوری و جمع‌بندی می‌کنند و بصورت یک اقدام دشمن‌پسند در اختیار اسرائیل قرار می‌دهند. از جمله بر همین اساس، «خالد مشعل» اخیراً چندین بار در معرض حملات تروریستی رژیم صهیونیستی قرار گرفت و این عملیات براساس اطلاعاتی بوده که عموماً بطور انحصاری در اختیار سرویسهای امنیتی اعراب بوده است.
3- بررسیهای فشرده در خصوص جزئیات ترور «عماد مغنیه»، نقش آشکار سرویسهای امنیتی اردن در این جنایت صهیونیستی را بازگو می‌کند. رژیم اردن در این مقوله بیشترین هماهنگی‌ها و همکاریها را برعهده داشته و به نظر می‌رسد در جریان دیدار بوش - حریری، فواد سینیوره و شاه اردن در بندر عقبه که در حاشیه سفر بوش به منطقه صورت گرفت، تفاهماتی برای همکاری مشترک در این زمینه با اسرائیل در قلمرو امنیتی به منظور دستیابی به سطوح بالاتری از اطلاعات امنیتی حاصل شد.
برای آنکه درک بهتری از شرایط منطقه در پرتو همکاریهای امنیتی جبهه خائن اعراب و اسرائیل داشته باشیم، لازم است تحولات لبنان، فلسطین و عراق را مستقیماً زیر نظر بگیریم و به این واقعیت عینی توجه کنیم که نقش آمریکا در تبدیل عراق به یک پایگاه عظیم تروریستی در منطقه، امروزه بیش از هر زمان دیگری آشکار شده است. حسنی مبارک رئیس رژیم کمپ دیویدی قاهره در این زمینه جملات صریحی دارد و می‌گوید حضور آمریکا در عراق، علت اصلی و عامل کلیدی برای سرازیر شدن تروریست‌ها به این کشور است و در واقع همین عامل باعث جذب تروریست‌ها به عراق شده و این امر ثبات و امنیت و صلح در منطقه را به خطر انداخته است.
این جملات اعتراف‌گونه، اظهارات کسی است که یکی از مزدوران آمریکا در منطقه محسوب می‌شود و آمریکا از خوش‌خدمتی او بهره‌های فراوانی برده است. مبارک که از همین دیدگاه خواستار خروج سریع نیروهای نظامی آمریکا از عراق شد و باقی ماندن آنها را زمینه‌ای برای وخیم‌تر شدن اوضاع عراق معرفی کرد.
چه نکات دیگری بایستی بر این مقوله بیفزائیم تا نقش مستقیم و غیرمستقیم آمریکا و مزدورانش را در آشوب و ناامنی و بی‌ثباتی منطقه به خوبی به تصویر بکشد؟ رویاهای «مثلث شوم» متشکل از اعراب خائن، اسرائیل و آمریکا اینست که یکبار دیگر اوضاع به کام اسرائیل و آمریکا و خیانتکاران عرب تغییر کند ولی هرچه بیشتر تلاش می‌کنند، کمتر نتیجه می‌گیرند.
«ولید جنبلاط» رئیس حزب دروزی لبنان که از عمال آمریکا در این کشور محسوب می‌شود، اخیراً زمزمه‌های جنگ داخلی لبنان را مطرح ساخت و تهدید کرد که اگر جنگ داخلی سر بگیرد، جناح وی تر و خشک را به آتش خواهد کشید.
البته «جنبلاط» بلافاصله اظهاراتش را پس گرفت ولی مطالبش بقدری وقیحانه بود که حتی تکذیب آنهم چیزی را تغییر نداد.
در همین شرایط، کنگره آمریکا با اختصاص دادن 4 میلیارد دلار بودجه به ارتش آمریکا اجازه داد که برای مقابله با حزب‌الله لبنان و حماس، تدابیر ویژه و تجهیزات تازه‌ای را بکار گیرد. بلافاصله پس از تصویب این ارقام، طیف جدیدی از نظامیان آمریکائی در لباس شخصی عازم بیروت شدند و با ورود به پایگاه‌های نظامی، خود را برای انجام عملیات تازه‌ای که ابعادش بازگو نشده، آماده می‌کنند.
واشنگتن به کمک اسرائیل سعی دارد ارتش لبنان را وارد تحولات داخلی این کشور کند و در موضع لازم از وجود نظامیان برای تقویت دولت غیرقانونی سینیوره بهره‌گیری کند. توجه به این نکته لازم است که حمله نظامیان به صفوف تظاهرکنندگان بیروت، در واقع یک «تست» برای ارزیابی نتایج به دست آمده، محسوب می‌شود و هر لحظه ممکن است حوادث تازه‌ای در همین چارچوب رخ دهد.
آمریکا و رژیم صهیونیستی با سازماندهی سرویسهای امنیتی رژیم‌های خائن عرب در جهت تحقق اهداف خود سعی دارند اعراب خائن را به ابزارهای اطلاعاتی ـ امنیتی خود در منطقه تبدیل کنند و آنها را در مسیر دلخواه خود به حرکت در آورند. اکنون به‌نظر می‌رسد خطر جبهه خائن اعراب بعنوان خبرچینان اسرائیل و آمریکا اگر از خطر اسرائیل بیشتر نباشد، کمتر نیست. چرا که ملتهای عرب و مسلمان به جبهه خائن اعراب، به لحاظ هویت بظاهر عربی ـ اسلامی آنها اعتماد می‌کنند ولی از این نکته غافلند که اطلاعات آنها مستقیماً در اختیار صهیونیست‌ها قرار می‌گیرد.
نقش مشترک آمریکا و اسرائیل در عراق، آشکار شده ولی با تخصیص 4 میلیارد دلار به عملیات ویژه و سری ارتش آمریکا در غزه و لبنان، بایستی در انتظار نتایج آتش‌افروزی مشترک آنها در منطقه باشیم که به کمک رژیم صهیونیستی برای خنثی کردن پیامدهای شکست این رژیم در جنگ 33 روزه تلاش می‌کنند، هر چند این احتمال نیز منتفی نیست که عملیات آینده آمریکا و رژیم صهیونیستی یکبار دیگر به شکست و رسوائی بیشتر برای آنها منجر شود و نتایج جنگ 33 روزه یکبار دیگر تکرار گردد.