*اگر قرار باشد در انتخابات خبرگان بین هاشمی و رفسنجانی و کروبی یکی را انتخاب کنید، کدامیک را انتخاب میکنید؟
**در انتخابات مجلس خبرگان 86 نفر خبره در کل کشور مورد نیاز است و ابداً میدان انتخاب بین دو نفر محدود نمیشود که انسان ناگزیر باشد بین دو خوب خوبتر را برگزیند. من، هم آیتالله هاشمی را به عنوان چهرهای بسیار فرزانه و کمنظیر برای خبرگان شایسته میدانم و هم آقای کروبی را چهرهای انقلابی، توانا، شجاع و مؤثر میدانم. امیدوارم هم آقای کروبی و هم آقای هاشمی در این انتخابات کاندیدا شوند. من به عنوان یک شهروند خواهش میکنم شخصیتهایی که حواریون امام بودند و حلقه اول اطرافیان امام را تشکیل میدادند میدان انتخابات خبرگان را گرم کنند.
*فکر نمیکنید در مورد عدم حمایت از آقای کروبی در انتخابات ریاست جمهوری دچار اشتباه شدید؟ الان از آن کار پشیمان نیستید؟
**فعلاً مصلحت نمیدانم به انتخابات ریاست جمهوری و کالبدشکافی آن بپردازم، اما اگر زمانی موضوع یک گفتوگو آسیبشناسی انتخابات ریاست جمهوری باشد، حرفها و تحلیلهای زیادی دارم.
چون در انتخابات ریاست جمهوری میبایست یک گزینه انتخاب میشد و هر کسی محاسبات خاص خود را داشت، مطمئناً با یک نگاه سطحی نمیتوان به جمعبندی رسید، خصوصاً برای کسی که 8 سال در عرصههای مختلف سیاسی کشور حضور داشته است.
*به نظر شما حزب اعتماد ملی و آقای کروبی به عنوان یک جریان جدید در عرصه انتخابات خبرگان میتوانند ابراز وجود نمایند؟
**اعتقاد راسخ و تعصب بجایی که آقای کروبی نسبت به امام دارد قابل تقدیر است و حتماً وجود ایشان در عرصههای آینده انقلاب منشأ اثر خواهد بود. من معتقدم اگر آقای کروبی در انتخابات خبرگان شرکت کنند به نفع کشور و انقلاب خواهد بود و قطعاً اصلاحطلبان از ایشان حمایت خواهند کرد. حتی ممکن است دوستان اصولگرا هم علیالقاعده اگر به اصولگرایی از زاویه سیاسی نگاه نکنند آقای کروبی باید در لیست اصولگرایان نیز قرار گیرد.
ما چگونه میتوانیم اصول را تعریف کنیم و در آن تعریف شخصیتهای بزرگی مثل خاتمی، کروبی، هاشمی و امثال آنها وجود نداشته باشند؟
*به نظر میرسد که پس از انتخابات سوم تیر یک نزدیکی استراتژیک میان آقای کروبی، خاتمی و هاشمی به وجود آمده است. دلیل این نزدیکی چیست؟
**به اعتقاد من هر سه نفر در مبانی فکری و اصولی مشترک هستند، دلیلش نیز این است که هر سه به گرد محور امام جمع شده بودند. تجربه انتخابات ریاست جمهوری نهم نشان داد که جریان خط امام باید به هم نزدیکتر باشد. اگر جریان اصیل خط امام بخواهد قاعده تقسیم بر دو شدن را همینطور ادامه دهد مستهلک خواهد شد. از این جهت نزدیک شدن هاشمی، خاتمی و کروبی به یکدیگر پدیده مبارکی است که میتواند برای کشور منشأ خیر باشد.
*ماحصل این ائتلاف و نزدیکی چیست؟
**هنوز ائتلافی شکل نگرفته است. من امیدوارم هرچه جلوتر میرویم نیروهای اصیل انقلاب یکدیگر را بیشتر درک کنند و به هم نزدیکتر شوند. معتقدم موارد اتفاقنظر ما با هم، خیلی بیشتر از موارد اختلاف است. مطمئناً نتیجه نزدیکی دلسوزان نظام به خصوص افراد ریشهدار به هم، اتفاق مبارکی برای کشور خواهد بود.
*شما شخصاً کاندیدای خبرگان میشوید؟
**من که فعلاً عضو خبرگان هستم. کاندیدا شدن هم منوط به شرایط انتخابات است. من در دوره قبل از تهران کاندیدا شدم و علیالقاعده این بار نیز اگر قصد آمدن داشته باشم، از تهران کاندیدا میشوم. لذا در تهران به این بزرگی که نمیتوان به تنهایی رقابت کرد. اگر شرایط برگزاری انتخابات، آزاد و رقابتی باشد و جریان ما احساس کند که میتواند در این عرصه رقابت کند، بنده هم با توجه به تجربه و علاقهای که در امور خبرگان دارم، کاندیدا میشوم.
*شما قصد داشتید در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شوید؟
**من هرگز تصمیم نداشتم کاندیدا شوم، اما گاهی برخی دوستان و حتی خود آقای کروبی مطرح میکردند که وارد شوم اما هیچگاه این موضوع به صورت جدی مطرح نشد.
*نقطه تمایز دیدگاههای اقتصادی شما با کارگزاران کجاست؟
**کارگزاران هنوز جزوه تبیین مواضع اقتصادی خود را منتشر نکرده است. اما با نظر دوستانی از کارگزاران که در مجلس و یا دولت همکار بودیم، در پارهای از موارد موافقم؛ به خصوص در زمینه تعامل اقتصادی با جهان، خصوصیسازی و سرمایهگذاری. اما طبعاً هیچ مجموعهای از تفکرات را نمیتوان دربست پذیرفت، لذا زمانی میتوان پاسخ گفت که بینش اقتصادی کارگزاران منتشر شود تا قضاوت کرد، چون دیدگاههای اشخاص، دیدگاه مجموعه نیست.
*به نظر میرسد تقریباً همه گروههای اصلاحطلب در انتخابات خبرگان رهبری محوریت مجمع روحانیون مبارز را پذیرفتهاند؟ آیا این را قبول دارید؟
**هنوز گروههای اصلاحطلب در مورد انتخابات خبرگان گردهم جمع نشدهاند. تنها چند جلسه پراکنده داشتهاند ولی هنوز به جمعبندی روشنی نرسیدهایم. البته به نظر میرسد محور بودن مجمع روحانیون برای جریان ما در خبرگان یک امر طبیعی باشد همچنان که جامعه روحانیت و جامعه مدرسین برای جریان مقابل محور خبرگان هستند.
*گفته میشود اصلاحطلبان قصد دارند لیست نهایی خود در انتخابات را به هاشمی رفسنجانی ارائه کنند تا نظر نهایی را وی بدهد؟
**نه، اینطور نیست. لیست مجمع روحانیون مبارز را کمیته انتخاباتی خود مجمع تنظیم میکند. اگر آقای هاشمی کاندیدا شود حتماً در لیست ما خواهد بود ولی ما لیست مشترکی با هاشمی تنظیم نمیکنیم.
*شنیده شده دفاتر استانی مجمع روحانیون به دفاتر اعتماد ملی تبدیل شده، درست است؟
**نه، دفاتر استانی مجمع روحانیون کم و بیش فعال هستند. الان ارتباطاتی با دوستان شهرستان داریم ولی انتخاب با خود دفاتر است. چون این دفاتر، دفاتر حزبی و تشکیلاتی پیوسته به مجمع نبودند بلکه هر کدام دفاتر مستقلی بودند که روحانیون هر استان تشکیل داده و با مجمع تهران در ارتباط بودند. البته در اساسنامه جدید مجمع و آییننامه آن نحوه تعامل و ارتباط با دفاتر استانی بهتر و شفافتر تعریف شده و ادامه همکاری با خود آن دوستان است.
*پیشبینی شما از چینش سیاسی نیروها در انتخابات پیش رو چیست؟
**من خیلی این عرصه را نمیتوانم پیشبینی کنم. تجربه گذشته نشان داده که جبهه اصولگرا یا جریان مقابل اصلاحطلبان در انتخابات با موانع کمتری مواجه بودهاند.
*یعنی شما معتقدید که شرایط انتخابات برابر نیست؟
**باید خوشبین و امیدوار بود که تدبیر امر به سمتی رود که همه علاقهمندان به انقلاب بتوانند در انتخابات شرکت کنند، ولی خدای ناکرده اگر فضا محدود و تیره و تار باشد علیالقاعده مجموعهای احساس میکنند که شرایط برای شرکت آنها در انتخابات فراهم نیست و شرکت نمیکنند در نتیجه، دیگر گروهی نمیماند که بتوان چینش را پیشبینی کرد.
*شکست اصلاحطلبان از انتخابات شوراها آغاز شد، آیا امکان دارد این اتفاق برای اصولگرایان نیز بیفتد؟
**من فکر میکنم مردم باتجربهای که از چند انتخابات گذشته بدست آوردهاند، قدم به قدم به واقعگرایی نزدیکتر میشوند و ممکن است به نقطه تعادل در انتخابات شوراها نزدیکتر شوند.
*نقطه تعادل یعنی چه؟
**یعنی اینکه به انتخابات شوراها خیلی صبغه سیاسی ندهند، چون اساساً ماهیت انتخابات شوراها سیاسی نیست و دستاورد آن تعیین شهردار است.
*هزینههای انتخاباتی مجمع روحانیون از کجا تامین میشود؟
**ما یک مجموعه روحانی مستقل هستیم که هیچگاه توان خرج کردن در انتخابات را نداشتیم. هزینههای جاری مجمع با یک میلیون تومانی که ماهانه مقام معظم رهبری به مجمع میدهند و ظاهراً همین قدر هم به جامعه روحانیت پرداخت میکنند تامین میشود و البته نفری 30 هزار تومان نیز حق عضویت اعضاست که پرداخت میکنند.
ما در انتخابات هیچ منبعی نداریم و نوعاً دوستان و رفقا به ما کمک میکنند. به نظر من نباید کمک کردن به تبلیغات به یک ضدارزش تبدیل شود. اگر انتخابات پرشور را به عنوان پایه اقتدار ملی تلقی کنیم باید لوازمش را نیز تامین کنیم. لوازم انتخابات پرشور تبلیغات خوب است. اگر پول تبلیغات را دولت دهد میگویند احزاب دولتساخته. اگر خود افراد هم این قدر پول داشته باشند که میلیاردی خرج کنند که با اصول ارزشی ما همخوانی ندارد. تنها کمک مردم به جریانات سیاسی میماند، لذا باید این فضا ایجاد شود که علاقهمندان به استحکام نظام، بخشی از سرمایهگذاری ملی خود را در صحنههای انتخابات داخلی انجام دهند و گروهها احساس وابستگی نکنند. قطعاً اگر ما منابع سالم گروههای سیاسی را محدود کنیم، جریانات به سمت زدوبندهای پشت پرده فسادآمیز میروند.
*یک مسئله دیگر را میخواهم در خصوص انتخابات خبرگان عرض کنم که اخیراً فضایی ایجاد شده که گویی جریان مجمع روحانیون مبارز دنبال یک چینش خاص است و اهداف ویژهای را در این انتخابات دنبال میکند.
**من با قاطعیت عرض میکنم در خبرگانی که موضوعش انتخاب ولی فقیه است، یقیناً کسانی میتوانند کاندیدا شوند که اصل ولایت فقیه و تمام لوازم قانونی آن را که به صراحت در قانون اساسی آمده است پذیرفته باشند والا نمیشود کسی کاندیدا شود یا جریانی به میدان آید که این اساس را قبول نداشته باشد. لذا این نکته مهمی است که ما جریان سالم خط امام را در موضوع رهبری و خبرگان رهبری حفظ کنیم و اجازه ندهیم جریانات از راه رسیده که شناسنامه سیاسی روشنی ندارند و به دلیل ننوشتن دیکته، طبعاً غلطی هم در ذهنیت جامعه از آنها نقش نبسته با ماسکهای جدید و با اهداف نامعین به میدان آیند و پیروز میدان شوند و پس از پیروزی درصدد تحمیل اندیشههای گذشته خود بر انقلاب و رهبری باشند. بنابراین به نظر میرسد که نیروهای اصیل انقلاب که دارای شناسنامه و اندیشه روشن در حوزه ولایت فقیه و نظام هستند باید به صحنه بیایند و خوشبختانه در هر دو طیف سیاسی کشور حداقل به اندازه 86 نفر خبره وجود دارد.