تاریخ انتشار : ۲۹ دی ۱۳۸۷ - ۱۳:۱۰  ، 
شناسه خبر : ۷۱۸۷۳

گروه سیاسی - بهروز فرهمند: واپسین روزهای هفته گذشته، خبرگزاری مهر به نقل از یک مقام آگاه از شروع مذاکره دیپلماتهای ایرانی و آمریکایی در بغداد ازابتدای این هفته خبر داد.
بر اساس این گزارش، در دور آغازین مذاکرات که در آن مقامات عراقی نیز حضور دارند، یکی از معاونان شورای عالی امنیت ملی، سرپرستی هیأت ایرانی را بر عهده خواهد داشت.
همچنین به گزارش ایسنا کارشناسانی از وزارت خارجه نیز در هیأت ایرانی حضور دارند و از سوی آمریکا سفیر آن کشور در بغداد در مذاکرات شرکت می‌کند.
گفته شده است، علنی یا محرمانه بودن گفتگوها به دیدگاههای طرفین بستگی دارد.
پیشتر گفته شده بود، جای برگزاری مذاکرات، سفارت کشوری ثالث در بغداد می باشد، هر چند که پس از آن از منزل مسکونی سیدعبدالعزیز حکیم نیز به عنوان مکانی برای برگزاری این نشست نام برده شد.
حکیم در واپسین روزهای سال 84 از مقامات ایرانی درخواست کرد که تهران به پیشنهاد مذاکره رو در رو و مستقیم با واشنگتن درباره مسایل عراق، پاسخ مثبت دهد.
پیش از آن سفیر آمریکا در بغداد، دو بار از تمایل کشورش برای انجام چنین مذاکراتی سخن گفته بود که با پاسخ منفی مقامات ایرانی رو به رو شد، اما پیشنهاد عبدالعزیز حکیم سرانجام مورد موافقت تهران قرار گرفت. مذاکرات در شرایطی در هفته جاری آغاز می‌شود که روز دوشنبه هفته گذشته "والتر اشتاین مایر"، وزیر خارجه آلمان از دولت آمریکا خواست با تهران درباره مسایل هسته ای وارد مذاکره مستقیم شود.وی گفت که توصیه کرده است، گفتگوهای تهران- واشنگتن در بغداد فقط به موضوع عراق محدود نباشد و به مسایلی مانند برنامه هسته ای نیز گسترش یابد.
مقامات ایرانی اما تأکید کرده اند که با انگیزه کمک به ثبات و آرامش در عراق به مذاکرات وارد شده‌اند.
آصفی، سخنگوی وزارت خارجه ایران با تأکید در این خصوص به خبرنگاران گفت: چنانچه گفتگوها انجام شود، به سود مردم عراق خواهد بود.
به نظر می‌رسد، احتمال سوء استفاده واشنگتن از موضوع مذاکره با تهران یکی از دغدغه های اصلی جمهوری اسلامی ایران باشد.
نکته‌ای که منوچهر متکی- وزیر خارجه- در نشست مشترک خبری با همتای گینه ای خود در تهران به آن اشاره کرد و گفت: به سفارتخانه های خود در نقاط مختلف جهان و بویژه جهان اسلام دستورالعملی داده شده تا مبانی و چارچوبهای ایران را درباره مذاکرات پیش رو، تبیین کنند تا هیچ کشوری در پی سوء استفاده از این مسأله نباشد.
نکته دیگر آنکه پذیرش درخواست مذاکره توسط ایران برخی واکنشهای منفی را در داخل کشور برانگیخته است.
هم اکنون سیاستمداران منتقد مذاکره در ایران به طرح این پرسش پرداخته اند که در شرایطی که کاخ سفید به تشدید و تمدید تحریمها علیه تهران اقدام و بودجه 75 میلیون دلاری برای کمک به براندازی نظام تصویب کرده و نیز در خصوص فعالیتهای هسته ای صلح آمیز ایران همچنان به کارشکنی های خود ادامه می دهد، چه لزومی دارد دیپلماتهای ایرانی به پای میز مذاکره بروند، هر چند موضوع گفتگوها مسایل کشور عراق باشد.
در همین حال ، انتشار برخی اخبار و گزارشها درباره گسترش فعالیتهای ضد ایرانی با مدیریت سازمان "سیا" بر حجم نگرانی ها و پاره ای تردیدها در خصوص نیات آمریکا از مذاکره افزوده است.
هفته گذشته شبکه الجزیره به نقل از یک عضو پیشین شورای عالی امنیت ملی آمریکا از تلاشهایی در واشنگتن خبر داد که برای خارج کردن نام فرقه تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) از فهرست بین المللی تروریسم در حال انجام است و این گمانه را که کاخ سفید به دنبال استفاده ابزاری از این گروهک تروریستی علیه ایران است، تقویت می‌کند.
همچنین به نوشته اینترنشنال هرالد تریبیون، نیکلاس برنز- معاون وزیر خارجه آمریکا- چندی پیش گفت که کشورش قصد دارد، شمار دیپلماتهای خود را در دبی از یک نفر به چهار نفر افزایش دهد و از این طریق، تجربه "ریگا" را در دبی و درباره ایران تکرار کند.به نوشته این نشریه، ایالات متحده برای جاسوسی از شوروی سابق در زمان جنگ سرد از طریق ریگا- پایتخت لتونی- عمل می کرد.منتقدان مذاکره همچنین به تجربه همکاری جمهوری اسلامی در جریان استقرار دولت جدید وامنیت در افغانستان پس از سقوط طالبان اشاره می‌کنند.
در آن سالها ایران تلاشهای فراوانی را در خصوص برگزاری مذاکرات آشتی در افغانستان و ترغیب برخی سران جهادی این کشور برای حضور در نشست "بن" از خود نشان داد.
در همان مقطع، تحلیلگران غربی به نقش مثبت ایران در روند تشکیل و تثبیت دولت در افغانستان اعتراف کردند، اما چندی نگذشت که جرج بوش از "محور شرارت" خود ساخته اش، سخن گفت و ایران را نیز در آن حلقه جای داد.
منتقدان مذاکره بر آن باورند که چنین تجربه‌ای نباید از سوی کارشناسان دستگاه دیپلماسی ایران مورد غفلت قرار گیرد. نکته دیگر در این میان، دغدغه ای است که درباره رفتار آمریکایی ها در جریان مذاکرات وجود دارد.
بیم آن است که آمریکایی ها در عمل، روند گفتگوها را به گونه ای پیش ببرند که تعهداتی را برای طرف مقابل ایجاد کنند، بدون آنکه حاضر به پذیرش تعهدات متقابل باشند.
واقعیت این است، مشکلات و دردسرهای امروز آمریکا در عراق دقیقاً تابعی از عملکرد و رفتار آنها در آن کشور است.
اما شواهد و قرائن حاکی است، کاخ سفید تاکنون چشم خود را بر روی واقعیتها بسته و برای گریز از حقایق، انگشت اتهام خود را گاه به سوی سیاستمداران عراقی و گاه به سمت همسایگان عراق نشانه می‌رود.
آمریکا اگر در عراق دچار مشکلات فراوان شده است- که بی تردید این گونه است- و اگر به هر دلیلی، جمهوری اسلامی ایران را در میان کشورهای منطقه برگزیده تا در تعامل با آن از دردسرهایش در عراق بکاهد، بی تردید باید هزینه های لازم را نیز بپردازد و تعهداتی را متقبل شود.
تعیین جدول زمانی خروج از عراق، جایگزینی نیروهای حافظ صلح از کشورهای اسلامی تا زمان تقویت ساختارهای نظامی و انتظامی این کشور و نیز پذیرش خواسته های تهران در خصوص گروهک تروریستی منافقین، می تواند بخشی از تعهدات طرف آمریکایی در مذاکرات پیش رو باشد.
در چنین شرایطی به نظر می رسد، هنر تیم مذاکره کننده ایرانی در مذاکرات بغداد، تفهیم این موضوع به مذاکره کنندگان آمریکایی باشد که این گفتگوها- برخلاف آنچه که زلمای خلیل زاد گفته است- صرفاً مذاکراتی درباره وضعیت کنونی عراق نیست، بلکه مسایل مختلف درباره حال و نیز "آینده" این کشور را در بر می‌گیرد.
اینکه آیا مقامات آمریکایی در این مذاکرات، اراده ای را برای فهم واقعیات موجود از خود نشان خواهند داد یا خیر، پرسشی است که یافتن پاسخ آن به گذر زمان نیاز دارد، اما به نظر می رسد با توجه به تجربه های مشابه این کشور چندان نمی توان به دریافت پاسخ مثبت در این زمینه امیدوار بود.
بدیهی است ایرانیان مشی مرسوم و تلاش مقامات آمریکایی را که همواره به دنبال آن هستند که میز مذاکره به میز محاکمه تبدیل شود، برنمی‌تابند و از حقوق مردم کشور برادر و همسایه- عراق- کوتاه نمی‌آیند.