دبیر گروه اقتصاد و توسعه
در هفتههای اول و دوم مرداد ماه مصرف بنزین رکوردشکنی کرد بطوری که با افزایش سفرهای تابستانی مصرف بنزین بطور متوسط در روز به 73 میلیون لیتر رسید. باور کارشناسان بر این است که این روند تا اواسط شهریور ما ادامه خواهد یافت.
همچنین براساس گزارش رسمی طی هفتههای گذشته میزان مصرف نفت گاز در کشور بطور متوسط روزانه بیش از 86 میلیون لیتر بوده است.
اتومبیلهای فرسوده
بدیهی است نمیتوان نابسامانی و افزایش بیرویه در مصرف سوخت را صرفاً در سفرهای تابستانی جستجو کرد. زیرا سایت خودروهای فرسوده کشور اعلام کرد روزانه در تهران 11 میلیون لیتر و در کل کشور 22 میلیون لیتر بنزین در اثر فرسودگی خودروها از بین میرود. سایت مذکور میافزاید برخی خودروهای فرسوده هر یکصد کیلومتر بیش از 20 لیتر بنزین مصرف میکنند. با اینوصف ملاحضه میگردد که این اتومبیلها از یارانه مصرف بنزین برخوردارند و اتومبیلهای با تکنولوژی استاندارد داخلی و خارجی در هر یکصد کیلومتر حدود 8 لیتر بنزین مصرف دارند از یارانه محروم میگردند.
بنابراین ملاحضه میشود که با سیاستهای کاهش مصرف بنزین سیاسی برخورد میشود لذا مجموعه سیاستهای سهمیهبندی بنزین و بعبارت دیگر مدیریت سوخت از روش منطقی تبعیت نمیکند.
تولید و مصرف بنزین
هماکنون ظرفیت تولید بنزین در 9 پالایشگاه کشور 43 میلیون لیتر در روز است و مصرف کشور در سال 85 به 73 میلیون لیتر رسیده است.
لذا بطور متوسط روزانه 30 میلیون لیتر در سال 85 بنزین وارد کشور شده تا بتواند نیاز به بنزین را در آن مقطع مرتفع کند.
حال اگر در یک مقطع بنزین کلیه اتومبیلهای فرسوده که تعداد آنها 2 میلیون و 211 هزار است، قطع گردد روزانه 22 میلیون لیتر سوخت صرفهجویی میگردد، نیاز کشور را به واردات بنزین با صرفهجوییهای اعلام شده در طرح کارت سوخت براساس آمار مصرف سالهای 86 و 87 از بین رفته و یا بسیار کاهش مییابد.
کلیات طرح جدید
در مقابل میتوان تا زمان فرا رسیدن نوبت خروج اتومبیلهای فرسوده که سالیانه 20 هزار دستگاه است به صاحبان آنها کمک هزینه سوخت پرداخت گردد.
بالاترین رقم یارانه در سال اول اتفاق میافتد و طبیعی است هر سال به میزان 200 هزار دستگاه از یارانه پرداختی کسر میگردد.
دولت در مقابل پرداخت این یارانه سالیانه 160 هزار ت آهن قراضه بدست میآورد و با کاهش واردات بنزین به قیمتهای جهانی امروز، در سال اول بیست و دو میلیارد تومان در روز صرفهجویی ریالی خواهد داشت و این رقم در ماه به 660 میلیارد تومان و در سال به 8000 میلیارد تومان میرسد ضمن اینکه 8 درصد تولید فولاد کشور با آهن قراضههای حاصل از اتومبیلهای فرسوده افزایش مییابد.
سهم هر یک از اتومبیلها در افزایش تولید فولاد 800 کیلوگرم و صرفهجویی ریالی آن حدود 3 میلیون و 791 هزار و 469 تومان برآورد میگردد.
دولت میتواند نیمی از صرفهجویی ریالی را به صاحبان خودروهای فرسوده که 25 سال از عمر آن میگذرد تا فرا رسیدن زمان خروج اتومبیل آنها پرداخت کرده و با 160 هزار تن تولید فولاد اضافی و یک میلیارد و 895 میلیون 734 هزار تومان باقیمانده بجای 200 هزار دستگاه سالیانه تعداد بیشتری خودرو فرسوده را از رده خارج کند و بجای برنامه بیش از 10 ساله فعلی، فرآیند فرسوده را کاهش محسوسی بدهد.
هر چند پرداخت نقدی مذکور موقتی است و هیچگونه اثری در تورم ندارد زیرا این پول در سیستم اقتصادی کشور هماکنون در حال حرکت بوده است با اینوصف میتوان به کسانی که مایل باشند، دولت بجای پرداخت نقدی رقم مذکور را بعنوان کمک هزینه خرید اتومبیل جدید به کمپانی فروشنده اتومبیل پرداخت کند در این حال میبایست در مقابل تعویض اتومبیل وی در اولویت قرار گیرد و برعکس کسانی که مایل به استفاده از این روش نیستند اتومبیل آنها در اولویت خروج قرار خواهد گرفت. برای اجرای این طرح میتوان از اتومبیلهای ارزان قیمت با تکنولوژی جدید داخلی و خارجی استفاده کرد.
این پیشنهاد وقتی بطور مضاعف اهمیت مییابد که بدانیم غیر از 5/2 میلیارد دلار که مجلس برای تامین بنزین وارداتی در بودجه در نظر گرفته آقای مهندس نعمتزاده معاون وزیر نفت از 8 میلیارد دلار دیگر برای واردات بنزین در صورتی که قیمتها در سطح قبلی باقی بماند خبر میدهد. گفته میشود این درخواست بصورت لایحه به مجلس تقدیم شده است. درخواست این رقم به معنای ناکامی طرح سهمیهبندی بنزنی تلقی میگردد زیرا قبل از سهمیهبندی بنزین گفته شده بود با مدیریت مصرف سوخت بنزین چه کارهای بزرگی انجام خواهند شد حال شاهد هستیم دولت برای سال 87 به 5/10 میلیارد دلار به منظور تامین بنزین معنای پایان وعدههایی است که در مورد مدیریت سوخت به مردم داده شده است.
ضرورت تجدیدنظر در طرح سهمیهبندی
اینجاست که سئوال میشود آن همه رویاهایی که برای این اقدام غیرکارشناسانه در کشور بعمل آمد چه نتیجهای داشته است.
آیا میتوان جز صفهای طولانی و تلف شدن وقت مردم نتیجه محسوستر و مهمتری برای سهمیهبندی بنزین ارایه داد. در این رهگذر حتی نتوانستیم قیمت بنزین ر به قیمتهای واقعی نزدیک کنیم.
حتی با افزایش قیمت بنزین سوپر که بدون مطالعه «قانون کشش» در اقتصاد، و حذف سهمیهبندی آن اعمال شد ملاحظه گردید که مصرف بنزین سوپر با افزایش قیمت ناگهانی آن از 3/2 میلیون لیتر در روز به 180 هزار لیتر رسید که زمزمههای کاهش قیمت آن و با برقراری سهمیه با قیمت 140 تومان شنیده میشود.
وقتی در کشوری همه چیز براساس آزمون و خطا انجام میگیرد و حرفهای کارشناسی به قیمت «مفت» هم خریدار نداشته باشد انتظار چه نتیجه مثبتی را میتوان داشت؟
آقای شهنازیزاده مدیر عامل شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی میگوید میانگین مصرف بنزین از ابتدای سال جاری تاکنون 1/69 میلیون لیتر بوده است در حال یکه متوسط مصرف بنزین از زمان سهمیهبندی تا پایان سال 86 معادل 8/59 میلیون لیتر در روز برآورد شده است این رقم حکایت از رسد 15/15 درصد مصرف دارد که دقیقاً مغایر با طرح سهمیهبندی بنزین است.
وقتی در مقابل این خطاهای بزرگ از هیچکس سئول نمیشود براستی بدنبال چه اتفاق بزرگی در جهت حل مشکلات اساسی اقتصاد در کشور میتوان بود؟
از طرفی گفته میشود برغم این بازار آشفته روزانه 3 هزار اتومبیل شخصی هم به سیستم ناوگان خودروی شخصی کشور افزوده میشود بدون اینکه فکر کنیم فقط قرار است روزانه 550 خودرو از رده خارج گردد.
بهرصورت مجموعه این امور ضرورت اندیشهای نو برای مدیریت سوخت در کشور را الزامآور میکند.
ضرورتی که بجای سهمیهبندی، کارت هوشمند سوخت و بهرهبرداریهای کارشناسی از قابلیتهای گسترده آن به همراه تدابیر اندیشمندانه محور مدیریت سوخت در کشور باشد.