تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱۳۸۷ - ۰۸:۳۴  ، 
شناسه خبر : ۷۸۵۵۰

نویسنده: رضا گرمابدری
عطش قدرت و کام گرفتن از آن هیچگاه انسان را رها نکرده و آسوده نگذاشته است تا جایی که صاحبان قدرت پیوسته مترصد آن بودند که در عرصه و حوزه‌ای اتفاق جدید و امکان نویی پدید آید تا از آن در جهت تحکیم و توسیع قدرت خود بهره برند. مبتنی برا ین زمینه بسیاری از دستاوردهای علمی بشر که در هنگام پدید آمدن هیچ نسبت و ارتباطی با مفهوم قدرت نداشت و چه بسا و بلکه در بیشتر موارد به منظور خدمت به بشریت پرده از رخش کنار زده می‌شد تبدیل به ابزاری در دست قدرتمندان و سلطه‌گران شد تا در خدمت افزایش قدرت قدرتمندان و نابودی انسانهای بخت برگشته قرار گیرد. نه رادیو، نه تلویزیون، نه مطبوعات، نه دستگاه چاپ و نه اتم هیچگاه به عنوان ابزار فریب و جنایت اختراع و کشف نشد. عموم مخترعین و مکتشفین و مردمی که از این اختراعات و اکتشافات مطلع می‌شوند در بدو امر و در مواجهه با آنها زندگی راحت‌تر و رفاه بیشتر در ذهنشان شکل می‌گرفت، با گذشت زمان جامعه انسانی با زشت‌ترین و سخیف‌ترین صحنه‌هایی روبرو شد که زائیده همین ابزار نویدبخش زندگی رویایی بودند.
شتاب تحولات در حیات بشر و برآمدن پدیده‌های نوین از حجاب آفرینش زنگ شادی را برای اصحاب و ارباب قدرت به صدا درآورد، نگاه مترصد آنها با عرضه هر اختراع و اکتشاف جدید، راههای استفاده مناسب از آنها برای قدرت افزایی را جستجو می‌کرد، در نتیجه فهم تدریجی این مهم که رسیدن به مطلوب می‌تواند از شیوه‌هایی متفاوت از تخاصمات و جنگهای مرسوم صورت پذیرد، نحوه و چگونگی نیل انسان به سلطه‌گری و فرمانروایی و حکمرانی را وارد مرحله جدیدی کرد که در آن نمی‌بایست دست به تخریبهای گسترده، کشته و کشتار و جنایت آفرینی به معنای پیامدهای جنگهای مرسوم زد در این مرحله برخلاف دوره ماقبل تا آنجا که امکان دارد نمی‌بایست دشمنی در شکل آشکار و نمادهای تنفرآمیز بروز پیدا کند بلکه برعکس باید به انسانها نزدیک شد و با آنها دوستی کرد تا آنها ناخواسته تسلیم شوند. در مرحله جدید هدف نهایی تسخیر افکار و اندیشه‌هاست که در فرایندی به نام "تهدید نرم" انجام می‌گیرد.
تهدید نرم و پیدایی آن
در تعریف تهدید نرم می‌توان گفت: اقداماتی است برنامه‌ریزی شده برای جلب نظر و افکار گروه هدف تا با مشاهده تولیدات و ایده‌های جدید عرضه شده به مرور زمان از آنچه که باور و اعتقاد داشتند دست بردارند و رفتار ناشی از آن باورها و اعتقادات را فرو گذارند و در سیر و تحولی طبیعی تولیدات و ایده‌های جدید را جایگزین آنها نمایند و رفتاری متأثر از این جایگزینها بروز دهند.
امروزه در خصوص مفهوم "تهدید نرم" عبارتهای دیگری که مسامحتاً می‌توان آنها را مترادف "تهدید نرم" گرفت توسط اهل فن بکار گرفته می‌شود مانند: "قدرت نرم"، "جنگ نرم"، "ناتوی فرهنگی"، "عملیات روانی" و ... البته باید اذعان داشت در بحث تخصصی می‌توان به برخی از تفاوتهای مفاهیم این عبارتها اشاره کرد اما مهم این است که بخش بیشتر حوزه مفهومی آنها یکی است از این جهت با تسامح، آنها مترادف یکدیگر فرض شده‌اند.
چنانچه از نشانه‌های "تهدید نرم" در گذشته‌های دور گذر شود می‌توان به تاریخ نزدیک به زمان کنونی استفاده کرد و برای این مفهوم آغازی در نظر گرفت.
فرانسه در قرون هفده و هجده حرکت گسترده‌ای را برای ترویج فرهنگ خود در اروپا آغاز کرد تا آنجا که زبان فرانسه هم زبان دیپلماسی شد و هم در دادگاه برخی از کشورها مانند پروس و روسیه به کار گرفته شد. پس از انقلاب فرانسه رهبران این کشور با پرورش دادن ایدئولوژی انقلاب سعی کردند رهبران سایر کشورها را متوجه توده مردم کنند. فرانسویها پس از شکست در جنگ با «پروس» بلافاصله سعی کردند موقعیت از دست داده را بازیابند برای این منظور کار را از مسیر «اتحاد فرانسویان» که در سال 1883 تشکیل شده بود آغاز کردند و در پی توسعه زبان و ادبیات خود برآمدند و به گفته «ریچارد پلز» مورخ «تصویر فرهنگ فرانسوی به مؤلفه مهمی از دیپلماسی فرانسه تبدیل شد». و ایتالیا، آلمان و کشورهای دیگر خیلی زود دنباله‌رو فرانسه شدند.
با شروع جنگ جهانی اول برخی از کشورها تلاش ویژه‌ای را به استفاده از «قدرت نرم» اختصاص دادند و در این راستا اقدام به تأسیس تشکلات جدید کردند. امریکا، آلمان و انگلیس از جمله این کشورها بودند. برخلاف تاثیرات تبلیغات گسترده آلمان، انگلیس با هدف قراردادن نخبگان امریکایی و به کارگیری شیوه‌های موفقیت‌آمیز فریب، موفق‌تر عمل کرد. در گزارشی پیرامون تبلیغات جنگ چنین آمده است: «تابش مهربانانه آریستوکراتیک کافی بود دل یک جمهوری خواه وفادار را گرم و روشن کند و باعث شوق برای کشوری شود که می‌تواند چنین صمیمیت، مهربانی و لطافتی را ایجاد کند.»
امریکا از جمله کشورهایی بود که دیرهنگام متوجه ارزش استفاده از اطلاعات و فرهنگ برای اهداف دیپلماسی شد. در سال 1917، رئیس جمهور «وودرو ویلسون» کمیته اطلاعات عمومی را تأسیس و پایه‌ریزی کرد و مسئولیت آن را بر عهده «جرج کریل» دوست روزنامه‌نگارش گذاشت.
رادیو آغازگر ابزار نوین تهدید نرم
ظهور رادیو در دهه 1920 بسیاری از حکومتها را وارد حوزه پخش برنامه به زبانهای خارجی کرد. در دهه 1930، کمونیستها و فاشیست‌ها برای ترویج تصاویر مطلوب از خود نزد مردم خارجی با یکدیگر به رقابت پرداختند. علاوه بر تولید برنامه‌های رادیویی به زبان خارجی، آلمان نازی به ساخت فیلمهای تبلیغاتی اقدام کرد. در سال 1937، آنتونی ایدن وزیر امور خارجه بریتانیا درباره ارتباطات جدید تصریح کرد: «البته، کاملا حقیقت دارد که تبلیغات فرهنگی مناسب نمی‌تواند تصویری را که یک سیاست خارجی نامناسب ایجاد کرده است بازسازی و اصلاح کند، اما اغراق نیست بگوییم که حتی بهترین سیاستهای دیپلماتیک نیز در صورتی که وظیفه اصلی خود یعنی تفسیر و اقناع را که جریان مدرن به وجود آورده است نادیده بگیرد، شکست می‌خورد.» بی‌بی‌سی که در سال 1922 پایه‌گذاری و تاسیس شد تا پایان دهه، به همه زبانهای مهم اروپایی و نیز عربی برنامه پخش می‌کرد.
در اواخر دهه 1930، دولت روزولت متقاعد شد که «امنیت امریکا به توانایی‌اش در گفت‌وگو و جلب حمایت مردم سایر کشورهای دنیا بستگی دارد.» به ویژه که وی در آن زمان نگران تبلیغات آلمانی‌ها در امریکای لاتین بود. در سال 1938، وزارت امور خارجه امریکا بخش روابط فرهنگی تاسیس کرد و دو سال بعد با ایجاد اداره امور بین امریکایی به سرپرستی نلسون راکفلر، این اداره تکمیل شد. اداره جدید، فرهنگ و اطلاعات امریکا را در امریکای لاتین فعالانه ترویج و ارتقا می‌داد. در سال 1939، آلمان به مدت یک هفته برنامه‌ای هفت ساعته درباره امریکای لاتین پخش کرد و در مقابل ایالات متحده حدود دوازده ساعت در این راستا برنامه پخش کرد. در سال 1941، ایالات متحده به طور مرتب برنامه پخش می‌کرد.
پس از ورود دولت امریکا به جنگ، تهاجم فرهنگی آن دامنه جهانی پیدا کرد. در سال 1942، روزولت اداره اطلاع رسانی زمان جنگ را برای پخش اطلاعات دقیق ایجاد کرد، این در حالی بود که سازمان اطلاعاتی اداره خدمات استراتژیک نیز توزیع اطلاعات غلط را بر عهده داشت. حتی اداره اطلاع رسانی زمان جنگ تلاش کرد هالیوود را به ابزار موثر تبلیغاتی تبدیل کند بدین ترتیب که حذف و اضافه متن یا و لغو پروانه و مجوز بعضی از فیلمهایی را که خود تشخیص می‌داد به هالیوود پیشنهاد می‌کرد، البته مجریان و مدیران هالیوود به دلیل انگیزه‌های میهن پرستانه و منافع شخصی از همکاری با این اداره خشنود بودند. پیش از جنگ سرد، مجریان تبلیغاتی امریکا و مدیران استودیوهای هالیوود با تولیدات هنری‌شان می‌کوشیدند ارزشها و فرهنگ امریکایی و راز موفقیت آن را به دیگر کشورهای دنیا عرضه کنند و به نمایش بگذارند. بخشی از منابع قدرت نرم زمان جنگ به وسیله دولت و مقداری نیز توسط موسسات و بنیادهای مستقل ایجاد شدند.
رادیو نقشی مهم ایفا کرد. آنچه بعدها رادیو صدای امریکا نامیده شد در طول جنگ جهانی دوم به سرعت رشد و گسترش یافت. رادیو صدای امریکا نیز با الهام از الگوی بی‌بی‌سی، در سال 1943 از 23 دستگاه فرستنده به 27 زبان دنیا خبر پخش می‌کرد. با آغاز جنگ سرد و افزایش تهدید شوروی، رادیو صدای امریکا به گسترش دامنه فعالیت پرداخت.
بنیادها در خدمت تهدید نرم
بدبینی مردم نسبت به حکومتها به ویژه حکومتهایی که مشهور به جرم و جنایت هستند و سخنان رهبران آن در نزد مردم خریدار ندارد با وارد کردن بخش خصوص به میدان سیاست و بیان خواسته‌های خود از زبان آنها افکار عمومی را دور می‌زنند و فریب می‌دهند. عملکرد برخی از تشکلات بخش خصوصی به سبب نداشتن پیشینه سیاه، برخی حکومتها اعتماد مردم را جلب کرده‌اند و این همان فرصتی است که این حکومتها در پی آن بوده‌اند: بنیادهای امریکایی «فورد، سورس، کارنگی و ...» نقش مهمی در تثبیت دموکراسی امریکایی در اروپای شرقی پس از جنگ سرد داشته‌اند. بنیاد «بیل و هلیندا گیتس» برای مبارزه با بیماریهای واگیردار در افریقا از بسیاری دولتها نقش بیشتری ایفا کردند. کشورهایی همچون امریکا و انگلیس که از جمعیت مهاجر قابل توجهی برخوردار هستند، مهاجرت می‌تواند به واسط عنصر زبان ارتباطات فرهنگی ویژه ایجاد کند. آلمانیها در ایجاد ارتباط میان احزاب سیاسی در کشورهای مختلف پیشگام بودند و این کار را به یمن داشتن بنیادهای مختلف برای ارتباطات خارجی انجام می‌دهد و با بودجه دولتی از آنها حمایت می‌کند. در زمان دولت ریگان، امریکا این مقام را در اختیار داشت و «بنیاد ملی دموکراسی» را تاسیس کرد که برای موسسه «دموکراتیک ملی» و موسسه «جمهوری خواهان بین‌المللی» و اتحادیه‌های تجاری و اتاقهای بازرگانی به منظور توسعه دمکراسی و جامعه مدنی! در فراسوی مرزها کمک مالی تأمین می‌کرد.
هنر پرچم‌دار تهدید نرم
سازمان سیا برای خود مأموریت ویژه‌ای در «تهدید نرم» قائل بود. این سازمان مخوف که سیاه‌ترین اعمال را در پرونده خود دارد، خود را یگانه مسئول فرهنگ پردازی در غرب و چه بسا کل جهان می‌داند. بر این اساس بسیار گسترده پا در این میدان پر لایه گذاشت در این راستا برای شکست رئالیسم سوسیالیستی در عرصه هنر از «جکسون پولاک» و نقاشی آبستره حمایت جدی انجام داد. سازمان سیا با شناختی که از قدرت، نفوذ و تاثیرگذاری سینما بر افکار و رفتار داشت سلطه خود را بر سینما به تمامه اعمال کرد. ماموران سیا با حضور در مراکز مهم فیلم‌سازی مانند هالیوود کارگردانان را ترغیب می‌کردند در فیلمهای خود سیاه‌پوستان را در چهره و پوششی بسیار آراسته ظاهر کنند تا ادعای آمریکا در مورد اینکه جامعه‌ای آزاد و دموکرات دارد بر باور دیگر مردمان بنشیند. برای توجه دقیق سیا به سینما می‌توان به فیلم «مزرعه حیوانات» اشاره کرد که با سرمایه سیا و توسط «جرج اورول» ساخته شد.
امریکایی‌ها در دوران جنگ سرد با استفاده از قدرت گسترده خود در عرصه تبلیغات در سراسر جهان با تولید کالاهای فرهنگی پرحجم به ویژه فیلمهای سینمایی علیه شوروی این کشور را در نزد افکار عمومی جهانی منفور ساخته تا جایی که این کشور در نزد افکار عمومی جهان مستوجب هر نوع تنبیه و مجازاتی که امریکایی‌ها دنبال می‌کردند، شده بود.
عرصه چاپ و نشر یکی دیگر از ابزار مهمی است که در روند تحولی «تهدید نرم» مورد توجه مراکز طراح از جمله سیا قرار گرفت. بسیاری از کتب کمپانی «پراگر» با حمایت مالی سیا چاپ و منتشر می‌شد. کتاب «طبقه بندی جدید» «ملوان جیلاس» با بودجه سیاه چاپ و توزیع شد. سیاه 50 هزار مجله از کتاب «ایروبیک کریستول» را خریداری و رایگان در سراسر جهان توزیع کرد. در دوران جنگ سرد سیا حدود هزار عنوان کتاب را با عنوان انتشاراتی‌های مختلف در امریکا چاپ و منتشر ساخت.
کنگره آزادی فرهنگی
یکی از مهمترین اقداماتی که «تهدید نرم» را برای سالها به جلو برد و کارآمدی آن را در قالب یک تجربه موفق برای طراحان آن به دنبال داشت و می‌تواند برای ادامه این مشی سرمشق و الهام بخش باشد تأسیس سازمان «کنگره آزادی فرهنگی» توسط سازمان سیا بود. این سازمان در ژوئن 1950 با حضور بیش از یکصد نویسنده از سراسر جهان در برلین گشایش یافت. یکی از عناصر اصلی اداره کننده این سازمان «مایکل یلسون» افسر واحد جنگ روانی سازمان سیا بود که بعدها نویسنده زبردستی شد. ارتباط مستمر وی با سازمان سیا به شکل رمز انجام می‌گرفت. شرکت کنندگان در نشست پیش گفته افراد سرشناس زمان خود بودند مانند: آرتور کوستلر، سیندی هوک، ملوین لاسکی، ایناتسیو سیلونه، فرانتس بورکنائو و جرج اورول. این افراد دارای افکاری بودند که بر خواسته‌های سیا منطبق بود به عنوان مثال «آرتور کوستلر» که ارتباط ویژه‌ای با سازمان سیا داشت و ایده‌های وی در نوع ارتباط سیا با روشنفکران بسیار تأثیرگذار بود در سخنرانی‌اش در نشست «برلین» خوش‌ترین کلام را برای مسئولین سیا که به عمق این حرکت اشاره داشت بیان کرد و گفت: «دوستان! آزادی تهاجم خود را آغاز کرده است.» یکی دیگر از افراد حاضر در این نشست «سیدنی هوک» بود که یکسال پیش از نشست «برلین» یعنی در سال 1949 خطاب به مقامات امریکایی سخن می‌گوید که گویا در شکل دادن به نشست «برلین» موثر بود و همچنین چشم‌انداز چنین اقدامی را به وضوح به تصویر می‌کشید وی گفت: «به من یکصد میلیون دلار و یک هزار انسان مصمم بدهید تضمین می‌کنم که چنان موجی از ناآرامی‌های دموکراتیک در میان توده‌ها، حتی در میان سربازان امپراتوری استالین، ایجاد کنم که برای مدتی طولانی تمامی دغدغه وی به مسائل داخلی معطوف شود». این ادعا اگر چه بزرگ است، اما عجیب نیست. وقتی عنصر روانی برجسته شود و هدف «تصرف پانزده سانتیمتر بین دو گوش انسان» باشد، همه چیز امکانپذیر است به وجود چنین افکاری مشی «کنگره» را مشخص ساخته بود. «کنگره» در یکی از اولین اقدامات، پولهای کلانی را صرف انتشار نشریات روشنفکری در شهرهای مهم اروپا کرد مانند: پاریس، برلین و لندن، این نشریات با دو هدف منتشر می‌شدند: 1- تقویت چپ‌گرایان غیرکمونیست و مارکسیستهای مخالف شوروی. 2- رویارویی با روشنفکران اروپای غربی که از روحیه ضدامریکایی برخوردار بودند. محتوای این نشریات در صدد بود برای این گروه از مخاطبین امریکایی غربی و رشد یافته و قرار گرفته در اوج تمدن تاریخی بشر را منعکس کند.
با بررسی عملکرد گسترده و تأثیرگذار «کنگره آزادی فرهنگی» که طیف وسیعی از فرهنگیان عرصه هنر و اندیشه در نقاط مختلف جهان را در زیر چتر خود قرار داده بود و حدود 17 سال بی‌وقفه در پی اجرای برنامه‌های سازمان سیا بود، می‌توان ادعا کرد این کنگره یکی از موفق‌ترین طراحی‌ها در ذیل «تهدید نرم» بوده است. به نظر می‌ «کنگره»سد در شرایط کنونی موضوع «تهدید نرم» با وجود ابزارهای نوین، همچنان از سرمشق «کنگره آزادی فرهنگی» استفاده می‌کند و گویا این سرمشق با اندکی تغییرات می‌تواند برای سالهای بعد همچنان «سرمشق برتر» تلقی شود و مورد استفاده قرار گیرد.

برچسب اخبار