محمدعلی عسگری
به گروگان گرفتن یک سرجوخه اسرائیلى توسط گروههاى فلسطینى هوادار حماس و نیز به گروگان گرفتن دو سرباز اسرائیلى توسط حزبالله لبنان در فاصله کمتر از یک ماه تحولات خاورمیانه را وارد مراحل تازهاى کرد. طرفداران گردانهاى قسام (شاخه نظامى جنبش حماس) و گردانهاى ناصر صلاحالدین در کنار یک گروه ناشناس دیگر به نام «ارتش اسلامى» طى عملیاتى پیچیده در جنوب اسرائیل و نزدیکى مرزهاى غزه در روستاى کرم ابوسالم توانستند به یک ایست بازرسى اسرائیل حمله کنند و پس از یک درگیرى سخت با کشتن دو سرباز اسرائیلى یک سرجوخه را هم به گروگان بگیرند. این عملیات که با برنامهریزى دقیق و حساب شده انجام مىشد ضربهاى ناگهانى بر توان نظامى اطلاعاتى رژیم اسرائیل بود و ایهود اولمرت نخستوزیر این رژیم را شوکه کرد.
عملیات گروگانگیرى در غزه درست در شرایطى انجام مىشد که گفتوگوهاى داخلى فلسطینىها مىرفت تا به سرانجام درخور ملاحظهاى منجر شود. زیرا حماس در اثر فشارهاى خارجى و داخلى ناچار بود تن به سازشى بزرگ سپرده و قدرتى را که در پى انتخابات پارلمانى فلسطین به دست آورده بود با دیگران تقسیم کند. سند زندانیان حماس را بر آن مىداشت که به نوعى در سازمان آزادیبخش ادغام و کابینهاى ائتلافى را تشکیل دهد و در همان حال به طور غیررسمى موجودیت اسرائیل را حداقل در مرزهاى 67 بپذیرد. اما گروگانگیرى سرجوخه اسرائیلى این آرامش را برهم زد و از آنجا که براى اسرائیل به مسئلهاى حیثیتى تبدیل شده بود، واکنشى دیوانهوار را در پى داشت.
عمیر پرتز وزیر دفاع اسرائیل با اعزام هزاران سرباز و دهها تانک به شهرهاى فلسطین به خصوص در شمال و جنوب غزه یورش برد و تصمیم گرفت با سرکوب شدید فلسطینىها این آبروى از دست رفته را دوباره احیا کند. اما تهاجم اسرائیل که با پشتیبانى آمریکا و سکوت محافل بینالمللى و حتى محافل عربى توام بود نتوانست آن سرجوخه اسرائیلى را آزاد کند و حتى یک شهروند دیگر اسرائیل هم که پس از آن به اسارت رفته بود در اثر رقابتهاى درونى بین گروههاى فلسطینى کشته شد. بحران غزه همچنان ادامه دارد و حماس پس از نمایش مقتدرانه خود در تحمیل یک درگیرى بر اسرائیل و تحقیر کردن این رژیم در درون و بیرون همچنان بر مواضع خود ایستاده و براى آزادسازى همان سرجوخه شرایطى مىگذارد که اسرائیل از پرداخت آن عاجز است.
از سوى دیگر در زمانى که اسرائیل بیشترین فشار خود را بر غزه آورده بود ناگهان حزبالله لبنان با موشکباران یکى از پاسگاههاى مرزى اسرائیل در روز روشن به آن حمله کرد و پس از کشتن چندین سرباز اسرائیلى توانست دو سرباز را با خود گروگان بگیرد. حزبالله لبنان با انتشار بیانیهاى هدف از این اقدام را آزادسازى اسراى خود و کمک به برادران فلسطینى عنوان کرد. عملیات حزبالله گرچه به بهانه یارى رساندن به فلسطینیها و گشودن جبهه تازهاى در شمال اسرائیل عنوان مىشد تا از فشارهاى این رژیم بر جنوب و غزه کاسته شود اما مىتوانست علل داخلى دیگرى هم داشته باشد. پس از ترور رفیق حریرى و حتى پیش از آن یعنى از زمان تصویب قطعنامه 1559 شوراى امنیت، لبنان در آستانه ورود به تحولات زیادى بود. قطعنامه یاد شده خواستار خروج بدون قید و شرط ارتش سوریه از لبنان بود و بر اثر فشارهاى متعدد بینالمللى و منطقهاى این امر تحقق یافت.
مسئله ترور حریرى اوضاع داخلى لبنان را کاملاً دگرگون ساخت و به جاى نیروهاى طرفدار سوریه، نیروهاى ضدسورى را حداقل در پارلمان بر سر کار آورد و مىرفت تا کرسى ریاست جمهورى را هم تصاحب کند. یکى از مهمترین بندهاى این قطعنامه «خلع سلاح شبهنظامیان» در لبنان بود که در راس آنها جریان حزبالله را هدف قرار مىداد. برکنارى امیل لحود (رئیسجمهور منصوب شده از طرف سوریه) و خلع سلاح حزبالله مهمترین چالش داخلى لبنان طى ماههاى گذشته بود که گروههاى مختلف را به گفتوگوهاى ملى وادار ساخت. در این گفتوگو ها خلع سلاح سایر گروههاى فلسطینى به آسانى تائید شد اما طرفهاى مذاکرهکننده نتوانستند بر سر همان دو موضوع مهم یعنى ادامه ریاست جمهورى امیل لحود و خلع سلاح حزبالله به توافق برسند. در شرایطى که این گفتوگوها به بنبست رسیده بود حوادث غزه شروع شد و در پى آن واقعه به گروگان گرفتن دو سرباز اسرائیلى توسط حزبالله پیش آمد.
این اقدام قدرتنمایى تازه حزبالله براى خروج از بنبست بود که هم مىخواست در سطح منطقهاى به حمایت از مقاومت فلسطین برخیزد و اجازه ندهد تا جنبشهایى چون حماس در اثر فشارهاى داخلى و خارجى تسلیم شوند و هم در داخل لبنان علت اصلى وجود و موجودیت خود که همان مبارزه با اشغالگرى اسرائیل بود را دوباره احیا کند. حزبالله لبنان با انجام این کار تقریباً بر روى تمام معادلات منطقهاى اثر گذاشت و حضور خود را به عنوان یک طرف مهم در این معادلات نشان داد.