* درطول عمر 27 ساله جمهوری اسلامی، افراد مختلف طی دورههای مختلف سیاستهای متفاوت اعمال کردند. در وهله اول این سیاستها را تبین کنید.
* * - در ارتباط با زنان مهمترین مسأله توجهی بود که نظام از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی به زنان و امور زنان داشته. حضرت امام هم شخصا به موضوع زنان و جایگاه آنان در جامعه توجه ویژه داشتند. یکی از مواردی که همواره مورد توجه امام بود، در واقع وضعیت زنان در جامعه ایران بود و توجه ایشان به زنان از خلال سخنان و همچنین رفتار و عملکردشان روشن و مشخص بود. پس طبیعتا وقتی که در اندیشه امام که بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی بود، توجه ویژه به زنان میشد، تسری پیدا کردن مساله زنان به مجموعه جریان انقلاب و حرکتی که در حال شکلگیری بود، طبیعی است. نکته مهم دیگر این بود که خود زنها به رغم وجود برخی ابهامات و عدم شفافیتهایی که در رابطه با این موضوع، در آن دوران وجود داشته، بسیار سریع توانستند نسبت به این توجه امام، اشراف پیدا کنند. شاید برخی اوقات ما با نوعی از عملکرد و رفتار آقایان در جامعه مواجه میشدیم که این رفتار به وضوح نشان دهنده این بود که مردها، پیام امام را با سرعتی که خانمها در ارتباط با جایگاه زنان گرفته بودند، درک نکردهاند.
پس هم جایگاه ویژهای که در اندیشه امام بود و هم توجهی که خود زنان پیدا کردند، باعث شد که فضای مثبتی در ارتباط با زنان در جامعه شکل بگیرد که این دو عامل پایهگذار سیاستها در ارتباط با زنان بود. موضوع دیگر، وجه خاصی بود که در قانون اساسی نسبت به زنان شد. در زمان تدوین قانون اساسی هم یکی از موضوعاتی که در مسیر مباحث دیگر مطرح شد، بحث جایگاه و موقعیت زنان در نظام جمهوری اسلامی بود. پس اولا اندیشهها و نظرات خود اما و ثانیا توجه ویژهای که در قانون اساسی به زنان شد، مبنای یک سیاستگذاری صحیح شد و ما میتوانیم این قضاوت را داشته باشیم که در طی این 27 سال سیاستهایی که برای امور زنان، حضور و مشارکت زنان و در مجموع موجودیت زنان در نظام جمهوری اسلامی جاری بوده، از صحت و دقت خاصی برخوردار است.
* شما در واقع به ابتدای این قضیه اشاره کردید؛ یعنی اندیشه امام و نگاهی که انقلاب به نقش زنان داشته. اگر ممکن است به سیاستهایی که در دولتهای مختلف (از دولت اول تا دولت نهم) در مورد زنان اعمال شده، اشاره کنید و به ارزیابی آنها بپردازید.
* * - خب، طبیعی است که وقتی به آن مبنا اشاره میکنیم، منظورمان این است که چون این حرکت از یک مبنای صحیح شروع شده، قاعدتا بسیاری از جهتگیریها برای ادامه این حرکت درست بوده حداقل میتوان گفت که اندیشه و تفکر حاکم بر ارکان اداره کننده نظم مثل دولت، مجلس و سایر نهادها، تفکری صحیح بوده است و طبیعتا این اندیشه است که مبنای عمل قرار میگیرد. مثلا اگر بخواهیم در این 27 سال عملکرد قوه مقننه را ارزیابی کنیم؛ از اولین مجلس تا هفتمین مجلس که الان در جریان است، توجه به امور زنان در عرصه قانونگذاری روند رو به رشد داشته. وقتی به آمار مراجعه کنیم، خواهیم دید میزان موضوعاتی که در ارتباط با تامین حقوق زنان از طریق قوه مقننه مطرح شده در دوره ششم مجلس نسبت به دوره اول کاملا افزایش داشته و این نشان میدهد که توجه فضای قوه مقننه به امور زنان، از آغاز تا به امروز رو به افزایش بوده. در قوه مجریه، که قوهای عمل کننده و اجرایی است، میزان حضور زنان در مجموعه و مشارکت زنان در قوه مجریه، از اولین دولت تا امروز که دولت نهم است، قطعا رو به افزایش بوده است.
* منظورتان در بدنه است یا در رأس قوه مجریه؟
* * - وقتی میگوییم قوه مجریه، تمام نهادهایی که اجزای دولت هستند، منظورمان است و زنان در همه این نهادها مشارکت داشتهاند.
* آماری هم دارید؟
* * - بله، آمار دقیق را میتوانید از مرکز اطلاعات آمار زنان بگیرید که اتفاقا من از آنها خواسته بودم که به مناسبت دهه فجر، بیانیهای آماری منتشر بکنند که نموداری از پیشرفت وضعیت زنان در این 27 سال باشد. مثلا تعداد زنان کارشناس که در دستگاههای مختلف مرتبط با دولت، وزارتخانهها، سازمانهای دولتی و سطوح مدیریت مشغول فعالیت کردند را منتشر کنند و قطعا این آمار و ارقام، رشد را نشان خواهند داد. در قوه مجریه هم که بخش اجرایی کشور است ما شواهد این افزایش حضور و مشارکت به صورت کمی و کیفی بودهایم. در این قوه قضاییه، در یک مقایسه آماری، میبینیم که حضور قضات، مستشاران، کارشناسان و وکلای زن در قوه قضاییه رو به افزایش است و نکتهای که به نظر من آنچه در ارتباط با این توسعه کمی جالب است، توسعه کیفی است. دلیل آن هم حاکی از نوعی دقت بیش از حد و سختگیری در جذب مشارکت خانمهاست و به خصوص در سطوح فراتر از سطوح عادی کار، آن قدر که برای خانمها دقت شده که حتما افراد کارشناس و متخصص به کار گرفته شوند، در مورد آقایان این دقت در جذب مشارکت آنها اعمال نشده.
* این افزایش حضور میتواند به دلیل سیاستهای کلی نظام باشد و یا به دلیل طبیعت کار. برای مثال شاهدیم که در دانشگاهها میزان قبولی دانشجویان دختر نسبت به پسر، به درصد 65 به 35 است. پس در نتیجه خروجی دانشجویان دختر از دانشگاه بیشتر خواهد بود و قاعدتا به طور خود به خود ترکیب جنسیتی بدنه کارشناسی کشور تغییر خواهد کرد. به نظر شما سیاستهای دولتها بیشتر در این اتفاق موثر بوده یا طبیعت کار؟ شاید اصلا دولت نقشی نداشته است!
* * - نه، اگر نگوییم صددرصد ولی با درصد بالایی سیاستها موثر بودهاند. حتی در همین زمینهای که شما اشاره کردید. چون یکی از اقدامات اولیه که در ارتباط با وجود دختران به دانشگاهها صورت گرفته (از طریق شورای انقلاب فرهنگی) برداشتن ممنوعیت ورود دختران به برخی از رشتههای تحصیلی دانشگاهی بود. خب میبینید که این جزو اولین سیاستهاست. یا تخصیص درصدی از سهمیه برای جذب دختران، از دیگر تصمیمهایی بود که در سیاستها بسیار موثر بود و این نوع سیاستها باعث شد که در فضای آموزشی، با جذب دختران به تحصیل، بتوانیم شاهد پیشرفت دختران باشیم.
* به نظر شما سیاستهایی که دولتهای مختلف (از دولت اول تا نهم) اعمال کردند، سیاستهای یکسان بوده یا نه؟ یعنی سیاستهای آنها در طول هم بوده یا در تعارض با یکدیگر؟
* * - در حوزههای فرهنگی- اجتماعی میتوان گفت که سیاستهای دولتهای مختلف از مشابهت بیشتری برخوردار بودهاند. هر چند ممکن است که در حوزههای دقیق کارشناسی به لحاظ بعضی از دیدگاههای خاص هر دولت تا حدودی دیدگاهها متفاوت باشد، اما در فضای عمومی فرهنگی- اجتماعی، قاعدتا در نگاه دولتهای مختلف به این موضوع، مشابهت وجود دارد. البته ممکن است که در نوع جهتگیری و در فضای قانون گذاری، این دیدگاهها متفاوت باشند. مثلا در بخشی از دورههای قانون گذاری مجلس، صرفا به مسایل قانونی و حقوقی زنان بیشتر توجه شده. ولی من معتقدم که ما در نگاه دولتهای مختلف به این موضوع از وجه اشتراک بیشتر از وجه تفاوت برخوردار بودهایم.
* یعنی با این که دولتها طیفبندیهای مختلف سیاسی داشتند ولی در رابطه با زنان جهتگیری یکسانی داشتند؟
* * - نسبتا، بله.
* اگر بخواهیم این سیاستها را ارزیابی کنیم به نظر شما سیاست کدام دولتها درستتر بود با اگر به نظر شما این سیاستها در راستا و طول یکدیگر بودند، آیا اشتباهی هم در آنها دیده میشود یا نه؟
* * - اشتباه که همیشه در هر عملکردی وجود دارد و این قضاوت که یک عملکرد وجود دارد و این قضاوت که یک عملکرد خالی از هر اشتباه و خطا باشد، قضاوت درستی نیست. در مورد نظام هم، همین طور است. یعنی عملکرد نظام در دورههای مختلف در عرصههای متفاوت، همان طور که دارای نقاط قوت بوده حتما از نقاط ضعف و اشکالاتی نیز برخوردار است. عرصه امور زنان هم از این قاعده مستثنی نبوده و در این زمینه نکتهای وجود دارد؛ این عرصه یک عرصه سیاستپذیر بوده و در سطوح بالای مدیریتی کشور، کمتر برخورد سلیقهای با آن صورت گرفته است و به همین دلیل هم از یک هماهنگی خاصی برخوردار است. البته عملکرد و برخورد سلیقهای هم تا حدودی در عرصه زنان صورت گرفته و به نظر من وجود نواقص هم بیشتر در ارتباط با این عملکرد سلیقهای به وجود آمده و گرنه سیاستها شفاف است.
* چه راهکارهایی برای به حداقل رساندن این عملکردهای سلیقهای وجود دارد؟
* * - من به عنوان کسی که به خصوص بیشتر در بخش سیاست گذاری، تجربههایی دارم و در این زمینه هم بسیار کار کردهام، در این رابطه توصیه مؤکد به اتخاذ تصمیم و تدوین برنامهها مبتنی بر سیاستها میکنم. یعنی معتقدم اگر قانون و سیاست را کنار بگذاریم و برنامه و تدوین دستورالعملهایمان بر اساس سلیقه یا تصمیمات شخصی باشد، طبیعی است که وضع مطلوبی حاصل نخواهد شد؛ یعنی در این عرصه جاهایی که عملکرد مبتنی بر سیاست و قانون بوده، نتیجه خوبی هم به دست آمده و نقاط قوت در امور زنان هم مربوط به همین جاهاست که بر اساس قانون عمل شده و از نگاههای سلیقهای و جزیی پرهیز شده. اما جاهایی که بدون توجه به سیاست و قانون، به تدوین برنامه و اتخاذ تصمیم پرداختهایم، شاهد نقاط ضعف هستیم و این اتفاق بیشتر در سطح مدیریت میانی مشاهده میشود.
* به طور مشخص سیاست نظام جمهوری اسلامی در حوزه زنان از ابتدا چه بوده؟ من هنوز پاسخ سوال آغازینم را نگرفتهام!
* * - سیاست نظام جمهوری اسلامی در حوزه زنان، از اندیشههای امام یا قانون اساسی گرفته شده. مثلا وقتی امام تاکید میکنند که چون به دلایل مختلف در گذشته به زنان نسبت به مردان ظلم بیشتری روا شده، پس نسبت به تامین حقوق زنان و جبران تضییع حقوق از دست رفته آنان باید تلاش بیشتری شود. حتی در مقدمه قانون اساسی هم به تصریح، این موضوع بیان شده. پس طبق اندیشههای امام و قانون اساسی طبیعی است، باید اقدامات بیشتر و جدیترین برای زنان از سوی نظام برای تامین حقوق آنها انجام شود.
* یعنی میتوان گفت سیاست اصلی، تامین حقوق زنان بوده؟
* *- توجه بیشتر به تامین حقوق زنان، یعنی تامین حقوق زنان با توجه به جایگاهی که یک جامعه اسلامی برای آنها ترسیم کرده. نکته دومی که در جهتگیریهای نظام جمهوری اسلامی با توجه به تفکر امام و قانون اساسی در عرصه زنان وجود داشته؛ تاکید به جایگاه خانواده است و در قانون اساسی هم برای توجه به نهاد و بنیان مقدس خانواده فراز قطعی و مشخصی داریم و این که سیاستها در جهت شکلگیری صحیح خانواده، حفظ و حراست خانواده و رشد و تعالی خانواده باشند. نکته دیگری که بسیار حایز اهمیت است و شاید در گذشته جامعه ما و قبل از پیروزی انقلاب، مورد بیتوجهی قرار گرفته است، مشارکت سیاسی زنان است.
روشن است که امام به صورت مکرر به مشارکت سیاسی زنان حتی در قالب تکلیف تاکید کردند و این جهتگیری در قوانین ما هم مشاهده میشود و حرکت برای تقویت مشارکت سیاسی زنان بعد از انقلاب به وجود میآید. دلیل آن واضح است؛ نقش زنان در پیروزی انقلاب اسلامی که البته حضور عملی زنان در انقلاب هم توسط امام جهتدهی شده بود. مثلا در همان حرکتهای آغازین مردم در سال 57 همیشه در خانوادههای متدین و مذهبی این سوال مطرح بود که در این تظاهراتی خیابانی و در این جریان مبارزه سیاسی که شکل مبارزه سیاسی علنی به خود گرفته است، آیا دختران و زنان هم باید حضور پیدا کنند؟ که خوش بختانه این سوال خیلی صریح از ناحیه امام پاسخ داده شد.
* چه گفتند؟
* * - امام تاکید به حضور زنان داشتند و این موضوع را خیلی صریح و حتی به عنوان تکلیف مطرح کردند. حتی از امام این گونه سوال شد که در برخی از خانوادهها پدر یا همسر از حضور فرزندان دختر و زنان در جریان مبارزه سیاسی ممانعت میکنند و امام در پاسخ حضور زنان را در مبارزه به عنوان یک تکلیف شرعی واجب دانستند و تصریح فرمودند که این موضوع مثل این است که دختری یا همسری برای نماز خواندن از پدر یا همسرش اجازه بگیرد.
* آیا این تکلیف شرعی فقط برای حضور در تظاهرات بر علیه شاه بود یا نه؟ نمونهای بود برای حضور زنان در عرصه سیاسی؟
* * - به نظر من برای روشن شدن مسوولیت سیاسی زنان بود. در دیدگاه اسلام هم برای انجام مسوولیتهای سیاسی- اجتماعی تفاوتی بین زن و مرد نیست. ولی متاسفانه به دلایل مختلف از جمله عدم اطلاع کافی حتی متدیین از نظرات اسلام، قبل از انقلاب حضور زنان در عرصه سیاسی مغفول مانده بود، ولی امام به سرعت این مساله را شفاف کردند و جهتگیری دوران انقلاب و بعد از انقلاب به گونهای بود که حضور زنان در عرصه سیاسی (حضور در انتخابات، داوطلب شدن برای رأی گرفتن، نمایندگی مجلس شورای اسلامی، شوراها و ...) نه تنها یک تکلیف بلکه حق زنان بود.
* در این عرصه چه فرصتهایی برای حضور بیشتر زنان در عرصههای دیگری چون اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی وجود داشته؟ از کدام یک از این فرصتها استفاده کردیم و از کدام یک نتوانستهام استفاده کنیم؟
* * - فرصتها استفاده نشده که خیلی وجود دارد. واضح است که با استقرار نظام جمهوری اسلامی، ما هنوز تا تحقق کامل اهداف نظام جمهوری اسلامی و شکل گرفتن نظامی که حقیقتا یک نظام اسلامی باشد، در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فاصله داریم و این مساله تنها مختص به امروز زنان نیست. جامعه اسلامی یعنی جامعهای که با حاکمیت یک حکومت اسلامی اداره میشود و حقیقتا به آن مرحلهای میرسد که تمام ابعاد و زوایای وجودی این جامعه با اسلام گره بخورد یک جامعه بسیار مترقی و پیشرفته خواهد بود و تحقق این جامعه به صورت علنی و عینی در گرو تلاش افراد است.
اگر زمینه مساعد فراهم شود اما خود گروه ذینفع، حق خودش را نشناسد و انگیزهای برای حرکت نداشته باشد، طبیعی است، حداقل نتیجهای که حاصل میشود این است که کندی در پیشرفت به وجود میآید. در مورد مساله زنان هم همین طور است هر چند که همیشه اگر نقص و کمبودی در یک امری به وجود آید، همیشه به دنبال فرافکنی و این هستیم که تقصیر را به گردن کسی غیر خودمان بیندازیم.
* اصلا سیاستی که وجود داشته که حال کسی بخواهد آن را درست اجرا نکند؟
* * - بازدارنده نداشتهایم، اما اینکه عزمی برای اجرا نباشد، بله! من خودم هشت سال در مجلس حضور داشتم با تاکید بر اندیشه امام که فرمودند چون به زنها ظلم بیشتری رفته، پس باید برای احقاق حقوقشان هم تلاش بیشتری بشود و توقع ما هم به عنوان یک فرد از آن مجموعه این بوده که قوه مقننه، به این موضوع توجه قطعی و لازم را داشته باشد. ما خیلی از مواقع مجبوریم برای متوجه کردن فضای عمومی قوه مقننه در یک نقص و نارسایی قانونی در رابطه با تامین بیشتر حقوق زنان انرژی زیادی صرف کنیم. یعنی عدم توجه کافی یا عدم عزم برای عمل در این عرصه وجود داشته. همین الان هم یکی از خانمهای نماینده مجلس موضوعی مطرح کرده بود و گلایه او این بود که طرحها و لوایحی که برای تامین بیشتر حقوق زنان و تصحیح و بهبود وضع موجود در مجلس مطرح میشود، به کندی پیش میرود.
* الان که سالها از پیروزی انقلاب گذشته، ما هنوز نمیخواهیم بفهمیم که چرا این سیاستها عملا اجرا نشده یا به کندی پیش میرود؟
* * - این که چرا این وضع وجود دارد، دارای دلایل متعددی است. شاید یکی از دلایل اساسی آن این باشد که موضوعی که توسط خانمهای نماینده یا تعدادی از نمایندهها در رابطه با زنان به عنوان یک ضرورت مطرح میشود، دارای همان تشخیص ضرورت از سوی افراد دیگر نباشد و از سوی بسیاری از نمایندهها تشخیص اولویت نشود. به هر حال مجلس میخواهد از میان انبوهی از طرحها و لوایح و پیشنهادات، انتخاب بکند و شاید موضوع زنان از نظر خیلیها دارای ضرورت و اولویت خاص نباشد. مطلبی را مقام معظم رهبری مطرح نمودند که نکته بسیار دقیقی است و آن این که کارشناسی مسایل مربوط به زنان، باید به خود خانمها ارجاع داده شود؛ یعنی فقه زنان که از عهده زنان مجتهده به خوبی بر میآید باید به خود زنان واگذار شود.
* به نظر شما ارجاع شده؟
* * - بخشی از آن ارجاع شده و من معتقدم که خود خانمها باید جدیت بیشتری برای ایجاد این فضا و در دستگرفتن بخشهای دیگر داشته باشند.
* چگونه باید جدیتر شدن خانمها را فراهم کرد؟ به هر حال شما به عنوان یکی از نهادهای متصدی امر زنان در این رابطه چه کردهاید تا زنان را به این عرصه دعوت کنید و منجر به فعالیت بیشتر زنان در این عرصه شوید؟
* * - ما که کار خیلی کردهایم. ان شاء الله در فرصتهای بعدی به کارهای زیادی که انجام شده اشاره خواهد شد. کار مهم، عزم قویای را میطلبد.
* شما این عزم قوی را دارید؟!
* * - باید عزم قوی وجود داشته باشد. خانمها باید با همان جدیتی که در سال 57 وارد صحنه شدند و به نتیجه رسیدند، امروز هم باید با همان عزم وارد صحنه شوند، چون صحنه هیچ فرق نکرده و همان صحنه است. لیکن این صحنه، صحنه تحقق آرمانها است. مثل معروفی وجود دارد که میگوید خراب کردن بسیار آسانتر از ساختن است. پس چون راهی که باید طی شود، راه ساختن است و دشواریهای زیادی دارد، خانمها باید خیلی جدی و با عزم قوی در عرصه حضور پیدا کنند و مادران امروز باید سعی کنند دختران خودشان را برای پیگیری تحقق این اهداف تربیت بکنند، چون راه دشواری در پیش است و نباید فکر کنیم که چند درصد از اهدافی که در انقلاب مطرح کردهایم، بعد از 27 سال محقق شده.
* به نظر شما چند درصد آنها محقق شده؟
* * - شاید بتوانیم به صورت دقیق پاسخ دهیم چون در خیلی از عرصهها، این آمار آست که باید صحبت بکند ولی من معتقدم که در امور زنان ما اقل راه را رفتهایم و اکثر آن هنوز باقی مانده است.
* با این حساب، یعنی به دست آوردن و محقق شدن اکثر این اهداف ممکن است 75 سال یا بیشتر طول بکشد؟
* * - کمتر. اما نکتهای که وجود دارد این است که ممکن است که ما 30 درصد راه را طی کرده باشیم و 70 درصد راه ماند باشد، اما این 30 درصد، 30 درصد مبنایی بوده یعنی بسیار سختی طی شده. طی آنچه که از مسیر باقی مانده، آسانتر از گذشته خواهد بود. امروز موجودیتی از زن مسلمان ایرانی در دنیا مطرح شده که حقیقتا مورد توجه قرار گرفته.
* مورد توجه چه کسی؟
* * - مورد توجه جهان.
* یعنی جهان از موجودیت زن ایرانی پیروزی میکند؟
* * - قطعا.
* نمونهای برای این سخنان دارید؟
* * - بله. در ارتباطی که من طی هشت سال نمایندگیام در مجلس و پس از آن با کشورهای خارجی داشتهام، به کرات شاهد این موضوع بودهام؛ به عنوان مثال منشوری با عنوان «منشور حقوق و مسوولیت زنان در نظام جمهوری اسلامی ایران» تصویب شده که حاصل حدود 8 تا 10 سال تحقیق و کارشناسی است که به تصویب شورای انقلاب فرهنگی هم رسیده و طرحی به مجلس تقدیم شده که قرار است این منشور مبنای برنامهریزیها در داخل و اقدامات بینالمللی نظام جمهوری اسلامی ایران در عرصه امور زنان قرار گیرد. در بسیاری از محافل و مجامع بینالمللی که خانمها و آقایان (نمایندگان مجلس و اعضای دولت) شرکت کردهاند، این منشور مطرح شده و جالب این جاست که این منشور نه تنها از طرف اندیشمندان مسلمان، بلکه از طرف صاحب نظران و اندیشمندان غیرمسلمان هم مورد توجه قرار گرفته است و از آن استقبال شده حتی در خیلی از کشورهای اسلامی عزمی برای طرح این مساله به صورت مشترک، در کنفرانس سران کشورهای اسلامی ایجاد شده.
این موفقیت خیلی بزرگی است که طرحها و برنامههای کشور ما در عرصه زنان در مجامع بینالمللی مطرح شده و در ضمن از آن استقبال به عمل آمده. با این که امروزه هنوز هم بسیار این اتفاق میافتد که گزارشگر سازمان ملل گزارش میدهد که در ایران نقض حقوق بشر زنان وجود دارد. ولی اکثر صاحبنظران میدانند که این حرفها بیشتر حرفهای سیاسی است و حرفهایی اصولی و منطقی نیست. پس مبنای حرکت به یاری خدا خوب انجام شد. اتفاقات خوبی در ایران افتاده و این اهداف عملا باید در ایران بیشتر محقق شوند و ما باید ابعاد و زوایای الگویی را که الان برای دنیا مطرح است تا جایی که میتوانیم به صورت عملی و اجرایی شفاف کنیم که هم برای دنیا.
* برای جدیتر کردن زنان در فعالیت بیشتر، قصد فعال کردن نهادهای مدنی زنان را ندارید؟
* * - الان فعالیتهای خوی در این مورد انجام میشود. به خصوص در دولت هشتم، توسعه نهادهای مدنی به خوبی به وجود آمد و این یکی از نقاط قوت دولت هشتم بود. توسعه تشکلهای مربوط به زنان به خصوص تشکلهای فرهنگی- اجتماعی در دولت هشتم به وجود آمد. خب؛ نقش این عمل خیلی خوب بوده است، حالا اشکالاتی هم در این کار وجود داشته که آنها هم بر طرف خواهند شد. من در مطبوعات خواندم که مجموعهای از تشکلهای غیردولتی زنان، اجلاسی را برگزار کردهاند که در آن ضمن تعیین برنامه کاری خودشان انتخاباتی برگزار کردهاند. برگزاری این اجلاس حضور فعال خانمها و جدیت آنها را اثبات میکند. وقتی خود خانمها فعالیت داشته باشند و پیگیر اهداف مربوط به تامین حقوق زنان باشند، قطعا این اهداف محقق خواهند شد که البته باید توجه داشت تحقق این اهداف با توجه به سیاستها و اصول و مبانیای که در نظام جمهوری اسلامی وجود دارد، به وجود خواهد آمد.
* دورنمای عرصه حضور زنان را چگونه ارزیابی میکنید؟
* * - دورنمای جمهوری اسلامی، همیشه یک دورنمای بسیار شفاف و روشن است و دورنمای عرصه زنان هم همینطور است.
* یعنی روشنتر از این خواهد شد یا خیر؟
* * - قطعا. برای مثال، میبینیم انبوهی از دختران جوان و نوجوان وارد عرصههای مختلف اجتماعی شدهاند و در مراکز پژوهشی و محافل دانشگاهی حضور فعال دارند. خب؛ این افراد، کسانی هستند که در مجموعه عملکرد نظام در آینده تاثیرگذار هستند؛ حتی اگر این دانشجویان دختر امروز فقط همسران و مادران خوب، خانوادههای خود باشند.
* شما کدام را ترجیح میدهید؟ مادران خوب یا فعالان خوب؟
* * - آن چیزی که مهم است و باید اتفاق بیفتد این است که هر دوی اینها در کنار هم وجود داشته باشند. میشود دین و دنیا را جمع کرد؟ میشود ارزشها و فعالیت اجتماعی را جمع کرد؟ میشود حفظ خانواده و داشتن یک جامعه خوب را جمع کرد؟ جواب این است که نه تنها میشود، بلکه لازم است و حتی جامعه اسلامی یعنی همین. جامعه اسلامی یعنی ایرانی آباد با علم، صنعت، تکنیک و با حاکمیت ارزشها، اخلاق، فرهنگ و دین. و زنان در این جامعه از یک طرف یک عنصر مهم بنیان مقدس خانواده هستند و از سوی دیگر عضو موثر جامعه. حضرت رسول میفرمایند: «من اصبح و لم یهتم بالامور المسلمین فلیس بمسلم»؛ کسی که روزگار خودش را بگذراند (من به معنای کسی که) و در اینجا به به مردم یا زن بودن اشاره نشده...
* فعلی که به کار گرفته مذکر است. سوم شخص مفرد مؤنث به کار نبرده!
* * - نه؛ کسی که یعنی مرد یا زنی که روزگار خودش را بگذراند و در طول زندگی خود در امور جامعه و مسلمانان تلاشی نکند، مسلمان نیست. این درک صحیحی از اسلام است.
* شما در این شورا بیشتر فکر میکنید یا اهتمام میورزید؟
* * - هر دو، هم فکر میکنم و هم اهتمام میورزم. البته ما در شورای فرهنگی- اجتماعی زنان که بخشی از شورای عالی انقلاب فرهنگی است، سیاستگذار هستیم. وظیفه اصلی شورای عالی انقلاب فرهنگی، سیاستگذاری است و به تعبیر مقام معظم رهبری، مهندسی فرهنگی جامعه و پیریزی سیاستهای فرهنگی جامعه وظیفه اصلی این شوراست.
ولی با وجود این، طبیعی است که باید پیگیری برای اجرا هم داشته باشیم. مثلا از موارد عملی این شورا میتوانیم از حذف محدودیتهای ورود زنان به برخی از رشتههای تحصیلی، توجه به دادگاهها، به کارگیری قضات و مشاورین زن در دادگاهها برای حل و فصل مسایل حقوقی و مراجعاتی که زنان در دادگاهها دارند، نام ببریم که تنها در حد سیاستگذاری نبوده و اجرا هم شده. پس مجموعه کارهایی که در این شورا توسط خانمها انجام شده تلفیقی است از توجه به سیاستگذاری و توجه به اجرا و تکمیل الگویی که به آن اشاره کردیم.
* حرف آخر؟
* * - پیرزوی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی، اهداف بلندی را تعقیب میکند که مهمترین عامل برای رسیدن به آن اهداف، داشتن پشتکار و خستگیناپذیری و جدیت تا حصول به نتایج مطلوب است. یعنی رسیدن به یک جامعه ایرانی، اسلامی توام با سعادت روز افزون، هم برای زنان و هم مردان و هم جوانان جامعه.