تاریخ انتشار : ۲۰ تير ۱۳۸۸ - ۱۲:۵۷  ، 
کد خبر : ۱۰۰۸۳۲

اقتصاد هسته‌ای؛ برگ برنده ایران


مهدی چقایی اراکی / مدرس دانشگاه
امروزه نقش انرژی در جهان یک عامل راهبردی است که اغلب کشورهای جهان، بخصوص کشورهائی که به دنبال اعمال اراده قدرت خود در خارج از مرزها می باشند، از این دریچه به مقوله انرژی می نگرند.
اما دغدغه اصلی جهان که عادت به مصرف انرژی پیدا کرده، ناشی از هزینه های سنگین تولید آن است که عمدتاً منابع مورد استفاده، از منابع فسیلی است و هزینه ها و خسارتهای اقتصادی جنبی ناشی از آلاینده های گازی این منابع با آثار سوء زیست محیطی و پیامدهای وحشتناک و جبران ناپذیری آن، دغدغه ها را افزون می کند.
براساس اعلام آژانس جهانی حفاظت محیط زیست، آمریکا به تنهایی منشأ تولید دو سوم دی اکسید سولفور و یک سوم جیوه و یک چهارم اکسید ازت جهان، طی یکسال می باشد که موجب آلودگی جهان می شود.
انرژی یکی از شاخص های توسعه پایدار کشورها است، که استفاده مطلوب از آن می تواند نشانگر شاخص مطلوب رشد اقتصادی باشد. به این معنی که اگر 50تا 60درصد انرژی در بخش تولید بکارگیری شود، شاخص تولید و اقتصاد مثبت خواهد بود.
ضرورت انکارناپذیر توسعه اقتصادی، بدون دسترسی به انرژی میسر نیست. باتوجه به هدف توسعه اقتصادی که افزایش رفاه برای افراد جامعه است، و بهره گیری منابع انرژی فسیلی برای توسعه، موجب تولید و انتشار بیشتر گازهای آلاینده و آلودگی محیط زیست شده.
لذا چون خطر حیات بشری را درپی دارد، متناقض با هدف توسعه پایدار است. بنابراین توسعه پایدار توسعه ای است که با کمترین یا بدون تخریب محیط زیست باشد.
علاوه بر آنچه بیان شد، هزینه های اضافی غیر از قیمت مستقیم (قانونی یا بازاری) در بحث اقتصاد انرژی مطرح است.
مثلاً قیمت بنزین در ایران 800ریال است که مصرف یک لیتر آن موجب تولید آلاینده هائی در جامعه است که مشکلات بهداشتی و بیماریهائی همانند بیماریهای ریوی و تنگی نفس را در جامعه بوجود می آورد.
این مشکلات، هزینه هائی را به دولت و مردم تحمیل می کند که بایستی به 800ریال قیمت بنزین اضافه گردد. براین اساس برای کاهش هزینه های جنبی ناشی از آلاینده های تولیدی متصاعد از مصرف انرژی فسیلی و جلوگیری از تغییر آب و هوای جهان، ناشی از گازهای گلخانه ای و حفظ توسعه پایدار، باید بدنبال انرژی جایگزین بود تا از آثار زیانبار ناشی از گرم شدن سطح زمین و تغییر سیستم اکولوژی که برای نسل آتی عواقبی را درپی خواهد داشت جلوگیری گردد، تحقق چنین امری، مستلزم جایگزین کردن تکنولوژی هسته ای است. زیرا مزیتهای تکنولوژی هسته ای بر کسی پوشیده نیست یعنی علاوه بر پاکیزه بودن آن، منابع سوخت فسیلی پایان پذیر است. اما هیدروژن که از اصلی ترین عناصر انرژی هسته ای است، از منابع تجدیدپذیر است که این از مزیتهای بسیار بالای تکنولوژی هسته ای است.
از این گذشته در اقتصاد انرژی مباحثی چون ترکیب انرژی مطرح است که انتخاب ترکیب و سهمی از انواع انرژی را منوط به محاسبه پارامترهای مختلف و متغیرها می کنند. براین اساس، هیچ کشوری از لحاظ استراتژیک، انرژی موردنیاز خود را، وابسته به یک منبع نمی کند. حتی کشوری که خود دارای منابع سرشار از یک انرژی باشد، همچون آمریکا که دارای منابع نفتی است ولی انرژی خود را از دیگر منابع همانند انرژی هسته ای و... تأمین می کند.
لذا توجیهی که اروپائیان و در رأس آن، آمریکائیان می کنند، که ایران دارای ذخایر بزرگ نفت و گاز است، پس نیاز به استفاده از انرژی هسته ای ندارد. غیرعلمی، غیرعقلی و غیرمنطقی است.
هرچند سرمایه گذاری اولیه انرژی هسته ای نسبت به فسیلی بالا است یعنی هزینه سرمایه گذاری یک نیروگاه هسته ای 1000مگاواتی بالغ بر 1/5تا 2/5میلیارد دلار است اما هزینه های پایین راهبردی و تعمیرات انرژی هسته ای نسبت به فسیلی مزیتی است که کشورها را ترغیب به استفاده از تکنولوژی هسته ای می کند.
به عنوان مثال یک نیروگاه 1000مگاواتی فسیلی، به 10میلیون بشکه نفت یا معادل آن از سوخت فسیلی دیگر نیاز دارد که با قیمت 67دلار، بالغ بر 670میلیون دلار می باشد.
این درحالی است که برای یک نیروگاه هسته ای 1000مگاواتی، نیاز به 30تن اورانیم غنی شده می باشد که هزینه آن در شرایط مناسب با خوش بینی 10میلیون دلار و بدبینانه 25میلیون دلار است؛ پس هزینه سوخت نیروگاه هسته ای بسیار کمتر از فسیلی است.
از طرفی، به استناد آمارهای اعلامی، مرگهای ناشی از خطرات انرژی هسته ای از یک درصد مرگهای ناشی از آلاینده های سوختن زغال سنگ، جهت تولید برق کمتر است. با این مقایسه درمی یابیم که ضریب خطر چقدر کمتر است. پس می توان بیان داشت که جنبه ایمنی تکنولوژی هسته ای چندین برابر بیشتر از دیگر تکنولوژی تولید انرژی است. همانطور که اشاره شد، به لحاظ اینکه تکنولوژی هسته ای بیشترین میزان تولید را با کمترین آثار مخرب بر گونه های حیات و بر ساکنان زمین، منابع و هوا دارد.
اقتصادی ترین نوع انرژی است. بطور مثال استفاده از انرژی هسته ای بین سالهای 1973 تا 2002 موجب شد تا از انتشار 5/74 میلیون تن دی اکسیدگوگرد و 3/37 میلیون تن اکسیدهای ازت در فضا جلوگیری گردد.
بسیاری از کارشناسان اقتصادی جنبه تکنولوژیکی انرژی هسته ای را از جنبه اقتصادی آن مهمتر می دانند. زیرا، همچنان که خودروسازی را به دلیل صنعت پیچیده آن، میعادگاه صنعت می دانند، انرژی هسته ای را به دلیل بالاترین محدودیتها و استاندارهای مهندسی، میعادگاه تکنولوژی های دیگر می دانند.
علاوه بر آنچه بر اهمیت اقتصاد انرژی بیان شد، به انرژی هسته ای باید نگرش استراتژیک داشته باشیم. که نگرش استراتژیک دارای دو مشخصه میان رشته ای یا فرابخشی بودن (جامع بودن) و طولانی مدت بودن است. با این نگاه، بحث های اقتصادی استفاده از تکنولوژی هسته ای در عین بااهمیت بودن، کم رنگتر مورد توجه قرار می گیرد. ولی ضرورت و اهمیت آن در چارچوب نظام و مسائل حفظ امنیت ملی و منابع اجتماعی لحاظ می گردد.
از طرف دیگر تعاملات و همکاریهای جهانی در قالب کنوانسینهای متعدد از جمله کنفرانس ریو در سال 1992 میلادی، با شعار «یک زمینی داریم که آن برای همه است» و کنوانسیون کیوتو و دیگر کنوانسیونها و کنفرانسها، همه برای آن بوده و هست که اگر یک نقطه از دنیا آلودگی بوجود آید، این آلودگی منحصر به آن منطقه نیست بلکه همه دنیا را متأثر می کند.
لذا در این کنفرانسها همه به این تصمیم رسیده اند که مصرف انرژی ناشی از سوختهای فسیلی را کاهش دهند. و مکانیزمی برای آن تعریف کرده اند. از جمله، مقرر شد و البته کشورهای عضو نیز تعهد سپردند که، کشورهای در حال توسعه را بررسی کنند تا جاهائی را که می شود مصرف انرژی ناشی از انرژی فسیلی را کاهش داد، را شناسایی کنند.
در حال حاضر یکی از مسائل مهم، خودداری از تخریب محیط زیست و ایجاد آلودگی است که سازمانها و کنفرانسهای بین المللی که بعضاً با حضور سران بوده، کشورها را تشویق به این می کنند که بسوی استفاده از انرژیهای تمیز و تجدیدپذیر، همانند انرژیهای خورشیدی، بادی و هسته ای که آلودگی ایجاد نمی کنند، بروند.
از جمله آنها، پیام اخیر رئیس آژانس انرژی اتمی سازمان ملل بود که با توجه به خطر جدی گرم شدن زمین به کشورها تأکید کرد برای تأمین انرژی مورد نیاز خود به سمت استفاده از انرژی هسته ای بروند.
همچنان که با گذر زمان، آب از مباحث مهم آینده جهان است، انرژی نیز به عنوان یکی از بحثهای کلیدی در دهه های آینده خواهد بود. که موضوعات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی فراوانی را در پی خواهد داشت.
زمانی بحث آب و انرژی اهمیت بیشتری پیدا می کنند که در کنار بحث محیط زیست و اکولوژی قرار گیرند. یعنی انرژی بایستی تولید و مصرف گردد.
منتهی به گونه ای که بقای بشر و موجودات تضمین گردد. چنانکه تولید برقی که قرار است از ظرفیتهای در دست بهره برداری جهان از نیروگاه های هسته ای صورت گیرد، از نیروگاه با خوراک زغال سنگ استفاده گردد.
سالانه بالغ بر 1800 میلیون تن دی اکسیدکربن و میلیونها تن گاز خطرناک دیگر همچون دی اکسید گوگرد، نیتروژن و قریب به 70 میلیون تن خاکستر و 90 هزار تن فلزات سنگین در فضا و زیست بشر منتشر می شد. لذا چاره ای نیست جز اینکه انرژی موردنیاز را از تکنولوژی تحصیل کنیم که سریع ترین، کارآترین، اقتصادی ترین و در عین حال دارای کمترین آثار مخرب زیستی داشته باشد، که در این عصر تکنولوژی هسته ای دارای این خصیصه می باشد.
لذا کشوری پهناور با جمعیت و مصرف زیاد همچون ایران چاره ای جز، بهره گیری از این تکنولوژی ندارد.
اما موضع گیری، رفتار و عکس العمل کشورهای صنعتی دارای این دانش فنی، در جهت محدود کردن این دانش، در حوزه پنج کشور دارای توان هسته ای غیرصلح آمیز که اخیراً کره شمالی به آنان افزوده شده و به تعبیری، هفت کشور دارنده دانش غنی سازی اورانیم، مثل آمریکا، برزیل، پاکستان، هند و... هستند که در صورت تحقق این رویکرد سیاسی، در 30 تا 40 سال آینده شاهد چه اتفاقی خواهیم بود؟ با توجه به اهمیت انرژی که چالشهای دهه های آینده است، بویژه برای کشورهای در حال توسعه، کاهش حجم ذخایر نفت جهان قطعاً شاهد نوع جدیدی از وابستگی کشورها خواهیم بود.
رأس کشورهای دارای ایده محدود کننده انرژی اتمی، کشور آمریکا است که تراژدی مرموزی را پیگیری می کند. بطوری که رئیس کمیسیون انرژی مجلس سنای آمریکا بیان داشته «ما باید تلاش کنیم که به هر طریق ممکن، دانش فنی تولید انرژی هسته ای را در محدوده همین کشورهایی که در حال حاضر توانمند هستند، نگه داریم «در این راستا علی رغم مقرراتNPT که خود را ملزم به کمک به کشورهای عضو دانسته تا به تکنولوژی هسته ای دست رسی پیدا کنند، آمریکا طرحی را در NPT مطرح کرد که حتی استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای را محدود کند هرچند مورد مخالفت قرار گرفت.
اما تلاشهای گسترده غربیها بویژه فرانسه، انگلیس و آمریکا در مقابله با مسئله هسته ای ایران در همین راستا است. این کشورها می دانند که اگر بتوانند جلوی پیشرفت هسته ای ایران را بگیرند. خودبخود مانع دیگر کشورهائی که تصمیم به این امر دارند خواهند شد. چرا که ایران خط مقدم مبارزه با استکبار و سلطه است که کشورهایی همانند اندونزی، مصر و... به آن اشعار داشته اند.
به این دلایل است که تمام فشارها بر ایران تحمیل می شود و اگر حمایتهای برخی کشورهای در حال توسعه از جمله غیرمتعهدها از ایران را مشاهده می کنیم بیشتر بخاطر هموار کردن راه برای خودشان است. و کشورهایی که خواستار استقلال و عدم وابستگی هستند، بویژه آن کشورهائی که عبارت غیرمتعهدها را به یدک می کشند بایستی از حرکت و حمایت لاک پشتی خارج شوند و بصورت جدی، قوی و قاطع تر، نقش مؤثری در مقابله با کشورهای اروپایی و آمریکا ایفا کنند.
در عین حال ایران اسلامی نبایستی به حمایت احتمالی دیگر کشورها، دل ببندد و به آنها امید داشته باشد زیرا از هر اقدامی که منافعشان را به خطر اندازد، حذر خواهند کرد. حتی کشورهای قدرتمندی چون روسیه و چین. بعضی از تحلیلگران به فراتر از آن معتقدند که روس و چین به لحاظ منافع و تقابل سیاسی و اقتصادی که با اروپا و آمریکا دارند خود تحریک کننده و در پی گرفتن ماهی از آب گل آلود از مسأله هسته ای ایران با اروپا هستند.
این تحلیگران معتقدند اگر روسیه و چین در بحث هسته ای ایران با اروپا نبودند، با دیپلماسی قوی که ایران از آن برخودار است شاید زودتر و آسانتر با اروپا به نتیجه می رسید.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات