تاریخ انتشار : ۰۵ مرداد ۱۳۸۸ - ۰۹:۴۰  ، 
کد خبر : ۱۰۲۰۴۵

تناسب میان اصولگرایی و حمایت از دولت


احسان صالحی طالقانی
پیروزی دکتر احمدی‌نژاد در رویداد حماسی سوم تیرماه 84 در حالی رقم خورد که این موفقیت مرهون تبلیغات احزاب و گروههای سیاسی نبود، هر چند که در دور دوم انتخابات اکثر گروهها و احزاب منتسب به اصولگرایان، تحقق آرمانهای اصولگرایانه خویش را در آیینه اهداف احمدی‌نژاد دیده و به او اقبال نشان دادند. این اقبال انتخاباتی از سوی اصولگرایان و قرابت آرمانهای اصولگرایان با آرمانهای ترسیم شده توسط دکتر احمدی‌نژاد سبب شد که با وجود عدم وابستگی وی به اغلب این گروهها، وابستگی تئوریک و عقیدتی او به گفتمان اصولگرایی نمود بیرونی بیشتری یابد و این نوع از وابستگی نیز انگیزه‌هایی قوی در اختیار هر دو طرف به جهت همیاری و تعامل به جای تقابل قرار دارد. از طرفی دیگر وجود سلایق و راهبردهای بعضا متفاوت در درون مجموعه اصولگرایان و نحوه مواجهه با تعارضات برنامه‌ای ـ و نه مبنایی ـ ضرورت باز تعریف استراتژی مشخص اصولگرایان را بیش از پیش عیان می‌ساخت. دو دیدگاه الف ـ حمایت مطلق (با نگاه تقویت دولت و جایز ندانستن نقد دولت که منجر به تضعیف آن می‌شود) و ب ـ مخالفت مطلق (با نگاه جداسازی خطاهای احتمالی دولت از مشی سایر اصولگرایان) که هر دو از افراط و تفریط، سرچشمه می‌گیرند. هیچ یک ملازمان منطقی و مناسبی در طی 4 سال پیش‌رو نخواهند بود. اولی بدان دلیل که در تعریف صورت مساله به خطا رفته است و نقد دولت را مساوی با تضعیف آن می‌داند و دومی به دلیل آنکه هم در تعارض با مبانی و مقدمات اخلاقی اصولگرایی است و هم ناکامی این نگاه در جا انداختن افتراق میان خطاهای احتمالی دولت با اصولگرایی در نظر عامه مردم، از هم اکنون واضح است. لذا برخی از اصولگرایان به بیان استراتژی "حمایت نقادانه" دولت پرداختند و عملا در جریان دو مرحله رسیدگی به صلاحیت وزرا نیز اصولگرایان مجلس‌نشین سعی نمودند در مسیر این استراتژی حرکت نمایند. حمایت نقادانه برگرفته از حدیث شریف "احب اخوانی من اهدی الی عیوبی" می‌باشد و برخلاف جریانهای برآمده از دوم خرداد 76 که با اشتباه در تعیین خطوط و استراتژی‌های خود حداقل 5 سال اول را به تطهیر و توجیه اشتباهات و معارضه با رقیب با صبغه‌ای کاملا سیاست‌زده پرداختند، اصولگرایان از همین ابتدای راه، مرز میان حمایت و نقد مشفقانه را ترسیم نموده‌اند وجه تمایز این نقد با سایر موارد مشابه اسمی آن نیز ـ که گاه در قالب تخریب و دروغ‌پراکنی به صورت می‌گیرند ـ در مبانی و هنجارهای ارزشی حاکم بر آن است.
جریان مقابل اصولگرایی نیز درصدد است (بنا به اظهارات برخی منتسبین به آن) سال اول این دوره 4 ساله را با استراتژی "آرامش فعال" سپری نماید و از سال آینده هیاهو و جنجال رسانه‌ای شدیدی را کلید بزند. این جریان در سال اول سعی در سازماندهی مجدد نیروها و بدنه خود داشته و همچنین برآنست که به سنگ‌اندازی در مسیر اهداف و برنامه‌های دولت متهم نشود تا از سال بعد با دست پر، توان به چالش کشیدن دولت را داشته باشد.
سرانجام دولت اصولگرا در برابر این‌گونه نقد ـ نقد درون گفتمانی و نقد برون گفتمانی ـ یکی از سه راه زیر را برخواهد گزید:
1 ـ با این استدلال که اساسا خطایی صورت نگرفته و نمی‌گیرد که نقدی بر آن مترتب باشد و یا با این توجیه که وقت دولت نباید صرف پاسخ به مسایل غیرضرور گردد بی‌اعتنایی به نقدهایی که صورت می‌گیرند را در دستور کار قرار می‌دهد و با راندن همه به یک چوب و برنتابیدن هرگونه نقدی، سبب رنجش دوستان از یک سو و بهانه دادن به دست جریان مقابل به منظور غیر پاسخگو نشان دادن دولت و بسترسازی برای بدبینی به آن خواهد شد.
2 ـ بدون التفات به خاستگاه نقدهایی که فرصت طرح می‌یابند و بدون تفکیک نقدهای دلسوزانه از نقدهای مغرضانه، عمر 4 ساله دولت در جدل بی‌منطق رسانه‌ای به پایان رسیده و با اختلاط نقدهای سالم و ناسالم، نقدهای منطقی و خیرخواهانه در این گم می‌شوند؟
3 ـ استقبال از نقد درون گفتمانی و تشویق و ترغیب نقادان این عرصه با توجه نمودن به این نقدها، تنویر شبهات و مسایلی که خاستگاه بروز این نقدها بوده‌اند و سعی در جبران قصور و تقصیرها.
اتخاذ این رویکرد و تعامل مثبت با مجموعه اصولگرا خصوصا مجلس، علاوه بر افزایش حس همدلی به ریشه‌یابی سریع و کارشناسی شده مشکلات و تقویت عزم ارکان نظام بر برطرف ساختن آنها می‌انجامد.
شخص رییس‌جمهور می‌تواند در این زمینه پیش قدم و الگویی برای سایر اعضای دولت باشد. عدم تبیین چرایی اتخاذ برخی تصمیمات حساس در جبهه اصولگرایان به نوعی تفرقه و بدبینی می‌انجامد که نتیجه آن از یک طرف کم‌رنگ شدن حمایت نقادانه و محروم شدن دولت از یک پتانسیل مشورتی ـ نظارتی و در نتیجه کاهش سطح کارآمدی دولت خواهد بود و از طرف دیگر نقدهای مشفقانه‌ای که در سطح جامعه مطرح شده ولی پاسخی در خور نیافته‌اند، به مرور بر ذهنیت مردم یعنی حامیان اصیل جریان اصولگرایی تاثیر منفی نهاده و زمینه برای اثرگذاری نقد ناقدان نارفیق نیز مهیا خواهد شد. ناقدانی که اثبات کرده‌اند همواره مصالح حزبی و گروهی خود را بر سایر مسایل همچون مصالح مردم و موفقیت دولت مقدم می‌دارند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات