اکنون پیمانهای مشترک برای حفظ محیط زیست در جهان دست اجراست و این سیاستها بیشک بخش انرژی در همه کشورهای جهان را تحت تأثیر قرار میدهند. اتحادیه اروپا نیز مانند دیگر مناطق باید در هر سال سهم گاز را در سبد مصرفی انرژی کشورهای این منطقه افزایش دهد. قطعی بودن این سیاست، نگرانیها را افزایش داده است. به اعتقاد برخی کارشناسان مصرف گاز اروپا از سال 2015 هر سال 100 تا 200 میلیون مترمکعب افزایش مییابد. براساس آمار شرکت نفت انگلیس در سال 2006 اروپا و کشورهای جمهوری سابق شوروی (اورآسیا) که در حال پیوستن به این منطقه هستند، در مجموع یک هزار و 146 میلیارد متر مکعب گاز مصرف کردهاند که این میزان با توجه به پیشبینی آینده بیشک رشد روزافزونی خواهد داشت.
همه کشورهای عضو اتحادیه اروپا برای تأمین گاز، قراردادهای بزرگ و درازمدتی با روسیه دارند و روسیه همیشه مهمترین تأمینکننده گاز این منطقه بوده است با وجود اطمینان از قراردادهای مطمئن و سودآور با روسیه که دارنده بزرگترین منابع گاز جهان بوده و شکی نیست که با اتکاء به این منابع، میتواند تا مدتها گاز مورد نیاز بخشهای مختلف اقتصاد کشورهای اروپایی را همچون گذشته تأمین کند، اما تلاش برای تنوع تأمین گاز متوقف نشده و نمیشود.
نگرانی از روسیه
این تلاشها از سالها قبل و پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی آغاز شده بود و نه تنها در گذشته بلکه امروز نیز روسیه با وجه به موقعیت انحصاری خود در تلاش است تا با امضای قراردادهای متعدد به ویژه در زمینه توزیع گاز و خردهفروشی در کشورهای اروپایی، بازار مستحکم و مطمئنی در اروپا به دست آورد. اما با وجود همکاریهای طولانی گذشته، این تلاشها عامل نگرانی کشورهای اروپایی است. اکنون شرکت گاز پروم روسیه و سوناتراک الجزایر مهمترین شرکتهایی هستند که در اروپا فعال بوده و تلاش آنها برای تنوع این منابع ادامه دارد. بر اساس اسنادی که از گزارشهای داخلی اتحادیه اروپا منتشر شده اتحادیه اروپا نگران راهبرد کشورهای ثالث برای سلطه بر بازارهای گاز این منطقه است. این نگرانیها بیشتر از زمانی، تشدید شد که سیاستهای آزادسازی و خصوصیسازی در روسیه با روی کار آمدن ولادیمیر پوتین تغییر کرده و سرمایهگذاریها کشورهای اروپایی در روسیه مشارکت در بخش انرژی این کشور کاهش یافت.
از سوی دیگر سیاستهای تأمین منابع جایگزین برای گاز و نفت از سال 1998 و پیش از آن با جدیت دنبال شده است. با این روند احداث خط لولههای گوناگون و پرهیز هزینه مورد توجه قرار گرفته است. و از جمله خط لوله باکو ـ جیحان که در این دوره با حمایت آمریکا ساخته میشود و نفت و گاز را از کشورهای آسیای میانه به مصرفکنندگان در اتحادیه اروپا میرساند.
یکی دیگر از این طرحها ایده خط لوله نابوکو است که 5 سال از آغاز کار رسمی آن میگذرد با وجود اهمیت و جایگاه این طرح، کشورهای اروپایی که به طور مستقیم یا غیرمستقیم از اجرای آن بهرهمند میشوند، تلاشهای فراوانی برای اجرایی شدن آن انجام دادهاند. اما هنوز راه درازی برای اجرایی شدن آن وجود دارد و آمریکا به طور جدی از این طرح حمایت مالی نمیکند.
نابوکو از نگاه تاریخ
طرح احداث خط لوله نابوکو از سال 2002 در چارچوب یک شرکت سهامی، متشکل از شرکتهای گاز اواموی (OMV) اتریش و بوتاش ترکیه مورد توجه قرار گرفت. نام این طرح از افسانهای قدیمی درباره پادشاهی سامی به نام نابوکو الهام گرفته شده که قوم بنیاسرائیل را پس از تلاش و جنگ بسیار به امنیت و آرامش رساند. با گسترش شرکاء و مشارکت شرکتهای گاز بلغارستان، مجارستان و رومانی امروز در انتظار شریک ششمی است که هزینههای طرح را برای 5 عضو دیگر کاهش دهد. این تلاش و جذب سرمایهگذاران بیشتر از این رو اهمیت دارد که طرح مذکور قصد در آغاز با جریان گاز از آذربایجان کار خود را آغاز کند. توان تأمین گاز این کشور به میزانی نیست که برای راهاندازی طرح مناسب باشد. به همین دلیل دستاندرکاران طرح با افزایش شرکاء، قصد دارند هزینه طرح را سرشکن کرده و زیان آن را تقسیم کنند تا با تأمین منابع مطمئن و جریان کافی گاز در آینده زیان اجرای طرح پیش از اطمینان به جریان مطمئن گاز جبران شود.
با وجود همه تلاشهایی که شرکای این طرح انجام دادهاند، خط لوله یاد شده که قرار بود تا سال 2008 کار خود را حداقل با جریان گاز برخی از کشورهای آسیای میانه آغاز کند. هنوز به مرحله اجرا در نیامده و آینده نامعلومی در انتظار آن است.
این خط لوله در واقع طرحی است که با ایده کاهش وابستگی اروپا به گاز روسیه شکل گرفته است. با وجود پیگیری جدی اتحادیه اروپا برای تحقق این ایده این طرح از زمانبندی و برنامه اعلام شده عقبمانده و هنوز به مرحله عملیاتی نرسیده است. علت عمده تأخیر در اجرای این طرح فقدان یک منبع مناسب برای تأمین گاز است. در واقع خط لوله نابوکو بدون جریان گاز ایران در این خط لوله به سوی اروپا اقتصادی نخواهد بود. علاوه بر این تنها ایران است که به عنوان دومین دارنده منابع گاز در جهان جایگزین مناسبی برای روسیه است. اختلافات سیاسی و تلاشهای آمریکا برای تحریم ایران، از تحقق این ایده جلوگیری کرده ولی اجرای آن اجتنابناپذیر به نظر میرسد. کشورهای اروپایی هیچ جایگزینی به جز گاز ایران برای تأمین امنیت انرژی از طریق خط لوله به عنوان مطمئنترین و امنترین منبع ندارند.
شرکای این طرح هنوز نمیدانند که چه تحولاتی پیش خواهد آمد؟ چه زمانی گاز در این خط لوله به جریان خواهد افتاد و تلاش آنان برای شکلگیری آن شرکت نتیجه خواهد داد؟ در عین حال تلاش بری افزایش شرکا میتواند راهحل مناسبی باشد. افزایش شرکا میتواند اجرای طرح را با تأمین گاز کشورهای دیگری که در حاشیه دریایی خزر امکان تأمین گاز دارند، تا فراهم آمدن امکان حضور ایران عملی کند، این ایده نیز با توجه به هزینه بالای طرح به زودی عملی نمیشود. آخرین گزارشی که از این طرح در رسانههای اروپایی منتشر شده از احتمال راهاندازی آن تا سال 2013 حکایت دارد. این گزارشها به نقل از سخنگوی کمیسیونر انرژی اتحادیه اروپا از امید به تکمیل و بهرهبرداری از این طرح حکایت دارد هماهنگکننده اتحادیه اروپا در خط لوله نابوکو پیشبینی کرده که تا سال 2017 امکان انتقال گاز ایران از طریق این خط لوله به اروپا فراهم شود. این زمان دقیقا زمانی است که رشد روزافزون مصرف گاز در اروپا در اوج است. ولی همچنان امیدها برای عملیاتی شدن این طرح اندک است.
2 مانع اصلی
برای راهاندازی خط لوله گاز نابوکو 2 مانع اصلی وجود دارد؛ نخست نگرانی از تلاش روسیه برای کاهش مشارکت کشورهای آسیای مرکزی و دیگری ضرورت سرمایهگذاری برای تولید و انتقال فناوریهای لازم برای بهینهسازی و کنترل مصرف در ایران است. در واقع جریان یافتن گاز طبیعی ایران تا سال 2017 در این خط لوله، نیاز به پیشزمینههایی دارد. قراردادهای مستقیمی که روسیه با کشورهای مختلف در جمهوریهای سابق خود برای تزانزیت گاز دارد و توافقهای مستقلی که با کشورهای اروپایی از جمله آلمان و ایتالیا برای احداث خط لوله صادرات گاز امضاء کرده است، احتمال مشارکت کشورهای آسیای میانه و تأمین گاز کافی و مناسب را کاهش میدهند. اختلافهای موجود در روابط سیاسی بین اروپا و ایران نیز چشمانداز حل و فصل سریع این مشکل را ترسیم نمیکند تا سرمایهگذاری کافی در زمان مناسب انجام و امکان رسیدن به موعد مقرر برای جریان گاز در خط لوله نابوکو فراهم شود. مشکل اساسی طرح خط لوله نابوکو اقتصادی نبودن آن بدون مشارکت ایران است و به همین دلیل آمریکا نیز مشارکت جدی در این طرح نکرده است. در حال حاضر بیشترین تلاشها از سوی اتریش به عنوان بنیانگذار این طرح و شرکت اوام وی صورت میگیرد. اتریش حدود 70 درصد گاز مورد نیاز خود را از روسیه وارد میکند و نخستین کشور اروپایی است که در زمان اتحاد جماهیر شوروی سابق با این کشور قرارداد خرید گاز منعقد کرد. این کشور برنامه گستردهای برای تبدیل شدن به گذرگاه گاز اروپا دارد در حال حاضر نیز اتریش بازار بزرگی است که هر ماه حداقل یک میلیارد متر مکعب گاز در بندر بومگارتنر این کشور معامله میشود. دستاندرکاران امور گاز در اتریش امیدوارند که این بندر در آینده به بزرگترین مرکز تحویل و انتقال گاز در قاره اروپا تبدیل شود.