محمد بخشنده
سفر بلندپایه ترین مقام کشور عمان در طلیعه فعالیت دولت دهم ، رویدادی نمادین با پیامهای گوناگون است. اغلب ناظران گامی که سلطان قابوس با آمدن به تهران برداشته است را سرفصل تازهای از سیاست همسایگان عربی و نقطه شروع تازه برای سیاست خارجی دولت دهم به حساب می آورند.
این رویداد بیانگر واقعیتی تازه در قلمرو دیپلماسی منطقه است و آن این که در حلقه شورای همکاری خلیج فارس ، رویکردی نو نسبت به همکاری با ایران در حال شکل گیری است و در امتداد این رویکرد، عمان برای گشودن باب همکاری استراتژیک و رابطهای منحصربهفرد خیز برداشته است.
البته مسقط از ابتدا در قیاس با دیگر کشورهای منطقه روابطی متمایز و ممتاز با ایران داشته است. در خاطره تاریخ دیپلماسی منطقه اگر قرار باشد از میان کشورهای حاشیه خلیج فارس ، یک شریک سیاسی برای ایران معرفی شود بدون شک جز عمان کشور دیگری سزاوار این نامگذاری نیست. در فهرست دولتهای منطقه خاورمیانه ، رهبران بسیاری را می توان سراغ گرفت که درجاتی از تنش و تقابل را با ایران داشتهاند. اما رهبریت سیاسی عمان سهدهه همسایگی و رفاقت پایدار و بدون تنش با تهران آزموده است . همین سابقه غرور انگیز اکنون موجب شده سلطان قابوس عزم خویش برای آغاز روابط استراتژیک با دولت دهم را به رخ دیگران کشاند.
در سوی دیگر ، تمایل مسقط برای داشتن روابطی متمایز با تهران ، با اندیشههایی که سیاست خارجی احمدینژاد برای حوزه خلیج فارس ارائه کرده گره خورده است.
دولت احمدی نژاد از پیش نقشه راه همکاری جدید با همسایگان را ترسیم کردهاست. خطوط این سیاست، در نطق معروف رئیسجمهوری ایران در اجلاس دوحه، تبیین شد. برپایه این راهبرد ، تهران در قالب چند رشته پروژه همکاری دوجانبه و چند جانبه با همسایگان جنوبی اش عزم دیرین خویش را برای رفع خلأها و نقصانهای همکاری دو سوی خلیج فارس به منصه ظهور می رساند. پس از این رئیس جمهوری کشور مان در مانیفست انتخاباتی خویش تأکید ورزید که بناست در دولت دهم شاهد تحولی تازه در خط همکاری شمال و جنوب خلیجفارس باشیم . طبق گزارشی که مشاوران احمدینژاد اعلام کردهاند ، ایران با کشورهای عرب منطقه مرکب از شورای همکاری خلیج فارس، عراق و چند کشور دیگر حدود20 میلیارد دلار روابط تجاری دارد اما در این دوره ظرفیت50 میلیارد دلار پروژه و سرمایهگذاری مشترک در دستور کار قرار دارد. واقعیت این است با آنکه در همه دورههای سیاست خارجی تهران ، مراوده با همسایگان اولویت دیپلماسی اعلام شده اما برنامه و طرح درخوری برای عملیاتی کردن این اندیشه مشاهده نشده است. لذا وقتی تهران سیاست جدید خویش را با عنوان «خلیج دوستی» اعلام کرد ، دکتر سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی یاد آور شد : آنچه با نام «خلیج دوستی» مطرح شده شعار نیست بلکه نگاه راهبردی جدید ایران به منظور تعمیق و گسترش همکاریهای شمال و جنوب خلیجفارس و گام مهمی در راستای رفاه و امنیت مردم منطقه است.
نخستین تدارکها برای یک تحول
اوایل اردیبهشت ماه سال گذشته بود که در گرماگرم امضای یکی از مهمترین توافقات همکاری میان تهران و مسقط ، پادشاه عمان برای برداشتن گامی تاریخی ابراز تمایل کرد. گویی سیاستگذاران مسقط به برداشتی کاملاً متفاوت از فضای سیاسی و مختصات ژئوپلیتیک منطقه رسیدهاند. آن روز در اوج جوسازی دولت بوش و لشکر نومحافطه کاران علیه برنامه هستهای ایران ، سلطان قابوس مهمترین مقام سیاسی حکومت عمان را راهی تهران کرد تا روشن شود نگاه این کشور در همکاری با ایران تحت تأثیر تهدیدها و جو مسموم خاورمیانه قرار نمی گیرد. سفر بهار 87 نفر دوم نظام سیاسی عمان به ایران اولین مقدمه چینی و نقطه عزیمت برای یک تحول شگرف در روابط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دو کشور بود. فهد بن محمود آل سعید در نشست خبری آن روز گفت: این تحول در سایه روابط تاریخی و کهن دو ملت بدست آمده است: نکته قابل تأمل در این سفر این بود که امریکا و برخی از شرکای منطقهایاش تلاش سنگینی را برای بازداشتن مسقط از برقراری این پیمان همکاری اعمال کردند. اما از آنجا که عزم سیاسی رهبران دو کشور بر اجرای این پروژه تحول استوار شده بود هیچ یک از مانعتراشیها و کارشکنیها مؤثر واقع نشد.
سلطان قابوس آن روز جواز امضای پیمانهایی را صادر کرد که اجرای آنها روابط تهران و مسقط را در صدر مناسبات دیپلماتیک منطقه نشاند و عمان به اولین و مهمترین شریک ایران تبدیل شد. این توافق مهم اقتصادی و انرژی به دنبال خویش سلسلهای از توافقات مهم سیاسی را نیز به ارمغان آورد. یوسف بن علوی چهره آشنای دیپلماسی عمان که بیشترین مشاوره و ملاقات را با دیپلماتهای کشورمان دارد در دیدارهای خویش با تیم دیپلماتهای ایرانی ، چارچوب همکاری سیاسی تازه را پایه ریزی کردند که بر اساس آن دو کشور درباره مسائل فلسطین، عراق و لبنان مواضع خویش را یکپارچه و همسو می سازند.
قلمروهای بکر همکاری
آنچه روی میز مذاکره به عنوان محورهای همکاری دوکشور طراحی شده نوعی نقشه راه همکاری بلند مدت است که شامل همه زمینههای تجارت انرژی از جمله گاز، سرمایهگذاری مشترک در عرصههای توریسم و اقتصاد ، و همکاریهای سیاسی و فرهنگی می شود. چنان که اشاره شددر نقطه اوج همکاری دو کشور توافقات گازی قرار دارد که اردیبهشت ماه گذشته در مذاکرات معاونان رئیس جمهور و نخست وزیر ایران و عمان در پی مذاکرات به ثمر رسید . این توافق رقم چشمگیر 7 میلیاردی دارد.
وزارت امور خارجه ایران گزارش کرده است : تهران و مسقط در چارچوب توسعه همکاریهای مشترک برای دستیابی به حجم مبادلات تجاری یک میلیارد دلار از رقم 200 میلیون دلاری کنونی تلاش میکنند. موضوع امضای موافقتنامه تجارت آزاد با شورای همکاری خلیج فارس نیز از مسائل مورد گفت وگو است.
به گفته متکی، حضور شرکتهای پیمانکاری ایران در سه پروژه مهم عمان، افزایش مبادلات تجاری بین دو کشور و صادرات مجدد با توجه به سرمایهگذاری عمان در بنادر خود از نقاط عطف در مناسبات دوطرف محسوب میشود. علاوه بر این سرمایهگذاری مشترک در زمینه پتروشیمی، صنایع و انرژی از حوزههایی است که گفت وگو درباره آنها جریان دارد.
در عرصه سیاسی نیز چنان که گفته شد وزرای خارجه دو کشور در گفت وگوهای مستمر خود در تهران در خصوص مسائل عراق ، لبنان و فلسطین یک پروژه همکاری مشترک را پیش می برند نهادها و سازمانهای دفاعی و امنیتی و اجتماعی کشورمان در قالب جدول کاری مشخص اکنون در مورد مسائل انتظامی و امنیتی، مبارزه با مواد مخدر، جرایم سازمان یافته و قاچاق با همتایان عمانی همکاری موثر دارند.
عناصر تعیینکننده در همگرایی جدید
در نگاهی اجمالی سفر سلطان قابوس را نمیتوان بیارتباط با شرایط سیاسی منطقه خلیج فارس و خاورمیانه تحلیل کرد. پادشاه عمان در حالی راهی تهران شده که محیط سیاسی پیرامون ما شاهد دگرگونی عمیق است. از عناصر مهم این تحول می توان ناکامی استراتژی امریکا در حوزه امنیت خاورمیانه و نارضایتی شدید اعراب از گامهای سست باراک اوباما را به حساب آورد. دیپلماتهای عمانی و در رأس شان یوسف بنعلوی در مصاحبه قبلی شان با روزنامه ایران به صراحت اشتباهات امریکا در صحنه عراق را بازگو کرده بودند لذا مسقط نیز در کنار سایر رهبران عرب منطقه از منتقدان جدی وضع موجود در خاورمیانه است. در چنین شرایطی رایزنی و شور و مشاوره پادشاه عمان با تهران اهمیت ویژهای می یابد و نوید دهنده این است که بستری تازه برای همگامی ایران و اعراب فراهم شده است.
این سفر در عین حال که نگاه نوین همسایگان عربی منطقه را به ناظران باز می نماید تصویری روشن از ویژگی دیپلماسی طرف عمانی ارائه می کند . ویژگیهایی که موجب شده عمان به یک بازیگر مؤثر و کمتر آسیبپذیر در منطقه تبدیل شود. از شاخصهای سیاست خارجی عمان «واقعگرایی» و دوری گزیدن از رقابتهای فرساینده است. نباید از نظر دور داشت که این مشخصه در منطقهای که اغلب دیپلماتهای آن به داشتن رفتار جاهطلبانه یا خصومت ورزی به همسایگان شهرت دارد دارای ارزش ویژهای است. سه اصل منافع ملی ، صلح و رفاه عمومی راهنمای دیپلماسی این کشور بوده است. بواسطه همین خصوصیات برآوردها حاکی از آن است که حاکمیت پادشاهی مسقط از بالاترین سطح رضایتمندی برخوردار است. مسقط چنان که تاریخ دیپلماسی آن نشان میدهد، کشوری است با دوستان بسیار و دشمنان اندک. هر کشور خلیج فارس را در نظر بگیرید درجاتی از تضاد تاریخی و اختلافهای قومی و مرزی و ارضی را دارد. عربستان با قطر دارای تضاد است که نماد آن مبارزهجویی دو شبکه العربیه و الجزیره است. کویت با عراق و منامه با دوحه دچار تنش هستند.
عمان همیشه به این خصوصیت سیاست خارجی خویش بالیده است که با کمترین هزینه سیاست عبور از بحران را پیش برده است؛ کشوری که به تعبیر ناظران توانسته موج توفانهای سیاسی منطقه را با موفقیت پشت سر گذارد. تلفیقی که میان آرمانها و واقعیتها در سیاست خارجی مسقط ایجاد شده به این نقطه انجامیده که عمان حامی ثابت فلسطین است و دیپلماسی مسقط حتی سطح عالی همکاری با امریکا را به بهای عدول از آرمانها این سیاستها دنبال نکرده است. همین ویژگی به دولت عمان این فرصت را داده که در برخی بحرانهای اخیر در نقش میانجی ظاهر شود. عامل تعیین کننده در هدایت سکان سیاست خارجی این کشور مدیریت و رهبری آن است حضور طولانی چهرههایی مثل یوسفبن علوی در سیاست خارجی و سیاست جذب مخالفان که سلطان قابوس با مهارت آن را اجرا کرده موجب شده سیاست داخلی این کشور نیز همانند دیپلماسی آن از قوام و ثبات برخوردار باشد. عنصر تفاهم و انسجام در نظام سیاسی عمان همان امتیازی است که در برخی دیگر از دولتهای عربی به صورت پاشنه آشیل تلقی می شود.