تاریخ انتشار : ۱۲ آذر ۱۳۸۸ - ۰۸:۰۳  ، 
کد خبر : ۱۰۵۲۵۰

تاثیرگذاری اقتصادی متقابل چین و آمریکا


مترجم: مرضیه خادم شریف
نیوزیک:
طی مبارزات اخیر انتخاباتی کنگره آمریکا، دموکرات ها از انتقاد شدید به چین خودداری نکردند و در این امر نیز توفیق حاصل کردند. اگر چه از قضای روزگار، سیاست های جدید تجاری همچون سیاست مالی ضعیف و تهدید تحریم های تجاری که بسیاری از کاندیداهای دموکرات در زمان مبارزات خود به آن اشاره کردند، دقیقاً همانند مفاد برنامه ای است که هنری پاولسون، وزیر خزانه داری آمریکا، قرار است هفته جاری با خود به پکن ببرد. تصور آمریکایی های داخل و خارج کشور این است که چین، این غول نوظهور، باید مهار شود. این توصیه ای است که به پاولسون و همکارانش شده و سبب می شود تا آن ها با دست خالی به کشور بازگردند.
تاکنون، افزایش عدم توازن تجاری که ایالات متحده را به عنوان خریدار و چین را به عنوان فروشنده محدود کرده اشتغال کامل و ثبات قیمت ها را برای هر دو طرف به همراه داشته است. ولی هر دو کشور از ادامه این جریان احساس نگرانی می کنند. آمریکا به دلیل ترس از افزایش کسری تجاری معتقد است که چین با دارا بودن یک تریلیون مازاد تجاری به غولی اقتصادی تبدیل شده است و باید گام های اساسی برای اصلاح این عدم توازن برداشته شود. چین نیز در وضعیتی است که به سختی می توان آن را پیروزمندانه تصور کرد. رسانه های خبری چین پر از گزارش هایی درباره افزایش بیکاری شهری، کاهش نقدینگی دولتی، کاهش مهم مصرف تا تولید ناخالص داخلی و کاهش صادرات به دلیل کاهش فعالیت های تجاری است.
افزایش بیکاری در سریع ترین اقتصاد جهانی روبه رشد چه معنایی می تواند داشته باشد؟ این سناریو قابل قبول نیست. با وجود این، سیاست گذاران پکن درباره کاهش اشتغال زایی در سال های اخیر، همراه با رکود رشد دستمزد واقعی و ضعیف شدن بازار مصرف کننده احساس نگرانی می کنند.
تمام این جریان به این خاطر رخ داده است که آن ها در تلاش هستند تا ده ها میلیون از مردم چین را شهری کنند و با استفاده از «کنترل های کلان» هزینه های سرمایه گذاری بیهوده را محدود کنند.
به نظر می رسد بخشی از تورم و شرایط اشتغال در آمریکا در نتیجه واردات کالاهای ارزان قیمت و سرمایه ناشی از چین تحت کنترل است، ولی در سوی دیگر این موازنه بانک مرکزی چین قرار دارد که در تلاش است تا «سرمایه گذاری بی حساب» را در بخش صنعتی محدود کند. سیاست گذاران چین با مشکلی جدی روبه رو هستند، گزینه های موجود به آن ها کمک می کند تا عدم توازن تجاری همچون امکان افزایش بیش تر ارز چین را کاهش دهند و با جذب بیش تر جریان سرمایه خارجی محدودیت ها را برطرف کنند. همچنین، افزایش نرخ بهره رشد سرمایه گذاری را کند می کند و این امر می تواند منجر به جذب بیش تر سرمایه گذاری شود.
از آن جا که سرمایه گذاران موسسات داخلی و خارجی چین میلیاردها دلار را هر ماه به دارایی های یوآن همچون سهام، املاک و ارز تبدیل می کنند، سود این جریان های پول فعال اوایل سالجاری عاید چین شد هر چند که طی ماه های اخیر این عایدی با کاهش مواجه شده است. این جریان های مالی رشد نقدینگی را در اقتصاد چین سرعت می بخشد. تلاش های بانک مرکزی چین برای جذب این پول اضافی موجب افزایش نرخ بهره کوتاه مدت شده است و در نتیجه پول بیش تری را به بازارهای مالی چین تزریق کرده است.
برای افزایش ارزش ارز چین قرار است نرخ بهره طولانی مدت نیز در آینده افزایش یابد.
ولی آیا افزایش سطوح سرمایه گذاری به حفظ نرخ بیش تر رشد اقتصادی منجر نخواهد شد؟ قطعاً چنین است ولی مقامات چین دریافته اند که این امر به رشد کیفی و نه رشد دو رقمی نیازمند است و متوجه شده اند که افزایش سطوح هزینه سرمایه ثابت با توجه به دستاوردهای جدید و اشتغال زایی به طور روزافزونی غیرکار آمد است. با توجه به نرخ سپرده داخلی بالا، بانک های چین تمایلی برای خروج سرمایه کشور به خارج ندارند. گفته می شود هنگامی که پاولسون برنامه های خود را مطرح کند مقامات چینی با احتیاط بیش تری به ادامه فعالیت های تجاری ادامه خواهند داد. ما دقیقاً می دانیم پاولسون خواهان چیست: افزایش سریع تر ارزش یوآن، رونق دستیابی بازار به منظور پرداختن به کسری تجاری و تعهدات بیش تر برای حمایت از حق مالکیت معنوی است.
با توجه به حساب های خارجی که نیازمند بازنگری است و پیامدهای مسایل بنیادین دایمی افزایش رونق اقتصادی به خوبی قابل مشاهده است و مقامات چینی نیز از مشکلاتی که با آن مواجه می شوند به خوبی آگاهی دارند. با وجود این، آن ها گام های موثری را برای هموار کردن ورود پاولسون برداشته اند. چینی ها ارزش یوآن را افزایش داده اند که از ژوییه سال 2005 به بعد موجب افزایش پنج درصدی یوآن در برابر ارزش دلار شده است، همچنین آن ها مشکلات عملیاتی و سرمایه لازم برای توسعه شعبات بانک های خارجی را در چین کاهش داده اند تا پیش از ضرب الاجل 11 دسامبر به تعهدات خود برای الحاق به سازمان تجارت جهانی عمل کرده باشند و همچنین به طور علنی اعلام کرده اند که علاوه بر هواپیما، خریدار صادرات فن آوری پیشرفته نیز هستند.
ولی نباید انتظار داشت که پکن گام های بیش تری را بردارد. مطمئن باشید که گفت وگوهای موثر داستان دیگری است و اگر دو طرف بتوانند راهی برای کاهش اختلافات پیدا کنند خوشحالی ناظران بین المللی را در پی خواهد داشت. تنها نکته ای که جنجال به پا می کند این است که دیدار بعدی این دو کشور را در توکیو یا بروکسل تصور کنید که ضعف ژاپن و اتحادیه اروپا موجب شده اقتصادهای چین و آمریکا به یکدیگر بیش تر وابسته شوند.
اگر چینی ها حاضر به توافقات بیش تر نشوند احتمال آن می رود که پاولسون و گروهش بدون هیچ دستاوردی به آمریکا بازگردند و در نتیجه اولویت های داخلی و ثبات برای دموکرات ها که ماه گذشته در انتخابات کنگره آمریکا پیروز شدند از اهمیت ویژه ای برخوردار می شود.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات